🔹این جهان تشنهاست...
ما بیابانیم...! چاهی را نمیجوید کسی؟
تشنهایم...! از آسمان چیزی نمیگوید کسی؟
ماه را بشکاف...! پشت شب جهانی روشن است
روزگار پشت روزن را نمیجوید کسی
چشم وا کن! عطر باران از فراسو میوزد
پنجره! روح تو را یک روز میشوید کسی
غنچهی پژمرده! لای دفتر شعرم بمان!
این غزل را صبح روز جمعه میبوید کسی
قلب من روزی اناری میشود بر یک درخت
تا بیایی از دل این خاک میروید کسی
::
این جهان تشنهاست آری، او غدیر است و جز او
حسرت تاریخ را پاسخ نمیگوید کسی
#راضیه_مظفری
#نیمه_شعبان
💠 @shaeranehowzavi
عطر شهادت🌹
برگشتنت حتمیست! آری! رأس ساعت
هرچند یک شب مانده باشد تا قیامت
میآید آن صبحی که آغاز جهان است
آن روز روشن، آن طلوع بینهایت
گفتند روی فرش ما پا میگذاری
جارو زدم تنها به شوق این روایت
در کوچهها دیدم تو را... نشناختم... آه
دیدم تو را، افسوس بی عرض ارادت
در زیر باران هر دعایی مستجاب است
از چشمهایت گفتهام وقت اجابت
با یاد تو از کربلا تربت گرفتم
در آرزوی آن نماز با جماعت
میبویمش در سجده بعد از هر نمازم
عطر شهادت میدهد... عطر شهادت!
#راضیه_مظفری
@shaeranehowzavi
🥀🥀🥀
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم...
به گوشت می رسم از دورها... از دور های دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
الابیکم...هلابیکم... نمی دانم چه می گوید
غذاهای بهشتی را تعارف می کند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
به یاد کودکان کربلا چیزی نمی گویم
رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی می نشیند آه... پهلویم...
::
من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم
نمی خواهم که پیدایم کنند آری... نمی خواهم...
#راضیه_مظفری
#اربعین
@shaeranehowzavi
از پنجره، از آسمان، از ماه میترسم
از هرچه یاد از عشق دارد، آه... میترسم
دل بسته ی هرچیز باشی، از تو میگیرند!
از عشق، از آن حسرت دلخواه میترسم...
من چشم میبندم، به چشمانت می اندیشم
تو سر به زیری و از این اکراه میترسم!
میپرسم از تو تا کجاها دوستم داری؟
از مکث تو، این لحظه ی کوتاه میترسم...
#
کفشم اذیّت میکند...این جاده طولانی ست...
تنهایم و از انتهای راه میترسم!
#راضیه_مظفری
#روزی_که_نمیدانم
#غزل
@roozikenemidanam
https://eitaa.com/roozikenemidanam
به پشت بام خانهات برو، هوا هوای اوست
نفس بکش که عطر اوست... عطر آشنای اوست
بگیر دست این نسیم خسته را که زائر است
برو که مقصد تو و نسیم، کربلای اوست
ببند چشم خویش را، ببند و طیّالارض کن
نگاه کن به گنبدش که جان ما فدای اوست
نفس بکش شمیم پردۀ دم ضریح را
نفس بکش، نفس بکش، خیال کن عبای اوست
مردّدم که شعر هدیۀ من است یا امام
هر آنچه هست شک نمیکنم که از دعای اوست
#راضیه_مظفری
#شاعران_حوزوی
#شاعران_فرهیخته
#شعر_خوب
#شب_زیارتی
@shaeranehowzavi
غزلی از زبان کودک درونم...
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم...
به گوشت میرسم از دورها... از دور های دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
اِله بیکم...هِله بیکم...؟! نمیدانم چه میگوید!
غذاهای بهشتی را تعارف میکند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
بیاد کودکان کربلا چیزی نمیگویم
رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی مینشیند آه... پهلویم...
#
من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم
نمیخواهم که پیدایم کنند آری... نمیخواهم...
#راضیه_مظفری
#اربعین
#مشایه
@shaeranehowzavi