eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
192 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 دلتنگی ما به خاطر ارباب است دل‌ها همه از ندیدنش بی‌تاب است امسال دلم سر به زیارت زده بود اما دل ما زیارتش، در خواب است @shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
4_5940562751079320466.mp3
14.29M
🎙 👆نوای اربعینی حاج حسین فخری ✍شاعر: حجت الاسلام والمسلمین جواد محدثی 🏴 اربعین به یاد کربلا دلها غمین است دلا خون گریه کن چون اربعین است بسوز ای دل که امروز اربعین است عزای پور ختم المرسلین است مرام شیعه در خون ریشه دارد نگهبانی ز خط خون، چنین است به یاد کربلا دلها غمین است دلا خون گریه کن، چون اربعین است حسین بن علی سالار دین است امام و رهبر اهل یقین است قیام کربلایش تا قیامت سراسر درس، بهر مسلمین است به یاد کربلا، دلها غمین است دلا خون گریه کن چون اربعین است دلا، کوی حسین، عرش زمین است مطاف و کعبه‌ی دلها همین است اگر خیل شهیدان، حلقه باشند حسین بن علی، آن را نگین است به یاد کربلا دلها غمین است دلا، خون گریه کن چون اربعین است دل ما در پی آن کاروان است که از کرب و بلا، با غم، روان است چه زنجیری به دست و بازوان است که گریان، دیده ی روح الامین است به یاد کربلا دلها غمین است دلا، خون گریه کن چون اربعین است زبان زینب این بانوی پُر درد که هست آموزگار هر زن و مرد چنان در کوفه، طوفانی به پا کرد تو گویی، خود، امیرالمؤمنین است به یاد کربلا دلها غمین است دلا، خون گریه کن چون اربعین است دیار شام، با غم ها، قرین است قلوب شیعیان، زان غم، حزین است مزار زینب و قبر رقیه تجلیگاه عشق عارفین است به یاد کربلا دلها غمین است دلا، خون گریه کن چون اربعین است. ✍🏼جواد محدثی /قم/آبان ۱۳۶۲ ش ▫️ابیاتی منتخب از ترجیع بند «اربعین» @HOWZAVIAN
🥀🥀🥀 گرچه جامانده ام از این سفر عرفانی توی این شهر هنوزند ، عزادارانی اربعین ، سینه زنان ، گریه کنان ، می گویم: من بجای حرم اینجا شده ام بارانی شک ندارم که اگر من نشدم زائر تو بهره گیرم من از این غمکدۂ نورانی هیئت و روضه بود کرببلایی دیگر «بعد منزل نبود در سفر روحانی» عاقبت حاجت ما نیز روا خواهد شد اربعین ، پای پیاده ، حرم و مهمانی @shaeranehowzavi
به دل فتاده دوباره هوای مشّایه نفس تازه کنم در فضای مشّایه به دل فتاده روم حج ولی به حج حسین دوباره سعی کنم در صفای مشّایه قدم قدم بروم من عمود ها شمرم چگونه شرح کنم ماجرای مشّایه گرفته ام ز رضا جان جواز کرب و بلا شنیده ام ز حرم من ندای مشّایه ندای اهلاً و سهلاً به گوش می آید به گوش دل بشنیدم نوای مشّایه پیاده می روم این راه را چنان جابر که هست آب بقا در بقای مشّایه به خاک پای هزاران هزار زائر تو قسم که هست شفا در سرای مشّایه فقط خداست که داند بهای زائر او فقط خداست که داند بهای مشّایه نبوده سعی میان صفا و هم مروه به نزد حضرت جانان به جای مشّایه قسم به عرش خداوند و قاب قوسینش که هست قرب الهی سزای مشّایه یقین بدان که بود صاحب الزمان آنجا به هر کجا نگری رد پای مشّایه به آب زمزم و کوثر نمی دهم هرگز دو جرعه شربت شیرین و چای مشّایه غذا و مائده های بهشتی و میوه به نزد بنده کم است از غذای مشّایه به میزبان عراقی همیشه غبطه خورم که داده مال و منالش برای مشّایه ز خاک پاک نجف تا به خاک کرب و بلا خدا کند برسم انتهای مشّایه @shaeranehowzavi
هدایت شده از فکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🔸گزیده‌ای از شعرخوانی خانم صدیقه السادات علوی در برنامه«عصر شعر یک کاروان ستاره» 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
غزلی از زبان کودک درونم... به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم... به گوشت میرسم از دورها... از دور های دور... ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم اِله بیکم...هِله بیکم...؟! نمیدانم چه میگوید! غذاهای بهشتی را تعارف میکند سویم ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما بیاد کودکان کربلا چیزی نمیگویم رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم... کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟! زنی با مهربانی مینشیند آه... پهلویم... # من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم نمیخواهم که پیدایم کنند آری... نمیخواهم... @shaeranehowzavi
السلام ای دلبر زینب، رسیده خواهرت با دلی پر خون نشسته روی قبر اطهرت ای عزیز خفته در خاک ای گل نیزه‌نشین خیز! حال خواهرت را در دل صحرا ببین دشت دهشتناک می‌باشد می‌آید سوز غم گریه‌ی جانسوز اصغر می‌رسد بر گوش هم بعد تو سالار زینب، در غروبی جانفزا هلهله برخاست با آتش، در آن دشت بلا در میان قتلگاهت دیدمت درهم شدی تیرها وقتی که باریدند، دیدم کم شدی زیر سم اسبها رفتی عزیز مادرم زیر و رو شد قلب خواهر، ای تمام باورم نای گفتن نیست بس‌که تازیانه خورده‌ام از چپ و از راست ضربه بی‌بهانه خورده‌ام کوفه و شام بلا هر یک مرا داده عذاب شام اما بیشتر، ای نور چشم بوتراب خنده‌ی مردم جدا، زخم زبانهاشان جدا از روی نی‌ها می‌افتادند سرها زیر پا نور ایمان در قلوب شامیان خاموش بود درد با ما یکسره همراه و هم‌آغوش بود دخترت دق کرد آنجا، جان جانانم حسین تا که دیده تشت و حنجر، ماه تابانم حسین در غم مرگ رقیه، زینبت بیچاره شد در خرابه خواهرت درمانده و آواره شد بوریا جای کفن شد خاک بر فرق جهان با خسوفت از تن ما رفت جان، ای مهربان بعد تو ای ماه زینب زندگی جز مرگ نیست در میان باغ قلبم، شاخه‌ای با برگ نیست می‌روم اما دل من پیش جسمت خاک شد در فراق ما برادر نوحه‌خوان افلاک شد پرچم پیروزی‌ات را می‌برم بر روی دوش بعد تو رسوا نمایم فتنه‌ی هر دین‌فروش @shaeranehowzavi
در کدامین موکب آب و نان به زائر می دهی در مشـایـه جـان تـازه بـر شعـائـــر می دهی می رسد نـزد عمـود چندم عطـرت بـر مشام در کجـای اربعیـن، خلعت به شـاعر می دهی ....................... در کـدامیـن منـزل آقـا استـراحـت  می کنی پـای زائـر را کجـا خوب از جـراحت می کنی در نجـف یـا کـربــلا و کـوفـه و سهـله ، کـجا صحبـت از جدّ شهیـدت با صراحت می کنی ..................... در کجـاهـا روضـه می خـوانی بـرای زائـرین می زنی بـوسـه به لـب های کدام از خادمین کی بگیـرد دست و بـازوی تـو را در بیـن راه وقتـی از داغ اسیـران بـا سـر افتــادی زمین ................ آب از دسـتِ چـه سقّـایـی کنی آقا طلـب آب اصـلا میـزنـی در ایـن مسیــر آیـا بـه لـب ای زبــانــم لال امّـــا پــرسـشی دارم حـزیـن مـی دهـی آیـا کسی را وصـف سقّـایــی لقب @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 روضه‌ی دعوت به شام، خانه‌ی خواهر حاضر و آماده نیست شیعه که باشی محض سلامت مدام آب بنوشی مساله‌ها ساده نیست شیعه که باشی @ashareamirhosienhedayati
چهل غروب جهان خون گریست در غم رویت چهل غروب، عطش سوخت، شرمسار گلویت چهل غروب مرا مویه بود و موی پریشان پناه می‌برم از شام هجر بر شب مویت چهل غروب نفس حبس شد، طلوع نیامد چهل غروب دویده‌ست جان خسته به سویت چهل غروب جهان خطبه‌خوان مرثیه‌ات شد چهل هزار غروب و طلوع، مرثیه‌گویت کجاست خانه‌ات ای بی‌کفن شقایق صحرا که ریگ ریگ بیابان معطرند به بویت به اربعین تو با جان خسته آمده این دل بگو که بشنود از شرح رازهای مگویت به اربعین تو مهمان شدند خیل ملائک قدم نهاده در این ره هزار عارف و سالک :: به‌جز نگاه تو شیرین نمی‌کند غم ما را قبول کن کمی از ذکر و نوحه و دم ما را نشان ز خون تو دارد نشان ز سبزی گامت کشیده راه سپیدت سه رنگ پرچم ما را... خدا نگیرد از این قوم، عشق آل عبا را که سیل غم نشکسته‌ست عزم محکم ما را کنار موکب دلدادگان راه زلالت علم به دست ببین غیرت مجسم ما را رسیده‌ایم به پابوستان به پای پیاده قبول کن غم ما را قبول کن کم ما را هزار بادیه سهل است در پی تو دویدن خوشا نگاه زلالت، خوشا به چشمه رسیدن :: نفس‌نفس، همۀ راه را به گریه دویدم به جز نگاه زلالت به چشمه‌ای نرسیدم چه زخم‌ها که به جامانده بر جهانِ پس از تو پس از غروب غریبانه‌ات چه‌ها که ندیدم چهل غروب پس از تو هزار درد نهان را میان بغض فرو خفته‌ام به دوش کشیدم هزار ساله منم، داغ قلب لاله منم من زمانه رشتۀ دل را برید و من نبریدم عطش نمی‌رود از خاطر مکدر دریا صدای العطش از طفل آب کم نشنیدم تمام عمر در این داغ جانگداز شکستم خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم زلال خندۀ خورشید و وسع آینه‌داران منم که ران ملخ می‌برم به مُلک سلیمان @shaeranehowzavi
هدایت شده از فکرت
| ☑️ مخاطبین گرامی رسانه فکرت برای دسترسی آسان به فایل‌های برنامه «عصـر شعـر یک کاروان ستاره» می‌توانید از منوی دسترسی زیر استفاده نمایید. 🗾 پـوستـر نشست 📸 گـزارش تصویری کلیپ یک: ▪️شعرخوانی خانم مهتا صانعی کلیپ دوم: ▪️شعرخوانی خانم صدیقه علوی کلیپ سـوم: ▪️شعرخوانی خانم زهرا نظری کلیپ چهارم: ▪️شعرخوانی خانم عاطفه جوشقانیان کلیپ پنجم: ▪️شعرخوانی خانم سمانه خلف‌زاده 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام