🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #اسمتومصطفاست
🌹زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم #مصطفیصدرزاده
قسمت 3⃣1⃣1⃣
به مامانم هم خبر دادم و همگی رفتیم بهشت زهرا سر مزار شهدا. اما درست لحظه سال تحویل یک دفعه غیب شدی. وقتی آمدی گله کردم:
« کجا رفتی آقامصطفی؟ »
+ « پیش دوستام، اونا که پیش خدا روزی میخورن! »
- « ولی دلم می خواست وقت سال تحویل پیش من باشی! »
جـوابـم را ندادی. اخم هایم در هـم رفـت. وقـت برگشت وقتی خانواده ام میخواستند بروند خانه خودشان، با یک تعارف رفتی بالا.
- « بیا بریم خونه خودمون! »
+ « حرف بزرگ تر رونباید زمین انداخت! »
مجبور شدم دنبالت بیایم. شاید میخواستی از اخم و تخم من در بروی. وقت خواب دوباره پرسیدم:
« مصطفی اونجا کار تو چیه؟ اعتراف کن چرا مدام می خوای بری سوریه؟ »
- « بی خیال! »
رویت را برگرداندی، امامن چانه ات را گرفتم و به طرف خودم چرخاندم:
« جوابم رو بده! »
+ « اذیت نکن عزیز! »
- « بگو. اعتراف کن! »
باز هم خندیدی ولی بی صدا:
« درصورتی که قول بدی به کسی نگی! »
- « به خواجه حافظ شیرازی که دستم نمیرسه، ولی نخواه به بقیه نگم. »
+ « جدی میگم، به هیچکی، حتی پدر و مادرت، پدر و مادرم و دوست و آشنا! »
- « باشه قول میدم! »
+ « من فرمانده گردانم! »
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #اسمتومصطفاست
🌹زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم #مصطفیصدرزاده
قسمت 4⃣1⃣1⃣
بلند خندیدم. دست گذاشتی روی دهانم.
+ « یواش، چه خبره؟ »
- « برو بابامن که فکر می کردم فرمانده تیپی، فرمانده گردان که چیزی نیست! »
+ « سمیه، برای دویست نفر برنامه ریزی میکنم. اگه یه جا کم بذارم جون خیلیا به خطر می افته! »
بلند شدم نشستم:
« برای من مهم اینه که مرد خونهام باشی و بابای فاطمه. بابای فاطمه بودن مقامش خیلی بالاتر از فرمانده گردان بودنه. »
+ « ابوحامد فرمانده م که شهید شد، شش ماه شش ماه خونه نمیرفت! »
- « یعنی تو می خوای پا جاپای اون بذاری؟ »
+ « صحبت جون آدماست! »
- « جون چند نفر؟ کسی که جونش به خطر بیفته میشه شهید و مقامش میره بالاتر ولی بچه توچی؟ اگه بلایی سرت بیاد اون دنیا بازخواست میشی به خاطر اون! »
+ « هرچی میگم یه جوابی توی آستین داری، پس بذار بخوابم! »
- « بخواب فرمانده، ولی من بیدارم! »
همان روزهای اول عید بود که گفتی:
« امشب بریم دیدن عموجعفر. »
به عموجعفر، پدر عروس خانواده مان، خیلی علاقه داشتی. اصلا با خانواده ما خیلی راحت بودی. عصر همان روز راه افتادیم. من و تو و فاطمه.
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #اسمتومصطفاست
🌹زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم #مصطفیصدرزاده
قسمت 5⃣1⃣1⃣
چون زود رسیده بودیم، گفتی اول بریم خادم آباد، گلزار شهدا. رفتیم و چه باران زیبایی می آمد. پناه گرفتیم زیر یک سقف. ایستادیم تا باران بند بیاید. انگار آسمان به زمین دوخته شده بود. گلهای روی مزار گویی سیراب شده بودند و خاک هم.
+ « دقت کردی اینجا مثه بهشته! »
- « خودِ خودشه. »
بعد از بند آمدن باران اول رفتیم سر مزار شهدا و بعد هم زیارت امامزاده. بعد رفتیم طرف خانه عموجعفر. به نظرم زود بود. گفتم:
« کاش یه ساعت دیگه میاومدیم، ممکنه هنوز کسی نیومده باشه! »
+ « خب مامیشیم نفر اول. »
آن شب خیلی خوش گذشت، مامان اینها هم بودند. در این دورهمی نقل مجلس بودی. وقت برگشتن مامان تعارف کرد:
« بیایین منزل ما. »
+ « چشم میایم. »
گفتم:
« مصطفی توروخدا، ماهنوزیه شب خونه خودمون نخوابیدیم! »
گفتی:
« نه دیگه، دل مامان می شکنه! »
در خانهی مادرم رفتی سراغ رختخواب ها و در حالی که جا را پهن میکردی، برای مادرزن زبان میریختی:
« مامان من دوست دارم بیشتر بیام خونه تون، دخترتون اجازه نمیده! »
- « برات دارم آقامصطفی! حالاهی خودت رو شیرین کن! »
⬅️ ادامه دارد....
⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
🟢 إنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریبا...
🎙 آیتالله سید مهدی میرباقری
#مهدویت
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
19.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ دوران حیرت و سرگردانی در آخرالزمان...
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#در_محضر_معصومین
🔰رسول خدا صلی الله علیه و آله:
✍ شَعبانُ شَهری... فَمَن صامَ شَهری کُنتُ لَهُ شَفیعاً یَومَ القِیامَةِ.
🔴 شعبان ماه من است. هر که ماه مرا روزه بدارد، روز قیامت شفیع او خواهم بود.
📚 فضائل الاشهر الثلاثه ص 64
#حدیث_روز
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔹جهت تعجیل در فرج:
🔸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ لحظاتی از حضور صبح امروز رهبر انقلاب در حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) در آستانه دهه فجر
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما که بابا نداریم ...
دختر شهید مهدی قاضی خانی
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#آقامونه
💖 تو را چون جان خود میدانمت
عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
𐚁مَنمَدَدتَنهاطَلَباَزذاتِحِيدَرمےڪُنَم
🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸
↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از #آقای_عشق
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم