eitaa logo
روایتگری شهدا
23.8هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
84 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 🔰 گناه‌های کوچک یک روز مریم آمد و گفت: "به من یک روز مرخصی بده". رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود! پرسیدم: "تصادف کردی؟" جوابی نداد... پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لوله‌های نفت -که خدا می‌داند توی داغ خوزستان چقدر داغ می‌شدند- پا برهنه راه رفته! پرسیدم "چرا این کار رو کردی؟" گفت:" شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی در منتظر من است". گفتم: "تو که جز کاری نمی کنی". گفت: "فکر می‌کنی! بعضی اشاره‌ها، بعضی سکوت های نا به جا؛ همه‌ی اینها گناهای کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون می‌شن". 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🆔 @majnon313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ✍🏻 🌷 : آبادان ۱۳۴۲ : آبادان ۱۳۶۳ : گلزار شهدای آبادان 💢 را قبل از انقلاب و با برنامه خودسازی (ره) شروع کرد. 💢 جزء برنامه اش بود و برای می بایست حرف زدنش را به حداقل می‌رساند.👌🏻 💢 با خودش خلوت می کرد و سکوت و خلوتش را هم دوست داشت . البته ذاتا هم آدم کم‌حرفی بود، اگر هم حرفی می‌زد ، بوی و نداشت. 👌🏻 💢 حرفش حرف خود سازی بود .عاشق کتاب های بود، از همه بیشتر کتاب عجب و ریای شهید. شاید بیشتر از ده بار خوانده بود. شیفته هم بود .حظ میکردم وقتی می نشست و با صوت قشنگش برایم می‌خواند.📚 💢 یک بار به شوخی بهش گفتم تو که اسمت مریم است باید سوره مریم را دوست داشته باشی.☺️ گفت: دوست دارم هر کجای دنیا بودم این سوره را برام هدیه کنی. همیشه برایم سوال بود چه ربطی بین کتاب عجب و ریای شهید دستغیب و سوره قیامت است که مریم اول سوره قیامت را می خواند و بعد کتاب را. 🤔 💢 توی هوای گرم و شرجی آبادان و در فصل خرماپزان روزه اش ترک نمی شد. افطار و سحری اش یک تکه نان و خرما بود . چشمان گود رفته و رنگ پریده اش نشان بیداری های شبانه و روزه داری روزش بود.✨ 💢 به حالش غبطه می‌خوردم می‌گفتم : آنقدر نگران نباش برادر شهیدت ازت شفاعت می کند. می‌گفت: نه می خوام تو اون دنیا چراغ دست خودم باشه به امید کسی نمی شه نشست .✨ 📚 دختری کنار شط 📗 هدیه به روح صلوات ✨ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
°•|🌿🌸 √ گنا‌هان ڪوچڪ +یڪ روز مریم آمد و گفت: "به من یڪ روز مرخصے بده". رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه مے رود! ‌_پرسیدم: "تصادف ڪردے؟" جوابے نداد... +پاپیچش شدم تا بالاخره گفت ڪه روے لوله‌هاےِنفت -ڪه خدا مے‌داند توے داغ خوزستان چقدر داغ میےشدند- پا برهنه راه رفته! _پرسیدم "چرا این ڪار رو ڪردی؟" گفت:" شده بودم این ڪار رو باید مے ڪردم تا یادم بیاید چه آتشے در منتظر من است". +گفتم: "تو ڪه جز ڪارے نمے ڪنے". گفت: "فڪر مے‌ڪنے! بعضے اشاره‌ها، بعضی سڪوت هاے نا به جا؛ همه‌ے اینها گناهاے ڪوچیڪیه ڪه تڪرار مے ڪنیم و برامون مے‌شن". ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━
﷽ 💫خودسازی به سبک یک شهید... 📌خودسازی را قبل از انقلاب و با برنامه ی خودسازی امام خمینی (ره) شروع کرد. سکوت جزو برنامه اش بود و برای ترک گناه می بایست حرف زدنش را به حداقل می رساند. 🔸ذاتا هم آدم کم حرفی بود ؛ اگر هم حرفی می زد ، بوی دروغ یا غیبت نداشت. حرفش حرف خود سازی بود. 🔹عاشق کتاب های شهید دستغیب بود و از همه بیشتر کتاب عُجب و ریای شهید ؛ شاید بیشتر از ده بار این کتاب را خوانده بود. ▪️توی هـوای گـرم و شـرجی آبادان و درفصل خـرماپـزان، روزه اش ترک نمی شد. ▫️افطـار و سحـرش یک تکـه نان بود و خـرما. چشمان گودرفته ورنگ پریده اش نشان بیداری های شبـانه و روزه داری روزش بود. □بحالش غبطه میخوردم؛ میگفتم: «این قدر نگران نباش؛ برادر شهیدت ازت شفاعت میکنه.» 🔻می گفت: «نه، می خوام تـوی اون دنیـا چـراغ دست خـودم باشه؛ به امیـد کسی نمیشه نشست.» 🔅شهیده مریـم فرهانیـان 📜دختری کنارشـط / نشر فاتحان "صلـواتی هدیـه کنیـم به ارواح مطهـر شهـدا" ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯