🔸️﷽🔸️
«#رنگ_خدا»۲۳
◀️رنگ خدا سلسله معارف قرآنی است با الهام گیری از آیه شریفه :
🔹️«صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ »﴿۱۳۸بقره ﴾
⬅️«رنگ خدائي و چه کسی از خدا خوش نگار تر؟ و ما تنها عبادت او را ميكنيم.»
☀️«هو العلیم»
🔵همانا علم خداوند سبحان از وسیع ترین حقایق متجلی در مرتبه ذات و صفات و افعال است، به این معنا که خداوند علاوه بر علم به ذات خودش، به همه موجودات قبل از ایجادش و همراه ایجادش و بعد از ایجادش عالم و آگاه است.
🔵 آفرینش جهان هستی با همه شگفتی ها و نزول کتاب های آسمانی با همه هدایت ها، جلوه ای از علم الهی است. انسان نیز به هر مقدار از شاخصه های علم الهی الگوگیری داشته باشد. به گونه ای که از علم خود برای راهنمایی دیگران استفاده کند و از علم خود در راستای برپایی و پایداری در زندگی فردی و اجتماعی استفاده کند به «رنگ خدا» راه یافته است .
🔵گستره علم الهی همه عوالم وجود و همه آنچه ازدیدگان پنهان است را، شامل می شود:
☀️ «وَ عِندَهُ مَفاتِح الغیب لا یعلمها الّا هو»
🔘و به مقداری که مصلحت بداند برای بندگانی که قابلیت و لیاقت دارند آشکار می فرماید:
☀️«عَالِمُ الغَیبِ فَلا یُظهِرُ عَلَی غَیبِهِ أَحَداً * إِلَّامَن ارتَضَی مِن رَسُولٍ» ([او] دانای غیب است و کسی را بر غیب خود آگاه نمی کند مگر پیامبر را که [برای این امر] بپسندد).
💎علم الکتاب
🔸️غیر از علم خداوند سبحان به ذات خودش و غیر از علمش به غیبی که آن را کسی جز او نمی داند؛ خداوند تعالی عالم به اشیاء قبل از ایجاد است به علمی که در "کتاب" منعکس کرده است؛ و این کتاب وصف شده است به این که شامل حد و اندازه دقیق اشیاء و حدود حوادث قبل از وقوعش در زمین و وصف هاست. همانطور که در سخن خداوند تعالی است:
🔸️ «مَا أَصابَ مِن مُصیبَةٍ فِي الأَرضِ وَ لَآ فِي أَنفُسِکُم إِلَّا فِي کِتابٍ مِن قَبلِ أَن نَبرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللهِ یَسِیرٌ» (هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در جانتان روی ندهد مگر پیش از آن که آن را پدید آوریم در کتابی ثبت است همانا این [کار] بر خدا آسان است).
🔹️پس نسبت این کتاب نسبت به حوادث خارجیّه نسبت کتابی است که در آن برنامه عمل بدون هیچ نقص و خللی نوشته شده است همانطور که خداوند تعالی می فرماید: «وَ یَعلَمُ ما فِي البَرِّ وَالبَحرِ وَ مَا تَسقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا یَعلَمُهَا وَ لَا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الأَرضِ وَ لَآ رَطبٍ وَ لَا یَآبِسٍ إِلَّآ فِي کِـتَابٍ مُبِینٍ» ( هر چه در خشکی و دریاست می داند و هیچ برگی نمی افتد مگر این که در کتابی روشن [درج] است).
💎پس کتاب مبین با این که مشتمل بر همگی حوادث و خصوصیات متغیّر اشیاء است در خود آن هیچ تبدیلی نیست و در آن هیچ تغییر و تحول و فسادی صورت نمی گیرد.
🔸️از آنچه گفتیم بدست می آید که: خداوند سبحان و تعالی عالم به اشیاء هستی قبل از ایجاد است؛ و عالم به احکام تشریعیّه قبل از تنزیل و انزال است، و عالم به افعال اختیاری و خواطر نفسانی ما قبل از وقوع و احکام است بدون ملزم کردن به جبر و عدم اختیار؛ بلکه به معنی این است که این حوادث نوشته شده در اینجا همانطور با اسباب و مسبّاتش اتفاق خواهد افتاد و اعمال انسان اینجا ثبت شده است همانطور که با اختیار فاعلش اتفاق خواهد افتاد و این همان معنی سخن خداوند تعالی است:
🔺️«مَا أَصابَ مِن مُصیبَةٍ فِي الأَرضِ وَ لَآ فِي أَنفُسِکُم إِلَّا فِي کِتابٍ مِن قَبلِ أَن نَبرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَی اللهِ یَسِیرٌ» ( هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در جانتان روی ندهد مگر پیش از آن که آن را پدید آوریم در کتابی ثبت است همانا این [کار] بر خدا آسان است).
🔺️از تجلیات علم الهی در نظام تکوین برپایی جهان آفرینش با استواری وهماهنگی است.
🔸️«وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿زخرف/9﴾
«و اگر از آنان بپرسى آسمانها و زمين را چه كسى آفريده قطعا خواهند گفت آنها را همان قادر دانا آفريده است.»
🔸️و از تجلیات علم الهی در نظام تشریع ،هدایت و راهنمایی مردم و نجات آنان ازگمراهی است.
🔺️چنان که در قرآن می خوانیم:« يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿نساء/176﴾
«خدا براى شما توضيح مى دهد تا مبادا گمراه شويد و خداوند به هر چيزى داناست.»
💎بنابر آن چه گفته شد؛"علم الهی": به معنای آگاهی و احاطه به اصل وجود و احوالات همه موجودات است و به هر مقدار انسان به گستره علم الهی و مراتب آن باور داشته باشد و از شاخصه های علم الهی الگوگیری داشته باشد، به «رنگ خدا» راه یافته است و به صفت علم الهی «تقرب» پیدا کرده است.
🔸️آیات انعام (6): 59،جن (72): 26 و 27 ،حدید (57): 22
انعام (6): 59،حدید (57): ۲۲
✅ @shahidabad313
#وصیت_شهید
حرف من و پیام من فقط
یک کلام اسـت ،
و آن کلام این است که :
مراقب بـاشید حبّ دنیا
فریبتان ندهـد....
#شھیدعلیرضا_خان_بابایی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#سیره_شهدا
آنجا هم ( عراق ) دست از کار فرهنگی برنداشته بود.
بچه های حشد الشعبی (بسیج عمومی عراق) حدود هشتاد میلیون پول به او داده بودند تا برایشان چفیه ، پرچم و اقلام فرهنگی تهیه کند ، به او اطمینان داشتند.
حدود چهل هزار چفیه برای حشد الشعبی خریده بود ، آخرین باری که آمده بود خانه ، ماه مبارک رمضان بود.
مقدار زیادی پارچه زرد آورده بود و ما کمکش کردیم و آنها را در ابعاد 20 سانتیمتر برش دادیم ، هادی اسامی معصومین را با خط زیبا نوشت و با خودش به نجف برد.
یکی از اساتید اخلاق هادی در نجف بعد از شهادتش گفته بود ، به مادر هادی سلام برسانید و بگویید او یک شبه ره صد ساله را پیمود ،
من به حال او غبطه می خورم...
#شهیدهادی_ذوالفقاری
📕 پسرک فلافل فروش
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#خاطرات_اسارت
در محوطه بودیم ، ساعت ۴ عصر محمد گفت ، سرم درد می کند ، چند قطره خون از بینی اش آمد و روی زمین افتاد .
او را به بهداری بردند ، همه دلشان می خواست اتفاقی نیفتاد ، اما محمد دلاور خیبری به شهادت رسید بود .
برای محمد تشییع باشکوهی برگزار شد ، در کیسه شخصی محمد یک کاغذ کوچک بود که حکم وصیت داشت ، در روی آن نوشته بود ،
👈 اسارت در راه عقیده ، عین آزادی است ....
#شهیدمحمد_صابری
📕 ستارگان خاکی ، ج22
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
📗بریده ای از کتاب «بچههای#حاج_قاسم» نوشته افسر فاضلی شهربابکی
💎روایتی مستند از زندگی#سردار_حسین_معروفی از جانبازان و آزادگان هشت سال دفاع مقدس است.
♦️قسمت دوازدهم
✍چندی پس از آزادی از اسارت و بازگشت به خانه،جانمازی را که با پارچه ی سبز لباس پاسداری در اردوگاه دوخته بودم، به همراه یک نامه به#حاج_قاسم تقدیم کردم.
💎چند روز بعد از آن در کرمان او را دیدم. بعد از تشکر گفت:حسین!#وصیت کردم هر وقت مُردم این جانماز را در قبرم بگذارند!
🔹️آن لحظه یقین پیدا کردم که این عشق و علاقه و رابطه ی قلبی واقعا دو طرفه و الهی است.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🔹️#امامزادگان_عشق
🔵#شهید_غلامحسین_حقانی
🔹️#من_مامان_هستم
┏━━━━━🌷━━━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━━━🌷━━━━━┛
#سیره_شهدا
همسرم، خیلی با محبت بود
مثل یه مادری که از بچه اش مراقبت میکنه
از من مراقبت میکرد… .
یادمه تابستون بود و هوا خیلی گرم بود
خسته بودم، رفتم پنکه رو روشن کردم
وخوابیدم«من به گرما خیلی حساسم»
خواب بودم واحساس کردم هوا خیلی گرم شده
و متوجه شدم برق رفته..بعد از چند ثانیه
احساس خیلی خنکی کردم و به زور چشمم
رو باز کردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه…
دیدم کمیل بالای سرم یه ملحفه رو گرفته و
مثل پنکه بالای سرم می چرخونه تا خنک بشم
ودوباره چشمم بسته شدازفرط خستگی…
شاید بعد نیم ساعت تا یک ساعت خواب بودم و وقتی
بیدارشدم دیدم کمیل هنوز داره اون ملحفه
رو مثل پنکه روی سرم می چرخونه تا خنک
بشم…
پاشدم گفتم کمیل توهنوز داری می چرخونی!؟خسته شدی! گفت: خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما
حساسی میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار
بشی ودلم نیومد….
.
همسر شهید کمیل صفری تبار
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷