در سر شُکوهِ صبح، پر از شاعرانگی
پیچیده مِهر را به دل کیکِ خانگی
در هم تنیده بوی هِل و نور و زعفران
عطر گلاب میوزد از سمتِ استکان
در استکان چای، نشانده بهار را
از دل گرفته خنده قندش، غبار را
او کیست؟ او که سر به قدم در لطافت است
از تار و پود روشن نور و نجابت است
بر لب بهار دارد و بر دستها حریر
در چشمها ستاره هفتآسمان کویر
او پرنیانِ روشن باران و نور و مهر
نامش دوباره آمده روی زبان شعر
او شاعر است؟ نه! که خودش شعر روشن است
تهمینهای که گرمی قلب تهمتن است
افسانه نیست، گوهر پاکی که بین ماست
آری زن است؛ مظهر زیبایی خداست
عطر خداست، رایحهای از تبار گل
ریحانه است، آینه بیغبارِ گل
خالی مباد گوش جهان از ترانهاش
هم لحن دلبرانه و هم مادرانهاش
#معصومه_مهبودی
#میلاد_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
دوباره داخل ديوار سد، تَرَک افتاد
و در اَداي نماز جهول، شُك افتاد
نفوذِ حاشيه در متن كلّ جريانها
به باد دادن ملّت، كَفِ خيابانها
تبارِ عافيت انديشها جسورتر از...
و رفته رفته از اصل نظام، دورتر از...
شعارهاي هدفمند جوخهاي مُزدور
نگاهي ابري و لبخندِ جوخهاي مزدور
شيوع شبهه درونِ فضاي دانشگاه
تجمّعِ جلويِ دربهاي دانشگاه
فجايعي كه درآورد، داد مردم را...
گرفت! قاطبه ی اعتقاد مردم را
اگر چه قائلهها ظاهراً تمام شده
ولي تتمّهي آن زخمها جُذام شده
چهارشنبهاي آتش گرفته در شادي
و نردبان شدنِ استخوان اجسادي...
كه حجم خالي تابوتهايشان برگشت
فقط! تواليِ تابوتهايشان برگشت
"هنوز! خانهي ما بوي جنگ را دارد"
هنوز! مَرميِ سُرخِ فشنگ را دارد...
كه يادگاري ماقبل آخرين سفر است
تمام هستي قلبي هميشه در به در است
هنوز! عكس پدر روي ميخ ديوار است
هنوز! صاحب اين خاكريز، بيدار است
"اگر چه نسل پس از باكري سه دسته شدند"
و عدّه ای وسطِ انقلاب خسته شدند
"براي مادر من قطع نامه بيمعني ست"
كنار رفتن و ترس از ادامه بيمعني ست
قرارگاه چهلمترياي در آخرِ شهر
خلافِ باور چشمان پيش داورِ شهر
و مستمريِ سي سالِ پاي تخته سياه
زني كه تَک تَک موهاش! جايِ تخته سياه...
زني كه اُمّه وهب هم به گَردِ پاهايش
همان زني كه علي رغم دردِ پاهايش!
شنيده فصل زمستانِ سوريه سخت است
براي تك پسرش! فكر چند دَس رخت است
#حسین_خزائی
#میلاد_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مادر_شهید
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
سلام صبحترین صبحِ ناب عالم امکان
نبوده پیش و پس از تو به غیرِ شام غریبان
سلام جلوهٔ ذات خدا و زهرهٔ زهرا
سلام عصمت محض و سلام ذات درخشان
نماز برده تو را هل اتی و کوثر و تطهیر
همیشهمست تو است آیه آیه آیهٔ قرآن
تمامِ هستی از کوه و رود و جنگل و دریا
ظهور پاک تو را بودهاند آینهگردان
اگر به شانهٔ کوه، ابرها به گریه میافتند
به شانهٔ تو بگریند کوههای پریشان
اگر به چشمهٔ باران، غبارِ چشم بشویند
به شست و شوی خود آمد به سوی چشم تو، باران
علیست آینهٔ حق، علیست آینهٔ تو
چه رازی؟ و چه بگوید زبان گنگ من از آن؟
رهینِ لطف توایم و علی و احمد و آلش
کسای مهر تو بادا همیشه پرچم ایران
#مبین_اردستانی
#میلاد_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
#صلی_الله_علیک_ایتهاالصدیقه_الشهیده 🍃🌹
چنان که قصد میسازند از الفاظ ، معنا را
خدا از آفرینش قصد کرده ، خلقِ زهرا را
"ولولا فاطمه" یعنی که بی زهرا نمی دیدیم
نه احمد را ، نه حیدر را ، نه هرگز خلق دنیا را
بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده
عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را
صفاتش آینه دارِ صفات کبریا باشد
چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را
چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟!
خدایا! فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را
کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف می آید
که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه ، دریا را
نشسته از الف تا یاء ، حیران چنین معنا
بلی ظرفیّتِ وصفش نمی باشد الفبا را
حماسه می تراود آنقدر از خطبه هایش که
به خطبه میکَند از جای کوهِ پای بر جا را
زهی عفّت ، زهی عصمت ، زهی بانوی نوری که
علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را
تنور خانه ی او گرم دارد جان عالم را
به رشک انداخته نورِ تنورش ، طور سینا را
قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست
نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را
بلی آن فاطمه که خلق عاجز مانده از درکش
که در اسمش خِرد حیران و گُم کرده مُسمّا را
بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش
رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را
بلی آن فاطمه که بهر کار خانه اش حتی
فرستاده خدایش "سوف یعطیک فترضی" را
بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او
به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را
بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او
بهم زد حیله ها و مکرهای شومِ اعدا را
بلی آن فاطمه که خطبه های آتشین او
شکست آخر سپاهِ بُت پرستِ لات و عُزّا را
بلی آن فاطمه که سیره اش تفسیر قرآن است
هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را
بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما
و از ما دستگیری می کند امروز و فردا را
مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت
خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را
نمیدانم که سیلی با رُخش...اصلا چه میگویم؟!
که حتی گل اذیت میکند آن روی حورا را
دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا
میان شعله ها تنها صدا زد نامِ بابا را
کنار بسترش با گریه میگفتند اطفالش :
به دامن گیر مادرجان سرِ آشفته ی ما را
گره وا میکند از کار شیعه ، گریه بر مادر
مگیر از ما خدایا روضه ی امّ ابیها را
#عاصی_خراسانی
#میلاد_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
May 11
🍃🌹
رگ رگ احساس من دارد هوای انتظار
سینه پر جوش من سوزد به پای انتظار
شد خیالم مست دیدار تمنای حضور
بی قراری می کنم هردم برای انتظار
شاعر چشمان جان منتظرشیدا شده
می کند احساس جانش را فدای انتظار
مرغک دل می پرد در آسمان شهر عشق
همنوا با آسمان گوید ندای انتظار
صبح آدینه دمد در خاطرات این جهان
کی شود هستی همه مست لقای انتظار
بارش لطف خداآرد بهار زندگی
پرچم سبز ولا باشد لوای انتظار
این جهان خرم شودازمقدم باران عشق
خوش بخواند بلبل شیداسرای انتظار
لشکر گلواژه ها ترسیمی ازجشن ولا
بر تن هر واژه ای باشد ولای انتظار
در کنار ساحل دریای مهرش بی ریا
می شود عالم شکوفا ازورای انتظار
بارها گویم همه احوال خودبااین غزل
رگ رگ احساس من دارد هوای انتظار
#مهدی_منتظری
#الهمَّ_عَجِّل_لِویّکَ_الفَرَج
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
پرچم میهن🍃🌹
نه تنها نگاهش به زنگ در است
زن منتظر، منتظرپرور است
زن منتظر دختر یاسهاست
گل رازقی را خودش مادر است
بلند آیت مهر و آرامش است
ولی عاشق سورهی کوثر است
گل سرخ چادرنمازش یقین
به هر صبحدم عهد را از بَر است
به گریه اگر کودکش آب خواست
به زیر لبش روضهی اصغر است
از این اربعین کوله را بسته است
که دلشورهاش هم خودش محشر است
جهاد زنان، یاری زینب است
جهاد زنان، چشمهای تر است
جهاد زنان فرق دارد کمی
همین خانهی سادهاش سنگر است
تو ای منتظر! مادرم! میهنم!
پّر چادرت پرچم کشور است
#زهرا_سپهکار
#میلاد_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#مادر
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
تو شاهد خلقت همه دنیایی
منظومه ی لطف و عشق ناپیدایی
تنها نه که مادر حسین و حسنی
تو مادر خاک و آسمان،دریایی
از نور خدا روح شما جان دارد
زین رو تو برای عرشیان زهرایی
دنبال دلیل عزّت خود بودم
دیدم که تویی دلیل این آقایی
محشر نه که با نگاه تو آتش ها
بردا و سلاما بشود هرجایی
ای قبله ی فکر قلب ایمان زهرا
فرمانده و لشکر دل مولایی
#مبین_اصفهانی
#میلاد_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#شاعران_آئینی
#شاعران_جوان
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
May 11
💐السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ
#عرض_ارادت
#یکشنبه_های_فاطمی
📸 مطهره ناصری
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
گرگ است کمین دارد و ناگاه بیاید
چوپان که در این غائله کوتاه بیاید
پیراهن خونین عزیزی ست بگیرید
یوسف، ننشینید که از چاه بیاید
آن قدر غریبی تو به تشییع که در شهر
آهسته صدای قدم آه بیاید
باید به مسلمانی این طایفه شک کرد
آنگاه که با دشمن خود راه بیاید
فریاد که تقویم پر از جای گلوله ست
پشت سر هم جمعه ی جانکاه بیاید
رسواترِ قبل است منافق پس از این خون
برخیز، قرار است که خونخواه بیاید
سروی جلوی چشم دماوند قدافراشت
غیرت نکند باز که کوتاه بیاید
#زهرا_سپهکار
#شهید_فخری_زاده
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
"سوره ی مهر"🍃🌹
(شعر نوجوان)
به مناسبت روز مادر
یاد تو گل کرد
در دل و جانم
شاد و شکوفاست
با تو جهانم
همنفس ابر!
در شب باران
در تو شکفته
روح بهاران
از تو گرفته
دامن احساس
عطر گل سرخ
بوی گل یاس
کوه تر از کوه!
در شب اندوه
صبر و سکوتت
رشک دل کوه
شهد و شکر چیست؟
خنده ی نابت
زهر جگر سوز
قهر و عتابت*
ماه ندارد
جلوه ی ماهت
نور دل ماست
برق نگاهت
سوره ی مهری
آیه ی ایثار
ای همه ی عشق
در تو پدیدار!
-------------------------------------
*- خشم؛ سرزنش.
#تقی_متقی
#روز_مادر
#روز_زن
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
دلم در کربلای پنج گم شد
میان توده ای از رنج گم شد
صدای ناله ی همرزم شیدا
درون های وهوی سنج گم شد
به کنج سینه ام گنجی نهان بود
در آن غوغا کلید گنج گم شد
شدم همچون پلنگ تیر خورده
چو دیدم یار نکته سنج گم شد
گرفتم در بغل همسنگرم را
که دیدم دستش از آرنج گم شد
گل سرخی به روی دست «داوود »
میان باغی از نارنج گم شد
#امیرداوودخوانساری
نغمهداوود
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
(روسری) 🍃🌹
مُحکم بگیر روسری ات را رها مَکُن!
جایِ خدا، مُعامله با کدخدا مکن
محکم بگیر روسری ات را در این مسیر
از جَوّ ِ بی حَیایِ خیابان، حیا مکن
کاری که با تفنگ! رضاخان نکرده را
با این به باد دادنِ زلف ِ دوتا مکن
لَختی به نیمه یِ پُرِ لیوان نگاه کن
پایِ نداشته! داشته ها را فدا مکن
هیچ اِعتنا به عالم بی دینِ فاسق و
فتوایِ جاهلانِ مقدّس نما مکن
(پیش آی و گوشِ دل به پیام سروش کن)
با هر غریبه رازِ مگو بَرمَلا مکن
چون ما اگر که هَمرهیِ خِضر می کنی
آسوده دار خاطر و چون و چرا مکن
در آسیاب کهنه ی دشمن نریز آب
خود در میانِ خانه ات آتش به پا مکن
بر زخم های این دلِ لَت لَت نمک مپاش
با کار خود به خونِ شهیدان جفا مکن
(ای گُل به دستمال هوس پیشگان مَرو)
بر قاتلِ برادرت آغوش وا مکن
امروز اگر حسینِ زمان را نیافتی!
فردا بَنایِ روضه و یا لَیتَنا مکن
در این مسیر مثل قطار است انقلاب
خود را از انقلابِ خمینی جدا مکن
#حسین_خزائی
#شاعران_اجتماعی
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
نمیدهد دلِ زهرا به غیرِ بویِ علی
ببین که قبله ی او نیست غیرِ روی علی
ازل شده گِلِ زهرا عجینِ با مولا
اگر که فاطمه دائم گرفته خوی علی
خدا کند که کسی از خودش جدا نشود
که رفته از دلِ برکه یگانه قویِ علی
صدای گریه ی آهسته اش نشد فریاد
که مانده است اگر بغض در گلویِ علی
چگونه موی خودش را علی خضاب کند؟
به غیرِ خونِ جگر نیست رنگِ مویِ علی
#مرضیه_سادات_هاشمی
#میلاد_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
اداره هنرهای ادبی؛ معاونت مهر دفتر تبلیغات اسلامی برگزار میکند:
محفل هفتگی شعر حوزه《مشارق》
با حضور: سید محمدجواد شرافت
زمان: دوشنبه، بیست و ششم دی ماه، ساعت ۱۵:۳۰
مکان: قم، خیابان شهدا(صفاییه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت مهر دفتر تبلیغات.
به ساعت برگزاری دقت کنید.
#شاعران_آئینی
@hojrehayesaheli
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
"دنیای وانفسا"🍃🌹
به دنیایی که از دیده بجای اشک خون ریزد
گلستان هم بسازی عاقبت آتش بر انگیزد
چه کج فهمند آنانی که هر دم آتش افروزند
هر آنکس آتش افروزد محال از شعله بگریزد
عجب دنیای نامردی دگر رحمی مصوّر نیست
کسی که باد می کارد از آن طوفان بپا خیزد
چه احساس بدی دارم از این دنیایِ وانفسا
که هر آزاده اندیشی ز شهدِ آن بپرهیزد
هزاران داد از این فقر و فلاکت ها و نادانی
که نادان مردِ دانش را به دارِ جهل آویزد
سیاست پیشه مادامی که با طبلِ نفاق آید
چه بوی خون و باروتی به دنیا در هم آمیزد
#عباس_زرینکفش
#شاعران_اجتماعی
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
دست هایم به زخم عادت داشت
و به دست پدر شباهت داشت
دست بابا اگرچه خالی بود
قدر یک آسمان سخاوت داشت.
دشت بود و چقدر آرامش
کوه بود و چقدر هیبت داشت
پدرم روضه خوان نبود ولی
در دلش روضه بی نهایت داشت
تا صدایی نگفته بود حسین
بغض او نای استقامت داشت
خانه از چشم اوحسینیه بود
خانه با اشک او طراوت داشت
مشقِ نام حسین بود و حسین
هر چه پیشانی پدر خط داشت
#محمد_خادم
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi