✡ کابالا چیست؟ (2)
1⃣ بدینسان، مفاهیمی چون «نور»، «سلوک»، «تجلی»، «جدایی»، «وصل» و غیره به #یهودیت راه یافت؛ نخستین تجلی نور در کوه طور بر موسی (ع) است و سپس داوود، نماد نور الهی، به حامل آن در دنیای زمینی و #شخینا [Shekhinah] تجلی روحانی داوود، به حامل آن در دنیای ماوراء زمینی بدل میشود. این همان اسطوره سیاسی #خاندان_داوود است که اینک جامهی رازآمیز پوشیده است.
2⃣ اندیشهپردازان مکتب #کابالا، به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون مفصل #عرفان_اسلامی دست زدند و با تأویلهای خود به آن روح و صبغهی #یهودی دادند. این کاری است که #یهودیان در شاخههای متنوع علم و دانش انجام دادند.
3⃣ برای نمونه، به مفاهیم هوخمه [Hokhmah] (حکمت)، کدِش [Kodesh] (قدس)، نِفِش [Nefesh] (نفس)، نِفِش مدبرت [Nefesh Medabberet] (نفس مدبره)، نِفِش سیخلت [Nefesh Sikhlit] (نفس عاقله)، نِفِش حی [Nefesh Hayyah] (نفس حیاتبخش)، روح [Ru’ah] و غیره در کابالا باید اشاره کرد.
4⃣ این میراث نه چندان غنی، که #قباله (کابالا) خوانده میشد، در سده سیزدهم میلادی به پیدایش #تصوف_یهودی انجامید. تا زمان فوق، کابالا واژهای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدّی از #عرفان_یهودی.
5⃣ از زمان تدوین «کتاب زُهَر / کتاب زوهَر» در اواخر سده سیزدهم میلادی، واژه کابالا بهطور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید #کابالیست نام گرفتند.
✍ عبدالله شهبازی
📖 متن کامل مقاله بههمراه منابع:
👉 goo.gl/KDjTnE
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ کابالا چیست؟
1️⃣ #کابالا نامی است که بر #تصوف_یهودی اطلاق میشود و تلفظ اروپاییِ «کبّاله» عبری است به معنی «قدیمی» و «کهن». پیروان آئین کابالا یا #کابالیستها این مکتب را «دانش سرّی و پنهان» حاخامهای یهودی میخوانند و برای آن پیشینهای کهن قائلاند. برای نمونه، #مادام_بلاواتسکی رهبر فرقه #تئوسوفی مدعی بود که کابالا در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم #بنیاسرائیل بود!
2️⃣ به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمام شخصیتهای مهم تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و... دانش خود را از این کتاب گرفتهاند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان آئین کابالا میداند. این ادعا پذیرفتنی نیست و برای تصوف یهودی، بهعنوان یک مکتب مستقل فکری، پیشینه جدّی نمیتوان یافت.
3️⃣ مشارکت یهودیان در نحلههای فکری رازآمیز و عرفانی به #فیلو_اسکندرانی در اوایل سده اوّل میلادی میرسد. ولی فیلو واضع مکتب جدید فکری نبود و کار او را باید به ارائه اندیشههای دینی #یهود در قالب #فلسفه_یونانی و #فرهنگ_هلنی محدود دانست. بهعبارت دیگر، فیلو بیشتر یک متفکر هلنی است تا یهودی.
4️⃣ در دوران اسلامی نیز چنین است. نحلههای فکری گسترده عرفانی که در فضای #فرهنگ_اسلامی پدید شد بر یهودیان نیز تأثیر گذارد و برخی متفکرین یهودی آشنا با مباحث عرفانی پدید شدند که مهمترین آنان یعقوب قرقسانی (سده 4 هجری/ 10 میلادی) است. قرقسانی، ساکن بغداد، از #قرائیون است و به #یهودیت_تلمودی تعلق ندارد. دو کتاب اصلی او نیز به زبان عربی است.
5️⃣ اوج تولید فکری یهودیان در عرصه اندیشه عرفانی در دوران پیش از کابالا، دو رساله سِفر یصیرا (آفرینشنامه) و سِفر بهیرا (روشنایی نامه) است كه تلاشی بودند برای ارائه عقاید دینی – سیاسی یهود در قالب مفاهیم عرفانی رایج در دنیای اسلام. بدینسان، مفاهیمی چون «نور»، «سلوک»، «تجلّی» و... به یهودیت راه یافت؛ نخستین تجلّی نور در کوه طور بر موسی (ع) است و سپس داوود، نماد نور الهی، به حامل آن در دنیای زمینی، و #شخینا تجلی روحانی داوود، به حامل آن در دنیای ماوراء زمینی بدل میشود. این همان اسطوره سیاسی #خاندان_داوود است که جامه رازآمیز پوشیده است.
6️⃣ این میراثِ نه چندان غنی، که قباله (کابالا) خوانده میشد، در سده 13 میلادی به پیدایش تصوف یهودی انجامید. تا زمان فوق، قباله (کابالا) واژهای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدّی از عرفان یهودی. از زمان تدوین #کتاب_زوهر در اواخر سده 13 میلادی، واژه قباله (کابالا) بهطور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید #کابالیست نام گرفتند.
7️⃣ کابالا بهشدت متأثر از فرهنگ اسلامی است و بسیاری از مفاهیم آن شکلِ عبریِ مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. اندیشهپردازان مکتب کابالا، بهدلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون #عرفان_اسلامی دست زدند و با تأویلهای خود به آن روح و صبغه #یهودی دادند. این کاری است که یهودیان در شاخههای متنوع علم و دانش انجام دادند.
8️⃣ آنچه از زاویه #تحلیل_سیاسی حائز اهمیت است، #شیطانشناسی و #پیام_مسیحایی این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را بهعنوان یک #ایدئولوژی_سیاسی معنادار میکند.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ کابالیسم لوریایی
1️⃣ در همین 👆 زمان، ربّی #اسحاق_لوریا (1534-1572)، اندیشهپرداز جدید #کابالیسم پدید شد و کانون اصلی این مکتب در ایتالیا و در پیرامون لوریا تمرکز یافت. اسحاق لوریا به یک خاندان سرشناس #یهودی تعلق داشت که شاخههای آن در بسیاری از کشورهای اروپایی و اسلامی گسترده بود. اسحاق در نوجوانی به مصر رفت و مدتی در جزیرهای در نزدیکی قاهره که به عمو و پدرزنش تعلق داشت زیست. در این دوران بود که لوریا به اندیشهپرداز کابالی و یکی از رهبران اصلی این فرقه بدل شد.
2️⃣ اندیشههای لوریا در کنار #کتاب_زوهر یکی از دو منبع اصلی فکری #کابالا بهشمار میرود. هستیشناسی جدید کابالی و ترسیم جهان بهصورت «عین صوف» کار اسحاق لوریا است. اندیشه اسارت #زمزم (اخگر الهی) بهدست #سیترا_اهرا (نیروهای شیطانی) که بر سرزمین #کلیپت (خلافت/ اسلام) حکم میرانند در این مفهوم تبلور یافت. فرآیند دیالکتیکیِ رهایی زمزم، که #تیکون (نوزایی) نامیده میشود، نیز متعلق به لوریاست. مفهوم کابالی تیکون، که احتمالاً از «کَوْن» (شُدَن) در عرفان اسلامی اخذ شده، سراسر تاریخ #قوم_یهود را بهصورت فرایند مسیحایی در راه تحقّق #مأموریت_الهی ترسیم میکند.
3️⃣ در اندیشه لوریا، #زن جایگاهی خاص مییابد. مفهوم #شخینا در اندیشه کابالی پیشتر به معنی «تجلّی روحانی داوود» بود. در #کابالیسم_لوریایی، این مفهوم به نمادی مؤنث بدل شد. در ماجرای هبوط «انسان قدیم» (آدم کدمن)، که با هبوط قوم یهود انطباق مییابد، نیروهای شیطانی ملخ (ملک، پادشاه) را از شخینا یا صفیرا ملخوت (ملکه) جدا میکنند. تمامی تکاپوی پسین برای رسیدن به شخینا و وصل شدن به اوست. در مکتب لوریایی کابالا، هبوط آدم تنها بهدلیل گناه نیست؛ بلکه برای انجام مأموریت الهی معینی است و آن گردآوری اخگرهایی است که در سرزمین «خلافت» فروافتاده و اسیر آن شده اند.
4️⃣ پیروان لوریا او را «مسیح بن یوسف» میدانستند که راه را برای ظهور مسیح اصلی، «مسیح بن داوود» (سلطان موعود قوم یهود)، هموار کرد. بدینسان، کابالیستهای یهودی و محافل مسیحی متأثر از آنان، که کم نبودند، با انتظار ظهور قریبالوقوع مسیح بن داوود به سده 17 گام نهادند. در نیمه اوّل سده 17، کانون اصلی این #مسیحگرایی در بندر #آمستردام متمرکز بود و با الیگارشی ماوراء بحار هلند پیوند تنگاتنگ داشت. در این زمان، بخش مهمی از تکاپوی چاپخانههای آمستردام بر اشاعه آرمان #ظهور_مسیح و افسانه #اسباط_گمشده بنیاسرائیل متمرکز بود.
5️⃣ در دوران استقرار مرکز فرقه کابالا در آمستردام، فرایند تیکون، یعنی جنگ با #نیروهای_شیطانی (سیترا اهرا) مستقر در سرزمین کلیپت (خلافت)، بهشدت برجسته شد و جایگاه اصلی را در مکتب کابالا یافت. در این زمان، #کابالیسم بهشکلی آشکار به ایدئولوژی جنگ با #جهان_اسلام بدل شد، #شیطانشناسی به یکی از اشتغالات فکری دائم رهبران فرقه کابالا بدل گردید و رسالههای متعدد در این زمینه انتشار یافت.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter