eitaa logo
شاهدان
208 دنبال‌کننده
541 عکس
380 ویدیو
73 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا نوشته های بهزاد باقری ارتباط با خادم کانال @Vzc_89f
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی کتاب ۲۱۹۶ نویسنده: بهزاد باقری با صدای: مرتضی رضایی قسمت: بیست و پنچ ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
(( یادم تو را فراموش ؟؟!!)) بعضی اوقات بیکاری آویزان گردنمان می شد جناقی که نبود بشکنیم . انگشت کوچک را بهم گیر می دادیم . از آن لحظه همه ی حواسمان به هم بود. دراین مدت تمام هوشمان، گوش و حواسمان جمع خیالمان، تا نکند(( یاد را نگویم)) و فراموش شویم خیلی برای فراموش شدن دلهره داشتیم. استرس مانند موریانه در وجودمان نفوذ می کرد . تا اینکه نمی دانم از کجا و چگونه چنان صدای فراموش در گوش و هوشمان می پیچید که روح و روانمان در هم می آمیخت . دلمان در تیک تاک است تا نکند فراموش شویم . البته خیلی ها در این وانفسا در صندوقچه های فراموشی دچار روزمرگی شده اند. دلم برای افکاردیروز لک زده . برای آن همه ،آن همه . برای آن همه ،آن همه . این فراموشی هم داستانی دارد . خداوند فراموشی را درما نهادینه کرد تا غیر را فراموش کنیم و او را یاد . حالا ما غیر رایاد می کنیم و او را فراموش . ✍بهزاد باقری ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی کتاب ۲۱۹۶ نویسنده: بهزاد باقری با صدای: مرتضی رضایی قسمت: بیست و شش ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
دشمن قداره بند .. وقتی از دشمنان ایران زیبا رو سخن به میان می آید .. حواسها جمع قداره بندان چهل ساله می شود، تمام توانمان را ضرب و تقسیم می کنیم تا به جمعی برسیم که محوشان کنیم . دشمن شناسی ید طولای می خواهد چشم تیز بین می طلبد . باید مانند دشت سبلان ریزترین جنبده را رصد کنی. ولی زمانی که این واژه را از مرعوبین چند می شنوی گلبولها یمان از خود بی خود می شوند راه را برای بیگانگان باز می کنند . هزار درد بی درمان خود نمایی می کند . چنان رخوت در وجودشان تار تنید که جدا شدنش محال می نماید . دشمن در تمام اعصار بوده و خواهد بود . ولی شناخت آن بصیرتی به نورانی چراغهای جدید لیزری می طلبد . چراغهای که زمانی در تاریکی شب روشنش می کنی تمام موریانه های که در سواخ و سنبه های دلمان لانه کرده اند را خیره میکند. دیروز ..... بود . که با دستورات غیبی قلبهای بقالان و راهروان ، منصوبین حکومت و والیان درجه یک کشور را به قهر و غضب در خون می غلطاندند. دیروز حامی سرسختی در داخل داشتند که با رای بالایی بر مسند نشسته بود () امروز هم ها و ها . و ، قلبهای گنجشکان گرسنه بلوچ را نشانه رفته اند کرور کرور شادی از این ملت به یغما برده اند . پشت پرده این مخنثان چه کسانی عروسک گردانی می کنند الله اعلَم لعنت بر مخنثانی که انسانیت را نشانه رفته اند ✍ بهزاد باقری ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی کتاب ۲۱۹۶ نویسنده: بهزاد باقری با صدای: مرتضی رضایی قسمت: بیست و هفت ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عواقب به جا مانده از جنگها تا سالیان سال گریبانگیرمردمان آن سامان است . در زمان ،آنچه بیشتر بین مدافعان ایران زمین بود . یک رنگی بود و صداقت . جیبهایمان یکی بود . دردمان بی درمان نبود . هرزگاهی یکی پیدا می شد برای بدوش کشیدن مشکلاتمان . چنان صداقت و یک رنگی در بین بچه ها موج می زد که بهترین ها را برای دیگران می خواستند. خدا نکند کسی آهی می کشید دنبال سودای می گشتند تا با ناله اش همنوا شود. تمام روزهای دفاع مقدس بوی ظهور می داد. بوی صداقت . بوی از خود گذشتگی . بوی چیز های ناب . خوب اگر قرار است عواقب جنگ دامن گیر مردم شود چرا بعدازچند سال همه ی آنچه را که برای دیگران در انبان خود داشتیم به یک بار در بیقوله های شهر نمایان شد. چرا بعد از چندین سال . دیگران از اهمیت افتادند . خودمان همهء کاره محفل شدیم . تمام افکارمان دنباله رو خزعبلاتی بود که با لاطائلات بافته بودیم. دایر می کنیم برای رساندن به خودمان . محک داده هایمان چرتکه ی زیر بغلمان شده. اگر چهار سنار برایمان توفیر نداشته باشد امر برما مشتبه می گردد. خدایا: داده های دفاع مقدسمان را به ما برگردان . خدایا:دوستانی که برای بر طرف کردن حوائج دیگران ازخود بی خود می شدند را دو باره به ما هبه کن. خدایا:جوانه های شادی و مهر و محبت را در سرزمین سربداران برویان . خدایا: دستان دراز شده به طرف غیر را بگیر. ✍بهزاد باقری ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی کتاب ۲۱۹۶ نویسنده: بهزاد باقری با صدای: مرتضی رضایی قسمت: بیست و هشت ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
29.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸یکی از زیباترین و باشکوه‌ترین مداحی‌های چند سال اخیر که در یزد برگزار شد! ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻حضرت صاحب الزمان (عج) فرمودند: به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب سلام الله علیها قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند 📚 منبع : شیفتگان حضرت مهدی(عج) ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی کتاب ۲۱۹۶ نویسنده: بهزاد باقری با صدای: مرتضی رضایی قسمت: بیست و نو ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
◼️درگذشت مرحوم سید جواد حجازی از شخصیت‌های تاثیرگذار و برجسته انقلاب در همدان ، مدیر عامل موسسه خیریه دارالایتام مهدیه که بیش از نیم قرن عمر پر برکت خود را  صرف سرپرستی کودکان بی سرپرست نمود و پدر بزرگوار شهیدان سرافراز سید جعفر و سید محمد باقر حجازی از دلیر مردان دوران جنگ تحمیلی موجب تاثر خاطر شد.  روحش شاد و یادش گرامی ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
تازه از برگشته بود. می گفت: چه جای آرام بخشی است. چه حیاط دلربایی دارد. چه شجرهای کهن مثمر و غیر مثمری دور حوض خود نمایی می کنند . بوی دیوارهایش دلت را می برد . پله های سنگی. دربهای چوبی رنگی. طاقچه های با گچ بری زیبا و . عکسهای که، درب چندین دهه را به رویت می گشاید. شیشه های کوچک رنگارنگ. راهروهای کوتاه به درازای ابدیت ! گفتم : جریان این همه تعریف و تمجید از یک و کاهگلی چیه؟ گفت: یک ساختمان تنها نیست . یک تمدن است. یک تاریخ است. وقتی وارد آن ساختمان می شوی تمام گفته های پیر و مرادمان برایت تداعی می شد . مگر نشنیده ای گفتارو کردار انسانها باید یکی باشد. آنچه امام در زمان حیاتش می گفت با کردارش یکی بود . آنچه در قول داشت در عمل ثابت می کرد. گفتم: بله شنیده ام و می دانم، چه ربطی دارد! می خواهی از این ساختمان کاهگلی به چی برسی ؟؟ گفت هیچی . اینکه توفیرحیات و ممات برایم مشخص شد. اینکه بعد از نبودت بازماندگان هر چه کنند به پای تو می نویسند یا نه؟؟!! اینکه...... لبهایم آویزان شد و چشمهایم دنبال حدقه ی می گشت تا بیرون بزند گفتم چه جالب این ربطش بود؟! گفت: نه برادر. ربطش این است که زمانی می خواستم برای انجام کاری به تهران بروم و مجبور شدم ماشین را در پارکینگ مرقد امام بزنم تا بتوانم از طریق مترو زودتر به کارم برسم . در برگشت برای خواندن زیارتی وارد مرقد شدم. آنچه را دیدم با به پهنای کهکشان راه شیری بود. از مُلک تا مَلکوت بود . همین؟؟؟؟!!!!! ✍ بهزاد باقری ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی کتاب ۲۱۹۶ نویسنده: بهزاد باقری با صدای: مرتضی رضایی قسمت: سی ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهدی طحانیان اسیر ۱۳ساله ایرانی که بدلیل بی حجابی خبرنگار هندی از گفتگو با او سر باز میزند. سرانجام آن خبرنگار مجبور به سر کردن روسری ش میشود. هم اکنون او ۵۵ سال سن دارد. او را بردیم در میان مردم..... عکس العمل مردم را ببینید ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی کتاب ۲۱۹۶ نویسنده: بهزاد باقری با صدای: مرتضی رضایی قسمت: سی و یک ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مفهوم واژه "تَنَقَّبت" در زیارت عاشورا؛ تفسیری فوق‌العاده دردناک از پلیدی و پستی لشکر یزید! ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
اگر دنبال جمع و تفریق دنیا نباشی از امواج او متلاطم نشوی پس بدان که زاهدی
پناه بر خدا از طعّانین و عیّابین و حیّادین و روّاغین
وقتی که از ماراتون به خط پایان رسیدم همه ی وجودم غرق شور و شوق شده بود. عواطفم غلیان کرده و عقلم از تکاپو افتاد . حال خوشم را با هیچ چیزتاخت نمی زدم . سرم را بر بالین وجد نهاده بودم که یکباره گرمای دستی را احساس کردم نگاهم را به بالا انداختم دیدمش همانی که در ملت عشق قدی بلند و گیسوانی کمند وپیراهنی سیاه بر تن داشت . اصلا نیازی به معرفی ندارد . خودش بود همانی که را کرده بود . همانی که گدایان وگبران وترسایان و شکسته دلان واز چشم افتادگان برای دیدارش صف می کشیدند. خودم را جای دیدم نه با آن وقارو وجنات که از وجودش می بارید. نتوانستم تاب بیآورم زبانم در کام نمی جنبید آرام و بی صداگفتم: یا کجایم می بری ؟ انگشت اشارت بر لب نشاند دلم را به سکوت دعوت کرد . تا خواستم تقاضای کنم در بیابانی بودم که پر بود از بی خانمانان ، برای هر کدام دلی آورده بود به قد دریا، آرامشی به حد رویاء و خطی تا خداوند نشان کرده بود،همه چشمانشان را خیره بر او نگه داشته بودند . گفت : می خواهی جامی از لولو و مرجان برایت بریزم . دلم چنان به جوشش افتاد که دستانم برای پیدا کردن پاهایم خودشان را گم کرده بودند . گفتم :به اشارتی محول الحولم کن . گفت : عشق را از و نجو . هرچند میان دیر و کنشت ومسجد، یافت آباد است ولی عشق تعلق خاطری ندارد او همسایه ی دیوار به دیوار خراباتیان وعارفان و آوارگان و خاک نشینان عالم خاکی است . گفت: خودش رامیان قلوب و ، پنهان کرده . چشمان سر از حسرت دیدار سپید خواهد شد . گفت: به نمانی تا نخوانند .و در هر لحظه اوبا توست تو خود نمی دانی ؟! از مسیری که می خواستیم به منزل آخر برسیم هزاران راه بر سرمان آوار شد . گفتم: یا این راه و بیراه چیست که می بینم ؟ دندانش از میان لبانش پیدا شد با لبخندی که بر لبش نشست . گفت: اینها همه راه های رسیدن به اوست . گفتم: مگر او در من نیست چرا در راه باشم . لبش همچنان خندان بود گفت: تو باید بروی راه برای رفتند است تا دریابی هر آنچه را که می خواهی . میان یکی از راهها قبل از محو شدن گفت: ما همه یک و ردی از از او بجای ماند و تا ابدیت باقی بر بقاست . ✍بهزاد باقری ↙️ https://eitaa.com/shahedan403
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازخوانی کتاب ۲۱۹۶ نویسنده: بهزاد باقری با صدای: مرتضی رضایی قسمت: سی و دو ↙️ https://eitaa.com/shahedan403