eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
856 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 مزار #شهید_محسن_حججی #مدافع_حرم، سالگرد خاکسپاری محسن @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✉️ ارسالی بانو یا زینب - اصفهان 📆 جمعه، ۹۷/۰۷/۰۶ 🌹 قبول باشه
🌹 مهمانان شهدا خوش آمدید... 🕊 برای بازگشت پیکر مطهر شهدامون و ۱۴ صلوات 🌹 و برای باخبر شدن از وضعیت یک آیت الکرسی بخوانید. دوستان برای سلامتی عزیزی از کانال دعا بفرمایید. 🌹 ۵ امن یجیب... برای پدر عزیز یکی از اعضا دعا بفرمایید 🌹 ۵ امن یجیب... و برای سلامتی همسر جناب آقای هم دعا بفرمایید. ۵ امن یجیب... برای سلامتی آقای دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... برای سلامتی دوستم دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... دعای سلامتی برای یک جوانی که تصادف کرده حالش خوب نیست، دکتر گفته خونریزی مغزیش شدید و خطرناکه ۵ امن یجیب... و برای این عزیزان هم هرچه قدر صلوات توانستید 🌹 شبتون کربلایی... التماس دعا 🍂🌷🍂🕊🍂🌷🍂🕊🍂🌷🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 #استاد_پناهیان : لحظه های بی قراری و دل گرفتگی، لحظه های ناب زندگی انسان است. ⚠️ شاید خدا می خواهد در این لحظه ها که ارتباط تو با دیگران به هر دلیلی قطع می شود، خود را به تو نشان دهد و ارتباط عمیقی بین تو و خدا ایجاد کند. 😉 این لحظه ها را از دست ندهیم، از آن فرار نکنیم. دل گرفتگی یعنی دل ما از همه خسته شده و خدا را می خواهد. سلام، صبح و روزتون بخیر 🌹 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🍂🌸🍂🌸🍂🌸 🌸🍂 🍂 🕊 💠 چند ماه قبل از اعزام، 10 روز برای آموزش به کرج رفت، اما وقتی که خواست به سوریه برود من ابتدا مخالفت کردم، اما گفت مامان دیگه زیرش نزن. خودت قول داده بودی.   😔 روزی که خواست برود، ما منزل دخترم بودیم. 14 مهر ظهر بود که زنگ زد و گفت می‌خواهم به مأموریت بروم. 🌸 من خودم وسایلش را جمع کردم. چند دست لباس و یک دست کت و شلوار برای او گذاشتم و قدری هم پسته و آجیل برای او خریدم. می‌گفت : 😉 دوست دارم وقتی سوار هواپیما می‌شوم شیک باشم.   گفتم : صبر کن تا بیایم منزل، اما قبول نکرد و خودش به خانه خواهرش آمد. خیلی دوست داشتم او را با کت و شلوار ببینم. 😍 وقتی در لباس نظامی می‌دیدمش افتخار می‌کردم. موقع خداحافظی برگشت و گفت : اینقدر به من نگاه نکن. خواهر و برادرش می دانستند که به سوریه می رود. ولی کسی حرفی به من نزد. همه به من گفتند برای مأموریت به سیستان می‌رود... ✍ : مادر شهید 🍂🌹 🌐 وب سایت حریم حرم @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت هشتم 🔺 🍂 🌸🍂 🍂🌸🍂🌸🍂🌸
🌺 تنها ۱۶ سال داشت که با رضایت مادرش، همراه بچه محل هایش شد تا خرمشهر را از محاصره در بیاورد. 😔 ماموریت که تمام شد همه بازگشتند جز علی. ۲۷ سال بعد و در محرم ۸۸ علی بازگشت، اما... 🍂 تنها انگشتر و پلاک و چند تکه استخوانش... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✊ #دفاع_مقدس 🍃🌸 #شهید_علی_فلاح 💖 مادران انتظار 🕊 #انتظار
به یاد شهید محسن حججی
💫 زود باشید از دستان کوچولوی حضرت رقیه (س) نازدانه ی امام حسین (ع)، امام سجاد (ع) و #شهید_محسن_حججی
به دلیل استقبال مهمانان شهدا، 8000 تا اضافه شد. فعلا 44200 صلوات فرستاده شده. 💖 سوره حمد هرچه قدر خواستید باز تا 13 ام وقت هست. ارسال تعداد : @ya_zahra_s_adrekni برای سلامتی بیمارِ جناب خادم الشهدا دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... برای سلامتی جوانی که تصادف کرده و الحمدلله عملش فعلا خوب بوده (دیشب اعلام کردم عمل داشتن) ولی یه مشکلاتی هنوز هست بابت خون ریزی معده و مشکل ریه و گردن، هم دعا بفرمایید. ۵ امن یجیب... و هرچه قدر صلوات توانستید. 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊 💫 در خدمت گرامی برادر یدالله نویدی مقدم هستیم... ⏮ ادامه خاطره به شیار خیلی عمیقی رسیدیم و درختانی کهن و تنومند همه جا رو پوشانده بود. هوا بسیار سرد بود همگی خسته بودیم پاهایمان نای راه رفتن نداشت. درد تاول ها بسیار آزار دهنده بود؛ اما چون هدف، الله بود خستگی و تاول و درد پا معنی نداشت. ✅ هرکسی جایی برای چندساعتی که بتواند استراحتی کوتاه بکند پیدا کرد و همان جا مشغول کارهای خود از قبیل تیمار تاول ها و بندحمایل و کوله پشتی ها ووووو... شد. 😓 هوا به قدری سرد بود که اگرفقط نیم ساعت بی حرکت می ایستاد یخ میزد. 🔷 فرمانده عملیات همه رو جمع کرد و مقداری در مورد عملیات بچه ها رو توجیه کرد. فرمانده گردانها تمام فرمانده های گروهانها رو برای آخرین جلسه توجیهی جمع کردند و هدف و نحوه اجرای دقیق عملیات را یادآوری کرد بنده در آن عملیات خدمتگذار گروهان بودم و دل تو دل نداشتیم که کی عملیات رو شروع میکنیم. 🕊 لحظاتی بود تا بتوانیم روح خود را جلا بدهیم و از زنگار پاک کنیم. به هر حال هر فرمانده گروهان نیروهای خود را جمع کرده و شروع به خواندن زیارت عاشورا کردند. لحظات بی بدیلی بود به قول ما بچه جبهه ها بیشتر بچه ها نوربالا میزدند. هرکس در آن تاریکی با چراغ قوه هایی که کم نور هم بودند مشغول خواندن دعا بود. 💫 نماز صبح را خواندیم و کوله پشتی ها رو محکم کردیم و تا جایی که توانستیم، اسباب اضافه را تحویل تدارکات دادیم. 💠 وقتی سفیدی زد راحت میشد شهر دهوک عراق را ببینی حدودا پنج تا شش کیلومتر با شهر فاصله داشتیم. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔹 قسمت ششم (۱۰) ✉️ ارسالی از رزمنده و عزیز و گرامی جناب آقای 🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊🍂🕊
❤️ خدایا! ما رو از این کانالها جدا نکن و همواره قدردان این عزیزان با تعصب و غیرت بدان... آمین 🌹 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✉️ ارسالی از رزمنده و #جانباز_شیمیایی عزیز و گرامی، جناب آقای #یدالله_نویدی_مقدم
javad-97-03-17-01 بعد تو بابا-زمینه.mp3
7.16M
درد و دل حضرت زینب (س) با بابا مرتضی علی (ع) ❤️ تقدیم به تمام فرزندان و دوستان کانال که پدر از دست دادند. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein