eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
625 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
193 ویدیو
12 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀 از کوفه تا شمشیر عزراییل‌هایش از کربلا تا شام با تفصیل‌هایش بعد از چهل روز از مسیر تلخ دیروز امروز آمد دیدن فامیل‌هایش خود را به روی قبرهای خاکی انداخت بانوی مکه با همان تجلیل‌هایش حال عجیبی داشت وقتی بازمی‌گشت بغض غریبی داشت در ترتیل‌هایش با او چهل روز و چهل شب همسفر بود کابوس‌هایی تلخ با تأویل‌هایش این‌جا پذیرفت آن‌چه را باور نمی‌کرد دل کند حوا آخر از هابیل‌هایش زن مانده بود و یک بیابان بی‌پناهی زن مانده بود و داغ اسماعیل‌هایش @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀 باز شد پنجره‌ای سمت زمستان در باد فصل سرما شد و پایان درختان در باد گرد باد غزلی در نفسم می‌پیچد باید از بال بگویم که چه آسان در باد... آسمان بود و کبوتر، و قفس پشت قفس پرچم تشنگی و خیمه هراسان در باد دستی از شط عطش آینه برداشت، شکست! تا بماند نفس روشن انسان در باد آسمان هم نتوانست که جاری باشد سرخ شد، شرم شد از کشته باران در باد فصل پرواز ابابیل که تکرار نشد نبض تاریخ رهاماند پشیمان در باد دفتر قافله از داغ شکفتن پر شد تا چهل بار ورق خورد، پریشان در باد @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀 آمده قدخمیده "جابر" تو -دل من جابر است، زائر تو- اربعین راهی است در جاده به هوای حرم، مسافر تو در عمود صد و ده این راه تازه مجنون شده‌ست شاعر تو خورده‌ام چایی عراقی را مستم از این شراب طاهر تو اربعین، کربلایت آمده‌اند، ارمنی‌ها فقط به خاطر تو دل من گفته ذکر "کُنتُ مَعَک" گر نبوده تنم معاصر تو کاش مثل امام غائب خود بشوم عمر‌ها مجاور تو... @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀 مرا بخوان که به سویت پیاده می آیم اگرچه سر به هوایم فتاده می آیم اگرچه زندگی ام رفت سوی بی راهه ز کوی شاه نجف سوی جاده می آیم به یاد چایی تلخ عراقی موکب خراب گشتم و با شوق باده می آیم نه مانده عهد و قراری نه همرهم حسنات مرا ببخش چنین صاف و ساده می آیم کشش ز سوی تو باشد نه کوشش از سوی ما که تاج عشق تو بر سر نهاده می آیم دلم خوش است بگویی که لحظه آخر برای بدرقه‌ی آن پیاده می آیم @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀 با پای سر به سِیْر سماوات می‌رویم احرام بسته‌ایم و به میقات می‌رویم تا بارگاه قبلهٔ حاجات می‌رویم قسمت اگر شود به ملاقات می‌رویم میقات ما حسین، ملاقات ما حسین زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو ما حلقه بسته‌ایم به دور نگین تو ما را کشانده است کجاها طنین تو افتاده‌ایم در گذر اربعین تو ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین ما چون کبوتران حرم پر شکسته‌ایم از آشیان گذشته و از خود گسسته‌ایم چون صیدهای زخمی در خون نشسته‌ایم یعنی که دل به لذت دیدار بسته‌ایم مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود راز به خون تپیدن خون خدا چه بود آن جوشش صدای تو در کربلا چه بود دادی بها به خون خودت، خون‌بها چه بود ای خون پاک تو، همه‌دم خون‌بها حسین با بادها بگو که هوایم هوای توست با نای‌ها بگو که نوایم نوای توست بغضی که در تلاوت در خون رهای توست سودای آتشی‌ست که بر خیمه‌های توست ای تا ابد، نوای من بی‌نوا حسین گل‌زخم‌ها شکفته شده روی پیکرت چون کعبه فوجِ تیغ گرفته‌ست در برت بعد از تو دشت، یکسر«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَت» بالا سرت، بلند سرت، تا خدا، سرت بر ما چه رفته است به شوق تو «یا حسین» @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀 به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم... به گوشت می رسم از دورها... از دور های دور... ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم الابیکم...هلابیکم... نمی دانم چه می گوید غذاهای بهشتی را تعارف می کند سویم ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما به یاد کودکان کربلا چیزی نمی گویم رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم... کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟! زنی با مهربانی می نشیند آه... پهلویم... :: من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم نمی خواهم که پیدایم کنند آری... نمی خواهم... @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀 به دل فتاده دوباره هوای مشّایه تنفسی بکنم در فضای مشّایه به دل فتاده روم حج ولی به حج حسین دوباره سعی کنم در صفای مشّایه قدم قدم بروم من عمود ها شمرم چگونه شرح کنم ماجرای مشّایه گرفته ام ز رضا جان جواز کرب و بلا شنیده ام ز حرم من ندای مشّایه ندای اهلاً و سهلاً به گوش می آید به گوش دل بشنیدم نوای مشّایه پیاده می روم این راه را چنان جابر که هست آب بقا در بقای مشّایه به خاک پای هزاران هزار زائر تو قسم که هست شفا در سرای مشّایه فقط خداست که داند بهای زائر او فقط خداست که داند بهای مشّایه نبوده سعی میان صفا و هم مروه به نزد حضرت جانان به جای مشّایه قسم به عرش خداوند و قاب قوسینش که هست قرب الهی سزای مشّایه یقین بدان که بود صاحب الزمان آنجا به هر کجا نگری رد پای مشّایه به آب زمزم و کوثر نمی دهم هرگز دو جرعه شربت شیرین و چای مشّایه غذا و مائده های بهشتی و میوه به نزد بنده کم است از غذای مشّایه به میزبان عراقی همیشه غبطه خورم که داده مال و منالش برای مشّایه ز خاک پاک نجف تا به خاک کرب و بلا خدا کند برسم انتهای مشّایه @shaeranehowzavi
در پی کسب جواز حرمت پیر شدم ... 🗓 6 روز دیگر وعده دیدار ما ▪️◾️🔳◾️▪️ کانال رسمی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها @astanqom
🔰 اربعین عشق این‌جا: زمین عشق، زمان: اربعین عشق چیزی نمانده است به عین الیقین عشق آشفتگان زلف حبیب از پی نیاز خود را رسانده‌اند به حبل المتین عشق از اندرون دوزخ دنیای دون‌صفت پرواز کرده‌اند به خلد برین عشق شیران شیرخواره دوباره نشانده‌اند تیر و کمان حرمله را در کمین عشق دانی که از چه هروله دارند سوی دوست؟ عشاق را هُدی است نوای حزین عشق در این مسیر، عشق به آخر رسیده است در این مسیر می‌شنوی آفرین عشق کاری جز عاشقی مکن ای دل چرا که هست عالم رهین آدم و آدم رهین عشق «لبیک یا حسین» جهان را گرفته است آری جهان‌گشاست دم آتشین عشق تلخ است اگرچه طعنه اغیار و زهر هجر شیرین شده‌ست کام دل از انجبین عشق ما می‌رویم و سینه‌زدن‌ها همیشه هست ثبت است بر جریده عالم طنین عشق ما حامیان حامی دینیم تا ابد دینی که دائمی است به یُمن یمین عشق ای عاشقان حضرت معشوق از ازل تا روز حشر، وعده ما: اربعین عشق @shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🏴 سوگنامه اربعین؛ اشعاری از علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه درباره مراجعت اهل بیت علیهم السلام از شام، خطاب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱) آن کسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب یا ولی! الثار آمد و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب زینب مظلومه بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب (۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها ________________________ ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، تنهای شکیبا و خانه بر دامنه آتشفشان؛مرحوم ابوالحسنی منذر 📌صفحه شهید رابع @HOWZAVIAN
🥀 همسفر با موج های بی قرار جاده ام من برای دل به دریایت زدن آماده ام از همان روزی که راهت را نشانم داده ای بی خیال جاده های پیش پا افتاده ام تو نمی پرسی مسیحی یا مسلمانم حسین خوب میدانی که من هم عاشقی آزاده ام زخم و تاول کی حریف شوق و ذوقم می شود من به چشمم قول دیدار حرم را داده ام عاشقانه مثل راه از نجف تا کربلا می رسد روزی به تو این قلب صاف و ساده ام بارها بوسیده پای خسته ام را در مسیر جاده هم سرخوش شده با حس فوق العاده ام ناگهان عطر اجابت در قنوتم می وزد در حرم وا می شود وقتی دل سجاده ام @shaeranehowzavi
🥀 روشن شود امسال ضمیرم ای کاش از مادرتان اذن بگیرم ای کاش یک سال به انتظار ماه صفرم در جادهء اربعین بمیرم ای کاش (باران) @shaeranehowzavi