eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
302 دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهید #روح_الله_طالبی_اقدم راوی: #پدر_شهید مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد. یک روز #جنایات داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد، بعد به مادرش گفت:هر سال روز #عاشورا برای عزاداری امام حسین (ع) میروی و گریه میکنی؟مادرش گفت بله؛ روح الله گفت: مادر به حضرت زینب بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید! در جواب اطرافیان که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای #آزمایش است.حتی در برابر گریه ها و بی تابی های حنانه در #بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن #منصرف شود. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
‍ همراه صیاد به بعلبک رفته بودیم. هماهنگ شده بود که به خانه ی پدری برویم که پنج نفر از خانواده اش شده بودند. صبح به آنجا رسیدیم. خود جلو آمد و در را باز کرد. صیاد را که دید، جلو آمد و شروع کرد به کردن! بعد از ، بساط را که خیلی هم مفصل تدارک دیده بودند، آورد. اما خودش چیزی نخورد. روبروی صیاد نشسته بود و چشم از او بر نمی داشت! بعد از صبحانه از او پرسیدیم: ، چرا اینقدر ایشون رو نگاه می کنی؟ گفت: من تو صورت ایشون، رو می بینم! هنگام خداحافظی، پیرمرد خم شد و دستش را روی صیاد کشید و روی چشمش گذاشت! صیاد که تا این لحظه ساکت بود، دیگر نتوانست طاقت بیاورد، بغضش ترکید و گفت: من تا دست تو رو نبوسم از اینجا نمیرم! چرا این کارو کردی؟ پیرمرد گفت: من رو بوسیدم! گذشت تا اینکه من با صدای هق هق صیاد از خواب بلند شدم! او آن شب از اول شب تا ، نماز می خواند! از او پرسیدم: چرا تمام شب میخوندی؟ گفت: من تاحالا فکر می کردم فقط تو مسئولیت دارم، تکلیفم اینه که تو ها بجنگم، اما با اون برخوردی که اون پیرمرد کرد، فهمیدم که اشتباه می کردم! حالا می فهمم که توی دنیا هرجا که مظلومی هست، به گردن من حقی است و به تعداد هر که در هر کجای دنیا واقع شده، من وظیفه ای دارم و تحمل بار سنگین این از عهده ی من خارجه! از خدا خواستم که منو ببخشه که نمیتونم از پس انجام همه ی وظایفم بر بیام و از من همینقدر انجام وظیفه و اقرار به عجز رو بپذیره! 🌷شهیدعلی_صیاد_شیرازی🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
حسین در حفظ قرآن خیلی کار می‌کرد روزی یک صفحه ثبت و حفظ می‌کرد او علاوه بر این که یک ذاکر با اخلاص بود، در خانواده نیز خصوصیات ویژه‌ای داشت. حسین همیشه دست و پای من و مادرش را می‌بوسید تا ثواب ببرد.. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم