⚫️🍁🌺 ⚫️🍁🌺🍁⚫️🌺
🍁🌺🍁 ⚫️ 🌺
⚫️🍁 🍁🍁
🍁 ⚫️🍁🌺🍁⚫️
🌺🍁 🍁🍁
⚫️🍁🌺 ⚫️
🌺⚫️🍁🌺
🍁🌺⚫️🍁🌺 🌺
🌺🍁🌺⚫️🍁🌺🍁🌺
#تک_تیرانداز
#شهیدصابرین
#یوسف_فدایی_نژاد
یوسف مهربان یک تک تیر انداز حرفه ای بود ؛ او از تمرکز بالایی برخوردار بود در هر زمینه ای بخصوص در اعمال نظامی ، یادم هست می گفت : وقتی می خواهم تیراندازی کنم آیه* و ما رمیت اذ رمیت* میخوانم و همیشه به هدف میخورد ،
این یعنی قرآن را با جان و دل می خواند و می فهمید و به آن عمل می کرد .
#تضرع
ولی دریک جا تضرع ازش دیدیم ، سجده طولانی که در اون هزار بار ذکرهای مختلف بگه دیدیم . شب زنده داری دیدیم . التماس دعای فراوان از مادر خواستن دیدیم . حالا درخواستش چی بود از خدا ؟؟؟ شهادت و فدا شدن در راه آرمانها و عقاید بود .
#سلام_رفتگرها
#ازلسان_پدرمعزز
توی خیابون داشتیم راه می رفتیم دیدم یوسف نیست برگشتم و دیدم داره از روی زمین آشغال جمع می کنه گفتم یوسف بیا داری چیکار می کنی آبرومونو بردی ؛ گفت : بابا خب رفته گرام آدم هستن ، باید ما آشغال نریزیم که زحمتشون چند برابر نشه ؛ من واقعا ازین حرفش درس گرفتم ؛ همیشه وقتی تو خیابون رفته گری رو می دید باهاش دست میداد ؛ گوشه ای از مردانگی ی شهید که خدا عاشقش بود .
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهادت اتفاقی نیست و خدا از بین خوبها، عدهای را برای خودش #سوا میکند .
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⚫️🍁🌺 ⚫️🍁🌺🍁⚫️🌺
🍁🌺🍁 ⚫️ 🌺
⚫️🍁 🍁🍁
🍁 ⚫️🍁🌺🍁⚫️
🌺🍁 🍁🍁
⚫️🍁🌺 ⚫️
🌺⚫️🍁🌺
🍁🌺⚫️🍁🌺 🌺
🌺🍁🌺⚫️🍁🌺🍁🌺🍁
#ورزشکار
#راوی_برادر
#شهیدصابرین
#یوسف_فدایی_نژاد
یوسف از کمترین امکانات بهترین بهره رو می برد ؛ ازاونجائی که ورزشکار و ورزیده بود وقتی میومد خونه توی روزهای فراقتش بیکار نبود یادمه با کوله سربازیش، کیسه بوکس درست کرده بود و توش خاک اره پرکرده بود و بوکس کار می کرد با چنتا تیکه چوب یه تخت درست کرده بود که روش حرکتای کششی و دراز نشست انجام میداد ؛
حرکتای ورزشی تو خونه زیاد انجام
می داد مثلا یادمه که رفته بود سر زمینمون و بعد من هم رفتم پیشش دیدم داره میدوه و رو دیوار با دوتا پاش راه میره که محاله کسی بدون تمرین این کارارو انجام بده . بهش گفتم وای من تاحالا نمی دونستم تو اینجور کارا بلدی ،گفت : اینجور چیزارو تو آموزش نظامیمون یاد گرفتیم .
واقعا ورزیده بود والبته از کارهایی که انجام می دادمعلوم بود که خیلی به خدا اطمینان داره . مثال می گم اینکه توی حیاط خونه نردبان رو بر میداشت و تو هوا بدون اینکه به جایی تکیش بده از پله هاش تند تند می رفت بالاو میومد پایین وفقط با دستاش کنترلش می کرد
یا اینکه وسایل سنگین مثل صندلی و یا تکه چوب بزرگ رو ،رو انگشت اشارش نگه میداشت . رو همه دستش نه فقط رو انگشت اشاره و همینطور توهوا نگه می داشت و تمرین تعادل میکرد .
یا اینکه از ارتفاع اصلا ترسی نداشت . خونه پدربزرگمون درخت میوه زیاد بود انگور و انجیر و آلوچه وقت نهار که می شد پدربزرگ به داداش یوسف می گفت : برو یخورده انگور بچین چون از توانائیش خبر داشت . داداش هم میرفت تو بالاترین نقطه درخت جائیکه دیگه خیلی کوچیک دیده می شد و انگور
می چید . راستی یوسف مهربان عاشق انجیر و انگور بود .
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⚫️🍁🌺 ⚫️🍁🌺🍁⚫️🌺
🍁🌺🍁 ⚫️ 🌺
⚫️🍁 🍁🍁
🍁 ⚫️🍁🌺🍁⚫️
🌺🍁 🍁🍁
⚫️🍁🌺 ⚫️
🌺⚫️🍁🌺
🍁🌺⚫️🍁🌺 🌺
🌺🍁🌺⚫️🍁🌺🍁🌺🌺
#آخرغیرت
#راوی_برادر
#شهیدصابرین
#یوسف_فدایی_نژاد
وقتی خانم حضرت زینب سلام الله علیها می خواستن از اسب یا شتر پیاده بشن ، محارمشون که بزرگوارانی مثل حضرت قاسم حضرت علی اکبر یا حضرت ابوالفضل العباس و یا برادر بزرگوارشون امام حسین (علیهم السلام) میومدن پایین کجاوه و دستشون رو
می گرفتن وایشون رو پایین میاوردن و اطرافشون حلقه میزدن تا خانم هم راحت باشن و هم کسی قدوبالای مبارکشون رو نبینه و این یعنی غیرت یعنی احترام به شان والای زن همیشه وقتی صحبت از غیرت می شد شهید
می گفت : حضرت ابوالفضل سلام الله علیه خیلی غیرتی بودن ؛ می گفت : حتی اگه تهران باشم حتی اگه پیشتون نباشم اما اگه کسی نگاه چپ به ناموسم بکنه قلبم درد میگیره .
#یکی_ازیادداشتهای_شهید
هر گاه شیرینی گناه را چشیده باشی و توبه نکنی خدا دیر یازود لذت آن را از تنت بیرون می آورد ؛خداوندا بخاطر هر گناهی که خواسته یا ناخواسته از من سر زد ببخشم بحق لطف و کرمت که طاقت خشمت را ندارم به مانند فرزندی که طاقت اخم مادر ندارد .
#خواب_مادر
مادر بعد شهادت آقایوسف خواب دید که تعدادی پرونده زیر دست یوسف عزیز هست داشت پرونده هارو ورق میزد و به کار مردم رسیدگی می کرد ؛ پس شهید دستش به خدا بنده پس شهید خیلی برای خدا عزیزه ؛ ازش حاجت بخوایم که اگه خیر باشه بدون تردید حاجتمون رومیده .
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهیدیوسف_فدائی_نژاد
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⚫️🍁🌺 ⚫️🍁🌺🍁⚫️🌺
🍁🌺🍁 ⚫️ 🌺
⚫️🍁 🍁🍁
🍁 ⚫️🍁🌺🍁⚫️
🌺🍁 🍁🍁
⚫️🍁🌺 ⚫️
🌺⚫️🍁🌺
🍁🌺⚫️🍁🌺 🌺
🌺🍁🌺⚫️🍁🌺🍁🌺🍁
#صبور
#راوی_خواهرمعزز
#شهیدصابرین
#یوسف_فدایی_نژاد
داشتیم می رفتیم خواستگاری برای داداش جوادم . خلاصه همه با عجله حاضر شدیم الا داداش یوسف وقتی اعتراض می کردیم ،
میگفت :عجله نکنید بخدا می ریم اونجا می شینیم وقت هم زیاد می اریم صبور باشید .آخه همیشه با صبوری کاراشو انجام می داد ؛ خلاصه رفتیم توی ماشین که نشستیم دستشو از پشت مادرم آورد دستمو سفت گرفت با لبخند بهم گفت : بیا تا وقت رسیدن صلوات بدیم دعا بخونیم که داداش جوادوخانمش خوشبخت بشن ؛ دستمو سفت گرفته بود تا که رسیدیم خونه زنداداشم وقتی رسیدیم دستمو شل کرد و گفت : دیگه آزادی برو هرچی معرفت و مردانگی و اخلاص و هرچی خوبی تو دنیا هست ما ، در داداش یوسف دیدیم .
#ختم_قرآن
#راوی_برادرگرامی_شهید
شهید مهربون تو ایام ماه رمضان از برنامه هاش ختم قرآن بود البته نه فقط قرائت معمولی بلکه با معنی و تفسیر، قرآن رو تلاوت میکرد؛ چند باری خواست منو با خودش همراه کنه اما من کم آوردم وسط راه ؛ این ماه با برکت که از راه می رسید داداش یوسف تو حال و هوای خودش بود ی معنویتی داشت که کاملا محسوس بود همیشه در حال وضو گرفتن بود سعی می کرد نمازهاشو بره مسجد بخونه ؛ کلا نهایت استفاده رو
می کرد ازین فرصت و بی نصیب
نمی موند ؛ توی همین ماه مبارک بود که دیدم ی صلواتی رو ، رو کاغذی نوشته و بهم میگه این صلوات رو اگه یک دور بفرستی معادل 10000 تا صلوات هست.
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⚫️🍁🌺 ⚫️🍁🌺🍁⚫️🌺
🍁🌺🍁 ⚫️ 🌺
⚫️🍁 🍁🍁
🍁 ⚫️🍁🌺🍁⚫️
🌺🍁 🍁🍁
⚫️🍁🌺 ⚫️
🌺⚫️🍁🌺
🍁🌺⚫️🍁🌺 🌺
🌺🍁🌺⚫️🍁🌺🍁🌺🍁
#معجون
#راوی_برادرگرامی
#شهیدصابرین
#یوسف_فدایی_نژاد
یه میکسر کوچیک داشت که با خودش می برد تهران محل کارش باهاش معجون درست می کرد همونکه توش مغز پسته و شیر و موز و اینا داره ،این جزو برنامش بود برای ما ؛ هروقت که از تهران میومد درست می کرد به هرکدوممون یه لیوان می داد می گفت : بخورید خیلی مفیده؛
اهل شکم پروری نبود اما می گفت : کارمون سخته باید قوی باشیم تا جسممون کم نیاره برای
انجام وظیفه همیشه هم چیزای ناب که دوستاش براش از استانهای مختلف میاوردن مثل مویز و خرما و ... رو برای ما هم کنار می ذاشت ؛ دوستانش وقتی داداش یوسف شهید شد اومدن پیش ما و گفتن : تو محل کار تهران تو اتاقمون ی یخچال داشتیم . آقا یوسف همیشه واسه خودش و ما اونو پر خوردنی می کرد از غذا و تنقلات ماهم می رفتیم سر وقتش و دلی از عزا درمیاوردیم .
#برگه_دعا
#راوی_برادرگرامی
یبار اتفاقی ی برگه ای رو تو اتاقش دیدم که مشکلات بعضی از دوستاشو روش نوشته بود ؛ مثلا یکی از دوستانش از نعمت داشتن فرزند محروم بود و شهید تو اون برگه نوشته بود دعا برای فرزند دارشدن فلانی . برای بعضیها که خونه نداشتن دعا میکرد ؛ یا برای کسائیکه موقعیت ازدواج نداشتن دعا می کرد ؛ حدیث داریم از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله که ( المومن کیس الفطن الحذر) یعنی انسان مومن عاقل و چیز فهم و محتاط است . راه جلب محبت خدا رو میشناسه دعا کردن هم برای خودش روش داره یعنی برای دیگران دعا کن بعد برس به خودت ،حتی اگه به تو بدی کردن .اونوقت توجه خدارو بیشتر رو خودت احساس می کنی .
#یوسف_زهرا
#راوی_دوست_شهید
توی پیاده روی ها بیسیم رو می گرفت و وقتی که نیازی به ارتباطات رادیویی نبود دستشو روی شاسی نگه می داشت و می گفت : آقا خط دیگه اشغاله و خطو به کسی نمیدم و شروع می کرد به مداحی والبته بچه ها همراهی می کردن و اکثرا می گفتن یوسف بمب روحیه بود بین ما ؛ یوسف بعضی مواقع روزی یک ساعت برای ما روضه حضرت زهرا علیها السلام می خوند و همین شد که بچه ها این اواخر به شهید می گفتن : یوسف زهرا .
#گریه_کن_امام_حسین_علیه_السلام
شهید یوسف همیشه می گفت :
توی مراسم امام حسین (علیه السلام) گریه کن .حتی شده حالت گریه داشته باش اگر بعضیها خودشان را در روضه می زنند ، کارشان درست
است ریا نیست ، حتی اگر ریا باشد ،اشکالی ندارد باید بعضی مواقع اعمال خوب را در جمع هم انجام داد تا کار پسندیده ، مورد دید همه باشد و باعث جذب به این کارها شود،برای سیدالشّهدا هر کاری بکنی ثواب دارد اشکهایی که برای آن بزرگوار ریخته شود خریدارش خود امام حسین (علیه السلام) است .
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁⚫️
⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
﷽
🚫شایعه:
خودکشی دسته جمعی یک خانواده در ایوان ایلام بدلیل فقر!
امروز در سَراب ایوان استان ایلام پدر خونواده فقیری از شدت فقر هم خودش سم خورده هم به بچه هاش سم داده ( حاجی بخدا حج اینجاست ) خودم که دارم روانی میشم , این از اوضاع مملکت ماست بَس کِ زندگی نَکردیم , وَحشَت از مُردن نَدآریم.
❇️پاسخ:
1⃣فرماندار شهرستان ایوان استان ایلام این شایعه را تکذیب کرد .
2⃣بر اساس اعلام پزشکی قانونی این افراد خودکشی نکرده و شایعات مربوط به قرص برنج و یا استفاده از سایر سم ها صحت ندارد.
3⃣این خانواده برای گرم کردن خود از اجاق استفاده کرده بودند که متاسفانه دچار گازگرفتگی شدند.
4⃣برخی افراد سودجو با ربط دادن مرگ تلخ این خانواده به خودکشی و مشکلات مالی و بیکاری قصد ایجاد رعب و وحشت داشتند که با اعلام دقیق پزشکی قانونی شیادان به هدف خود نرسیدند.
http://www.yjc.ir/fa/news/5185205
#پاسخ_به_شبهات