eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
274 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
787 ویدیو
3 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (برادر خانم حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 | حاج خانم کارش در تمام شد و خواست کنارم بنشیند که دید دیگر رمقی برایم نمانده و از خستگی، من و مجید به خماری میرود که رو به شوهرش کرد: "آسید احمد! بچه ها خسته ان، ای کاش رو بندازیم استراحت کنن." که پیش از حاج آقا، به سختی از جایش بلند شد و میخواست دست و پهلویش را پنهان کند که با شیرین زبانی داد: "من خودم پهن میکنم! تو رو خدا بیشتر از این شرمنده مون نکنین!" ولی او هم رنگ و رویی از من نداشت که از جایش بلند شد و با محبتی خالصانه جواب را داد: "شما داری ما رو شرمنده میکنی پسرم! شما مهمون مایی! تا چند لحظه پیش بشینی، جاتون رو پهن میکنم." و دیگر هرچه من و اصرار و ابراز کردیم، سودی و به همراه همسرش برای آماده کردن بساط استراحت به یکی از رفتند. مجید از همان سمت اتاق هال نگاهم کرد و هنوز حالم بود که با صدایی آهسته پرسید: "خوبی الهه جان؟" و من مدتها بود به این نبودم که با لبخندی پاسخ دادم: "خیلی خوبم! خیلی خوب!" و چقدر دلش برای خنده هایم تنگ شده بود که به شکرانه این حال خوشم، چشمانش از شادی درخشید و زیر لب کرد: "خدا رو شکر!" ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊