🌷اللهم فک کل اسیر 🕊
🔴 #من_زنده_ام
قسمت 7⃣4⃣2⃣
شب دو کاسهی سبز پلاستیکی و چهار لیوان قرمز پلاستیکی را به دستمان دادند. در کاسهها مقداری آب رب گوجه ریخته بودند. چهار تا نان ساندویچی هم به ما داده بودند لای آنها هر نوع آشغال و زبالهای را میتوانستی پیدا کنی. تقریباً یک هفته از آمدنم به عراق میگذشت اما هنوز به غذا میل نداشتم. مریم هم که تازه از مسمومیت خلاص شده بود وضعی مثل من داشت. تقریباً هر سه تایی آب به آب شده بودیم. هر بار که صدای باز شدن در را میشنیدیم کفشهایمان را میپوشیدیم و سرپا میایستادیم. این بار که در باز شد دو سه ساعت از رفتن آن رگههای نور گذشته و شب شده بود، نگهبان بعثی وارد صندوقچه شد و گفت:
" معصومه طالب. "
عینک کوری را به دستم داد و گفت:
" کظی. (بگیر). "
بدون هیچگونه مقاومتی عینک را گرفتم و بر چشم زدم. چه راحت پذیرفته بودم که باید از دیدن محروم شوم. اگرچه عینک زده بودم اما سرم را به عقب میکشیدم یا چانهام را به سینه میچسباندم تا بتوانم مسیری را که در آن هستم، ببینم اما بعد از ضربهای که به سرم کوبیده شد، دیگر سرم را نچرخاندم. سرباز بعثی گوشهی مقنعه ام را میکشید تا سرعتم را بیشتر کنم. از فریادش فهمیدم که باید تندتر بروم. قدمهایم که تند شد... آخ
یکباره زمین زیر پایم خالی شد و از وحشت یک سقوط بیانتها با تمام وجود جیغ کشیدم و هوا را چنگ زدم. افتادنم باعث شده بود عینک کوریام کمی جابجا شود. پاهای گندهای را دیدم که در کفشهایی به اندازهی یک پارو بر تن و بدنم میکوبید.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷اللهم فک کل اسیر 🕊
🔴 #من_زنده_ام
قسمت 8⃣4⃣2⃣
سریع بلند شدم. متوجه شدم از چند پله سقوط کردهام. دوباره عینک را روی صورتم کشید و بقیه راه را ادامه دادم.
از صدای پا کوبیدن و سلام نظامی سرباز متوجه شدم که به مقصد رسیدهام. متوقف شدم و روی صندلی چرخداری نشستم. فکر کردم شاید باید آمادهی گرفتن عکس امنیتی باشم اما صندلی با سرعت زیاد به چرخش در آمد و به زمین افتادم. نمیخواستم تحقیر شده در گوشهای افتاده باشم. بلند شدم و ایستادم. عینک را از چشمانم برداشتند. در اتاقی بزرگ و مجلل و پر نور سه نفر پشت میز در مقابل من نشسته و دو سرباز هم مقابل در ورودی ایستاده بودند. تلویزیون در حال نمایش تصاویری از صدام بود. تصویری که دهها بار از تلویزیون بصره در آبادان دیده بودم؛ صدام طناب یک قبضه توپ را میکشید و شلیک توپ، فرمان شروع حملهی هوایی، زمینی و دریایی، همزمان با استقرار دوازده لشگر زرهی مکانیزه و گارد ریاست جمهوری به بیش از هزار کیلومتر از مرز مشترک با ایران صادر میشد. صدام در مجلس عراق حاضر شده و صریحاً اعلام کرده بود قرارداد 6 مارس 1975 الجزیره از طرف ما ملغی است و با نفی منافع ایران در مجامع بین المللی تأکید کرد که عراق برای ایران در اروندرود حقی قائل نیست. یکی از آنها پرسید:
- معصومه طالب؟
- بله
- شنو شغلک؟ (شغلت چیه؟)
- محصلم
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷اللهم فک کل اسیر 🕊
🔴 #من_زنده_ام
قسمت 9⃣4⃣2⃣
- عربستانی؟
حالا دیگر فهمیده بودم منظورش یعنی اهل خوزستان هستی؟ سرم را به معنی مثبت تکان دادم.
- انت جنرال؟ (تو ژنرالی؟)
سرم را تکان دادم که نیستم اما برای توضیح بیشتر گفتم:
- أنا ما أعرف عربی (من عربی بلد نیستم)
-Can you speak English?
- A little
- فارسی حرف بزن، من ایرانی هستم.
تعجب کردم! فارسی را بدون لهجهی کردی یا عربی حرف میزد.
- چطور ژنرال شدی؟
- من ژنرال نیستم و هفده سال دارم. ژنرال شدن نیاز به دورهها و زمان طولانی دارد.
گفت: " نه، برای ژنرال خمینی شدن فقط انقلابی بودن کافیه. "
- نمایندهی فرماندار هم که هستی؟ یک دانشآموز با فرمانداری چه کار داره؟
متوجه شدم پروندهای که مقابل اوست مربوط به من است. از این دو تکه کاغذ چه پروندهی قطوری ساخته بودند!
- اسم دبیرستانت چیه؟
- دبیرستان مصدق
- راهنمایی، دبستان؟
- شهرزاد- مهستی
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷اللهم فک کل اسیر 🕊
🔴 #من_زنده_ام
قسمت 0⃣5⃣2⃣
- چند تا خواهر برادرید؟
- من و مریم با سه برادر
- چند ساله هستند؟
- دوازده، ده، هشت سال
- اسمشان چیه؟
- مصطفی، مرتضی، مجتبی
- شغل پدرت چیه؟
سلسلهوار دروغ میبافتم. یادم آمد توی تنومه که اینها دنبال حرس خمینی (پاسدار) بودند، اغلب بچهها میگفتند ما کناس هستیم، خیلیها اصلاً نمیدانستند کناس یعنی چه اما وقتی میگفتند کناس هستند آنها را به حال خود رها میکردند، همه همین کلمه را به کار میبردند.
گفتم: " کناس (جاروکش) "
افسر بعثی گفت: " لیش کلّ الایرانیین فرّاشین؟ (چرا همهی ایرانیها جاروکش هستند؟) "
مترجم ایرانی گفت: " همهی ایرانیها جاروکش نیستند، انقلاب خمینی انقلاب جاروکشها بود. "
مادرم میگفت: " دروغ دروغ میاره. یکی که گفتی ده تای دیگه پشتش میآید. "
او حتی دروغ مصلحتآمیز هم یادمان نداده بود. با هر دروغ تعداد ضربان قلبم تغییر میکرد و سرعت جریان خونی را که به صورتم هجوم میآورد احساس میکردم. میخواستم رد گم کنم و هیچ نام و نشانی از خودم و خانوادهام باقی نگذارم.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 فرمانده کمیته جستجوی مفقودین: درآستانه سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) پیکرهای مطهر ۱۶۷ شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس هشتم بهمن از طریق آبراه اروند وارد کشور عزیزمان خواهند شد .
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🔸 فرمانده کمیته جستجوی مفقودین: درآستانه سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) پیکرهای مطهر ۱۶۷ شهید تازه
🚨#خبر_فوری
🕊ورود پیکرهای طیبه۱۶۷ شهید تازه تفحص شده
📢سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین اعلام کرد:
⚫️در آستانه سالگرد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها روز سه شنبه ۸ بهمن ماه پیکرهای طیبه ۱۶۷ شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس که طی دوره های اخیر در استانهای بصره و میسان عراق توسط گروههای تفحص ستاد کل نیروهای مسلح کشف شده اند ؛ از طریق آبراه اروند رود وارد اسکله خرمشهر خواند شد.
💐مراسم استقبال رسمی ساعت ۹ صبح برگزار خواهد شد
🌷این شهدای والا مقام مربوط است به عملیات های محرم ، والفجر مقدماتی ، والفجر 1 ، خیبر ، بدر ، کربلای 4 ، کربلای 5 ، تک های دشمن در سال پایانی جنگ و بیت المقدس 7 می باشند.
💠از مردم شریف و شهیدپرور آبادان ، خرمشهر و شهرستان های اطراف دعوت میشود تا به نمایندگی از ملت شهید پرور ایران در این مراسم شرکت نمایند.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم