هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم
سهچندان
به پاییزم زدم عطر بهاری خراسان را
به امیدی که فروردین کند مهر تو آبان را
خراسان دل ما تشنهی باران لطف توست
که حاصلخیز کردی با قدمهایت بیابان را
خنک شد از نسیم لطف تو شبهای تابستان
بهاری کرد گرمای رواق تو زمستان را
به شوق خواندن ابیاتی از مدح و ثنای توست
تورق میکنم هر روز اگر که چند دیوان را
چنان بودن کنار پنجره فولاد شیرین است
که بیماران نمیخواهند در آن عرصه درمان را
جواب هر یک ما از جوار تو سهبار آید
که تنها دیده باشیم از تو الطاف سهچندان را
غبار کفشداریهای تو حکم طلا دارد
کسی ارزش نداده این چنین اجناس ارزان را
پس از مشهد به سمت کربلا رفتیم و دست تو
برای ما رقم زد بهترین آغاز و پایان را
#مجتبی_خرسندی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🌹هر سلامی بفرستیم، علیکم دارد
✍️ مجتبی خرسندی
قبلهی هفتم ما قبلهی هشتم دارد
تا خراسان رضا آینه در قم دارد
توبه شد عاقبت گریهی هر زائر مست
بر زمین ریخته هر باده که در خم دارد
عکسم افتاد در آیینهی صحن و دیدم
شیشه این مرتبه با سنگ تفاهم دارد
میروم در حرم از صحن به صحنی دیگر
موج تا در دل دریاست تلاطم دارد
من از آداب حریم تو چنین فهمیدم
که گدا در حرمت حق تقدم دارد
از سر لطف تو در جمعیت شاعرها
"شاطر عباس قمی" فیض تکلم دارد
"گرچه دوریم ولی با تو سخن میگوییم"
هر سلامی بفرستیم، علیکم دارد
روسیاه است، ولی مرغ دل ما بانو
از سر گنبد تو حسرت گندم دارد
#شعر
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
.
🌹 نیست خیال بدنم...
وقتِ مرگم بنویسید به رویِ کفَنم
سَر و عمّامهیِ من، هر دو فدای وطنم
ای دواعش صفتان جمله بسوزیدکه من
تا حسینی شدهام، نیست خیالِ بدنم
آرزویم به جهان، خادمیِ دین خداست
قلمَم جوهرِ عشق است و سلاحَم سُخنم
✍️ بختیاری (سیستانی)
#لباس_روحانیت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#الشیطان_یعدکم_الفقر...
🖋 شعر مهدی جهاندار در مورد اتفاقات اخیر
این را بنویس یادگاری:
گنجشک به قیمت قناری!
جادوی رسانه مسخمان کرد
با شعبده و شلوغکاری
چادر ز سر زنان کشیدند
گفتند حجاب اختیاری!
سرباز مدافع وطن را
کشتند به جرم پاسداری!
جلّاد و شهید جابجا شد
در مغلطه خبرگزاری!
افسوس که چشم انتظاران
ماندند به چشمانتظاری!
کو غیرت قیصر امینپور؟
کو شور حمید سبزواری؟
از پا منشین، دوباره برخیز
ای شعر بلند پایداری
@Farsna_Link
🌹اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#پویش_عمّامهبوسی
این که خصم این وطن دجّالی است
خلق را جای بسی خوشحالی است
مرحبا بر مؤمنان حق شناس
پویش عمّامهبوسی عالی است
✍️سیدبشیر حسینی میانجی
💠 #شاعران_حوزوی
💠@shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
.
📌 از مام وطن تا داعشطلبان
✍️ مهتا صانعی، شاعر و نویسنده
از مام وطن اگر که غمگین باشیم
باید که به مهر کفر بدبین باشیم
والاتر از آنیم که در همهمهها
درگیر رسانه دروغین باشیم
در فکر هر آنچه اند غیر از ایران
این گله ی تاریک دلان، مدعیان
بر موج رهای گیسوانت مهسا!
امروز نشسته اند داعش طلبان
#شاعران_حوزوی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
#شعر
نوشته شد به ضریح و رواق شاهچراغ
به خون سرخ زنی زنده باد آزادی
✍️ مهتا صانعی
به حرف، خستهای از ظلم و اهل فریادی
ولی به وقت عمل دوستدار بیدادی
به جبر میکشی از سر حجاب زنها را
بگو برای چه آخر کدام آزادی؟
زنی چنین که تویی، بیحجاب خواهی دید
که اختیار نداری و موی در بادی
برای غربت خود گریه میکنی اما
میان معرکهی اغتشاش استادی
برای کشتن تو تیز کرده دندان را
به گرگهای مجازی اگر که دل دادی
بگو چه میکنی ای دل اگر عوض بشود
در این معادله جای شهید و جلادی
ظهور، چاره غمهای ماست اما تو
دعای ندبهی دیوارهای موسادی
***
به بیگناهترین مردمان این وادی
به آرتین که جدا گشت از دلش شادی
نوشته شد به ضریح و رواق شاهچراغ
به خون سرخ زنی زنده باد آزادی
نباش از شب اوباش، دلشکسته وطن!
که خاک پاک هزاران هزار میعادی
بیا که دست به دستان یکدگر بدهیم
برای عزت ایران برای آبادی
به مادری که بهشت است زیر پاهایش
به خاک پای زن و زندگی و آزادی...
#حضرت_زهرا
#شاعران_حوزوی
#شهدای_شاهچراغ
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم
بالا
صدای گریه از عرش معلّی میرود بالا
همین که نیمهشبها دست زهرا میرود بالا
یکی از پلکهای زخمیأش با دیدن حیدر
به زحمت _تا کند او را تماشا_ میرود بالا
گمانم مرکز ثقل زمین را شعلهها سوزاند
که آتش از در و دیوار دنیا میرود بالا
هنوز از ماجرای کوچهها شرمندهاش هستند
اگر دیوارها کج تا ثریا میرود بالا
تمام هستی خود را گرفته روی دست، انگار
که روی شانهها تابوت مولا میرود بالا
سوال این است؛ قاتل کیست؟ اما در جواب آن
فقط هر آینه دیوار حاشا میرود بالا
شفیع محشر خود را در اوج کینه سوزاندند
که دود آتش امروز، فردا میرود بالا
به لب در هر قنوت آوای "أَینَالمُنتَقِم؟" داریم
که دست لطف مادر نیز با ما میرود بالا
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_khorsandi
.
▪️صلی الله علیک ایتها الصدیقة الشهیدة
یکباره آتش شعله زد عالم سراسر سوخت
وقتیکه پیش چشم مردم ناگهان در سوخت
نامردمان مزد رسالت را عجب دادند
از ظلمشان، بعد از نبی، قرآن و کوثر سوخت
هم غنچهای از بوستان فاطمه افتاد
هم روح مابین دوپهلوی پیمبر سوخت
شد سورۀ کوثر سراسر شعلهور از کین
یعنی "فَصَلِّ" با "لِرَبِّک" سوخت "وَانْحَر" سوخت
وقتیکه آتش در سرای مرتضی افتاد
گویی که قرآن هم از اول تا به آخر سوخت
هم روی بانوی دو عالم شد کبود از ظلم
هم در میان آتش از او موی و معجر سوخت
در با لگد وا شد بهپا شد محشر کبری
روضه چه جانکاه است و کوتاه است: مادر سوخت
زهرا سپاه مرتضی بود و علمدارش
آری، علمداری که پیش میر لشکر سوخت
در حملۀ ظلم و نفاق و لشکر شیطان
افتاد از پا حیدر و محبوب داور سوخت
هر بیت آتش دارد از این داغ عالمسوز
از سوز آه فاطمه دیوان و دفتر سوخت
شاعر: #محمدتقی_عارفیان
طراح: #حسین_ونکی_فراهانی
🏴
شعر فاطمی
وسط خرمن جان شعلهای افروخته بود
سوختن را به منِ غمزده آموخته بود
گله از چشم پر از خون شدهام میبارید
با مژه بس که لب پرگله را دوخته بود
خواستم لب بگشایم به سخن شکوه کنم
دیدم او نیز میان غم ما سوخته بود
✍️مهتا صانعی
#فاطمیه
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🏴دلیل خنده حیدر
کنار فضه صمیمانه کار می کردی
به کار کردن خود افتخار می کردی
درخت های بهشتی به پایت افتادند
همان شبی که هوای انار می کردی
فقیر هرچه می آمد اسیر برمی گشت
تمام عالمیان را دچار می کردی
دلیل خنده حیدر! چه شد که بعد پدر
مدام گریه بی اختیار می کردی؟!
چه شد محبت همسایه ها؟ دعایت را
چه مادرانه به آن ها نثار می کردی..!
تمام مردم اگر کور و کر، علی دیده ست
فدک فدک همه جا را بهار می کردی
و شقشقیه به نهجالبلاغه رو آورد
شبی که پشت به این روزگار می کردی
چقدر خانه مرتب شد آن شب آخر
اگر مریض نبودی چکار می کردی؟
✍️عاطفه جوشقانیان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🏴شعر فاطمی
امشب تمام خانه را آماده کردی
کار علی را در دل شب ساده کردی
با اشک هایت باغ را جارو کشیدی
سیبی برای کودکان از شاخه چیدی
خونابه را از روی درها پاک کردی
در سینه ات زخم دلت را خاک کردی
خانه به دور چشم کم سوی تو چرخید
ماه از غم قد کمانیّ تو بارید
دستت به پهلو شانه را آغاز کردی
موی حسن، روی حسینت ناز کردی
حیدر که دید آهی کشید از جان خسته:
زهرا کمی آرام تر، دستت شکسته...
رنگ گل یاس علی سرخ است و نیلی
پهلو به پهلو میشود از ضرب سیلی
می سوخت زینب از فراق و داغ مادر
از چشم های سرخ و بی روح برادر
شب تا سحر زهرا که مشغول نماز است
قلب علی و کودکانش در گداز است
امشب چرا دستان زینب مثل بید است
او از قنوت فاطمه ذکری شنیده است
میگفت با چشم ترش《 عجل وفاتی》
میجست زینب با علی راه نجاتی
مهتاب امشب ساکت است و سرد وخاموش
دنیا کنار فاطمه افتاده بی هوش
افتاده عکس فاطمه در صورت ماه
دیگر علی سنگ صبورش میشود چاه...
✍️زهره قاسمی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🏴شعر فاطمی
دور سر مولا که پَرِ فاطمه می سوخت
دشمن به تلافی، در و یک سینه به هم دوخت
تا گفت: علی بر همه ی خلق امیر است
از خشم، عدو ضربه زد و شعله برافروخت
✍️زهره قاسمی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
هی میشود در پیشِ چشمانم مجسم
آن خاطراتِ بینهایت تلخ چون سم
آن خاطراتی که گره خورده به هیزم
پشتِ در این خانه که شد خانهی غم
یک گله گرگ وحشی و یک گل میانش...
باز این تپشهای دلم شد نامنظم
ای سوره که بر پیکرت هر زخم، آیهست!
ای سینهی تو حافظِ آیات محکم!
بودم گواه غربتت مادر! چنانکه
عیسی گواه پاکی و ایمان مریم
تا بی هوا شب چیره شد بر روی ماهت
دنیای من شد تار و پودش رنگِ ماتم
سرریز کرد آتشفشان قلب من تا
بر یاس چشمانت نشست آرام شبنم
پشت سرت، چشم حسینت آب میریخت
وقتی دویدی سمت بابا...وای از آن دم
خلّوا ابن عمی...بازویت کار سپر کرد
ترسیدم و چشمان زینب را گرفتم
برگشتی اما مثل شمع و خواستی که
دل کندنِ ما از تو باشد آه... کم کم
"والصابرین..." در گوش من میخواند فضه
معنای صبر اما خودش یک گوشه نم نم...
جانا! تمام من خودت بودی که رفتی
بعد از تو خون، مردهست در رگهای عالم
پیش تو آرام است محسن، خوش به حالش
ای کاش میبردی در آغوشت مرا هم
حالا برایم چارهسازی جز دعا نیست
نزدیک کن امر فرج را! فارج الهمّ!
#منیره_عابدی
پ.ن:
از حقوق ما بر شیعیان این است که پس از هر نماز واجب، دست خود را بر چانه گرفته و سه بار بگویند:
یا ربَّ محمد عَجِّل فَرَجَ آلِ محمدِِ
یا ربَّ محمد اِحفظ غيبةَ محمدِِ
یا ربَّ محمد اِنتَقِم لاِبنَةِ محمدِِ...
📚مکیال المکارم: ۷/۲
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🖤 ای وای که زهرا همه جا ام ابیهاست
زَهری که شکستی غریبانه زنی را !
رخساره آن ماه مدینه به شبی را…
گو از چه دَریدی در بیت دو ولی را
آن محفلِ عرفانخدا روی زمین را
بُغضِ چه کسی قدرت پای تو به در شد؟
ریسه به که بَستی که چنین عادت دین شد؟
دستی که بلند شد به فرمان خدا بود!
آن مرد نه داماد پیمبر، مرتضی بود!
ای وای که زهرا همه جا ام ابیهاست…
در خانه شوهر و پدر حامی جان هاست
نور فلک و جان دو عالم، مرو از حال
افتاده زمین جان پیمبر، مزن هی بال
#فاطمه_شکیب_رخ
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🏴شعر فاطمی
فضای شهر پیمبر پر از غبار شده
نگاه روشن ایمان به شک دچار شده
هنوز داغ رسول خدا زمین مانده
که زخم کهنه ی یک عده آشکار شده
در این میانه چرا از غدیر حرفی نیست؟
از آیه های خدا سلب اعتبار شده؟
گرفته ترس وجود قریش را انگار
فدک به دست علی تیغ ذوالفقار شده
نشسته فاطمه در مسجد و گریسته؛ آه
تمام شهر از آن گریه بی قرار شده
و شکر کرد. چه شکری؟! چه با شکوه و تمام
که تا همیشه ی تاریخ ماندگار شده
و گفت «اشهد ان ابی رسول الله
پدر شفیع شما نزد کردگار شده
شما برای من از او حدیث میخوانید؟
حدیث نافی قرآن؟ چه خنده دار شده»
چه تهمتی به نبی بسته اند این امت
چه اجتماع حقیری که برقرار شده
علی نشسته و دلواپسِ نبودن توست
برس به داد علی! باغ بی بهار شده
#راضیه_جبه_داری
#خطبه_فدکیه
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
هیالشهیده؛
باید برای سینه دلی دست و پا کنم
وانگه فدای حضرت خیرالنساء کنم
بسا شعری که در کنار شعور قرار میگیرد و راهبَر میشود. اینجا ما در عِداد شاعرانی هممسیر میشویم که جویای معرفتِ خویش و جماعتِ مخاطبشان هستند.
🌏 خبرگزاریها، نشریات و کانالها در مناسبتهای دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان و فرهیختگانِ ادبی هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است.
پذیرای اشعار کلاسیک، نیمایی، سپید.....
🍃مدیر سکوی شاعران حوزوی و فرهیختگان ادبی و ارسال اشعار
@mahta_sa
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
#آغاز_فعالیت
🖤شعر فاطمی
محراب لبهای پیمبر بوده دستت
یا غم زدای قلب حیدر بوده دستت
باران سخاوت را ز رفتار تو آموخت
وقتی بهار لطف یکسر بوده دستت
از خانه ی تو دائما خیر است جاری
چون فکر همسایه مکرّر بوده دستت
منشور جان تو ز جنس آسمان بود
گلدانِ قدر و نور و کوثر بوده دستت
دست تو در دست علی جان ....خانه دارد
از بس که بانوجان مطهّر بوده دستت
به مدد و لطف آل الله
#آمنه_رضایی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
⚘️♥️ برای مادران شهید
رنج شبهای تیره را تنها، قلبِ صبح سپید میداند
سوزِ سرمای هر زمستان را سفره ی روز عید میداند
.
خبرم آمدهست از جبهه، پیکرم آمده ست از جبهه!
مادرم... مادرم همیشه مرا یک جوان رشید میداند!
گمشدن در دل سیاهی را؛ شبِ تنهای بیپناهی را
همه را دارد و به خاطر من درد را ناپدید میداند
پشت تابوتهاست مادرِ من...باید این صحنه را نگاه کند:
بعدِ هجران! وصال را هرکس اتفاقی بعید میداند!
دوریِ من غم است شادی نیست، بارش چشمِ او ارادی نیست
با تمام غمی که در دلشاست خویش را رو سپید میداند!
پَرکشیدم به خوابش آهسته تا بگویم که دوستش دارم
سخنم را نگفته میخواند، حرفِ دل را ندید میداند
کیست او مریم است یا حوا؟ حضرت زینباست یا زهرا؟
از من این تکه استخوان را نیز، باز هم یک نوید میداند!
دلِ من تا ابد گرفتارش، آمدم باز هم به دیدارش
حضرتِ مادر است و خوشبختم که مرا هم مُرید میداند
فصل آغوش او دوباره کجاست؟ آه... تقویم های پاره کجاست؟؟؟
روزهایِ نبودنم را او بهتر از سررسید میداند!
سال ها زحمت و ریاضت را، طاقت و صبر و استقامت را
معنی انتظار و حسرت را، مادر یک شهید میداند...
#مهتا_صانعی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
⚘️💎
اروند مثل گرگ طوفان زا، در بستری از موج ها تب داشت
اروند آغوشی به رنگ مرگ، در قلب خود تاریکی شب داشت
در بین امواج تنومندش ،مردان مردی از تبار عشق
دلواپس مرز قشنگ رود ،دلداده ی ایمان و مذهب داشت
شب بود اما یک جهان خورشید ،در بین امواجش درخشیدند
مثل ستاره چون شهابی نور ، در کهکشان چشمی که کوکب داشت
عطری که مثل یاس و نسرین بود ذکر لبی که خوب و شیرین بود
ذکر مکرر ،حسبی الله و ذکری که نور از جنس یارب داشت
تیر کمان تیره ی شیطان ، از چله های کور سرگردان
یوسف درون حلقه ی زندان ،سرما به دندان نیش عقرب داشت
دریا بگو :ایمانشان دریا ،دریا بگو :دلهایشان شیدا
مجنون تر از مجنونی لیلا ، عشقی که رنگ و بوی مکتب داشت
غواص با بال و پری زخمی ، از چنگ گرگ وحشی امواج
تا بیکران آسمان پر زد ، گویا به ساق عرش منصب داشت
درگیر شد دستان او بسته، درگیر شد بالش ولی خسته
درگیر شد بر عشق دلبسته، شعرم به شکل گریه مطلب داشت
او شد اسیر گرگ بیرحم و ،در موج خاک و خون شنا میکرد
زنده درون قبر جان می داد ، قلب قلم از دردها تب داشت
دستان بسته، چاله ای پر خاک! قد میکشید ان جا درخت تاک
ناگاهنور روشنی تابید، غواص نامی را مودب داشت
عطر عجیبی خاک را پر کرد، عطری شبیه یاس و مریم ها
غواص در آغوش مادر بود ، غواص موهایی مرتب داشت....
#زینب_حسامی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
💎پریشان گشته ام مادر به جان حضرت مولا
شده احساس من زخمی در این دنیای وانفسا
تمام حس وحال من بسی در غم فرو رفته
کنار غم چه سوزانم زیاس حضرت طاها
خمیده طاقت جانم ندارم طاقتی دیگر
بسوزم بی امان هردم به یاد مادرم زهرا
خیال غربت حیدر ربوده طاقت من را
چه شعله می کشد این غم تمام قامت دنيا
بنوشان کام جانم را شراب کوثر جانان
که تا احیا شود این دل زجام باده احلی
بسی سوزد خیال آن شب مولا روانم را
شده ازداغ یاسش بی کس وبی یاور وتنها
همه آلاله ها غرق عزا و غرق ماتم شد
غم مادرشکسته قلب وجان مصطفایش را
چکد از دامن شعرم تمام ّبغض احساسم
پریشان گشته ام مادر به جان حضرت مولا
#مهدی_منتظری
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi