🕎✝ سرنوشت وحی توراتی و انجیلی (٢)
🕋 وحى قرآنى، سالم از هر تغيير و تحريف
1⃣ زمانىكه #تورات نازل شد، #علماى_یهود در آن تصرّف كرده و آن را #تحریف كردند.
2⃣ در بعضى موارد، قسمتى از آيات تورات را به مردم نمیگفتند: «تَجعَلونَه قَراطيسَ تُبدونَها و تُخفونَ كثيراً» (انعام : ٩١). قرآن خطاب به آنها میفرمايد: بعضى از بخشهاى تورات را روى كاغذ مینوشتيد ولى همهٔ آنها را به مردم نمیگفتيد.
3⃣ يكى از تحريفهاى #علمای_بنیاسرائیل در تورات اين بود كه بخشى از آيات تورات را كه براى مردم قابل استفاده و به ضرر عالمان يهود و دستاندركاران كنيسهها بود، مخفى كرده در انحصار خود نگاه میداشتند تا به دست مردم نرسد.
4⃣ تحريف ديگرى كه آنها در تورات انجام میدادند اين بود كه خودِ آنان مطالبى را نوشته بهعنوان تورات به مردم معرفى میكردند: «فَوَيلٌ لِلَّذينَ يَكتُبون الكتابَ بِأيديهِم ثُمّ يَقولونَ هذا مِن عِندِ الله» (بقره : ٧٩). اين هم نوع ديگرى از تحريف بود كه توسط علماى بنیاسرائيل صورت میگرفت.
5⃣ آنها همچنين تحريفهاى لفظى و معنوى فراوانى را در تورات انجام میدادند، اما آنچه در بين تحريفهاى علماى یهود نسبت به تورات چشمگيرتر بود، اين بود كه از یک سو بعضى از آيات را در اختيار مردم نمیگذاشتند، بهعبارت ديگر «تحریف به نقیصه» میكردند، از سوى ديگر خود آنها مطالبى را به تورات اضافه كرده و آنها را جزء تورات معرفى میكردند، كه به اين كار هم «تحریف به زیاده» گفته میشود.
✍ علامه مصباح یزدی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
✡ دستگاه خلافت و داستانسرایان اسرائیلی (١)
1⃣ یکی از ریشههای اصلی نشر و گسترش #اسرائیلیات و #احادیث_جعلی در میان مردم، شیوع قصهخوانی و آزادی عمل داستانسرایان در پناه دستگاه #خلافت و دولت اموی بود. آزادی عمل قصهخوانان در شرایطی بود که نگارش و نقل احادیث و سنّت پیامبر (ص) از سوی خلفا، بهویژه با فرمان رسمی خلیفهٔ دوم، منع میشد!!
2⃣ در دورهٔ صحابه و تابعین و پس از آن، کسانی که در حوادث گذشته و تاریخ انبیا و خلقت و امثال آن سخن میگفتند، و سخنانشان نوعی شباهت ظاهری با داستانهای قرآن داشت، به «قَصّاص» مشهور شدند. منبع اصلی اینان را #تورات و نقلهای شفاهی رایج در میان #علمای_یهود تشکیل میداد.
3⃣ گفته شده قصهخوانی در زمان پیامبر (ص) و ابوبکر وجود نداشته و از زمان خلیفهٔ دوم و با اجازهٔ او آغاز شده است. قصهخوانان داستانهای #یهودیان را بهنام #تفسیر قرآن و بهقصد تخریب و تحریف مبانی اعتقادی، در لابهلای تعالیم اسلامی و تفاسیر قرآنی جای دادند. زمامداران نیز آنان را برای اهداف سیاسی خود به کار گرفتند.
4⃣ #عمر به #تمیم_داری اجازه داد تا پیش از خطبههای نماز جمعه به ایراد موعظه و قصه بپردازد و پس از وی، #عثمان اجازه داد تا او هفتهای دوبار به این کار ادامه دهد. عُبَید بن عُمَیر نیز در زمان عمر اجازهٔ قصهخوانی یافت. نخستین کسی که در مصر به داستانسرایی پرداخت، سلیمان بن عِتْر تُجِیبی بود. او از سوی #معاویه، عهدهدار امر قضاوت و قصهگویی شد، اما بعدها معاویه او را از قضاوت عزل، و تنها موظف به داستانسرایی نمود!
5⃣ #عبدالله_بن_سلام، #کعبالأحبار و #وهب_بن_منبه سهم فراوانی در نقل افسانهها داشته، و ردّ پای آنان را در روایات تفسیری مشاهده میکنیم. ابنکثیر دربارهٔ کعبالأحبار میگوید:
✍ کعبالأحبار در زمان خلافت عمر اسلام آورد. وی از کتابهای کهن برای عمر نقلِ سخن میکرد. عمر به سخنان وی گوش فرا میداد و مردم را نیز در شنیدن سخنان وی آزاد میگذارد و مردم نیز گفتههای او را نقل میکردند...
6⃣ چنانکه دیدیم، در میان حاکمان، عمر و معاویه بیش از دیگران به دانشمندان #اهل_کتاب تمایل داشته، آنان را در نقل داستانهای تاریخیِ تورات و افسانههای خرافی آزاد گذاردهاند؛ بلکه در زمان معاویه بیشترین #جعل_حدیث در فضیلتسازی برای حکّام و جلوگیری از نشر فضایل اهلبیت (ع) صورت گرفت.
🎯 برای روشن شدن این حقیقت تلخ، در ادامه به ٣ مطلب مهم اشاره میکنیم:
✍ نویسنده: محمدتقی دیاری
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter