eitaa logo
شاگرد استاد 🇵🇸
430 دنبال‌کننده
100 عکس
76 ویدیو
5 فایل
﷽ «ما مؤمنان ذکرُ علیٍ عبادتیم» 🌱 _ کتاب الله _ تاریخ اهل بیت ﴿؏﴾ _ انقلاب اسلامی _ بزرگان اسلام و تشیع (وقفِ امیرالمؤمنینِ قلبم 🫀) + من؟ شاگرد مکتب «سَلونی» 💚 . 📪ناشناس: https://daigo.ir/secret/434196413 🤝حرفامون: @ham_shagerdi
مشاهده در ایتا
دانلود
درمورد امثال این روایت باید حواسمون به این نکته باشه: معنی‌ این روایت‌ها این نیست که هرکس خودش مرتکب گناهی بود، دیگه حرومه که در اون مورد نهی از منکر کنه! اگه این طوری بود که کلا باید بساط امر به معروف و نهی از منکر رو جمع می‌کردیم! 🔻بلکه می‌فرمان این کار قشنگی نیست، دور از شأنه... حالا رفتار درست چیه؟! این که در عین این که خودمون تلاش می‌کنیم که اون گناه رو ترک کنیم، به بقیه هم کمک کنیم که ترکش کنن. 💠 @shagerde_ostad
• 🔹چشمشون به یه گروهی افتاد؛ پرسیدن: شما کی هستید؟! عرض کردن: یا امیرالمؤمنین ما جماعتی، اهل توَکُلیم! حضرت پرسیدن: توکل شما چطوریه؟! گفتن: هروقت چیزی پیدا کنیم، می‌خوریم؛ هروقت هم چیزی پیدا نکنیم، صبر می‌کنیم. 🔸امیرالمؤمنین فرمودن: سگ‌های منطقهٔ ما هم همین کار رو می‌کنن؛ این که اسمش توکل نیست! پرسیدن: پس روش درستش چیه؟! 🔹حضرت فرمودن: کاری که ما می‌کنیم اینه که هروقت نداشته باشیم، شکر می‌کنیم؛ هروقت هم داشته باشیم، به نیازمندها کمک می‌کنیم. توکل واقعی باید آدم رو به اینجا برسونه! | دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱: ص ۱۲۴ ________ 💠 اینجاازعلی‌بخوانیدوآل‌علی‌(؏) 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
• خدایا حالا که خوب‌هات مشغول نماز شب شدن، میشه یه استغفار رو هم از ما بی سر و پاها، قبول کنی؟! نمی‌گم دست خودمون نیست؛ ولی باور کن حال خودمون هم داره از این حجم از روسیاهی به هم می‌خوره! {أَسْتَغْفِرُ ٱللَّٰهَ رَبِّي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ} 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• ● صلیٰ‌الله‌عَلَیک‌َ یااَمیرالمومِنین‌ (؏) به‌وقت‌مرگ‌‌چون‌می‌آیداو،خوش‌بادجان‌دادن بیا ای مرگ و از ما بر نگیر این نیک‌ فالـی را 🫀 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• 🔰قصاص ناتمام! 🔸زمان خلافت خلیفه دوم، یه نفر مرتکب قتل شد! خانواده قاتل، برای خونخواهی سراغ عمر رفتن و عمر حکم داد که برادر مقتول، قاتل رو قصاص کنه. 🔹برادر مقتول، برای قصاص اونقدر قاتل رو کتک زد که قاتل بیهوش افتاد! به همین خاطر خیال کرد که دیگه مرده و رهاش کرد.. 🔸طایفهٔ قاتل وقتی اومدن جنازه‌اش رو ببرن دیدن هنوز زنده است و بردن و درمانش کردن. 🔹یه مدت بعد، برادر مقتول دوباره چشمش به قاتل افتاد و گفت تو قاتل برادر منی من باید تو رو بکشم! قاتل با عصبانیت گفت: تو یه بار من رو قصاص کردی! 🔸دوباره رفتن و شکایتشون رو پیش عمر بردن؛ عمر، به برادر مقتول گفت: برو دوباره قصاصش کن! قاتل، فریاد میزد که: یعنی چی؟؟! من یه بار قصاص شدم!!! این چه حکمیه؟!! 🔹این بار شکایتشون رو پیش امیرالمؤمنین بردن؛ حضرت به برادر مقتول فرمودن: عجله نکن! بعد هم رفتن سراغ عمر و فرمودن: حکم تو درمورد اینها درست نبود! عمر گفت: پس حکم درست چیه؟! 🔸امیرالمؤمنین فرمودن: اول قاتل، باید این مرد رو به خاطر ضرب و شتم قصاص کنه و تمام ضرباتی که ازش خورده رو به خودش بزنه؛ وقتی برادر مقتول بابت ضرباتی که زده بود قصاص شد، بعدش می‌تونه قاتل رو به خاطر قتل برادرش بکشه. 🔹برادر مقتول، از ترس این که زیر مشت و لگد قاتل جون بده، بیخیال قصاص شد و اون رو بخشید. 📚 منابع: _ فروع کافی، ج ۷، ص ۳۶۰ _ تهذیب، ج ۱۰، ص ۲۷۸ _ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۲۸، ح ۱۴ ________ 💠 اینجاازعلی‌بخوانیدوآل‌علی‌(؏) 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
• •∞امیرالمؤمنین(؏) می‌فرماد: زهد، این نیست که تو مالک چیزی نباشی، بلکه زهد یعنی، چیزی مالک تو نباشه!.. 🫀 💠 @shagerde_ostad
• بذارید این روایت رو با یه داستان جالب توضیح بدم 👇 .
• 🔹ملا احمد نراقی، یکی از علمای بزرگ اسلام بودن که از قضا ثروت و املاک خیلی زیادی داشتن. 🔸یه روز که رفته بودن حموم، یه درویشی ایشون رو دید و بهشون گفت: _ حضرت آیت‌الله! شما این همه برای مردم منبر می‌رید که علاقه و دلبستگی به دنیا بده، اون‌وقت خودتون این همه مال و اموال دارید؟! من موندم شما با این همه ثروت چطوری می‌خواید بمیرید!! 🔹ملا احمد نراقی اونجا سکوت کردن و جواب درویش رو ندادن؛ یکم که گذشت، رو به درویش فرمودن: _ فلانی! تا حالا کربلا رفتی؟! دوریش گفت: نه! ملا احمد نراقی فرمودن: _ خب بیا همین الان دوتایی باهم راه بیفتیم بریم کربلا. درویش با خوشحالی قبول کرد و راهی شدن. 🔸یه مسیری رو که رفتن، یهو درویش دو دستی زد تو سرش و رو به ملا احمد گفت: یه لحظه صبر کن من باید برگردم، زود میام! ملا احمد نراقی پرسیدن: چی شد یهو؟ درویش گفت: کشکولم رو تو حموم جا گذاشتم؛ باید برم بیارمش. 🔹ملا احمد نراقی فرمودن: حالا دیدی؟ فرق من و تو همینه! من به قول تو این همه ثروت دارم، اما یه ثانیه هم فکر نکردم که حالا گاوم چی میشه؟ گوسفندم چی میشه؟ زمینم... ملکم... همه رو به خدا سپردم و اومدم. اما تو از دار دنیا یه کشکول داری و دل کندن ازش این همه برات سخته! این یعنی من مالک اموالم هستم، در حالی که کشکول تو، مالک تو شده! از منظر امیرالمؤمنین، زاهد، به افرادی مثل ملا احمد نراقی میگن؛ نه اون درویش که به جبر یا اختیار، از مال دنیا محروم شده و نمی‌تونه از همون حداقلی که داره دل بکنه! | گفتار وعاظ، ج ۲، ص 160 ________ 💠 اینجاازعلی‌بخوانیدوآل‌علی‌(؏) 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• ●∞صَلی‌ٰالله‌ُعَلَیک‌َیٰااَباعَبْدِالله(؏) مَن أرادَ اللّهُ بِهِ الخَيرَ قَذَفَ في قَلبِهِ حُبَّ الحُسَينِ(عليه السلام)و‌حُبَّ زيارَتِهِ💔.... هروقت خدا خیر کسی رو بخواد حب حسین و حب زیارت حسین علیه‌السلام رو تو قلبش میندازه... | کامل الزیارات، ص ۱۴۲ 💠 @shagerde_ostad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• 🎥 خوب دیدی آسمان با ما چه کرد؟... کُفـــرِ نعـمـتـــــــ در آرَد پشـــتِ درد 😭💔 💠 @shagerde_ostad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
• •∞امام جواد (؏) می‌فرماد: اون آدمی که به خاطر راضی نگه داشتن تو، بذاره غلط بری و راه درست رو نشونت نده، در حقت دشمنی کرده! | أعلام الدین، ح ۳۰۹ 💠 @shagerde_ostad
• ⚫️ امتحانی که دانشمند بنی‌‌عباس، از امام جوادِ خردسال گرفت! ▪️بعد از شهادت امام رضا عليه‌السلام مأمون، از طوس به بغداد رفت و از امام جواد عليه‌السلام که در اون زمان سنشون خیلی کم بود هم خواست باهاش به بغداد برن. ▪️امام جواد که وارد بغداد و کاخ مأمون شدن، مأمون به ایشون پیشنهاد (بخوانید دستور) ازدواج با دخترش ام الفضل رو داد. ▪️امام در برابر این پیشنهاد اجباری سکوت کردن و مأمون هم خیال کرد که ایشون راضیه و بساط عروسی رو آماده کرد. ▪️بزرگان بنی‌‌عباس که متوجه این تصمیم مأمون شدن، شدیدا بهش اعتراض کردن! گفتن: حالا که علی بن موسی از دنیا رفته و حکومت بالاخره به خودمون برگشته، باز می‌خوای آل علی رو تو حکومت شریک کنی؟! با خودت فکر نکردی که اگه محمد بن علی از دختر تو صاحب پسری بشه، باید حکومت رو به آل علی تقدیم کنی؟! ▪️مأمون گفت: الان شما مشکلتون با محمد بن علی چیه؟! ▪️گفتن: از فرزندان علی بودنش به کنار؛ بابا اون بچه‌است! علم درست و حسابی نداره؛ معلوم هم نیست وقتی بزرگ شد چجوری آدمی بشه! به درد وصلت با طایفه ما نمی‌خوره! ▪️مأمون گفت: شما این خانواده رو نمی‌شناسید؛ اینا از کوچیک تا بزرگشون اهل علم‌اند! ولی اگه حرف من رو قبول ندارید باشه بیاین امتحانش کنیم. ▪️عباسیان دانشمند معروف اون زمان، به نام یحیی‌بن‌اکثم رو برای یک مناظره با فرزند خردسال امام رضا انتخاب کردن‌. ▪️امام جواد با همون سن کم، در مقابل یحیی بن اکثم، قرار گرفت و مردم هم جمع شدن تا ببینن نتیجه مناظره چی میشه؟ ▪️یحیی به مأمون گفت: اجازه می‌دید از این پسر سوالی بپرسم؟ مأمون گفت: از خودش اجازه بگیر. همه زدن زیر خنده! یحیی که احساس می‌کرد به خاطر این بچه تحقیر شده، با اکراه خطاب به امام جواد سؤالش رو تکرار کرد؛ حضرت فرمودن: هرچی می‌خوای بپرس. ▪️یحیی پرسید: حکم کسی که مُحرِم بوده و در همون حال یه حیوون رو شکار کرده چیه؟! ▪️امام جواد فرمودند: - این شخص، شکار رو در محدوده‌ی حرم کشته یا خارج از اون؟ - می‌دونسته شکار کردن در اون حالت حرومه یا نه؟ - عمدا کشته یا اشتباهی بوده؟ - اون فرد آزاد بوده یا برده؟ - بچه بوده یا بزرگسال؟ - اولین بارش بوده یا چندبار این کار رو کرده؟ - شکارش پرنده بوده یا غیر پرنده؟ - از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟ - باز هم قصد انجام این کار رو داره یا از کارش پشیمونه؟ - در روز شکار کرده یا شب؟ - در احرام حج واجب بوده یا عمره؟ ↩️حکمش بستگی به پاسخ این سوال‌ها داره. ▪️یحیی‌بن‌اکثم که برای اولین بار از امام جواد می‌شنید یه حکم به ظاهر ساده این همه فرع و نکته داره، ماتش برده بود و همه حضار دیدن که به خاطر این شکست رسما به لکنت افتاد!! ▪️مأمون گفت: دیدین حق با من بود؟ خداروشکر که اشتباه نمی‌کردم. و بعد از پراکنده شدن مردم، از حضرت خواستن که حکم فرد شکارچی رو تو هرکدوم از اون حالات به بزرگان و علمای بنی عباس یاد بدن... 📚 منابع: _ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۷۵_۷۶ _ الارشاد، ص ۳۱۹_۳۲۱ _ احتجاج، ص ۲۴۵ ________ 💠 اینجاازعلی‌بخوانیدوآل‌علی‌(؏) 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
. ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور .... ای دل غمدیده حالت به نباشد لحظه‌ای گر دلیل گریه‌ات داغ حسین بن علی است :)💔 💠 @shagerde_ostad
• ایام ‎، آدم یه رفتارهایی از یه عده می‌بینه که ناخودآگاه دلش می‌خواد بپرسه: _ تا حالا چیزی راجع به آخرت شنیدی؟! 💠 @shagerde_ostad
گُفت پِیغمبراکرَم وَسط خُطبۂ عقد چقَدَر فاطمهٔ مَن بِـــہ علــــے مےآید 😍💚 💠 @shagerde_ostad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
• 🌙 «ماه داماد» 🔹...با همه این‌ها مصمم شدم پا پیش بگذارم. کهنه عبایم را تن کردم و رفتم خواستگاری. آن روزها تنها دارایی‌ام از مال دنیا شمشیر و زره و همان یک شتر بود. 🔸تنها و بدون مادرم رفتم. پیامبر تا حیاط به استقبالم آمدند. دستم را گرفتند و با هم رفتیم داخل. روی حصیر نشستیم، سرم را زیر انداختم. از خجالت زبانم بند آمده بود، صورتم داغ شده بود. پیامبر انگار از دل پرآشوب شوریده‌ام خبر داشتند. 🔹- چرا حرف دلت را نمی‌زنی؟ راحت باش‌. 🔸لحنشان مثل همیشه آرام و گیرا بود. 🔹- از بچگی نان و نمکتان را خوردم. افتخار هم صحبتی با شما مایه مباهات من است. همیشه به من لطف داشتید. برای تربیتم وقت گذاشتید. این چندسال عمر هیچ وقت سرگردان نشدم و از هدف اصلی زندگی فاصله نگرفتم؛ همه این‌ها را مدیون شما هستم. خودتان بهتر از هر کس دیگری می‌دانید که همه کس من هستید. 🔸از فداکاری‌هایم در میدان‌های جنگ گفتم. از همه توفیقاتی که برای پیش‌قدم شدت در اسلام نصیبم شده بود. 🔹- همه این‌ها را قبول دارم، تو در نظر من برتر از این‌هایی. 🔸کسی از درونم فریاد می‌زد، برو سر اصل مطلب! 🔹- راستش را بخواهید، من دوست دارم با کسی که مایه آرامشم باشد، ازدواج کنم. امروز آمده‌ام فاطمه را از شما خواستگاری کنم... 💚 📚 👤 ________ 💠 اینجاازعلی‌بخوانیدوآل‌علی‌(؏) 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
• 🔰 نصیحت‌های پیامبر در زمان ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا ❤️ 🔹رو کردن به امیرالمؤمنین و فرمودن: ∞ علی‌ جان! فاطمه پارهٔ تن منه؛  _ اون رو به رسم امانت به تو می‌سپارم؛ _ مراقب باش تو خونه‌ی تو دلش نگیره! _ تو کارهای خونه بهش کمک کن، _ تو بچه‌داری هواش رو داشته باش؛ _ کاری کن زندگی براش شیرین باشه! _ هرچیزی نیاز داشت براش تهیه کن تا همسرت تو زندگی با تو اذیت نشه!.. 🔸بعد رو‌ کردن به حضرت‌ زهرا و فرمودن: ∞ فاطمه جان! _ اسرار شوهرت رو پیش هیچ کس فاش نکن! _ هیچ وقت چیزی رو که در توانش نیست، ازش نخواه و شرمنده‌اش نکن! _ زندگی همسرت رو لبریز از شیرینی کن! _ از راه که می‌رسه، برو استقبالش خستگی‌اش رو در بیار. _با همسرت لجبازی نکن، به حرفش گوش بده. _ وقتی چیزی ازت خواست براش فراهم کن. _ باهاش یه طوری رفتار کن که احساس کنه "خونه" از هرجای دنیا براش راحت‌تره! ________ 💠 اینجاازعلی‌بخوانیدوآل‌علی‌(؏) 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6
و خدا زیر لب آهستـه به خود می‌گوید چه کسی مثل علی همدم زهرا می‌شد؟! :)❤️ 💠 @shagerde_ostad
• هستین دو‌ کلوم حرف بزنیم؟! .
• 🔸آقا امیرالمؤمنین یه دشمن خونی داشتن که طی دوران حکومتشون ضربه‌های زیادی ازش خوردن؛ این آدم به قدری خبیث بود، که حتی خود پیغمبر درموردش فرمودن هروقت این رو با معاویه کنار هم دیدید، از هم جداشون کنید؛ چون اینها هیچ وقت برای کار خیر نمیرن سراغ هم!! 🔹یه جورایی، بازوی راست که چه عرض کنم، یکی از رگ‌های حیاتی معاویه حساب می‌شد! 🔸بعد از کلی نبرد، بعد از کلی فتنه، بعد از کلی جنگ روانی، بعد از کلی زخمی که به امیرالمؤمنین و حکومت امیرالمؤمنین زده بود، یک بار، یک جا، یک فرصت طلایی برای امیرالمؤمنین پیش اومد که یک بار برای همیشه شر این ملعون رو کم کنن! 🔹ذوالفقار رو کشیدن و راه افتادن تا خونش رو بریزن. اون ملعون، عمروعاص، موقع فرار از دست امیرالمؤمنین مطمئن بود گیر علی بیفته تمومه! فقط یه راه مونده بود؛ 🔸دونه دونه لباس هاش رو از تنش درآورد و لخت مادرزاد ایستاد جلوی امیرالمؤمنین!! امیرالمؤمنین تا فهمیدن اون ملعون چه غلطی کرده، بیخیال این فرصت طلایی شدن، فورا چشم‌هاشون رو بستن و برگشتن!!! 🔹یعنی تو چشم امیرالمؤمنین، قبح یه نگاه حروم، ضرر یه نگاه حروم، از حیات نحس و کثیف یکی مثل عمروعاص بیشتره!! 🔸بیشتر از این حرف نمی زنم؛ اونی که به شنیدنش نیاز داره خودش می‌دونه چی میگم... ✨ان شاءالله زندگیت امیرالمؤمنینی باشه رفیق ________ 💠 اینجاازعلی‌بخوانیدوآل‌علی‌(؏) 👇 https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6