eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
300 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
✊ ایستادند پای امام زمان خویش... 💐 امروز ۱۹ اردیبهشت ماه سالروز شهادت شهدای مدافع حرم " " و " الله‌_کرم " گرامی باد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📸با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... 🕊 ۱۹ اردیبهشت ماه سالروز شهادت سربازان لشکر صاحب الزمان(عج) گرامی باد. اللهم عجل لولیک الفرج @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔖 نام : حسن نام خانوادگی : قاسمی دانا نام پــــدر : محمد تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۰۶/۰۲ - مشهد🇮🇷 دیـن و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : مجرّد شـغل : نانوا ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۰۲/۱۹ - حلب🇸🇾 مــزار : مشهد ، باغ خواجه ربیع کتاب : «سروها ایستاده می‌مانند» توضیحات : مــــربّی رزم نیــــروهای بسیــــج، مسئــــول تک‌تیرانــــدازان گــــردان عمّــــار لشکــــر فاطمیــــون 🕊شهید مدافع‌حرم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
!! 🌷تعریف می‌کرد تو حلب شب‌ها با موتور، حسن، غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش می‌رسوند. ما هر وقت می‌خواستیم شب‌ها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش می‌رفتیم. یک شب که با حسن می‌رفتیم غذا به بچه‌هاش برسونیم. چراغ موتورش روشن می‌رفت. چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص‌ها بزنند. خندید. من عصبانى شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم: مارو می‌زنند. 🌷....دوباره خندید و گفت: مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندی که گفته شب روى خاکریز راه می‌رفت و تیرهاى رسام از بین پاهاش رد می‌شد نیروهاش می‌گفتن فرمانده بیا پایین تیر می‌خورى!! در جواب می‌گفت اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده و شهید مصطفى می‌گفت: حسن می‌خندید و می‌گفت: نگران نباش اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده. و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهایى براش افتاد و بعد چه خوب به شهادت رسید.... 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مدافع حرم راوی: شهید معزز مدافع حرم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔴شاطری که مدافع حرم شد! ⬅️شهید ▫️شهید حسن قاسمی دانا از بسیجیان فعال شهر مشهد مقدس و مربی رزم نیروهای بسیج بود. در اکثر رزمایش‌های بسیج داوطلبانه شرکت می‌کرد. دومین فرزند خانواده بود و سه‌برادر دیگر هم داشت. با اینکه در دانشگاه قبول شده بود اما به دانشگاه نرفت و در مغازه نانوایی پدرش مشغول به کار گشت. در روز‌های گرم ماه مبارک رمضان که به پخت نان مشغول بود، به مادرش که نگران سلامتی‌اش بود، می‌گفت: کار در این شرایط سخت، هم یک امتحان است و هم باعث آمرزش گناهان می‌شود. ▫️با اینکه نانوایی داشت و در سال۱۳۹۲ که تورمِ افسارگسیخته‌ای در کار نبود، ماهانه حدود یک‌میلیون و پانصدهزار تومان درآمد داشت و می‌توانست مثل خیلی از جوانان دیگر مشغول امور دنیوی شود اما جسارت تکفیری‌ها به حریم اسلام در سوریه غیرت حیدری‌اش را خدشه‌دار کرد و برای رفتن به سوریه ثبت‌نام نمود و ۲۲روز پس از نخستین اعزامش، ۱۹اردیبهشت۱۳۹۳ در حلب سوریه به شهادت رسید. 🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 👆 ببینید ڪل ڪل شیرین دو مدافع حرم شهـید شهـید هـمیشہ باهـم شوخے میڪردن حتے لحظاتے قبل از شهـادت حسن @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت شهید از روزی که شهید مدافع‌حرم در میدان نبرد، ورق را برگرداند! @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰رسول خدا صلی الله علیه و آله: ✍مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّه‏ُ فِی زُمرَتِهِم. 🔴هر کس گروهی را دوست بدارد، خدا او را در زمره آنان محشور خواهد کرد. 📚نهج الفصاحه، ص ۶۰۹، ح ۲۹۸۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢فیلمی از نوع حجاب زنان و لباس مردان در دوره قاجار 🔹 این فیلم از آرشیو فیلم روسی مربوط به اواخر دوره قاجار است. لباس اصیل ایرانی این بوده ... فرهنگ کهن نیکان مان این بوده
✅وقتی شهادت بر مادر وحی میشود...!!!!! 🔶باآهنگ زیبای آیه ی ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا... صبح ازخواب بیدارشدم، وقت نماز بود، هرچی گشتم تا منبع صدارا پیداکنم ، نه خبری ازروشن بودن تلویزیون بود ونه صدایی ازبیرون می آمد... کم کم متوجه شدم این صدا درطول روز توگوشم دائما میپیچه،دم دمای نمازظهربود،دلشوره ی عجیبی منو گرفت. بعدازظهر آقامحمدرضااومدکه بهم یه چیزی بگه، یقین پیداکردم جوادشهیدشده،قبل ازینکه چیزی بگه ، گفتم: " آقاجوادشهیدشده؟ آقا محمدرضا مات ومبهوت مانده بود؛ که ازکجا موضوع رومطلع شدم…" 🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم