فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️#شبی_با_شهدا
🔸️درس تواضع و سادگی از شهید عباس کریمی
🍀#عند_ربهم_یرزقون
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان و اشڪهـاے
شیخ حسین انصاریان در سوگ
🌷#سپهـبدشهـیدقاسمسلیمانی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#تلنگر
با شهدا بودن سخت نیست
با شهدا ماندن سخته
مثل شهدا بودن سخت نیست
مثل شهدا ماندن سخته
راه شهدا یعنی نگه داشتن آتش در دستانت....
سردار دلیر
#شهیدقاسم_سلیمانی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطرات_شهدا
می گفت ، من غلامرضا هستم و چاکر امام رضا (ع) ،باید هر جوری شده سالی یک بار برم پاپوس امام رضا .
برنامه هر سالش بود ، برای 24 ساعت هم شده یک سفر مشهد داشت .
یکبار توی یه دوره آموزشی آمد و برای مسافرت دو روز مرخصی خواست ، وقتی علت مرخصی را پرسیدم گفت ،
من هر سال میرم پابوسی امام رضا(ع) ، ولی امسال هنوز قسمتم نشد ، اجازه بدید از این مرخصی استفاده کنم....
خلبان
#شهیدغلامرضا_فروتن_مقدم
📕 خط عاشقی ، ج3
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#زندگینامه_شهید_محسن_حججی
#قسمت_دهم
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
♦️یک بار با هم رفتیم اصفهان درس #اخلاق #آیت_الله_ناصری. آن جلسه خیلی بهش چسبید.😍
از آن به بعد دیگر نمک گیر جلسات حاج آقا شد. 🤩 جمعه ها که می رفتیم سر #قبر حاج احمد،جوری تنظیم می کرد که با درس اخلاق آیت الله ناصری هم برسیم.
⭐توی جلسات دفترچه اش را در میآورد و حرف ها و نکته های حاج آقا را مینوشت. از همان موقع بود که #خودسازی بیشتر شد دیگر حسابی رفت توی نخ #مستحبات.
یادم هست آن سال ماه شعبان همه #روزه هایش را گرفت😮💪🏻
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔸️﷽🔸️
◀«#جهاد_حکیمانه»️ ۱۱
⭐یکی از شبهاتی که دشمن در پی ترویج آن است، ترسیم چهره خشن از اسلام است. وجود جریاناتی مانند داعش، بی رحمی و بیرحمی های ایشان بهانه ای برای ترویج این شبهه شده است.
⚡در پاسخ به این شبهه باید به چند نکته توجه شود:
1 -این نوع مواجهه با جهاد و قتال فی سبیل الله پیش از این نیز سابقه دارد. برخی نزد پیامبر اکرم )صلی الله علیه و آله و سلم( از خشونت امیرالمؤمنین)علیه السلام( سعایت کردند. رسول گرامی اسلام اینطور پاسخ دادند: »فَإِنَّهُ خَشِن فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ غَیْرُ مُدَاهِنٍ فِی دِینِهِ«) علی)علیه السلام( در ارتباط با اوامر الهی خشن است و در اجرای احکام کوتاه نمیآید و مسامحه ندارد.(
بنابراین هر جدیت و خشونتی مذموم نیست.
( »االرشاد في معرفة حجج اهلل علي العباد، مفيد، محمد بن محمد )413ق(، مؤسسه آل البيت ،نشر
كنگرة شيخ مفيد، چاپ اول، قم: 1413.
2 -گاهی پزشک جراح برای خارج کردن غدّه ای از بدن بیمار، با استفاده از تیغ جرّاحی به جان او میافتد تا جایی که خون از بدن او جاری شده و جراحت عمیقی در او به وجود میآید. آیا کسی میتواند این پزشک را به خشونت متهم کند؟ هرگز چنین نیست بلکه در مقابل به دلیل خدمتی که انجام داده از او تقدیر میکنند.
🍀اینکه چه موقع محبّت پدر یا مادر نسبت به فرزندِ خود بیشتر بروز میکند؟ هنگامی که فرزند، چیزی را طلب میکند و پدر یا مادر در اختیار او قرار میدهند؟ یا هنگامی که فرزند مریض شده و چیزی را که مخلّ سلامتی اوست طلب میکند، امّا پدر و مادر در اختیار او قرار نمیدهند؟
⚡در پاسخ باید گفت که در صورت دوّم، کشش و تعارضی برای والدین ایجاد میگردد که آیا به دلیل محبّت شدید، فرزند خود را راضی نگه دارند یا به سبب محبّت شدیدتر و مصلحت فرزند، از اجابت خواستة وی امتناع ورزند.بنابراین قطعا در حالتی که پدر و مادر بنا به مصلحت فرزند، از بخشش امتناع می ورزند، در اوج محبّت قرار دارند چرا که بچّه را جزیی از خود میدانند. به تعبیری فرزند از ما جدا نیست؛ او خود ماست اما در اندازه ای کوچکتر! از این رو هرگاه فرزند مریض میشود و درخواستی دارد که اجابت آن به نفع فرزند نیست ، پدر و مادر باید با بخشی از »منِ« خود ، وارد جنگ شوند.
⚡این یک نوع جنگ ظاهری است که مرتبه ای از »من«، مرتبة دیگرش را کنترل میکند وعقل، احساسات را تحت اختیار میگیرد و میگوید: بچه اگر گریه هم کند ، ایرادی ندارد. مهم آن است که این ضایعه از او دفع شود.
⚡مراتب جهاد در اسلام مانند مراتب جراحی برای سالم ماندن بیمار است. مراتب جهاد از امر به معروف لفظی شروع میشود و تا اعدام و قتال ادامه دارد که در حقیقت نوعی جراحی برای سالم ماندن بیمار است.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شهیدی در قلب ما
🔻مصاحبه علیرضا پناهیان درباره بازگشت پیکر شهید «نسیم افغانی»
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
۱۱ تیر سال ۱۳۶۱ سالروز #شهادت عالم #مجاهد و #فقیه نستوه #آیت_الله_محمد_صدوقی چهارمین #شهید_محراب
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔶 #آیتالله_شهید_صدوقی ، از آب حوض وضو میگرفت. محاسنش را عطر و شانه میزد. کفشهای واکس خوردهاش را میپوشید و راهی مسجد میشد. از توی بازار که رد میشد مردم میگفتند: ما آخوندی به #خوش_تیپی و تمیزی #صدوقی ندیدیم.
.
🔶دکتر به آیتالله صدوقی گفته بود از تخت پایین نیاید و نمازش را هم روی تخت بخواند. نماز شبش که تمام شد گفت: اگر میدانستم باید به خاطر جراحی چشم شبی بدون #سجده در برابر خدا سپری کنم؛ هرگز حاضر نمیشدم عمل کنم.
.
🔶دختر آیت الله صدوقی در خصوص خاطرات خود از پدرش میگوید: وقتی #شهید_دستغیب به شهادت رسیده بود پدرم با ناراحتی گفت: نوبت من بود چرا ایشان از من پیشی گرفت.
🔶پدرم یکی دو هفته قبل از شهادت به #ترور تهدید شده بود و #منافقین از مردم خواسته بودند که به نماز جمعه نروند ولی پدرم با آن همه تهدیدات می گفت من نماز را ترک نمی کنم و آن جمله معروف که” #مرغابی_را_از_آب_نترسانید” در خطبه نماز جمعه خطاب به منافقان گفته بود.
.
🔶سال ۱۳۶۱ بود، آن سال ۱۱ رمضان و ۱۱ تیر مصادف شده بود، یکی از روزهای گرم #تابستان اما این گرما و روزهداری مردم باعث نشد که صف #نمازجمعه یزد آن هم به امامت آیتالله محمد صدوقی خلوت باشد، مردم حتی تا پشتبامها هم #سجاده و جانماز پهن کرده بودند.
🔶نمازجمعه که تمام شد حوالی ساعت یک و ۲۰ دقیقه ظهر بود، مسجد ملااسماعیل مملو از جمعیت بود، امام جمعه خیلی نگران گرمایی بود که مردم را آزار میداد حتی اجازه نداد بین دو خطبه اطلاعیهای که آماده شده بود را بخوانند حتی از مردم درخواست کرد که همراه موذن #اذان را تکرار نکنند تا نماز سریعتر تمام شود.
.
🔶وقتی عرقریزان از گرما نماز را به پایان رساند، از #محراب به سمت خودرو حرکت کرد، صحن قدیم مسجد ملااسماعیل را که ترک کرد، وارد صحن جدید شد و ایستاد تا کفشهایش را بپوشد.
.
🔶نحوه #شهادت شهید محراب، آیتالله صدوقی :
از پشت سر جوانی محکم آیتالله صدوقی را در آغوش گرفت و گفت میخواهد پیشانی او را ببوسد. چون حرکاتش شکبرانگیز بود، پاسدارها و حتی خود آیتالله تلاش کردند تا او را دور کنند اما موفق نشدند.
.
🔶آن جوان که نامش رضا ابراهیمزاده و از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق و از منافقان بود، همانطور محکم آیتالله را در آغوش گرفته بود و او را رها نمیکرد تا اینکه ناگهان صدای انفجاری، دست پلید او را رو کرد.
.
🔶آیتالله از ناحیه کمر و ستون فقرات و شکم به شدت #مصدوم شد و در راه انتقال به بیمارستان افشار یزد به آرزوی همیشگی خود که همان شهادت بود، رسید.
🔶جمعیت آن روز در مسجد ملااسماعیل غوغا میکرد، دختران آیتالله و خانواده او نیز در نمازجمعه حضور داشتند و صدای #انفجار بیش از همه آنها را متلاطم کرده بود...
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره جالب خادم امام رضا(ع) از سردار سلیمانی
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️#شبی_با_شهدا
🔸️درس توسل به اهل بیت(ع)از شهید حسین خرازی
🍀#عند_ربهم_یرزقون
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @shahidabad313 🌷
┗━━━🍃🌷🍃━━━┛
♦️زمین برای داشتنت حقیر بود ؛
و آسمان به تو بیشتر میآید...!
حاجی دلتنگتیم💔
#حاج_قاسم_سلیمانی🌱
🔹✔️#مکتب_حاج_قاسم✔️
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
خداوند منان تمام مخلوقات خود را در اختیار اشرف مخلوقات قرار داد تا اشرف مخلوقات حق را از باطل تشخیص دهد و سپس حق را انتخاب نموده و دائم بیاد و رضای خداوند مشغول باشد تا از حق منحرف نشود..
اگر این بنده اشتباه کند تمام محیط اطراف به او تذکر میدهند
اگر گوش و چشم او نمرده باشد اثبات این جمله بسیار ساده است!!
شما چهل روز دایم الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد...
مدافع حرم
#شهیدسجاد_زبرجدی
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطرات_شهدا
رسم بود شب عملیات بچهها پیشانی بند می بستند ،
چشمم به فاضل افتاد ، احساس کردم چهره اش با روزهای دیگر فرق دارد ، یه پیشانی بند روی پیشانی اش بود ، نگاه کردم نوشته بود یا امام رضا ، گفتم ،
امشب نور بالا می زنی ! ، اگر خبری هست ما رو هم تحویل بگیر .
خندید و گفت ،
به برکت اسم امام رضاست ، وگرنه ما که کسی نیستیم .
همان شب با پیشانی بند یا امام رضا ، کربلایی شد....
#شهیدانوشیروان_رضایی (فاضل)
📕 خط عاشقی ، ج3
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#زندگینامه_شهید_محسن_حججی
#قسمت_یازدهم
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
♦️چند وقتی توی مغازه پیشم کار میکرد. موقع #اذان مغرب که می شد سریع جیم فنگ می شد و می رفت.
می گفتم: "محسن وایسا نرو. الان تو اوج کار و تو اوج مشتری."
محلی نمیگذاشت می گفت: "اگه میخوای از حقوقم کم کن من رفتم."😌👌🏻
🍀 می رفت من می ماندم و مشتری ها و…
#عیدغدیر خم که رفته بودیم برای #عقدش، محسن وسط مراسم ول کرد و رفت توی یک اتاق شروع کرد به نماز خواندن. دیگر داشت کفرم را در می آورد😠 رفتم پیشش گفتم: "نماز تو سرت بخوره یکم آدم باش الان مراسم جشنته. این نماز رو بعداً بخون."
به کی می گفتی؟ گوشش بدهکار نبود همان بود که بود لجباز و یکدنده☹️
#ادامه_دارد...
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊