#پسرک_فلافل_فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_بیست_و_هفتم
🍃 #شاگرد_امام_صادق_علیه_السلام(۲)✨
💚هادی انسان دیگری شد❤️
🌷#هادي ادامه داد: ببين من#مدرك_دانشگاهي برايم #مهم نيست. اينكه به من بگن #دكتر يا#مهندس اصلا برام#ارزش نداره. من مي خوام علمي رو به دست بيارم كه لااقل براي اون دنياي من #مفيد باشه.
🌷@shahidabad313
💢از طرفي ما داريم توي🕌#مسجد و #بسيج فعاليت ميكنيم، هر چقدر#اطلاعات_ديني ما كامل تر باشه بهتر مي تونيم بچه ها و جوان ها رو#ارشاد كنيم.
⚘@pmsh313
💢مي دانستم که بيشتر اين حرف ها را تحت#تأثير 🌷#سيد_علي_مصطفوي مي زد. زماني که 🌷#سيد_علي #زنده بود اين حرف ها را شنيده بودم.
🌷#هادي هم بارها در حوزه ي علميه ي #امام_القائم (عج) به ديدن🌷#سيد_علي مي رفت.از وقتي🌷#سيد_علي از#دنيا رفت،🌷#هادي انسان ديگري شد. #علاقه به حوزه ي علميه از همان زمان در 🌷#هادي ديده شد.
🌷@shahidabad313
💢حرفي نداشتم بزنم. گفتم:🌷#هادي، مي دوني درس هاي #حوزه به مراتب از #دانشگاه سخت تره؟ مي دوني بعدها گرفتاري #مالي برات ايجاد مي شه؟ اگه به فكر #پول هستي، از فكر #حوزه بيا بيرون.
🌷#هادي لبخندي زد و گفت: من همه شغلي رو #امتحان كردم.#اهل_كار هستم و از#كار#لذت مي برم.
💢اگر#مشكل_مالي پيدا كردم، مي رم#كار مي كنم. مي رم يه#فلافل_فروشي وا ميكنم!
🌷@shahidabad313
💢خلاصه اون شب احساس كردم كه🌷#هادي تحقيقاتش رو انجام داده و عزمش رو براي ورود به جمع#شاگردان_امام_صادق (علیه السلام)#جزم كرده.
⚘@pmsh313
💢فردا#صبح با هم به سراغ مسئول حوزه ي علميه ي #حاج_ابوالفتح رفتيم. مسئول پذيرش#حوزه سؤالاتي را پرسيد.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي هم گفت: ۲۳ سال دارم.#پايان_خدمت دارم و #ديپلم هم به زودي مي گيرم.
📍بعد از انجام#مصاحبه به#🌷هادي گفتند: از#فردا در كلاس ها#شركت كنيد تا ببينيم$شرايط شما چطور است.
🌷@shahidabad313
🌷#هادي با ناراحتي گفت: من فردا عازم#كربلا هستم. خواهش مي كنم#اجازه بدهيد كه...
📍#مسئول_حوزه گفت: قرار نيست از روز اول #غيبت كنيد.بعد از خواهش و تمناي🌷#هادي، با #سفر كربلاي او #موافقت شد.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍صبح زود از خواب بلند شدم تا استكانها و ظرفها را بشویم. تانكر آب نزدیك دستشویی های صحرایی بود.
مشغول شستن استكانها بودم كه متوجه شدم در یكی از دستشویی ها باز و یك نفر با سطل از آن خارج شد و به طرف تانكر آب آمد. كنار تانكر كه رسید، سلام كرد و حالم را پرسید. سطل را پركرد و دوباره به سوی دستشویی ها رفت.
از پشت سر نگاهش كردم. مهارت خاصی داشت، آب را میریخت و بعد داخل دستشویی را با جارویی كه داشت، میشست و سپس به دستشویی دیگری میرفت.
مشغول تماشایش بودم كه عبد الحسین محمدزاده - كه در بدر به شهادت رسید - مرا به خود آورد: رسول! تمام نشد؟
گفتم: چرا...
پرسید: اون كیه؟
گفتم: لابد یكی از نیروهای خدماتی لشكر است.
گفت: رسول! این مرد، خیلی آشنا به نظر میآید.
پرسیدم: مگر او را میشناسی؟
گفت: تو آقا مهدی باكری را تا به حال دیده ای؟
گفتم: نه.
💢گفت: به خدا مثل اینكه آقا مهدی است!
گفتم: تو هم ما را دست انداختی ها! فرمانده لشكر اینجا چه كار میكند! او یك سر دارد و هزار سودا... مگر كارش تمام شده كه بیاید توالت بشوید!
مرد سطل به دست به طرف تانكر آمد تا دوباره آن را پر كند. محمد زاده بلند شد و به طرفش رفت. من مطمئن شدم او فرمانده لشكر است؛
💐ولی هنوز نمیتوانستم باور كنم. از كنار تانكر بلند شدم و سلام كردم. بعد هرچه من و عبد الحسین اصرار كردیم كه سطل را از دستشان بگیریم و كار را ادامه دهیم، قبول نكرد. كار نظافت دستشویی ها كه پایان یافت، به طرف چادر فرماندهی برگشت. غیر از من و عبد الحسین كسی
شاهد آن لحظات نبود.
🍀آقای كبیری میگفت: آقا مهدی را بارها در حال تمیز كردن توالتها دیده است. حتی به ما#توصیه میكرد كه این كارها را انجام دهیم تا بچهها به این كارها#ارزش بدهند.
#شهید_مهدي_باكري
📚منبع : راوی: رسول اولاد ذابح، ر. ك: خداحافظ سردار، صص 23 - 25
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
♦️در این حال بود که وقتی حضرت آدم(علیه السلام) به توصیة ابلیس از میوة درخت ممنوعه خورد، حقیقت خود را منحصر در برآوردن نیازهای بدن دید و به دنبال آن هبوط کرد: « وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ» (، گفتيم: با همين وضع كه دشمن يكديگريد پائين رويد كه تا مدتى در زمين قرارگاه و بهره داريد) (بقره/36) البته توجّه به نیازهای بدن باید وجود داشته باشد، اما نباید انتهای نگاه انسان چنین توجهی قرار گیرد. یعنی از آنجا که حقیقت انسان را فقط بدن او تشکیل نداده است و نیازهای معنوی نیز در فطرت او ریشه دارد، اگر فقط به بدن توجّه کرد، فطرت خود را زمین زده و خود را در «بدن» خلاصه نموده است.
💥بنابراین شناختی که انسان از نیازهای «خود» و برطرفکنندة نیازهای «خود» دارد، شناخت انسان از «خود» را شکل میدهد و#جایگاه و#ارزش او را تعیین مینماید.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✂️ برشی از یک کتاب
#به_احترام_خونِ_شهدا
به احترام خون شهدا خواهرم #حجابت ، برادرم #نگاهت و دیگر هیچ !
شده است که در کنار دهها هزار تابلو و پوستر و پلاکارد و دیوار نویسی و ...
که چنین شعاری را در خود جای دادهاند ، حتی یک بار ببینید که مخاطبان را برای #ارزش و #آرمان_دیگری به خون شهدا قسم داده باشند ؟
مثل اینکه :
به احترام خون شهدا #بیت_المال را #غارت نکنید .
به احترام خون شهدا #کوخ_نشینها را دریابید.
به احترام خون شهدا در برخورد با #مفسدان_اقتصادی این همه #استخاره نکنید.
به احترام خون شهدا مبارزه با #فقر و #فساد و ﷼تبعیض را به #رسمیت بشناسید.
به احترام خون شهدا #اسلام_ناب را لگدکوب #متحجران و #مقدس_مآبان نکنید .
به احترام خون شهدا ((سرمایهداری + ۱۷ رکعت را #اسلام_انقلابی معرفی نکنید.
به احترام خون شهدا...
📚 شهدا برای چه اُفقی جنگیدند ، وحید جلیلی ، ص ۱۰
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊