▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#معرفینامه
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 1⃣
نام و نام خانوادگی : مالکوم ایکس
متولد : ۱۹ مه ۱۹۲۵
محل تولد : اوماها، نبراسکا؛ آمریکا
شهادت : ۲۱ فوریه ۱۹۶۵ (۳۹ سال)
محل شهادت : شهر نیویورک، نیویورک ایالات متحده آمریکا
کارهای مهم : نهاد امت اسلام ؛ گروه مسجد مسلمان، سازمان وحدت آفریقایی آمریکایی
کارهای دیگر : رهبر مسلمانان آمریکا و مبارزه با تبعیض و نژادپرستی
دین : اسلام
مذهب : شیعه
نام همسر : بتی شباز
نام فرزندان : عطاالله، کوبیلا، الیاسا، جمیله لومومبا، ملیکه، ملاک
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#زندگینامه
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 2⃣
آزادیخواهی و عدالتطلبی به رنگ پوست و نژاد و ملیت ارتباطی ندارد؛ در هر جای جهان با هر زبان، آیین و نژادی، فطرت بیدار انسانها همواره خواهان آزادی و عدالت هستند و در مقابل ستمگران ایستادگی میکنند.
مالکوم ایکس کودک سیاهپوست آمریکایی آنگاه که چشم به جهان گشود شاید نمیدانست رنگ پوستش برای عدهای از انسانها به معنی نژاد پستتر است و برای دفاع از حق طبیعی خود برای زندگی باید مبارزه کند؛ آشنایی با دین اسلام که برتری را تنها در ایمان انسانها میداند و نه نژاد و رنگ پوست، از او رهبری ساخت که توانست جامعه سیاهپوستان آمریکا را به سمت عدالتخواهی و حقطلبی سوق دهد. فعالیتهای او آنقدر تأثیرگذار بود که مسئولان مستکبر و سلطهگر آمریکایی برای حذف فیزیکی او دست بهکار شده و نهایتا او را ترور کردند. در ادامه به بررسی زندگی رهبر مسلمانان آمریکا، مالکوم ایکس میپردازیم .
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#زندگی_پرماجرا
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 3⃣
مالكوم ايكس در نوزدهم مه سال ۱۹۲۵میلادی در شهر اوماهای ايالت نبراسكای آمریکا متولد شد. نام واقعی وی مالكوم ليتل، مادرش لوئيس نورتون زنی سفیدپوست، تحصیل کرده و خانهدار و پدرش ارل ليتل سیاهپوستی با حدود دو متر قد و هیکلی قوی که از یک چشم نابینا و كشيش و واعظ مذهبی بود. پدر مالكوم از فعالان اجتماعی بود كه را برای احقاق حقوق سياهان تلاش بسیاری میکرد، بعد از تولد مالکوم خانوادهٔ لیتل برای دستیابی به شرایطی بهتر به میلواکی رفتند ولی این اقامت کوتاه بود و اینبار عازم لانسینگ مرکز میشیگان شدند. مالکوم چهار سال بیشتر نداشت که با چشمان خود دید گروهی از سفیدپوستان خانه آنان را آتش زدند و خانوادهاش را آواره کردند. در سن شش سالگی بود که پدرش بعد از یک مشاجرهٔ خانوادگی با لوییز با عصبانیت از خانه بیرون رفت و پس از گذشت دو سال جسد مثله شده کشیش لیتل درکنار ریل راه آهن و در ميان گاریهای حمل زباله پیدا شد. پس از مرگ پدر، مالکوم و برادرانش از طریق کارهایی مانند شکار و فروش خرگوش سعی میکردند تا به مادرشان کمک کنند. مالکوم که روحیهای آتشین و حسی جستجوگر داشت، کمکم به خارج از خانه کشیده شد. همین امر حس طغیان و خشونت را بیشتر در او زنده کرد و به دزدیهای کوچک از
مغازهها دست زد. مأموران رفاه اجتماعی با آگاهی از این موضوع و به اتهام عدم توانایی در سرپرستی فرزندان از طریق فشار بیشتر بر لوییز برای تجزیهٔ خانوادهٔ لیتل دست به کار شدند و مسئولیت مالکوم و دیگر خواهران و برادرانش به خانوادههای دیگر سپرده شد. مادر مالکوم که تاب این درد را نداشت دچار روانپريشی وناهنجاریهای عميق روحی شده و در آسايشگاه روانی بستری شد و سرانجام با رای دادگاه او را به بیمارستان روانی ایالتی در کالامازو منتقل کردند؛ ۲۶سال از زندگی او در آن مکان سپری شد تا آن که فرزندانش او را از آنجا بیرون آوردند.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#مالکوم_دراوج_جوانی
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 4⃣
كودكی مالکوم در یتیمخانههای مختلف و با فقر سپری شد تا اینکه به سن مدرسه پا گذاشت. مالکوم ایکس، در دوران تحصیل شاگردی ممتاز و برجسته بود که هوش و استعداد تحصیلیاش، او را از دیگر شاگردان سفیدپوست مدرسه جدا میکرد، ولی این برتری هرگز باعث نشد دید نژاد پرستان به او تغییر کند و دست کم نام او را با احترام صدا کنند و هرگاه وارد کلاس میشد، او را
«کاکاسیاه» خطاب میکردند و با توهین و تحقیر به استقبالش میرفتند. او دورۀ اول تحصيلات دبيرستانی را با موفقيت و در زمرۀ بهترين دانشآموزان به پايان رساند و در حالیکه آرزوی تحصيل در رشتۀ حقوق و وكيل شدن را در سر میپروراند، يكی از معلمانش كه اتفاقاً روابط خوبی هم با مالكوم داشت به او گفت: که اين آرزو برای يك سياهپوست چندان واقعگرايانه نيست و با این حرف به ناگاه چشمۀ اميد مالكوم خشكيد.
او آنچنان نا اميد شد كه درس و مدرسه را رها كرد و راهی بوستون در ايالت ماساچوست شد و به كارهای متفاوتی مشغول شد كه در هيچ يك دوام نياورد. در سال ۱۹۴۰ زمانیكه مالكوم پانزده سال بيشتر نداشت، راهی هارلم در نيويورك شد و تصمیم گرفت آزاد باشد و هرگونه قید و بندی را از پای خود گشود. طی سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ يعني حد فاصل ۱۶ تا ۲۱ سالگي مالكوم، دورهای پرالتهاب برای او بود. در مورد اين دوره، نقل قولهای
متفاوتی وجود دارد که میگويند او حلقۀ مركزی محفلی بوده كه در برگزاری مراسم ويژۀ قمار رولت روسی شركت داشته است. گروهی که اکثر آنان از ثروتمندان علاقهمند به قمار بودند، در نقطهای دور از چشم پليس جمع میشدند، شخصی در ميان جمع حاضر میشد و یک گلوله كه داخل هفت تير قرار میداد و حاضران بر سر اينكه او پس از چرخاندن تيردان رولور و قرار دادن آن روی شقيقه و شليك كردن كشته خواهد شد يا نه شرط میبستند. شرطی بر سر مرگ و زندگی، شرطی شش به يك برای ادامۀ حيات يك سياه پوست بزهكار بیارزش. مالكوم هسته و مركز اين شرط بندی بود. او بود كه بريده از دنيا و با دستاری بر چشمان در ميان جمع حاضر میشد تا با به خطر انداختن جان خود، حاضران را سرگرم كند. عاقبت مالكوم و مالكوم شورتی جارويس، دوست صميمیاش در سال ۱۹۴۶ به بوستون بازگشتند. در آنجا بود که به دام پلیس گرفتار شد و به ده سال حبس محکوم شد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#محکومیت_وتحول
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 5⃣
دوران محکومیت و تحول در زندگی مالکوم ایکس پس از بازگشت از بوستون هنگامی که برای فروختن یک ساعت دزدی به جواهرفروشی رفت، به دام پلیس گرفتار شد و با جستجوی آپارتمان مالکوم کلی کت خز و جواهرات مسروقه و زرادخانه کوچکی از اسلحه پیدا شد.
حکم معمول برای سرقت، دو سال بود اما قاضی از اینکه او دختران سفیدپوست را به همدستی واداشته بود، عصبانی شد و برایش حکم ده سال زندان را صادر کرد. مالکوم در سال ۱۹۴۷ در ۲۰ سالگی به زندان افتاد و به دلیل ضدیتش با مذهب در زندان لقب شیطان گرفت. در زندان با بیمبی آشنا شد که سرآغاز تحول در زندگی وی شد، بیمبی سیاهپوست و سارق سابقهداری بود که سالهای زندان از او مرد فرزانهای ساخته بود. یک کتابخانه متحرک که حتی نگهبانها و زندانبانان نیز در مورد هر چیزی از او سوال میکردند. تعداد زیادی زندانی دورش مینشستد و به حرفهایش گوش میدادند در همین حین بود که مالکوم جذب او شد و بیمبی هم در وجود این شیطان سیاه، فرشتهای دیده بود. او به مالکوم پیشنهاد داد درس خواندن را در زندان شروع کند و از کتابخانه زندان استفاده کند. از وقتی که مالکوم لیتل، مدرسهاش را در میسون میشیگان، ول کرده بود، زمان زیادی میگذشت. او تقریبا بیسواد بود و نمیتوانست نامههایی را که در زندان دریافت میکرد، بخواند. پس از گذشت یک سال با تمرین خواندن و نوشتن ابتدایی را یاد گرفت. گاری کتابها که از جلوی سلولها میگذشت، کتابی برمیداشت و سعی میکرد آنرا بخواند. روزهای سخت زندان را با آموختن میگذراند که برادرش فیلبرت در نامهای نوشته بود که دین واقعی سیاهان را کشف کرده و به سازمانی به نام «امت اسلام» پیوسته است. مالکوم جواب تندی برای وی نوشت و مدتی بعد، از برادر کوچکترش رینالد برایش نامهای دیگر رسید با این مضمون که «مالکوم دیگر گوشت خوک نخور و سیگار نکش، نشانت میدهم چطور از زندان آزاد شوی» این جواب معماگونه، مالکوم را به فکر فرو برد. چطور میتوانست با نخوردن گوشت خوک آزاد شود؟ سیگار نکشیدن زیاد برایش سخت نبود. در روزهای انفرادی عادت کرده بود. بسته سیگاری را که داشت تمام کرد و دیگر تا آخر عمرش سیگار نکشید. ناهار روز بعد را که از گوشت خوک تهیه شدهبود، نخورد و این خبر همه جا پیچید که شیطان دیگر خوک نمیخورد.
بعد از چند سال حبس در زندان چارلزتاون و با تلاشهای خواهرش اِلا به یک اردوگاه منتقل شد که شرایطی بهتر از زندان داشت. زندانیان پنج نفری در یک خانه زندگی میکردند و تفریحشان بحثهای فرهنگی بود. دفعه بعد که برادر سادهلوحش رینالد در زندان جدید به ملاقاتش آمد، اول از همه پرسید: «فکر میکنی کیست که همه چیز را میداند؟» رینالد فریفتهی کسی شده بود که ادعای پیامبری داشت و با این حربه افراد زیادی را دور خودش جمع کرده بود. این اولین بار بود که کلمهی «الله» به گوشش خورد؛ برادرش از وجودی میگفت که دانشی۳۶۰ درجه و کامل دارد و شیطان در مقابل سعی در گمراهی آدمها دارد.
رینالد میگفت :«خدا به آمریکا آمده و خود را بر فردی به نام عالیجاه محمد ظاهر ساخته و گفته که دیگر زمان حکومت شیطان به پایان رسیده است.»
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#اولین_نماز_درزندان
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 6⃣
از برادر و خواهرهایش که همه به امت اسلام پیوسته بودند، تقریبا روزی یکی، دونامه برایش میرسید که نوشته بودند دعا میکنند تا او هم به این فرقه مشرف شود. او در زندان و تنهایی به عالیجاه محمد فکر میکرد. به تدریج علاوه بر نامهها، جزوههای چاپی عقاید رهبرشان را نیز برایش میفرستادند. ایدهی اصلی او این بود که بشر اولیه که بنای تمدن را بنا گذاشته، سیاه پوست و در آفریقا بوده و دیگر ابنای بشر از این آدم اولیه پدید آمدهاند. اما بشر سفید با شر ذاتی که در وجودش نهفته، به آفریقا آمد و میلیونها آفریقایی را با کشتی به بردگی برد و آنها را از زبان، فرهنگ و گذشتهشان جدا کرد و اکنون نسل سیاهان آمریکا تنها انسانهایی هستند که هیچ اطلاعی از هویت واقعی خود ندارند. سرانجام پس از مدتی مالکوم تصمیم گرفت به مردی که برادرها و خواهرهایش را شیفته کرده بود، نامه بنویسد. در نامهاش نوشت که برادران و خواهرانش او را معرفی کردهاند و برای دست خط و نامه بَدَش عذرخواهی کرد. عالیجاه محمد در جواب نامه مالکوم نوشته بود که زندانی سیاه، نماد جرم و جنایت جامعه سفید در نگهداشتن سیاه پوستان در محرومیت، نادانی و بیکاری و تبدیل آنها به مجرمان است، گفته بود که شجاع باشد و یک پنج دلاری هم برایش فرستاده بود. خانواده در نامههایشان مینوشتند که برای آرامش روحی رو به شرق کند و به درگاه خدا نماز بخواند. نماز خواندن برای مالکوم که زانوهایش تنها برای بازکردن قفل درها و دزدی خم شده بود، کار سختی بود ؛ یک هفته طول کشید تا توانست شرم و خجالت خم کردن کمرش را بر خود هموار کند و اولین نمازش را به انگلیسی بخواند. دوران محکومیت از مالکوم ایکس انسان دیگری ساخت، وی آموخت که هیچگاه برای آموختن دیر نیست، حتی اگر گرفتار میلههای زندان باشد، او با برنامهریزی برای اوقات فراغت خود در زندان، به مطالعات پردامنه علمی و مذهبی پرداخت. او به تدریج با سیاه پوستان مسلمانی آشنا شد که هم بندش بودند؛ افرادی از گروه "ملت مسلمان" که برجستهترین آنها «عالیجاه محمد» بود.
آنان از اسلام گفتند و مالکوم شنید، از الله گفتند و مالکوم اندیشید. آموزههایی چون اتحاد، برادری و برابری آرام آرام دریچهای به روی مالکوم گشود و دریافت که در این دین برتری، به پاکی و تقواست، نه به رنگ پوست.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#زندان_دانشگاه_خودسازی
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 7⃣
میلیونری هزاران کتاب کتابخانهاش را وقف زندان کرده بود و انبوه کتابها و وقت زیاد، این فرصت را به مالکوم داد که زندان را تبدیل به دانشگاهی برای خودسازی کند. ابتدا با فرهنگ لغات شروع کرد. از صفحاتش کپی میگرفت و شب در سلولش از روی نسخهها مشق مینوشت و نوشتههایش را برای خود تکرار میکرد تا رابطهی بین حروف و آواها را دریابد و بعد خواب کلمات جدیدی را میدید که یاد گرفته بود.
از کتابخانه کتاب میگرفت و در تنهایی سلولش، غرق کلماتی میشد که تازه از عهدهی کشف رمزشان برآمده بود. خاموشی ساعت ۱۰ که غافلگیرش میکرد، کف زمین دراز میکشید و در باریکه نوری که افتاده بود، خواندن را ادامه میداد و تا صدای پای نگهبان را میشنید، سریع به تختش برمیگشت.
تقریبا همه کتابهای کتابخانه زندان را خواند. با فلسفه آشنا شد و آثار همهی فیلسوفان مهم را خواند. او حالا طرفدار دوآتیشهی امت اسلام و عالیجاه محمد شده بود و اگر کسی را میدید از تبلیغ دریغ نمیکرد. با شرکت در جلسات هفتگی بحث و جدل زندان با مهارت سخنرانی و ارتباط با مخاطب آشنا شد. هم بندانش مخاطبان تمرینی خوبی برای نطقها و بحثهای آتشینی بودند که قرار بود در آینده انجام دهد. کشیش سفید زندان در برابر سوال او که مگر مسیح عبری و یهودی نبود؟ پس سیاه بوده نه سفید، هیچ جوابی جز اعتراف به اینکه مسیح سبزه بوده، نداشت. برای دوستهای خلاف سابقش، صاحبان بارها و دزدها، نامه مینوشت و آنها را به امت اسلام دعوت میکرد، به فرماندار ایالت نامه میفرستاد و از ستمی که سفیدها بر سیاهان روا داشتهاند، میگفت. وقتی به زندان افتاده بود، بیناییاش مشکل نداشت اما در زندان آنقدر کتاب خواند که
عینکی شد. بالاخره سال ۱۹۵۲ در ۲۷ سالگی از زندان آزاد شد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#تغییرنام_فامیلی
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 8⃣
مالکوم لیتل پس از پیوستن به امت اسلام تصمیم گرفت مانند دیگر برادران و خواهرانش در امت اسلام نام فامیلش را به ایکس تغییر دهد. ایکس نام خانوادگی واقعی هر خانواده آفریقایی آمریکایی بود که نام خانوادگی واقعی اجداد برده خود را نمیدانست و مجبور شده بود، نامی را که اربابانش بر او نهادهبودند، بپذیرد. مالکوم از آن پس همهجا نامش را مالکوم ایکس مینوشت تا بر ناشناخته بودن هویت سیاهان در آمریکا تاکید کند. آغاز پروندهسازی پلیس علیه مالکوم حادثهای که نام امت اسلام و مالکوم ایکس را سر زبانها انداخت، با کتک زدن یک مرد سیاه توسط دو پلیس شروع شد. رهگذری به نام هینتون از اعضای امت اسلام به پلیسها اعتراض میکند که پلیس با باتون بر سر وی
می کوبد که با اعتراض همه سیاهان و حرکت آنها به سوی اداره پلیس مجبور به انتقال وی به بیمارستان میشوند.
جمعیت امت اسلام و مالکوم ایکس در شلوغترین خیابان هارلم به سمت بیمارستان راه افتادند. سیاهان که تا حالا چنین چیزی ندیده بودند، از فروشگاهها، رستورانها و بارها بیرون آمدند و جمعیت زیادی پشت سر مسلمانان در مقابل بیمارستان هارلم تجمع کردند.
یک مقام پلیس از مالکوم خواست که جمعیت را متفرق کند، مالکوم نیز تنها خواسته جمعیت را خبری از مرد مجروح شده توسط پلیس مطرح کرد، وقتی خبر سلامتی هینتون رسید، جمعیت با یک حرکت دست مالکوم رفتند. همان موقع در سازمانهای نظامی و امنیتی آمریکا، پروندهای برای این جوان که با اشاره یک انگشت سیاهان را کنترل میکرد، باز شد.
مالکوم مبلغ شماره یک مرکز دیترویت فرقهی امت اسلام شده بود. بعد از کارش، توی خیابانهایی که با فرهنگشان آشنا بود، راه میافتاد تا سیاهان را جذب امت اسلام کند. بعد از مدتی به عنوان رئیس مرکز نیویورک با بیش از یک میلیون سیاهپوست، عازم این شهر شد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#فعالیتهای_امت_اسلام
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 9⃣
در طول ۱۰سال خدمتش برای امت اسلام، بیش از ۳۰هزار نفر را عضو این تشکیلات کرد که مشهورترینشان کاسیوس (محمد علی) کلی بود.
تنها سفیدهایی که در این سخنرانیها حاضر میشدند، دانشجوها و ماموران اف.بی.آی بودند. بعد از برنامه تلویزیونی «نفرتی که حاصل نفرت است» ساختهی مایک والاس، همهی آمریکا با این جماعت مردان سیاه عصبانی و نماینده آنها، مالکوم ایکس، آشنا شدند که خود را خشمگینترین سیاه آمریکا معرفی میکرد. این برنامه به طرز اغراقآمیزی این سیاهان مسلمان را خطرناکترین تهدید حال حاضر آمریکا معرفی میکرد. و بعد از این برنامه بود که شهرت دیگر مالکوم ایکس را رها نکرد. خبرنگاران روزنامهها، رادیو و تلویزیون همه جا دنبالش بودند و هر جا میرفت، از او میپرسیدند که چرا نفرت از سفیدها را زبین سیاهان تبلیغ میکند، چرا اعضای امت اسلام آموزش جودو و کاراته میبینند و … یک روز که دانشگاه حقوق هاروارد از او به عنوان سخنران دعوت کرده بود، از پنجرهی دانشگاه آپارتمانی که مخفیگاه خلافکاریهای سابقش بود را دید. اسلام توانسته بود او را از آن منجلاب بیرون بکشد و حالا به عنوان سخنران در هاروارد ایستاده بود. خدا را شکر کرد. محبوبيت مالكوم ايكس، توجه رهبران واشنگتن را به خود جلب كرد و گسترش فعاليتهای ملت اسلام موجب شد اف بی آی شرايط رسوخ عوامل نفوذی خود به درون اين گروه را فراهم آورد. تقريباً در تمامی دفاتر اين گروه ميكروفون مخفی كارگذاری میشد تا تماسها تلفنی اعضای ملت اسلام استراق سمع شود.
#مالکوم_وازدواج_با_بتی
مالکوم علاوه بر مهارت زیادش در
سخنرانی و استدلال با قدی حدود دو متر و اندامی ورزشکارانه مردخوشتیپی بود. بتی دختر جوانی بود که در همه سخنرانیها او در ردیف جلو مینشست و زل میزد به دهان این سیاه خشمگین و در نهایت جذب او شد. بتی که پدر و مادری غیرمسلمان داشت، با مشکلات زیادی برای پیوستن به ملت اسلام رو به رو بود. در نهایت مالکوم ایکس و بتی در مراسمی ساده ازدواج کردند. حاصل ازدواجشان شش دختر بود که مالکوم فقط چهارتایشان را دید: آتالا، قوبیلا، یاسا و امیلا.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#جدایی_مالکوم_ازامت_اسلام
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 0⃣1⃣
مالکوم مدتی نماینده عالیجاه محمد بود، مرد شماره دو امت اسلام که عالیجاه هم در مورد او گفته بود این وفادارترین و سختکوشترین مبلغ من است که تا مرگش به من وفادار خواهد ماند. اما پیشگویی او درست درنیامد و کمکم به خاطر شایعاتی که پشت سر عالیجاه راه افتاد که روابط این دو را تیره کرد؛ شایعهای که به تیتر روزنامهها هم درز کرده بود، این بود که عالیجاه با منشیان جوانش رابطه داشته است.
مالکوم نمیخواست بپذیرد که مراد و پیشوایش به چنین ورطهای افتاده باشد.
باورش نمیشد تا اینکه مستقیم سراغ خود زنها رفت و با واقعیت روبهرو شد. منتظر بود که محمد ابراز پشیمانی کند اما عالیجاه محمد بیشتر در پی پنهان کردن ماجرا و ساکت کردن او بود. در همین اثنا او اظهار نظر شدیدی در مورد ترور کندی کرد و از طرف امت اسلام به سکوتی سه ماهه محکوم شد. مالکوم ایکس دیگر به آخر همکاریاش با امت اسلام رسیده بود و حتی تعجبی نداشت که امت اسلام دستور قتل او را صادر کرد. اما کسی را که برای این کار فرستاده بودند تا در ماشینش بمب بگذارد، پشیمان شده و پیش مالکوم اعتراف کرده بود و این دستور ترور، جدایی او از امت اسلام را
یکسره کرد. مالکوم با شهرت و معروفیتی که هم در آمریکا و هم در سطح بینالملل، کسب کرده بود تصمیم گرفت برای خودش دو سازمان به نام مسجد مسلمانان و سازمان وحدت آفریقا آمریکا راه بیندازد. تلاشهای مالكوم موجب افزايش مسلمانان از پانصد نفر در سال ۱۹۵۲ به سیهزار نفر در سال ۱۹۶۳ شد.
#افتتاح_گروه_مسجداسلامی
#وعزیمت_به_سفرحج
مالكوم در ماه مارس ۱۹۶۴ از عضويت در ملت اسلام كناره گرفت و گروه «مسجد اسلامی» را بنيان نهاد.
همان سالی که از امت اسلام جدا شد، تصمیم گرفت یکی از مهمترین واجباتش را به عنوان مسلمان انجام دهد.
مقامات فرودگاه جده به این آمریکایی سیاه که عربی بلد نبود و خود را مسلمان میدانست، حرکات صحیح نماز و تلفظ عربی آن را یاد دادند که واقعا مسلمان بشود و بتواند پا به مکه بگذارد.
این سفر، تحولی عظیم در او ایجاد کرد. با دیدن این همه آدم از رنگها و نژادهای مختلف که اسلام آنها را گرد هم آورده بود و لباس ساده احرام، فاصله طبقاتی آنان را برداشته بود، دریافت که نژاد و رنگ که تا به حال بر آن پای فشرده بود، اصلا مهم نیست.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#حاج_مالک_الشباز
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 1⃣1⃣
درواقع این تسلیم در برابر یک حقیقت والاتر است که میتواند یک چشمآبی و سیاه را با هم برادر کند و به این حقیقت برسد که سفیدها به خودی خود بد نیستند و سیاهها به خودی خود خوب و انگار اسلام کور رنگی نژادی داشت.
پس از سفر به مکه و پذیرش اسلام نام جدیدی هم برای این هویت کاملشدهاش برگزید: "حاج مالک الشباز" احساس میکرد به یک دین بزرگ، به یک حقیقت تمدنساز و به چیزی فراتر از رنگ و نژاد وابسته است.
#سفرهای_تبلیغی_مالکوم
پس از حج به بیروت رفت تا سفرش را به نیجر و غنا و دل آفریقا ادامه دهد.
هیچ جا مانند آفریقا از او استقبال نکردند. به او لقب «امُواله» دادند؛ یعنی پسری که به خانهاش برگشته است. دیدن یک کشور مستقل سیاه که اداره همه امورشان دست خودشان و نه سفیدهاست، آرزویی بود که میتوانست در آمریکا متحقق شود. در بازگشت به آمریکا دیگر هیچ یک از عقاید امت اسلام را قبول نداشت و یک مسلمان واقعی شده بود. در فرودگاه صدها خبرنگار منتظرش بودند تا بشنوند که او دیگر نفرتی به نژاد سفید ندارد و سیاه و سفید برایش تفاوتی ندارد. پس از بازگشت، او علاوه بر جامعۀ سياهپوستان تبليغ اسلام در بين سفيدپوستان را در دستور كار خود قرار داد و تلاشش را برای نزدیکی بین نژادها افزود.
#ترورحاج_مالک_الشباز
#شهیدمالکوم_ایکس
با بازگشت به آمریکا و رنگ و بوى متفاوت سخنرانىهایش ماموران اف بى آى او را در لیست ترور خود قرار دادند.
در۱۴ فوريه ۱۹۶۵ بمبی در منزل محل اقامت مالكوم، بتی و چهار دخترشان منفجر شد كه به هيچ يك از آنان آسيبی وارد نیاورد. تنها هفت روز بعد، در ۲۱ فوريه ۱۹۶۵ هنگامیكه او در يكی از سالنهای اجتماعات منهتن نيويورك سخنرانی میکرد سه مرد مسلح، او را از فاصلۀ كم هدف ۱۵ گلوله قرار دادند که در راه بیمارستان به شهادت رسید.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#مراسم_تشییع
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 2⃣1⃣
در جسدش ۲۵ گلوله پیدا کردند و او در ۴۰سالگی و زمانی که هنوز میتوانست عمر طبیعی زیادی داشته باشد، قربانی همان خشونتی شد که همواره علیه آن تبلیغ میکرد. هزاران نفر در تشییع جنازهاش در هارلم سوگواری کردند.
#عاملان_ترور
عاملان ترور مالكوم، تالماج هاير، نورمن باتلر و تامس جانسن بودند كه هر سه از سوی وزارت دادگستری ايالات متحده به عنوان اعضای ملت اسلام معرفی شدند و به علت ارتكاب قتل از نوع اول، درماه مارس ۱۹۶۶ محكوم به اعدام شدند.
اما پس از گذشت ۴۴ سال مردی که به دخالت داشتن در قتل مالکوم ایکس اعتراف کرده بود، در آمریکا آزاد شد.
اریک کریس (Erik Criss)، سخنگوی امور زندانها در وزارت کشور آمریکا تایید کرد، توماس هاگان (Thomas Hagan) زندان تادیبی لینکلن در نیویورک را پس از سپری کردن ۲۰ سال از حبس ابد خود ترک کرد.
کریس گفت، هاگان ۶۹ ساله از سال ۱۹۹۲ تحت برنامه آزادی قرار گرفته بود که به او اجازه داده میشد پنج روز در هفته را با خانوادهاش زندگی و همچنین کار کند و آخر هفتهها را به زندان بازگردد.
هاگان اعتراف کرده بود که یکی از کسانی بود که ۲۱ فوریه ۱۹۶۵ برای قتل مالکوم ایکس به سالن آدوبون رفته بودند.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#نهضت_اسلامی
#سیاهان_درآمریکا
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 3⃣1⃣
آمریکاییها از همان اولین روزهایی که سیاهان آفریقایی را برای کار در مزارع به خدمت گرفتند، با آنها به صورت برده رفتار کردند، زیرا به عقیده سفیدپوستان آمریکایی، سیاهان ذاتا بیلیاقت و پست آفریده شدهاند، و تنها برای کار کردن، کشته شدن و خدمت به سفیدپوستان مناسب هستند. تنفری که بردگان سیاه از این مسائل داشتند، آنان را مجذوب و همگام جنبش ضدبردهداری سفیدپوستان شمال آمریکا ساخت. این جنبش که با هدف ظاهری مبارزه با بردهداری جنوب آمریکا، ولی در واقع به منظور دست یابی به زمینهای مزروعی و مواد خام جنوب آمریکا صورت گرفت، به صدور فرمان آزادی بردگان از سوی آبراهام لینکلن (رئیس جمهور وقت) انجامید.
بر خلاف انتظار سیاهان، فرمان لغو بردهداری، به برابری حقوقی آنها با سفیدپوستان منجر نگردید، بلکه نظام تبعیض نژادی، با آثار به مراتب بدتر از نظام گذشته، جایگزین سیستم بردهداری شد. بر اساس نظام جدید، سیاهان از شخصیت اجتماعی، امنیت شغلی و هویت ملی محروم شدند و محلهای سکونت، گورستانها، رستورانها، پارکها و حتی شیرهای آب آشامیدنیشان جدا گردید. آنان از تصدی مشاغل مهم و کلیدی، تحصیل برابر با سفید پوستان، دستمزدهای یکسان
و... بی نصیب ماندند. ناتوانی ناسیونالیسم سیاه به رهبری مارکوس گاروی و نوبل دروعلی در نجات سیاهان از نظام تبعیض نژادی، ناکامی کلیساهای مسیحی در متقاعد کردن سیاهان ستمدیده به بردباری در برابر ظلم سفید پوستان و نیز بحران اقتصادی آمریکا در ۱۹۲۹ و ۱۹۳۰میلادی که منجر به قحطی و فقر بیشتر سیاهان گردید، همه زمینههای مناسب برای روی آوردن جامعه سیاهان آمریکا به اسلام را فراهم آورد. آنچه بیش از همه در گرایش سیاهان به سوی اسلام مؤثر افتاد، پیامهای
اسلامی نهضتی بود که فردمحمد و عالیجاه محمد تأسیس کردند.
#مهمترین_پیامهای_جذاب
#نهضت_اسلامی_سیاهان
#عبارت_بوداز
۱- اتحاد تمام سیاه پوستان آمریکایی در یک نظام برادری سیاه پوستی .
۲- ایجاد یک نظام آموزشی مستقل از نظام آموزشی سفید پوستان .
۳- تلاش برای آزادی مسلمانان زندانی از زندان های آمریکا .
۴- تشکیل مدارس جداگانه دخترانه و پسرانه برای مسلمانان .
۵- آزادی مسلمان ها در انجام تبلیغات مذهبی و اسلامی .
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، خاطرات و زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#نتایج_مثبت_ومنفی
#نهضت_اسلامی_سیاهان
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 4⃣1⃣
نهضت اسلامی سیاهان، نتایج مثبت و منفی فراوانی به دنبال داشته است؛ از جمله :
*فرد محمد اولین رهبر سیاهان مسلمان آمریکا در ۱۹۳۲میلادی به طرز شگفت آوری ناپدید شد. عالیجاه محمد در طی بیش از چهار دهه رهبری گروه ملت اسلام، بارها بازداشت و به زندان افتاد.
*مالکوم ایکس از رهبران با نفوذ مسلمانان آمریکایی در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی ترور گردید.
*تظاهرات متعدد میلیونها سیاهپوست مسلمان معترض به نظام تبعیض نژادی در اواسط دهه۱۹۹۰ میلادی نشان از تشدید و گسترش نهضت اسلامی سیاهان داشت.
*خودداری زنان مسلمان عضو گروه ملت اسلام در آرایش موهای سر به نشانه اعتراض به نظام تبعیض نژادی
*تفرقه و عقاید خرافی و مخالف و کارشکنی های مقامات آمریکایی، از علت های ناکامی نهضت اسلامی سیاهان آمریکا در نیل به هدف های مورد نظرشان بود.
*انجام تظاهرات میلیونی سیاهان و سیاهان مسلمان با شعارهای الله اکبر به دعوت گروه ملت اسلام در آمریکا
*افتتاح بیش از هزار مسجد در آمریکا
*افزایش روز افزون گرایش سیاه پوستان آمریکایی به دین اسلام که پیش بینی میشود در سالهای نخستین هزاره سوم میلادی، اسلام به دومین دین بعد از مسیحیت تبدیل گردد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#آدرس_مزار
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 5⃣1⃣
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(علیهم السلام) ـ ابنا ـ پیکر شهید «مالکوم شباز» در کنار قبر پدربزرگاش «مالکوم ایکس» در نیویورک دفن شد.
#سفربه_تهران
مالکوم شباز که در پیش از سفرش به تهران برای شرکت در کنفرانس هالیوودیسم بود به طرز مشکوکی ترور شد، این در حالی است که مقامات آمریکایی از این اتفاق به عنوان یک نزاع خیابانی نام بردند. خبر شهادت مالکوم شباز با بایکوت خبر و سانسور شدید رسانه ای روبرو شد. نوه مالکوم ایکس در صفحه فیس بوک شخصی خود در ماه مارس هم مطلبی را منتشر کرده بود که نشان میداد پیش از مسافرتش به ایران دستگیر شده است. این دستگیری پس از آن انجام شده بود که فیلمی با هدف ترور شخصیت خانواده وی منتشر شده بود. وی در حالی دستگیر شد که برای شرکت در کنفرانس هالیوودیسم عازم ایران بود. اینکه وی چند روز قبل از مرگش از دشمنانی قوی سخن گفته که نمیتوانند بر او پیروز شوند، میتواند شک برانگیز باشد بالاخص اینکه یکی از دوستان وی مدعی است که قصد داشتهاند او را بدزدند و چون مقاومت کرده، تا سر حد مرگ کتک خورده و در مسیر بیمارستان، جان باخته است
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#رهبران_جنبش_اسلامی
#سیاهان_درآمریکا
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 6⃣1⃣
برخی دیگر نیز عقیده دارند، چنانچه آمار رشد جمعیت مسلمانان به صورت فعلی ادامه پیدا کند، اسلام به گستردهترین دین در آمریکا تبدیل خواهد
شد. رهبران جنبش اسلامی سیاهان آمریکا «والاس دی فرد محمد» اولین رهبر سیاهان مسلمان آمریکا بود. او کارش را با تبلیغ اسلام آغاز کرد ، سپس برای نجات سیاهان از محرومیتهای حقوقی و اجتماعی، نخستین گروه سیاسی مسلمانان را در بزرگترین شهر سیاهپوست نشین یعنی «دیترویت » تاسیس کرد، و در فاصله کوتاهی پیروانی بالغ بر هشت هزار نفر پیدا کرد .
اما وی در سال ۱۹۳۲میلادی پس از دو سال فعالیت مستمر ناگهان ناپدید شد و رهبری جنبش مسلمانان سیاه به دست عالیجاه محمد افتاد. او تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۵میلادی رهبری این جنبش را بر عهده داشت. نقش عالیجاه محمد در جنبش اسلامی سیاهان بیش از فرد محمد ارزیابی میشود زیرا عالیجاه محمد مساجد بسیاری در آمریکا ساخت و روحانیونی را برای اداره هر یک از آنها تعیین کرد، و نیز به دائر کردن یک دانشگاه اسلامی مخصوص سیاهان همت گمارد، و برای تثبیت موقعیت داخلی جنبش اسلامی سیاه پوستان، با کشورهای اسلامی نیز روابط دوستانهای برقرار کرد. مجموعه این اقدامات بود که در سامان بخشیدن به جنبش سیاه پوستان مسلمان و همچنین در ارتقای دانش اسلامی و افزایش تحرک سیاسی آنان مؤثر افتاد. عالیجاه محمد، فرزندش «والاس دی محمد» رهبری ملت اسلام را برعهده گرفت. وی پس از تصدی رهبری مسلمانان آمریکا، نام کانون ملت اسلام را به جامعه جهانی تغییر داد. نام بلالیان را برای مسلمانان سیاه انتخاب کرد و فعالیتهای تجاری کانون ملت اسلام را متوقف ساخت. این اقدامات با انتقاد گروهی از مسلمانان سیاه پوست و برخی از متصدیان مساجد مواجه شد ؛ زیرا به اعتقاد آنها نام ملت اسلام، اتحاد برانگیزتر، نام سیاهان مسلمان جذابتر و فعالیتهای اقتصادی برای سیاهان سودمندتر بود. اقدامات والاس دی محمد، زمینه تفرقه و انشعاب های مختلف را در پیروان کانون ملت اسلام فراهم آورد . بر این اساس تعدادی از رهبران مسلمان سیاه پوست از جمله «مالکوم ایکس » با انشعاب از کانون ملت اسلام، گروههای اسلامی جدیدی را در جامعه سیاه پوستی آمریکا پدید آوردند . پس از ترور وی و به ویژه با آغاز سالهای نخستین دهه ۹۰ میلادی جامعه سیاهان مسلمان آمریکا تحت رهبری «لوئیس فراخان » به سوی اتحادی که کانون ملت اسلام از آن بهرهمند بود، حرکت کرد.
#اتوبیوگرافی_مالکوم_ایکس
«اتوبیوگرافی مالکوم ایکس» اثر دیگری است از الکس هالی نویسنده کتاب «ریشهها» که آن را بر اساس مصاحبههایی که در سالهای ۱۹۶۵ – ۱۹۶۳ با مالکوم انجام داده بود، به رشته تحریر درآورد. ژانر اتوبیوگرافی، تغییر مذهب بوده و به بیان فلسفه مالکوم از اتحاد و ملی گرایی سیاهپوستان میپردازد. هالی پس از شرح مراحل مختلف زندگی مالکوم بخش پایانی کتاب و پایان زندگی مالکوم را پس از مرگ وی تألیف کرده است.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#آگاهی_وبیداری_معنوی
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 7⃣1⃣
کریم عبدالجبار، بازیکن سابق ان بی ای، در مورد اتوبیوگرافی مالکوم ایکس میگوید: «دانشجوی سال اول دانشگاه کالیفرنیا بودم که به دین اسلام علاقه مند شدم و شانس مطالعه اتوبیوگرافی مالکوم ایکس برای من به وجود آمد. به موجب مطالعه این کتاب، یکتاپرستی را به معنای واقعی، متفاوت با آنچه که در دین کاتولیک درک کرده بودم، درک کردم. اساسا، پس از مطالعه اتوبیوگرافی مالکوم به اسلام گرویدم، و این کتاب موجب شد که به سراغ قرآن رفته و به بررسی دقیق آن بپردازم. این کتاب، دید بنده به یکتا پرستی و مذهب را تغییر داد. اتوبیوگرافی مالکوم، الهام بخش من برای شناخت بیشتر بود، و موجب تقلید من از شیوه رو به رشد زندگی او شد. به نظر من، مالکوم می تواند الگوی مناسبی برای هر فرد محسوب شود. اتوبیوگرافی مالکوم،سفری است از نادانی ونا امیدی به سوی آگاهی و بیداری
معنوی.» مالکوم ایکس نشان داد که در جامعهای غرق در نژادپرستی و فساد و با گذشتهای سرشار از رنج و اشتباه، میتوان با توکل، مقاومت و مبارزه، به رهبری تأثیرگذار تبدیل شد و هزاران انسان را از ظلمت و تاریکی نجات داد و به سمت نور و سعادت هدایت کرد.
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
▪️🕊▪️◼️◼️◼️◼️▪️🕊▪️
▪️🌾❄️❄️❄️❄️❄️❄️🌾▪️
▪️🌹 🕊🕊🕊🕊 🌹▪️
▪️🕊 🌹🌹🌹 🕊▪️
▪️❄️ 🌹🌹
▪️❄️ 🌹 🌾
▪️🌹 🕊 ❄️▪️
▪️🌾🌹 🌹▪️
▪️🌹❄️❄️❄️❄️❄️🌹🌹▪️
▪️◼️▪️▪️▪️▪️▪️▪️◼️▪️
#ماجرادرنظرتحلیل_گران
#شهیدراه_تبلیغ_اسلام
#رهبرمسلمانان_آمریکا
#شهیدمالکوم_ایکس
قسمت 8⃣1⃣
گرچه کاملا قابل پیش بینی بود که شبکه مخوف متشکل از تار و پود صهیونیستی FBI قطعا حضور مالکوم شباز در این سمینار را به دلیل ضربه هولناک تبلیغی بر پیکره صهیونی هالیوود نمی پذیرد و به هر طریقی برای چهره های کاریزمای ضد صهیونیستی و رسانه ای برنامه را عملیاتی می کنند. حال به گناه شهید شباز باید گرایش به اسلام شیعی را نیز اضافه کنید. رسیدن شهید شباز به تهران مساوی با شناخته تر شدن وی در رسانه های جهان و سخت تر شدن حذف فیزیکی او بود به همین دلیل کابو های وحشی قرن بیست و یک فرصت زیادی به جوان نو اندیش مسلمان آمریکایی که روحیه مبارزه را از پدربزرگش به ارث برده بود ندادند. دکتر کوین بَرِت اسلام شناس آمریکایی در گفتگو با شبکه پرس تی وی مطالبی را مطرح می کند که در روشن شدن موضوع بسیار موثر است.
کوین برت می گوید : من امیدوار بودم که بالاخره مالکوم شباز را در کنفرانس هالیوودیسم ماه فوریه در تهران ملاقات کنم. اما امنیت ملی امریکا افکار دیگری در سر داشت. مالکوم در حالی که قصد داشت به پرواز خود به تهران برسد، توسط پلیس فدرال امریکا (افبیآی) دستگیر شد. هرگز توضیحی برای این دستگیری ارائه نشد. وی با اشاره به خطر شهید شباز برای نظام استکباری آمریکا اظهار داشت : مالکوم شباز به اسلام ِ شیعی تغییر کیش داده بود و تبدیل به یکی از سخنگویان «محور مقاومت» ِ نه فقط نیروهای ضد صهیونیسم در خاورمیانه بلکه سخنگوی نیروهای ضد امپریالیستی در تمام جهان شده بود. همانند پدربزرگ خود، زمانی که جوان بود یکی سری قانون شکنی در سابقه خود داشت و باز هم همانند پدربزرگ خود، در مسیر کنار گذاشتن گذشته خود و تبدیل شدن به سخنگوی کاریزماتیک مستضعفان جهان قرار داشت. این اسلام شناس آمریکایی می افزاید : من سالهاست که در مورد این ترورها مطالعه و تحقیق کردهام. نتیجهای که گرفتم این است که آدم کشهای امپریالیسم فهرستی از دشمنان خود تهیه کرده و سپس تصمیم میگیرند که کدام یک از آنها تهدیدی قابل پیگیری و جدی در بر دارد؟ وی سابقه مبارزاتی پدر بزرگ شهید شباز را مطرح و ادامه می دهد : قتل مالکوم شباز از نگاه قاتلان احتمالی وی نگاه کنید. از نگاه آنها، وی ظاهرا در حال ادامه دادن مسیر و راه پدربزرگ خود بود. اگر آنها بیشتر صبر میکردند و به وی اجازه میدادند که وجهه خود را به عنوان یک فعال مورد احترام ارتقا بخشد، صحنه سازی یک قتل ساده و سپس انتشار تبلیغات رسانهای در مورد سوءرفتارهای ادعا شده وی در دوران نوجوانیاش و اینکه وی «تنها یک اوباش» بود، کار سختی میشد. اگر آنها صبر میکردند تا کتاب وی به پایان رسیده و سپس منتشر شود، ترور وی امری مشکوک به نظر میرسید اگر آنها منتظر میمانند تا وی مانند پدربزرگ خود معروف و پرنفوذ شود، احتمالا با دستان خود مشکلی عمده را ایجاد کرده بودند. جمال طاهری مدیر انجمن اسلامی شهید ادواردوآنیلی , بخش ره یافتگان نمایشگاه بین المللی قرآن کریم ، گفت : ترس ایالات متحده از درست شدن سید حسن نصراللهی دیگر در آمریکای شمالی و گسترش موج اسلام گرایی در آمریکا باعث چنین اقدامی شده است.
منصور حقیقت پور ، نایب رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس اعلام کرد: موضوع حقوق بشر یک ابزار است در دست دولت های غربی خصوصا آمریکایی ها که هر جایی که پای منافع آنها وسط باشد، از این ابزار به خوبی به نفع منافع خودشان استفاده می کنند و هرجا که منافع نداشته باشند قضیه برعکس می شود. این طبیعی است که این قضیه یعنی ترور مالکوم شباز را این چنین بایکوت خبری می کنند و اجازه نمی دهند که این جور اخبار در دنیا پخش شود. وی در ادامه افزود که تمام ظرفیت های رسانه ای و مجازی دنیا در اختیار آمریکایی ها نیست، ایران و سایر کشورها باید یک صدا با تمام ظرفیت رسانه ای خودشان مانند پایگاه های خبری اخبار مربوط به شهادت مالکوم شباز و بحث حقوق بشر از نوع آمریکایی مطرح کنند ودر اختیار دنیا قرار دهند.
پایان
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم