🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 تشییع پیکر شهید زاهدی در اصفهان 🍃🌹🍃 #سردار_زاهدی | #ماه_رمضان #معیار 🌱______🥀 @shahid_aviiny

🍃🌹🍃 🎥 صحبت‌های عجیب پروفسور مایکل جونز ⏪ خانم‌های ایرانی که دارید حجابتون را برمیدارید، شما دارید انقلاب می‌کنید، اما بیایید از من نتیجه را بپرسید😳 #حجاب #روشنگری ❣ 🍃🌹🇮🇷ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط 🌱______🥀 @shahid_aviiny

‌ ⬅️ اهمیت شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان و دعای آن در بعضی از روایات وارد شده است که شب بیست و هفتم ماه رمضان کمتر از شب قدر نیست لذا امام سجاد علیه‌السلام این شب را #احیاء می‌داشتند و مراسم احیاء را بجا می‌آوردند و این ذکر شریف و دعای کوتاه ولی بسیار عمیق را در احیاء شب بیست و هفتم از شب تا صبح مرتب تکرار می‌کردند 《اَللّهُمَّ ارْزُقْنِی التَّجَافِیَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَالْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَالِاسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ》 #شب_قدر #ماه_مبارک_رمضان ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌱______🥀 @shahid_aviiny

#پارت_چهارصدو_هفتاد_ودوم🦋🥀 مانع من بشه. بچه هاگفتند: اخه مامی خوایم کارکنیم. دوست داریم برویم آبادان.😊 اینجا رسیدیم. ما نمی تونیم بیکار بمونیم هرکس چیزی می گفت. یک دفعه پاسدار دیگرکه توی ماشین نشسته بود وتا آن لحظه ساکت به نقطه ایی خیره شده بود وناراحت به نظرمی رسید،😞 روبه ماکردو نگاه تندی به ماانداخت. عصبانیت ازنگاهش می بارید.😡 من حقیقتا ازاین نگاه ترسیدم. کمی عقب رفتم و کنار زهره فرهادی ایستادم ویواشکی پرسیدم: اون دیگه کیه؟😳 گفت: رضاموسوی یه دیگه. معاون جهان آرا. جهان آرا ادامه داد: اینجا نمونید. اینجامحیط خوبی برای شمانیست. اگرلازم شد ماخودمون امریه صادرمی کنیم و ازتون می خواهیم بیایید آبادان.🙏 بعدساکت شد. مابه هم نگاه کردیم که چه کارکنیم. اومنتظربود مابرویم، ماهم منتظربودیم اوراهی شود. بعداز کمی مکث وبه هم نگاه کردن به این نتیجه رسیدم که جهان آرا تامارا از اسکله بیرون نفرستد، ول کن معامله نیست ونمی رود. 😔یواش به دخترها گفتم: بچه ها بریم. آن هاباتعجب نگاهم کردندکه چطور با آن همه اصرار راضی به برگشتن شده، کوتاه آمده ام. دوباره گفتم: خب بریم دیگه، مگه نشنیدید گفتندبرید.😮 آمدم که راه بیفتم بازبه حرف آمدم وپرسیدم: واقعا اگر نیازباشد ماروخبرمی کنید؟😟 می خواستم ازحرفش مطمئن شوم که او واقعا درصورت نیازمنطقه مارا خبرمی کند یاحرف راضی کردن ما به برگشتن این حرف ر ازد. گفت: فعلا که نیازی نیست. گمان هم نمی کنم که نیاز پیش بیاید. فعلابه نیروی مرد نیازداریم. ولی اگرلازم شدخبرتون می کنیم. بااین حرف مطمئن شدم وعده سرخرمن به مامی دهد. همین طور که دورمی شدیم بچه هاگفتند: پس چی شد؟ چطورراضی شدی برگردی؟😳 گفتم: این طورکه این ها ایستاده بودندتامارو راهی نمی کردند دست بردار نبودند. گفتند: اگه الان تکاورها بیان وببیندمانیستیم ازکجا امریه بیاوریم؟ گفتم: باباجان ماکه نمی خواهیم بریم. همین طوریواش یواش راه می ریم اینا که رفتند، برمی گردیم. ده دقیقه ایی درحاشیه جاده راه رفتیم. هربارکه برمی گشتیم، می دیدیم آن ها بازایستاده اند تا مطمئن شوندما واقعامی رویم. ازاین طرف ما حواسمان به ماشین هایی بود که سمت اسکله می رفتند. می خواستیم درصورت دیدن تکاورها به آن ها بگوییم دراسکله منتظرما بمانند.🍃 بعدازمدتی تویوتای جهان آرا وعبدالرضا موسوی ازکنارمان ردشد.... 📚برگرفته از کتاب دا #ادامه_دارد..... #داستان_شب 🌱______🥀 @shahid_aviiny

#سلام_امام_زمانم💞 دِل نـِــــگرانےأم ؛ بٰابت تَأخیر تــُــو نیستْ۔۔۔ ! مےدٰانــَـــم مے‌آیے.... یـــُــوسُف زَهْـــــراۜﷻ دِلم شـــــورْ مےزَند۔۔ بَرٰا؎ خــُـــودَم … ! بَرا؎ ثـــــآنیہ ا؎ ڪِہ ؛ قـَــــرار مےشَود بیـــــآیے۔۔ ومَن هَنـــــوز بٰا تـُــو، قَرن‌هـــــآ۔۔، فـــــآصلہ دٰارَم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲 #صلوات 🍀 🌱______🥀 @shahid_aviiny

•چیزی نمونده‌ها؛ این روزهایِ آخری،هوامو بیشتر داشته باش •مسافرِ پروازِ رمضان؛ بیست و هفتمین روزِ سفرت بخیر؛ پروازت بی‌خطر.. -دعایِ روز بیست و هفتمِ ماهِ مبارک. 🌱______🥀 @shahid_aviiny

استاد فاطمی‌نیا می‌گن ما که اهل دزدی و ربا و شراب نیستیم، پس مشکل کارمون از کجاست؟! «مشکل اکثرِ ما از ناحیهٔ زبان است» وقتی در خانه، سر یک موضوعِ ساده ، دل فرزند و همسرت را میشکنی و باهاش تندی می‌کنی، متوجه هستی که خودت رو از برکاتِ الهی محروم می‌کنی؟! دوستانِ به‌ظاهردلسوزِ مذهبی؛ همین مشکلِ زبان رو توی قضاوت‌ها و تهمت‌هاتون هم لحاظ کنید. مخاطبِ حرف؛ مدعیانِ یک جمع‌اند! وگرنه از آدم بی‌‌ادعا انتظاری نیست؛ شما مدعیِ دفاع از اهل‌بیت هستی؟ پس چجوری در هر موضوعی «بدترین ادبیات» رو برای ادعات انتخاب می‌کنی؟ شما مدعیِ آگاه‌تر بودنی؟ پس چرا در سوادِ رسانه می‌لنگی؟ چرا هنوز براساسِ یک ویدیویِ «تقطیع‌‌شده» نظر خودت رو با بی‌رحمانه‌ترین ادبیات بیان می‌کنی؟ چرا وقتی شخصی بنام فائزه هاشمی گفت «پیامبر پول‌های حضرتِ خدیجه رو حروم کرده» صدات درنیومد؟ چرا تا حرف از نفوذِ ظلم‌ِ یهود می‌شه؛ رگِ گردن‌ت ورم می‌کنه و واژهٔ «یهودستیزی» رو بولد می‌کنی؟ چرا وقتی هشتگ می‌زدن و از ابن‌ملجم تشکر می‌کردن؛ معتقد بودی که این واکنشی به خفقانِ دینیِ جامعه‌ست؟ چرا تلاش نمی‌کنی ابتدا ویدیویِ کامل رو ببینی بعد زبان بچرخونی؟ چرا تا شخصی مثل #پناهیان که همیشه از جنگِ احزاب و ادعاهایِ فراجناحی حرف می‌زنه و اون‌ها رو به بادِ انتقاد می‌گیره؛ می‌شه سیبْلِ اهانت‌هایِ تو؟ چرا پناهیان حرف از باندبازی‌نکردنِ امیرالمومنین و جدیّتِ امیرالمومنین در برابرِ دفاع از بیت‌المال و در مقابلِ دشمن می‌زنه؛ که برایِ دشمنان‌ش از زهرمار هم تلخ‌تره؛ بهت برمی‌خوره؟ چرا صبح تا شب حرفِ رحمانیّت می‌زنی و ژستِ تقوا می‌گیری؛ ولی وقتی برداشتِ شخصی خودت رو در خطر می‌بینی؛ همهٔ ادعاها و ژست‌هات به باد می‌ره؟ دفاع از «شخص» نیست؛ چون اشخاص معصوم از خطا نیستن؛ بلکه بحثِ سواری‌گرفتنِ معدود افرادِ موج‌سوار از اذهانِ اکثریتِ مدعیِ ساده‌ست. فرصت بذار؛ ویدیوی کاملِ حرف‌های اقای پناهیان رو از تلوبیون ببین؛ که از زبانِ دشمنانِ پیغمبر و امیرالمومنین‌ه؛ و اتفاقا دربارهٔ اینه که وقتی «حسادت» آمپر بچسبونه، «تقوا»یِ تو به تَقّی، وا می‌ره. شاید جوابِ این «چراها» رو پیدا کردی. #آقای_پناهیان #زبان😔 #روشنگری ❣ 🌱______🥀 @shahid_aviiny