eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 به اسم حبیب 🌷 🔴 🥀 زندگینامه و خاطرات قسمت 8⃣2⃣1⃣ در یکی از فیلم‌های شهید همت هست که می‌گوید: « کار برای رضای خدا باشد. » همیشه روی آن تأکید می‌کرد. پای قبر محمدحسین از همرزمانش شنیدم که توی مقر فرماندهی نمی‌رفته و با همان بچه‌های سوری و افغانستانی و پاکستانی می‌نشسته و بلند می‌شده و غذا می‌خورده. اینها را از شهید همت دیده بود. خیلی تحت تأثیر جذبه‌ی احمد متوسلیان قرار گرفته بود. می‌گفت: « احمد متوسلیان زده توی گوش همت که چرا سیگار کشیدی؟! و این‌ها را بالای تپه دوانده و آورده پایین و بشین پاشو داده. » با شهید حسن باقری صفا می‌کرد که با این سن کم، کارش خیلی درست بوده. خیلی سعی می‌کرد کتاب‌های شهدا را بخواند. خاطرات فرماندهان شهید را قورت داده بود. داستان ازدواج شهید مدق را خیلی دوست داشت. تهران که می‌رفت، مقید بود برود قطعه‌ی شهدا. همیشه برای بازدید مناطق جنگی برنامه‌ی ویژه‌ای می‌ریخت. خیلی اصرار داشت نباید به همین دو تا اتوبوس اکتفا کنیم و برای پشتیبانی ماشین ببریم. مثل بقیه‌ی کاروان‌ها عمل نمی‌کرد. می گشت مناطق بکر و دست نخورده را پیدا می‌کرد. هماهنگی آن‌ها را با تهران انجام می‌داد. خودم نصف زندگی‌ام به خاطر فکه عوض شد و برنامه‌ریزی محمدحسین باعثش شد. چون می‌دانست در فکه چه خبر است. آن سال‌ها کمتر کاروانی می‌رفت فکه. حالی که توی غروب قتلگاه فکه گرفتم، این شد که حالا این‌جا بنشینم. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به اسم حبیب 🌷 🔴 🥀 زندگینامه و خاطرات قسمت 9⃣2⃣1⃣ توی اردوهای دانشجویی اگر کسی قرار بود برود روی سِن و صحبت کند، به من می‌گفت: « برو بالا. » ولی این‌که مطلب بنویسم، هیچ وقت هم به ذهنم نرسید. برای اردوی جنوب گفت که می‌خواهیم نشریه درست کنیم، مطلب بده. آن موقع امکانات نبود. الان می‌روی توی اینترنت یک فکه می‌زنی، شصت تا مطلب برای تو می‌آید. می گفت: « تو پارسال رفتی و تغییر کردی، پسر کسی که می‌تواند تعریف کند، تو هستی. » گفتم: « نمی‌توانم‌. » زیر بار نرفت. با آوینی قرار بستم و گفتم: « یک زیارت عاشورا طلب تو، ما رو ضایع نکن. » یک متن هفت هشت خطی نوشتم. وقتی برگشتیم گفت: « یه بیانیه بنویس. » گفتم: « بیانیه یعنی چی؟! » دست بردار نبود. دیگر من می‌نوشتم و او می‌زد توی تابلوی اعلانات بسیج. اگر به چیزی اعتقاد داشت، دنیا مقابلش می‌ایستاد، کار خودش را می‌کرد. آدم‌های خودش را خوب می‌شناخت. کاری که به تو می‌داد، می‌دانست که از پس آن بر‌می‌آیی. یک چیز دیگری که از محمدحسین دارم، بحث طراحی است. می‌گفت که تو مسئول روابط عمومی بسیج هستی و باید بروی یاد بگیری. می‌گفت: « برو توی دفتر فنی بشین و طراحی‌ها رو نگاه کن. » گفتم: « من که اصلا کامپیوتر ندارم. » ترم اول دانشگاه، درسی داشتیم با عنوان " کاربرد کامپیوتر در نساجی ". استاد، ما را نشاند پشت کامپیوتر و گفت که توی برنامه پینت، یک دایره بکش. بلد نبودم. ولی آن قدر محمدحسین امکانات به ما داد که فتوشاپ را یاد گرفتم. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷 به اسم حبیب 🌷 🔴 🥀 زندگینامه و خاطرات قسمت 0⃣3⃣1⃣ کارهای گرافیکی زمان محمدحسین را اگر در دانشگاه نگاه کنید، اتفاقی خاص بود. همه چیز را از کلیشه خارج کردیم. کارهای مرسوم مدنظرش نبود. می‌گفت که باید کار خاص باشد. همه آن موقع پلات ۷۰ در ۵۰ می‌زدند، ولی ما ۶۰ در ۴۰ می‌زدیم. یکی پرسید: « اون پوسترهای سه بعدی رو چطور کار کردید؟ » گفتم: « سه بعدی کدوم بود؟! » فونت را سفید می‌زدیم و بعد با محمدحسین می‌نشستیم رنگ می‌کردیم. دو اتفاق در انقلاب را خیلی مهجور می‌دانست. یکی داستان قطعنامه و یکی حادثه‌ی طبس. خیلی هم روی این دو موضوع سرمایه‌گذاری کرد. برای شهید منتظرقائم و حادثه طبس دو تا برنامه جدی برگزار کردیم که جواب هم گرفتیم. می‌گفت که این دو بحث روی زمین مانده و کسی روی آنها کار نکرده. سر داستان «انتقام ابابیل»¹ گفت: « هرچه تیتر روزنامه هست که امام به آمریکا «نه» گفته، جمع کنید. » همه را توی نمایشگاهی آویزان کرد. از شبکه BW آمدند برای تهیه گزارش. کم‌کم دوسه تا شبکه‌ی خارجی دیگر هم آمدند گزارش گرفتند. ما هم سی‌دی را طبق رسمی که داشتیم، آماده و پخش کردیم. سال بعدش به‌مناسبت سوم خرداد، برای حاج احمد متوسلیان یک برنامه گرفتیم به اسم «الی بیت المقدس». یکی را آوردیم. کلی به ما گیر دادند. محمدحسین، آن شخص را در مقام نظریه پرداز قبول داشت و از او استفاده می‌کرد. ایشان آمد یزد. توی فرودگاه گفت رو ببرید سرخاک "محمد منتظرقائم." می‌دانستیم در ځلدبر است، ولی مکان دقیقش را نمی‌دانستیم. با هزار بدبختی رفتیم و پیدا کردیم. _______________________________ ۱.شکست تجاوز آمریکا به ایران در صحرای طبس ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌در انگلیس چه خبر است؟ مگر چندماه تنش سطحی با روسیه، چقدر خسارت داشته که به این روز افتاده‌اند؟⁉️ 🔹افزایش هزینه های زندگی زنان انگلیسی را به تن فروشی کشانده؛ اسکای نیوز میگوید افزایش قبوض غذا و انرژی سبب شده تا زنان بریتانیایی به سمت فحشا بروند! اینها تحریم کننده بودند یا تحریم شونده؟ ⁉️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی ✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ 🔴 استاد قرائتی: آقای گلپایگانی به من گفتند؛ اگر معلم قوی بشوی امام زمان(عج) راضی‌تر است تا مثل من فقیه شوی
Reza Narimani - Masalan To Ghabool Kardi (128).mp3
4.59M
مثلا تو قبول ڪردی ڪوله بارمو هم بستم! مثلا من الان توے راه ڪرب و بلا هستم!😭 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌹۲شهریور سالروز شهادت چریک ۱۰۰۰ چهره حجةالاسلام سيدعلی اندرزگو امام خمینی(ره): ما نیمی از انقلاب را ازین شهید داریم، اگر ۱۰ تن مثل او داشتیم، دنیا تحت سلطه اسلام بود 🕊 شادی روحش صلوات @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
دوست دارم فررندانم به گونه‌ای بزرگ شوند که جز انجام رسالت و مسئولیت مکتبی به هیچ چیز دیگری فکر نکنند تا شایستگی ادامه راه را پیدا کنند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
دوست دارم فررندانم به گونه‌ای بزرگ شوند که جز انجام رسالت و مسئولیت مکتبی به هیچ چیز دیگری فکر نکنند
‍ ♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ 🍃این بار قصد دارم حقایق را ساده بیان کنم، کمی متفاوت. من و تو و همه ی ما در عصری زندگی می کنیم که توان درک را نداریم. 🍃البته همه که نه، در میان تمام همهمه های این دنیا، صاحب دلانی نیز هستند که هفت شهر عشـــق را پیموده اند و لایق دیدار شده اند. 🍃اما هر چه که هست، ما دل را خوش کرده ایم به نائب اماممان و آرامش دل هایمان را از چشمان میگیریم. 🍃حال بیایید به این فکر کنیم که چهل و اندی سال پیش، آن که امام را نداشتند و حتی نائبش را هم از آنها دور کرده بودند، چه حس و حالی داشتند؟ چه می کردند؟ چگونه آرامش می یافتند؟ 🍃کسانی همچون که عمری پنهانی زیست و با هزاران نام جعلی در هزاران سفر خود، کوشید تا در این مسیر پرفروغ استوار بماند و وظیفه اش را در قبال و امـام و نائـبش به درستی به انجام برساند. 🍃او که اصول زندگانی (ع) را بی کم و کاست آموخته و درک کرده بود. هم بود، درس دین میدانست و هم دست از مبارزات نمی کشید و اصلا تمام این که ریخته شده اند ، برای تحقق یک اصل سیاسی بوده اند، یعنی "حاکمیـت اسـلامی". 🍃او نیز بی واهمه در جهت وصول این عظیم، کرد. اما من و تویی که اکنون زیر این نفس می کشیم، هیچگاه اندیشیده ایم که چگونه باید پاسخ این همه تلاش را داد؟ وظیفه مان چیست؟ چه باید کرد؟ 🍃باید بدانیم که حفظ انقلاب مهمتر از پیـروزی آن است، پس برخیز. یا علی بگو و بدان که وقت جهاد رسیده است. 🍃جهاد تو می تواند دفاع از مرز ها باشد، می تواند علم آموزی باشد یا تربیـت ، مبارزه ی تمام قد اقتـصادی، نجات فرهنگ غنی اسلامی ایرانی و حتی یک ! 🍃پس برخیز و بگو. ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۶ شهریور ۱۳۱۸ 📅تاریخ شهادت : ۲ شهریور ۱۳۵۷ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا، قطعه۳۹، ردیف۷۲، شماره ۵۵ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
خاطره ای از رهبر معظم انقلاب از 🌷 یک روز آقای اندرزگو را در بازار «سرشور» مشهد دیدم که با یک موتورگازی می‌آمد. موتور را که نگهداشت، دیدم چند خروس در عقب موتور خود دارد. از او دربارهٔ خروس‌ها پرسیدم، جواب داد که این خروس‌ها استثنایی‌اند و تخم می‌گذارند!😳 حضرت آقا فرمودند زنبیل را که کنار زدم، دیدم زیر پای خروس‌ها پر از نارنجک و اسلحه است😁 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💌 ✍آخرین نمازجمعه "ظهر بود و موقع نماز، از همرزمش خواسته بود با هم به مسجد بروند ولی او موافق نبود، می گفت اینجا اهل سنت است، از لحاظ امنیتی صحیح نیست! ولی محسن قبلاً هم آنجا رفته بود. با مسجدی پر از جمعیت نماز جمعه برگزار شد. بعد از نماز محسن هم صحبت امام جماعت شده بود. روبوسی سلام و علیک. برایشان خیلی جالب بود تا بحال نظامی‌ها را در آن مسجد ندیده بودند. یکی از اهالی به محسن گفت که سید است، شجره نامه‌اش را نشانش داد، اجدادش به امام جعفر صادق(ع) می‌رسید. محسن شجره نامه را بوسید و بر روی چشم گذاشت. معتقد بود رزمندگان ایرانی بیشتر از تأثیر نظامیشان است. قرار گذاشتند که از هفته بعد در نمازجمعه آن مسجد شرکت کنند ولی این آخرین نمازجمعه محسن بود. 🌹🍃🌹🍃 ❣❣❣❣❣