با توجه به ديدگاه هاي مختلف كه در باب «خاطره » وجود دارد ، سه گونه تعريف از خاطره نويسي و خاطره نگاشته ها مي توان ارائه داد:
الف)خاطره نويسي ، نگارش حوادث و حالات و ماجراهايي است كه خاطره نويس به چشم خود ديده يا به گوش خود شنيده و كم و بيش در جريان وقوع آن ها حضور داشته است . در اين صورت ، آنچه شاكله كلي موضوع خاطره نگاشته را به وجود مي آورد ، به حديث حال ديگران و شرح وقايع بيروني و بعضا نقل نظرها و نقش خاطره نويس مربوط مي شود . بنابراين ، شرح حال شخصي و اقدامات نويسنده در موضوع خاطره نقش فرعي مي يابد واز اين روست كه خاطره نگاشته ها از لحاظ شكل صوري به گزارش ها و تاريخ نوشته هاي روايي نزديك مي شود .
ب)خاطره نويسي ف نگارش شرح حوادث و حالات و ماجراهايي است كه عمدتا نقش و عملكرد نويسنده – صاحب خاطره – را در مقطع خاص يا دوره نسبتا كامل زندگاني وي نشان مي دهد .
از اين نظر ف آنچه موضوع اصلي خاطره نگاشته را در بر مي گيرد ، به شرح نقش و نظر و كردار و كلام نويسنده ف در قبال رخدادهاي گذشته مربوط مي شود ، و حوادث و رخدادهاي بيروني نسبت به موضوع خاطره جنبه فرعي و ضمني مي يابد . چنين خاطره نگاشته هايي را « زندگي نامه خود نوشت »، «خود سر گذشت نامه» ،« حسب حال » و اموري از اين قبيل مي خوانند
ج).خاطره نويسي شرح حال و مواضع و اقدامات نويسنده به انضمام شرح وقايع و حوادث جاري و بيروني و ياد كرد چند و چون حال و كردار ديگران است .در اين تلقي ، خاطره نويسي با معناي عام آن مترادف و اعم از دو گونه مذكور است . بنابراين ، خاطره نويس با استفاده از شنيده ها و مشاهدات و نقش و كنش شخصي و حضوري در وقايع و حوادث بيروني ، به نحو ممزوج و تركيب ف به نگارش خاطرات خود اقدام مي كند .بديهي است نوع جامع و عام خاطه نويسي در اين صورت امكان مي پذيرد .نكته اي كه بايد به آن توجه ويژ ه اي داشت اين است كه خاطرات جنگ ، از آن نظر كه شاهدان ، و حاضران جبهه و جهاد آن ها را خلق مي كنند ، در بين ساير آثار ادب مقاومت تشخيص ويژه اي دارند ، از آن جمله :
1- خاطره نگاشته ها با توجه به ويژ گي و نسبتي كه با ادب مقاومت و نيز واقعيتهاي مشهود – واقعي بودن موضوع – دارند و نيز با عنايت به مردمي بودن خطاب و حصر ناپذيري آن به قشر و طبقه اي خاص ، جان مايه « واقعي ترين و مردمي ترين » مصالح و مواد ادب مقاومت خود جاي داده اند
.
2- خاطره نگاشته ها ، به علت فرا گير بودن حضور مردمي در جنگ – حضور ايماني و اعتقادي –و مقيد و ملزم نبودن پديد آورندگان آن ها به آموزش ها و توصيه هاي خاص در نگارش و روايت خاطرات جبهه ، فراواني حوادث و وقايع جنگ از آغاز تا پايان ،گوناگوني سطوح سواد ، دانش و سن خاطره نويسان ودر برگيرندگي تنوع موجود در محيط طبيعي جبهه هاي جنگ ، متنوع ترين و وسيع ترين مصالح ادب مقاومت را فراهم آورده اند.
3 – از آنجا كه در خاطره نگاشته هاي جنگ ، مواد و مصالح لازم براي آثار ادبي ، هنري و تاريخي فراوان است ، خاطره نگاشته ها ، مبنايي ترين و اصيل ترين سرمايه ادب و هنر مقاومت به شمار مي روند .
در يك نگاه كلي ، مجموعه هاي موجود خاطرات مكتوب جنگ از جهت رجوع و بهره دهي ، در سه شكل ، قابل احصا و بررسي توانند بود.
صورت نخست ، شامل خاطراتي مي شود كه در نشريات ادواري (مجله ها ، روزنامه ها و مدارك غير كتابي )چاپ و منتشر شده اند.
نوع دوم ، كتابهاي هستند كه مجموعه خاطرات رزمندگان يا تنها خاطره يك رزمنده را در بر مي گيرند .
شكل سوم ، خاطراتي هستند كه از طريق مصاحبه هاي شفاهي يا گرد آوري دفترچه هاي يادداشت و خاطرات رزمندگان فراهم آمده اند و در حجم انبوه و فراوان در مراكز اسناد و بايگاني نهادهاي انقلاب – مانند واحد «ثبت وقايع جنگ » سپاه – يافت مي شوند . ضمنآبايد توجه داشت كه هر گونه كند و كاو همه جانبه در خاطرات مكتوب جنگ ، مستلزم وجود كتاب شناسي بالنسبه كاملي از اين گونه آثار خواهد بود . در مقايسه با وسعت موضوعات و تنوع رخدادها ي جنگ در ذهن و يادمان رزمندگان ، خاطرات موجود بخش بسيار كوچكي از خاطرات جنگ را در بر مي گيرند .
گستردگي و تنوع رخدادهاي جنگ هشت ساله ، گاه خاطرات و رويداد ها را در بطن خود پديد آورده است كه قبول آن بسان سرچشمه خوشگوار در بستر درياهاي شور از ديده باور دور مي نمايد . از اين منظر ، وراي محاسبه ظاهري ، بسياري از لحظات اين رويدادها در خور نگارش و مستعد خلق آثاري نادر و نا مكرر توانند بود .
جنگ هشت ساله ، دريايي از حوادث شگفت و واقعه اي دريا گونه است .اگر چه در مقام بررسي و تحليل تاريخي و جامع جنگ ، توجه به همه ابعاد و زواياي آن از نظر گاه هاي گوناگون ضروري👇
#انواع_خاطره
#آموزش
مینمايد . نگاه و نضر آناني كه در اين ميان در ميذان حدوث واقعيات آن حضور داشته و در اعماق آن غوص كرده اند ، نه تنها سخن اول و بلامنازع به شمار مي آيد ، كه بررسي ها و پژوهش ها ي ديگر بر اساس آن قوام و اعتبار مي يابد . از اين رو ، صرف نگاه سياسي ، نظامي يا اقتصادي به جنگ داشتن و اظهار نظر در اين باره ، ناكافي ودر درك ماهيت جنگ نا كام خواهد ماند .
در حقيقت ثبت و شرح مقطعي خاص و حساس و پر ماجرا از تاريخ اين مرز و بوم ، بايد به يمن همت و شهادت كساني انجام گيرد كه خود تلخ و شيرين و هيبت و هول آن واقعه عظيم را درك و وجدان كرده اند و اين مهم آن گاه مقدور و ممكن خواهد شد كه همه مشاهدات و اطلاعات شاهدان و آگاهان به رخدادهاي جنگ ، چه در جبهه و يا پشت جبهه ، بي هيچ دريغ و درنگي از صورت ذهني خاطر آنان ، ثبت و روايت مكتوب شود .
آيا جز اين است كه در پرتو معاني بلند و حقايق گونه آن دوران ، وجدان هاي بيدار نسل هاي آينده ، آتيه خود را در دنباله ميراث روشنگر گذشته خواهند يافت و به آن همه فداكاري ، به ديده تحسين و تعظيم خواهند نگريست و انديشه و سيره نسلي مقاوم و مردمي سر افراز را فرا راه خويش قرار خواهند داد؟
نكته قابل توجه اين است كه به رغم شمار فراوان خاطرات منتشر شده – كه بالغ بر صدها جلد كتاب و هزاران قطعه خاطره است – بيشتر خاطرات جنگ هنوز در سينه و خاطر ه رزمندگان چونان رازي سر به مهر ، نهفته و بسياري از آن شاهدان و رازداران ، در خاك خفته اند و گوش ما از شنيدن خاطرانت آنان محروم مانده است . اين پرهيز از خود گويي و خود نمايي حتي در خاطرات منتشر شده ، ويژگي عامي است كه كاملا شايان توجه است . نويسندگان خاطرات از خود چيزي نمكي گويند ، مگر در مواردي اندك شمار و خاطرات آنان عمدتا شرح رفتار و كردار جمع رزمندگان است .
به عبارت ديگر مي توان گفت «من» راوي و خاطره نويس جنگ ، برخلاف ساختار واقعي خاطرات ، بروز آشكار ندارد ، بلكه در سيرت و سيماي جمع و «ما»ي رزمندگان ديده مي شود و نويسنده وقتي به شرح حال ديگران مي پردازد ، گاه و بي گاه نيز از خود ياد مي كند .
لازم است كه در اين زمينه كارهاي فرهنگي صورت گيرد كه رزمندگان دفاع مقدس به راحتي بتوانند از خود نقل نماييند و اين را به حساب ريا و خود نمايي نپندارند ، بلكه نشان دادن موضوع اصلي ميادين نبرد و انتقال آن تجارب به آيندگان مد نظر قرار گيرد .
ما در خاطرات به دنبال كشف و نقل همه ابعاد پديده جنگ هستيم و گزينشي كردن خاطرات ممكن است در ترسيم آنچه اتفاق افتاده يا در ذهن ها و جان ها باقي مانده ، خدشه و تزلزل ايجاد كند . قصد ما تنزيه و تقديس جنگ نيست ، چه كسي است كه بتواند نفس جنگ را مقدس بداند ؟ جنگ پديده اي است زشت و غير انساني و جالب اينكه حتي خود رزمندگان هرگز نه به بعد جنگي جنگ ، بلكه به ارزش ها و روابط انساني و آرمان هاي پذيرفته شده غير خشونت بار آن توجه كرده اند و خاطرات آنها از عطر اين لطايف آكنده است .
با اين نظر حتي باز گفت تلخي ها جنگ از زبان مادري كه فرزندش را زير آوار بيرون مي كشد ، آموزنده است و از نشر آن نبايد نگران بود . پرهيز از انعكاس همه واقعيات جنگ ، ما را دچار تعارض خواهد كرد ، زيرا چهره واقعيت ها را نمي توان پوشاند . گام بعدي كه بايد براي نشر خاطرات جنگ برداشت ، اين است كه آن ها را اندك اندك از سيطره تصرف نهاد هايي كه نام تبليغاتي و نظامي دارند ، بيرون آورد . اين كار گرفتاريهاي دارد ، اما بايد آن را آغاز كرد ، دست كم مستلزم تمكين مراكز اسنادي جنگ به اين مهم است كه داشته هاي آنان امانتي ملي است و نه دارايي شخصي ، و تدوين قانوني كه بتواند امكان بهره مندي از آن ها را بصورت سامان مند فراهم آورد ، ضروري است .
#انواع_خاطره
#آموزش
@shahih_ketabi