eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
192 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
قال الرضا علیه السلام: الإمام ... الوالد الشفیق 🍃🌹 بادا تو را سلام ز اعماق جان پدر غرق حضور توست زمین و زمان پدر دست نوازشت به سر هرچه خوب و بد پهن است سفره ات همه جا مهربان پدر با بچه‌های ناخلفت راه آمدی پوزش تو خواستی ز گناهانمان پدر خاکی شدم ز بس همه جا خورده ام زمین بگشا دری برای من از آسمان پدر تو حاضری و غایب این لحظه ها منم تو جان این جهانی و من بی نشان پدر دستم رها شد از تو و یکدفعه گم شدم رحمی نما به گریه این بی‌زبان پدر ما را چو دختری که خرابه نشین شده بیتاب خود کن و بستان جانمان پدر 💠 @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺🌺 دیری است مرا ز عمق جان دردی هست رخساره خبر داده نهان دردی هست عمامه اگر نهاده ام بر سر خویش این پارچه می‌دهد نشان دردی هست @shaeranehowzavi
🌺🌺🌺🌺 با ها همراه باشید 🌹 @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹🌹 زبان چو کودک گنگی است در سرودن تو برای از تو سرودن خدا مقدم شد شکافت خانه خود را طلوع کردی تو امام باطن قبله است حق مسلم شد @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀 مرا بخوان که به سویت پیاده می آیم اگرچه سر به هوایم فتاده می آیم اگرچه زندگی ام رفت سوی بی راهه ز کوی شاه نجف سوی جاده می آیم به یاد چایی تلخ عراقی موکب خراب گشتم و با شوق باده می آیم نه مانده عهد و قراری نه همرهم حسنات مرا ببخش چنین صاف و ساده می آیم کشش ز سوی تو باشد نه کوشش از سوی ما که تاج عشق تو بر سر نهاده می آیم دلم خوش است بگویی که لحظه آخر برای بدرقه‌ی آن پیاده می آیم @shaeranehowzavi
ندیده ای که چه شد سرنوشت لشگر فیل ؟ به خاک تیره نگون شد ز بارش سجیل ز ظلم بی حد فرعون در هراس مباش که عن قریب فرو میرود به ورطه نیل زمین ز غیرت هابیلیان پر است امروز اگرچه گرد و غباری به پا کند قابیل زمین ز خون ستمدیده لاله زار شود اگرچه خون بفشاند هماره اسقاطیل سقوط داعش و کم کم افول قله کفر کنون رسیده به طوفان و محو اسرائیل بخوان ز سوره فتح و ز جاء نصر الله بخوان بخوان که دوباره رسیده جبرائیل بگو به اهرمنان پلید ظلمت خو ظهور حضرت خورشید میشود تعجیل @shaeranehowzavi
☘☘ انداخت بر دوشش عبا را مرد خیبر دریای صبرش از همیشه بی¬کران¬تر چادر به سر کرد آسمان غرق ماتم شد همره مردی بدون یار و یاور در شب¬ترین شب¬ها دو نور محض با هم راهی شدند این¬بار در شهری که دیگر حتی تمنای بهاری نیست در آن در باغ خو کرده به خشکی باغ بی¬بر منزل به منزل در زدند آن خانه¬ها را - مردم چه شد قول و قرار حج آخر؟ تنها جواب مردم دل¬مرده این بود: - ما دست بیعت داده¬ایم با فرد دیگر آتش¬فشان شد عقده¬ها و کینه¬هاشان در ازدحام آن نبرد نابرابر بانوی بال و پر شکسته بال و پر زد تا که گره بگشاید از ابروی حیدر مرغان خوش آوازه افتادند در بند مولا به کنج خانه و زهرا به بستر کم کم علی تنهای تنها در مدینه کم کم حسین و زینب و رؤیای مادر ... حالا علی مانده¬ست و چشمی چشمه اشک حالا علی و خار در این دیده تر با استخوانی در گلو مانده¬ست مولا با خاطراتی شعله¬ور از قدر و کوثر @shaeranehowzavi
ذبح عظیم آغاز نصر الله می‌گردد دنیا ز بیراهه به سوی راه می‌گردد از آسمان آمد خبر سجیل در راه است عمر سپاه ابرهه کوتاه می‌گردد بی شک پریشان می‌شود خواب یهوداها یوسف ز چاه آید برون و ماه می‌گردد ننشین مسلمان که زمان رزم و پیکار است هرکس که بنشیند دمی، گمراه می‌گردد از داغ سید گرچه بی تابیم لیکن فتح و ظفر تقدیر حزب الله می‌گردد از آسمان آمد خروشی صبح در راه است عمر سپاه شب‌پره کوتاه می‌گردد 💠 @shaeranehowzavi