eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡﷽⚡ ☀️ 🍁 🔹️در آستانه ورود پاپ به عراق کاربران عراقی این پوستر را منتشر کرده اند 🔸️خلاصه حرف این پوستر این است : آیا پاپ می داند که آهنگ دلنشین زنگِ کلیساها در خاورمیانه در حالی به گوش میرسد که امنیتِ آنها در برابر داعش ، به لطف تلاش های و یارانش تامین شده است؟ ⚡مقدسات مذاهب و ادیان را در برابر تکفیری ها ، این دست با کفایت حفظ کرده است. ⭐این حقیقتی است که نمی توان و نباید آن را انکار کرد. ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
l 📝سردار در قلب ملت ایران و امت مقاومت همه ستمگران عالم بدانند پدرم در قلب ملت ایران و امت مقاومت و آزادی‌خواهان جهان جای دارد. با تجدید پیمان مجدد با رهبر عزیزمان قول می‌دهم من و همه فرزندان پدرم با خاطرات و مهربانی‌های پدرم که همواره زنده است و نزد خداوند روزی می‌خورد، زندگی می‌کنیم و بغض و کینه خود و فرزندانمان را با دستور ولایت علیه ظالمان تا ابد حفظ خواهیم کرد. صلوات 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ و چہ احساس قشنگے ستــــ ڪہ در اول صبــ🌤ــح یاد یڪ " " تو را غـرق تمنـــــا سـازد... 🌷 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
خورشید صفت بخند بر هر چه که هست🌱 بر شاخه ی صبح🌤 خنده هایت زیباست😍 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷سال 61 بود. در منطقه دهلران. برای منفجرکردن پلی به عمق مواضع دشمن نفوذ کرده بودیم.بستن موادمنفجره تا اذان صبح طول کشید. همزمان یک ماشین عراقی از روی پل رد می شد که پنچر شد. چند سرباز عراقی پیاده شدند. از شانس ما لاستیک زاپاس قل خورد به سمت ما. یکی از عراقی ها با چراغ قوه آمد پائین. مجید به نماز صبح ایستاده و بلند نمازخواند می خواند. چندباربه پایش زدم،صدایش راکم نکرد. گفتم یواش، یواش. عراقی آمد. با آنکه روی سر ما بود، بدون آنکه متوجه ما شود برگشت. نمازش که تمام شد گفتم چرا صدایت را کم نکردی. گفت: نماز صبح را باید بلند خواند،چرامی ترسید خدا گوشهای آنها را کر میکند، اگر هم خواست خدا به اسارت ما باشد راه فراری از آن نداریم. عبدالمجید آزادی خواهان شهادت: عملیات خیبر 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹 🔅 همراه مردم ... 🔻 -چرا ماشینت رو فروختی؟ -از وقتی با ماشین خودم رفت‌وآمد می‌کنم، فرصت معاشرت با مردم محل رو از دست دادم. این کار را کردم تا دوباره از مشکلات مردم باخبرشم و بهشون کمک کنم. 🌹 به نقل از همسر شهید 😞 اما ای شهید در کشور افرادی داریم که از پست شیشه ماشین اقتصاد مردم رو رصد می کنند 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴غروب خونين ص ۲۱۲ ✔علي نصرالله 💚شهادت و مفقود شدن ابراهيم❤️ 🌴...با نگراني نشستم و دستانش را گرفتم. با چشماني گرد شده از تعجب گفتم: آقا ابرام رو ميگي درسته!؟ الان كجاست!؟گفت: آره انگار، يكي دو تا از بچه ِ هاي قديمي آقا ابراهيم صداش مي كردند. 🌴دوباره با صداي بلند پرسيدم: الان كجاست؟!يكي ديگر از آنها گفت: تا آخرين لحظه كه عراق آتيش مي ريخت زنده بــود. بعد به ما گفت: عــراق نيروهاش رو برده عقب. حتمًا ميخواد آتيش سنگين بريزه.شــما هم اگه حال داريد تا اين اطراف خلوته بريد عقب. خودش هم رفت كه به مجروحها برسه. ما هم آمديم عقب. 🍁@shahidabad313 🌴ديگري گفت: من ديدم كه زدنش. با همان انفجارهاي اول افتاد روي زمين. بي ُ اختيار بدنم سست شد و از چشمانم جاري شد. شانه هايم مرتب تكان مي خورد. 🌴ديگر نمي توانستم خودم راكنترل كنم. سرم را روي خاك گذاشتم و گريه مي كردم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشــتم در ذهنم مرور مي شــد. از گود زورخانه تا گيلان غرب و... 🌴بوي شــديد باروت و صداي انفجار با هم آميخته شــد. رفتم لب خاكريز، مي خواستم به سمت كانال حركت كنم. يكــي از بچه ها جلوي من ايســتاد و گفت: چكار مي كنــي؟ با رفتن تو كه ابراهيم برنمي گرده. نگاه كن چه آتيشي مي ريزن. 🌴آن شب همه ما را از به عقب منتقل كردند. همه بچه ها حال و روز من را داشتند. خيلي ها رفقايشان را جا گذاشــته بودند. 🌴وقتي وارد شديم صداي حاج صادق آهنگران در حال پخش بود كه مي گفت:اي از سفر برگشتگان كو شهيدانتان،كو شهيدانتان 🍁@pmsh313 🌴صداي گريه بچه ها بيشــتر شد. خبر شــهادت و مفقود شدن ابراهيم خيلي سريع بين بچه ها پخش شد. يكي از رزمنده ها كه همراه پســرش در جبهه بود پيش من آمد. با ناراحتي گفت: همه داغدار ابراهيم هســتيم، به خدا اگر پســرم شــهيد مي شد، اين قدر ناراحت نمي شدم. هيچ كس نميدونه ابراهيم چه انسان بزرگي بود. 🌴روز بعد همه بچه هاي لشکر را به مرخصي فرستادند و ما هم آمديم تهران،هيچ كس جرأت نداشــت خبر شهادت ابراهيم را اعلام كند. اما چند روز بعد زمزمه مفقود شدنش همه جا پيچيد! ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
26.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ انفجار جان در وصف رشادت های سردار شهید سلیمانی🌹شاعر و خواننده: پرواز همای 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤞 💫 نماز شب بیست و سوم ماه رجب المرجب...  🌟حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: 🌴هر کس در شب 23 ماه رجب  2 رکعت نماز در هر رکعت سوره حمد 1 بار و سوره ی (والضحی) را 5 بار بخواند 🍃خداوند در برابر هر حرف و به تعداد هر مرد و زن کافر یک درجه در بهشت به او عطا می کند و نیز ثواب 70 حج و ثواب کسی که در تشییع 1000 جنازه شرکت جسته و نیز ثواب کسی که به عیادت 1000 بیمار رفته و پاداش کسی که حاجت 1000 مسلمان را برآورده نموده است ، به او عطا می کند. 📗 اقبال الاعمال سید ابن طاووس جلد دوم ص 824 ترجمه محمد روحی 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
۱۶ اسفند ماه# سالروز_شهادت گرامی باد. 🥀 پنجم اردیبهشت 1338، در روستای نرجه از توابع شهرستان تاکستان به دنیا آمد. پدرش عبدالله، کشاورز بود و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح3) پرداخت. سال 1358 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. شانزدهم اسفند 1362، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
روایتگری شهدا
۱۶ اسفند ماه# سالروز_شهادت #روحانی_شهید #جمشید_آقاجانی گرامی باد. 🥀 پنجم اردیبهشت 1338، در روستا
اي خداي عزيز و مهربان! هيچ لذتي بالاتر از حرکت کردن براي رضاي تو نيست و در اين حرکت، عزيزترين چيز را که جان است فداي رضاي تو کردن [سهل است]. اي خداي کريم! ما را با سيدالشهداء محشور گردان که در روز عاشورا و در سرزمين کربلا رضاي معشوق را به دست آوردن مشکل است. (محتاج عشق، سخت مشکل پسند است). «ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفاً کانهم بنيان مرصوص». [صف/4] سخني چند با برادران و خواهران ـ که دوستان شهدا هستند و علاقمندان تداوم داشتن راه اهل‌بيت ـ عليهم السلام ـ هستند ـ دارم و آن، اين است که حرکت کردن طبق رضاي خدا داراي مشکلات و ايجاد کنندة مشکلات است؛ همان‌طوري که ائمه ما صبر کردند در اين حرکت تا به پيروزي واقعي رسيدند، ما هم صبر پيشه کنيم و نمونه اين حرکت و صبر، وقايع عاشورا و اعمال حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ است چنان‌که در زيارت جامعة کبيره، ـ وقتي که اوصاف ائمه را بيان مي‌کنند ـ آمده است که: «و به انتم انفسکم في مرضاته و صبرتم علي ما اصابکم في جنبه». و فدا کرديد خود را در تحصيل رضايش و صبر کرديد بر آن مصيبت‌هايي که علم به تحصيل رضايش به شما رسيد. اي پدر عزيزم! فراموش کردني نيست خوبي‌هايت؛ حلالم کن. مادرجان! خدا شفا دهد تو را؛ حلالم کن و از خدا بخواه که مرا ببخشد. برادران و خواهران عزيزم! ... سعي کنيد احترام خون ناقابل ريخته ‌شدة مرا نگه‌داريد. جمشيد آقاجاني 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔹صوت زیبای آرامشِ جانَست بیا 🔸وَجه پُرنور تو💫از دیده نهانَست بیا 🔹دل عُشاق بِسوزد💔 زغمِ دوریِ تو 🔸قَدعالم ز کمان است بیا😔 🌸🍃 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💢سیدِ ماست! 🔹️سیداحمد جوانی بود کم سن وسال،باچهره‌ای جذاب و اخلاقی خوب ودل‌نشین.اولین بارش بودجبهه می‌آمد.روحیه‌ای سرزنده داشت.خیلی خونسرد وبی‌خیال بود.همین خونسردیش مراکلافه می‌کرد. 🔹️هرچه اذیت و تهدید می‌کردم که باید ازاین سنگر بروی،قبول نمی‌کرد.سرش که به زمین می‌رسید،صدای خُروپُفش به هوا می‌رفت؛به همین خاطر معروف شده بود به«خیار پوست».هرچه اصرارکردم،غضب کردم و دادوفریاد راه انداختم که به سنگر دیگری برود،باآن سادگی وصفایش،می‌خندید و می‌گفت: -آقاجون،تواگه منو بکُشی هم ازاین سنگربهتر پیدانمی‌کنم. 🔹️یکبار سرغذا عینکش رابرداشتم،درکاسۀ ماست فروکردم وبه چشمش زدم،ولی اوباخنده‌ گفت: -چقدر دنیاقشنگ شده.سفیدِسفید.تو اگه منو تیکه‌تیکه‌ بکنی،ازاین سنگرنمی‌رم.دوست دارم پهلوی شماباشم. 🔹️یکبار مقداری پنیر روی شیشه‌های عینکش مالیدم،آن را به چشم خودزدم،چوبی به عنوان عصابدست گرفتم ومثل گداها راه افتادم وسط کانال.سید ازخنده روده‌بر شده بود. 🔹️من دیگرجلویش کم ‌آوردم.ازبس خوب بود و پاک،نمی‌خواستم درسنگرماباشد!تحمل این‌که چندروزبعد،این هم خواهد رفت،حالم رامی‌گرفت.برای همین ترجیح ‌دادم اصلا باامثال او رفیق نشوم که داغ‌شان راهم نبینم،ولی سید موفق شد ومرا درطرح اخراج ازسنگر،شکست داد. 🔹عصرشنبه11بهمن1365درشلمچه،داخل سنگر درازکشیده بودیم.بین خواب وبیداری ناگهان دیدیم قوطی ماستی در دستی سیاه وگلی،جلوی درسنگر ظاهرشد.لحظه‌ای همان‌‌‌طور گذشت تااین‌که صاحب دست نمایان شد.سیداحمد بود یابقول بچه‌های سنگرخودمان«سیدِماست».
روایتگری شهدا
💢سیدِ ماست! 🔹️سیداحمد جوانی بود کم سن وسال،باچهره‌ای جذاب و اخلاقی خوب ودل‌نشین.اولین بارش بودجبهه م
🔹️خیلی جای تعجب بود.توی مهران که بودیم،بی‌حالی اوبه حدی بود که‌ این اسم رارویش گذاشتیم،اما درشلمچه تقلای زیادی داشت.باخنده وادایی که قبلاًهم درمی‌آورد،گفت: -ماست می‌خوری؟ماست.ماست.سیدِماست! دقایقی رادرسنگرمان بود.شیشۀ عینکش ازگل ولای سیاه شده بود.چهره‌اش هم دست کمی ازعینکش نداشت.صورتش که به‌سختی کرک و مو برروی آن به چشم می‌خورد،ازگل وخاک زبر شده بود. 🔹️دقایقی باهم گفتیم وخندیدیم.وقتی ازشهادت بچه‌هایی گفتم که شب‌ها و روزهای باصفایی را باهم درمهران گذرانده بودیم،چشمانش ازاشک پرشد وخنده برلبانش ماسید. 🔹️سرانجام وقت رفتنش رسید.باخنده‌ای دستش را درازکرد تاخداحافظی کند.دست‌های درشتی داشت و به‌راحتی دستم رامیان دستش می‌گرفت. 🔹️هنگام غروب،یکی ازبچه ها باچهره‌ای گرفته،مقابل سنگر پیدایش شدوگفت: -حمید می‌دونی کی شهیدشده؟ مثل این‌که بایددوباره خودم رابرای شنیدن خبر یکی ازبچه‌های آشنا آماده می‌کردم.آن‌هم یک دوست،وگرنه خبرشهادت بقیه راخیلی راحت می‌داد.باتأسف گفتم: -نه.ایندفعه دیگه کی؟ 🔹️درحالی که سعی ‌کرد لبخندبزند،ولی ناراحتی ازچهره‌اش فریادمی‌زد،گفت: -سیدِماست.سیداحمد یوسف دهانم بازماند.نگاهی به قوطی ماست انداختم که دست‌‌ نخورده گوشۀ سنگربود.باخود¬گفتم: -سیدماست.ماست سید18ساله،درانتهای خاکریزها،داخل سنگرنشسته بوده که خمپاره‌ای پشت سرش منفجرمی‌شود...10سال بعد پیکرش راآوردند. ⚡مزار:بهشت‌زهرا(س)قطعۀ29ردیف41شمارۀ9 ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
۱۷ اسفند ۶۲ روز شهادت شهید محمد ابراهیم همت فرمانده لشکر محمد رسول الله (ص) در جزیره مجنون در عملیات خیبر است. فرماندهی او را در عملیات رمضان درک کردم و مفتخرم که هر دو در روز جمهوری اسلامی ۱۲ فروردین البته سال ۳۴ بدنیا آمده‌ایم ولی فاصله ما از زمین تا آسمان است چون همت بلند داشت. ✍ 🔹️یادداشت‌های روزانه 💢سید صمصام الدین قوامی 🔸️رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 🎥روایتگری شهید سلیمانی در وصفِ شهید همت... 🌺۱۷ اسفند، سالگرد شهادت حاج ابراهیم همت گرامی‌باد ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘اوج مظلوميت ص ۲۱۴ ✔مهدي رمضاني 💚کانال کمیل❤️ 🔘با اينکه سن من زياد نبود اما خدا لطف کرد تا با بهترين بندگانش در همراه باشــم. ما در شب شروع عمليات تا کانال سوم رفتيم. اين کانال کوچک بود و تقريبًا يک متر ارتفاع داشت. بر خلاف کانال دوم که بزرگ و پر از موانع بود. 🔘آن شــب همه بچه ها به ســمت کانال دوم برگشتند. کانالي که بعدها به نام »« معروف شد. 🔘من به همراه ديگر نيروها پنج روز را در اين کانال سپري کردم.از صبــح روز بعد، تــک تيراندازان عراقــي هر جنبنــده اي را هدف قرار مي دادند. ما در آن روزهاي محاصره، دوران عجيبي را سپري کرديم. 🍁@shahidabad313 🔘يادم هســت که ابراهيم هادي، با آن قدرت بدني و با آن صلابت، كانال را سر پا نگه داشته بود! فرمانده و معاون گردان ما شهيد و مجروح شدند. براي همين تنها كسي كه نيروها را مي كرد ابراهيم بود. 🔘او نيروها را تقسيم كرد. هر سه نفر را يك گروه و هر گروه را با فاصله، در نقطه اي از كانال مستقر نمود. 🔘يك نفر روي لبه ي كانال بود و اوضاع را مراقبت مي كرد. دو نفر ديگر هم در داخل كانال در كنار او بودند. 🔘انتهاي کانال يک انحناء داشــت، ابراهيم و چند نفر ديگر، شهدا را به آنجا منتقل کردند تا از ديد بچه ها دور باشند. مجروحين را هم به گوشه اي از کانال برد تا زير آتش نباشند. 🍁@pmsh313 🔘ابراهيــم در آن روزها با نداي، بچه ها را براي نماز آماده مي کرد. ما در آن شرايط سخت، در هر سه وعده نمازجماعت برگزار مي کرديم! ابراهيم با اين كارها به ما روحيه مي داد و همه نيروها را به آينده اميدوار مي كرد. 🔘دو روز بعــد از شــروع عمليات، و بعد از پايان ناموفــق مرحله دوم، تلاش بچه ها بيشــتر شد! مي خواستيم راهي را براي خروج از اين بن بست پيدا کنيم. 🔘در آخرين تماسي که با لشکر داشــتيم، سردار)شهيد( حاجي پور با ناراحتي گفــت: هيچ کاري نمي توانيم انجام دهيــم، اگر مي توانيد به هر طريق ممکن عقب بيائيد... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا