✨✨✨✨✨✨✨✨
✅ جوان و فرصت سوزی
@shagerd_Quran
واقعيتش اين است كه من هنوز براى اين #دنيا، براى اين #هفتاد_سالم كارى نكردهام، #برنامه_ريزى نكردهام حتى #موجودى_خودم را #ارزيابى نكردهام چه رسد به اين كه بخواهم براى دنياهاى ديگر،برنامه كه هيچ، امكاناتى، بودجهاى و وسائلى فراهم بكنم.
🌿در #دعاى_شعبانيه هم هست:
«فقد افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ خدايا! من #تمامى_سرمايهام را با #سهو، با #فراموشى #نابود كردهام. يادم رفته تا كجا مىخواهم بروم.
«افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى» ؛ واقعاً #جوانىمان را #كهنه كردهايم، كهنه كه هيچ، پير شديم... من گاهى مىخواهم بلند شوم بايد از دستهايم كمك بگيرم، از ديوار كمك بگيرم ...
👌#جوان مشكلش اين است كه تواناست و باكش نيست، اصلاً فكر نمىكند؛ يعنى حساب نمىكند كه نيروى اين چشم تمام مىشود، باطرى او آخرين لحظههايش را طى مىكند.
✨با چشمش به هر چيزى نگاه مىكند.
✨با گوشش هر چيزى را مىشنود.
✨با دلش هر چيزى را جمع مىكند.
✨به هر چيزى اجازه ورود به لحظههايش را مىدهد و باكش هم نيست، خيال مىكند چون به همان كه مىخواهد، مىتواند برسد، هميشه هم همينطور خواهد بود!
دليل آن هم اين است كه يا #توانمندىاش او را #مغرور كرده و يا #جهلش به دورى راه و به حجم مشكلات و اندازههاى عظيم موانع او را مغرور كرده است و ...
اين حرفها تازه شروع روضه است! هنوز اول حرف است. خوب دقت كنيد! حضرت مىگويد من جوانىام را تمام كردهام،با سهو و با فراموشى و...
«و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ من #جوانىام را #كهنه كردم در اينكه با #مستى از تو #دور_شدهام و باكم نبود. #دورى_ای كه تو هم پاداشم را مىدادى؛ #تباعد بود.
👈تنها من از تو دور نشدم، تو هم مرا رها و واگذارم كردى. 👉
گفتى بروم درها را بزنم، #بنبستها را ببينم و تجربه كنم. وقتى از تو نپذيرفتم و #هدايت تو را نخواستم، آن وقت تو رهايم كردى. من در مستى، خيال مىكردم. مست بودم و متوجه نبودم كه در چه درصدى از مشكلات هستم. «سكرة التباعد» ، مستى و دورى دو طرفه است.
📚 #خط_انتقال_معارف ص۱۳۴
#مکتب_تدبر
#فرهنگ_تدبر
#مهجوریت_تدبر
#تدبر_در_سیره
#دعای_شعبانیه
#روز_جوان
#میلاد_علی_اکبر_مبارک
#شاگرد_قرآن
#استاد_علی_صفایی
@shagerd_Quran
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
✅اگر دنيا برايتان بزرگ است ...
🔶استاد علی صفایی حائری:
من اين را خيلى راحت به شما مىگويم اگر دنيا برايتان بزرگ است، خيالتان راحت باشد كه به آخرت، حتى اگر با ادله هم برايتان اثبات بشود ايمان و گرايش نداريد.بحث يقين نيست.بحث برهان نيست.
بحث خواستن است. نمىخواهى؛ چون اينجا برايت بزرگ و گشاد است.مگر مرض دارم هجرت كنم وقتى كه اين همه دور و برم آب و علف است؟! گوسفندهايم را بردارم كجا بروم؟! ولى وقتى كه گوسفندهايت دنيا را چريده باشند، وقتى كه دنيا برايت تنگ شده باشد، وقتى آسمان آنقدر كوتاه شود كه نتوانى سرت را بلند كنى و مجبور باشى سرت را روى زانوانت بگذارى و گريه كنى؛ اگر اين آسمان پايين و اين دنياى تنگ را احساس كردى، آن موقع به
امامت،به ولايت،به رسالت،به دين،به وحى،به غيب محتاج مىشوى ؛ آن هم به وحى،به عنوان يك خط؛ «يُؤمِنُونَ بِما أُنْزِلَ الَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ» ، نه به عنوان يك رسول،بلكه به عنوان يك خط مستمر از آدم تا خاتم، از جامعه عشايرى تا جامعه كشاورزى تا جامعۀ صنعتى تا جامعۀ فوق صنعتى و مدرن، در تمامى اين جريانها، تو به امتى محتاج هستى با كيفيتى ديگر، نه برخاسته از شرايط اقتصادى و توليدى و متكى به اصناف و احزاب و حقوق و آزادى و... كه متكى به بينات و بصيرت و متكى به تربيت و به جمع آورى و به جادادن اين نفوس است
📚 #خط_انتقال_معارف ص۷۱
🌿 @einsad