فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مدیرِ مسئول یعنی شهید بهشتی!
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داریوش ارجمند در نشست خبری فیلم «روز بلوا»:
اول از همه یک مرگ بر آمریکا باید بگویم به خاطر شهادت حاج «قاسم سلیمانی» که یک رئیس جمهور "حمال" دستور قتل این بزرگ مرد را داده بود
🔻شهادت سردار سلیمانی را به همه کشورهای منطقه و کشورهای مسلمان تبریک و تسلیت میگویم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#لالههای_آسمونی
سيد اهل رفاه و آسايش نبود، شب ها موقع خواب بر روي صخره يا سنگلاخ ها مي خوابيد و مي گفت اين بدن به اندازه كافي استراحت كرده و بايد ادب شود، او اهل تظاهر نبود، خلوص بندگي در او متجلي بود.
#شهید_سیدحمید_میرافضلی🌷
#سالروز_ولادت
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
روایتگری شهدا
#لالههای_آسمونی سيد اهل رفاه و آسايش نبود، شب ها موقع خواب بر روي صخره يا سنگلاخ ها مي خوابيد و مي
#خاطرات_شهدا
💠حميد براي اولين بار بود كه ميرفت براي شناسايي. با دو نفر از نيروهاي چمران ميرفته كه همان اوايل دوره ديده بودند. يك افسر ارتش هم با آنها همكاري ميكرد.
💠دو نفر بسيجي و حميد و يك نفر ديگر، شب حركت ميكنند. صبح ميفهمند وسط عراقيها گرفتار شدهاند.
💠افسر ارتشي ميگويد: يعني چه بلايي سرمان ميآيد؟ حميد ميگويد: راحت باشيد!
💠يك آيه قرآن ميخواند و ميگويد: مطمئن باشيد كه آنها ديگر ما را نميبينند.
💠حاج احمد اميني هم آنجا بوده. آية وجعلنا... را ميخوانند و حركت ميكنند.
💠حميد ميگفت: بعد از چهار كيلومتر پيشروي در جبهة عراقيها، تازه آنها متوجه شدند كه ما عراقي نيستيم. شروع كردند به تيراندازي. آن افسر اين چيزها برايش معجزه بود.
💠آنقدر سجده كرد و گريه كرد و «يا حسين(ع)» گفت كه دل همه شكست. ديگر ولمان نكرد. هميشه همه جا فقط با ما ميآمد.
📎مسئول اطلاعات عملیات قرارگاه کربلا
#شهید_سیدحمید_میرافضلی🌷
#سالروز_ولادت
ولادت : ۱۳۳۵/۱۱/۱۷ رفسنجان ، کرمان
شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۲۲ جزیرهٔمجنون ، عملیات خیبر
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطرات_شهدا
وقتی به منزل ابراهیم رفتیم
بعد از تعارف معمول ، ابراهیم شروع به صحبت کرد و گفت ،
استاد ( علامه جعفری ) ما توی جبهه به خیلی از مسائل یقین پیدا می کنیم !!
بعد دستش را شبیه یک دایره کرد و گفت ،
اگر دنیا مثل کُره باشد ، امام زمان (عج) مانند این دست های من به دنیا احاطه دارد.
خداوند نیز بر تمام دنیا شاهد و ناظر است...
#شهیدابراهیم_هادی
📕 سلام بر ابراهیم۲
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
شال سبز همیشه گردنش بود ،
می گفت ،
توی گردان هر کس که سیده ، باید علامتی همراهش باشد ، شما منتسب به خانم حضرت زهرا (س) ، باید افتخار کنید ،
تا وقتی وصل به این خانواده هستید ، خدا همه چیز بهتون می دهد......
#شهیدحاج_حسین_محمدیانی
📕 خط عاشقی ، ج2
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#وصیت_شهید
بر طبق آن خط مشی که اسلام به ما ارائه مىدهد ، آمریکا آرام نمى نشیند و هر روز توطئه اى جدیدتر و خدعه آمیزتر از قبل را بر ملت هاى مسلمان تحمیل می نماید .
غافل از آنکه تا در اقصى نقاط جهان گوینده ، "لااله الا اللّه" هست ، همانجا نیز مرز اسلامى ماست ،
ما این هنرنمایى هاى فرسوده و نقاشى هاى از بین رفته در طول تاریخ بر روى صفحات لجن مالى شده اى را که به نام مرزهاى جغرافیایى در بین ممالک اسلامى عَلَم کردهاند ، هرگز قبول نداریم.
با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر "یعنى اسراییل" بجنگند ، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود.
و اکنون برادران سوری مان در این جهت هستند و ما هم در کنارشان هستیم و با این برادران همکارى مىکنیم و مى جنگیم و اعتقاد داریم که انقلاب اسلامى را باید به جهان صادر کنیم ...
سردار جاویدالاثر
#حاج_احمد_متوسلیان
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
📸 رونمایی از تندیس جایزه ویژه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در فجر۳٨
🔹 این تندیس امسال به بهترین فیلم با مضمون جهاد و مقاومت در جشنواره فیلم فجر اهدا خواهد شد.
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_ششم
💚#اسوه و الگوي بچه هاي مسجدي❤️
✔️راوی: يكي از#جوانان_مسجد
👈كار فرهنگي#مسجد_موسي_ابن_جعفر (علیهما السلام) بسيار گسترده شده بود.🌷#سيد_علي_مصطفوي برنامه هاي ورزشي و اردويي زيادي را ترتيب ميداد.
⚘@pmsh313
🍀هميشه براي جلسات#هيئت يا برنامه هاي اردويي #فلافل ميخريد. ميگفت هم سالم است هم ارزان.
🍀يك#فلافل_فروشی به نام جوادين در خيابان پشت#مسجد بود كه از آنجا خريد ميكرد.
🍀شاگرد اين#فلافل_فروشی يک#پسر_با_ادب بود. با يك نگاه ميشد فهميد اين پسر زمينه ي#معنوي خوبي دارد.
🍀بارها با خود🌷#سيد_علي_مصطفوي رفته بوديم سراغ اين#فلافل_فروشی و با اين جوان حرف ميزديم.#سيد_علي ميگفت: اين پسر #باطن پاكي دارد، بايد او را جذب#مسجد كنيم.
🍀براي همين چند بار با او صحبت كرد و گفت كه ما در#مسجد چندين برنامه ي فرهنگي و ورزشي داريم. اگر دوست داشتي بيا و توي اين برنامه ها شركت كن.
🌷@shahidabad313
🍀حتي پيشنهاد كرد كه اگر فرصت نداري، در برنامه ي فوتبال بچه هاي #مسجد شركت كن. آن پسرک هم لبخندي ميزد و ميگفت: چشم. اگر #فرصت شد، مي يام.
🍀#رفاقت ما با اين پسر در حد #سلام و #عليك بود. تا اينكه يک شب مراسم يادواره ي🌷#شهدا در#مسجد برگزار شد. اين اولين يادواره ي🌷#شهدا بعد از پايان دوران#دفاع_مقدس بود.
🍀در پايان مراسم ديدم همان#پسرك_فلافل_فروش انتهاي #مسجد نشسته! به🌷#سيد_علي اشاره كردم و گفتم: رفيقت اومده#مسجد.
🍀سيد_علي تا او را ديد بلند شد و با گرمي از او استقبال كرد. بعد او را در جمع بچه هاي#بسيج وارد كرد و گفت: ايشان#دوست_صميمي بنده است كه حاصل زحماتش را بارها نوش جان كرده ايد!
💥خلاصه كلي گفتيم و خنديديم. بعد🌷#سيد_علي گفت: چي شد اينطرفا اومدي؟!
🍀او هم با صداقتي كه داشت گفت: داشتم از جلوي #مسجد رد ميشدم كه ديدم #مراسم داريد. گفتم بيام ببينم چه خبره كه شما رو ديدم.
🍀سيد علي خنديد و گفت: پس🌷#شهدا تو رو دعوت كردن.
🍀بعد با هم شروع كرديم به جمع آوري وسايل مراسم. يك کلاه آهني مربوط به#دوران_جنگ بود كه اين دوست جديد ما با تعجب به آن نگاه ميكرد🌷#سيد_علي گفت: اگه دوست داري، بگذار روي سرت.
او هم كلاه رو گذاشت روي سرش و گفت: به من مي یاد؟
⚘@pmsh313
🍀سيد علي هم لبخندي زد😊 و به شوخي گفت: ديگه تموم شد،🌷#شهدا براي هميشه سرت كلاه گذاشتند!
🍀همه خنديديم. اما واقعيت هماني بود كه سيد گفت. اين پسر را گويي🌷#شهدا در همان مراسم#انتخاب كردند.
🍀#پسرک_فلافل_فروش همان🌷#هادي_ذوالفقاري بود كه🌷#سيد_علي_مصطفوي او را جذب#مسجد كرد و بعدها #اسوه و الگوي بچه هاي مسجدي شد
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌺🌸
🌸
🔹دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم #عزاداری ائمه، گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت: این اشکها و این دستمال روز قیامت برام #شهادت میدن.
🔸ارادت خاصی به اربابش #امام_حسین (علیه السلام) و حضرت عبا( علیه السلام) داشت. تاکید بسیار زیادی بر خوندن "زیارت عاشورا" با ذکر صد لعن وسلام داشت.
🔹میگفت امکان نداره شما با اخلاص کامل #زیارت_عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه.
🔰 #حفظ_قرآن📖
🌷شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر #حفظ و قرائت قرآن "بامعنی" و همچنین احادیث نبوی داشت و واین در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی یادداشت و همچنین بصورت صوتی و با صدای خودش ضبط میکرد
#شهید_عباس_آسمیه🌷
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عزاداری جانسوز پاکستانیها در جوار مزار حاج قاسم / مزار سردار دلها در حلقه عزاداران پاکستانی
https://tn.ai/2197753
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⏺#دلم_براش_سوخت!
🔰اولین روزهای بهمن 1365 بود که گردان حمزه را به اردوگاه کارون بردند. وقتی فهمیدم گردان کناری 🌷#گردان_شهادت است، سراغ🌷#حمید_کرمانشاهی را گرفتم.
🍀حمید مسئول یکی از گروهانها بود. با دیدنش خیلی خوشحال شدم. اسم هرکدام از بچه های قدیمی گردان شهادت را که می گفتم، او با لبخندی سخت می گفت:
- جاموند ...
🍀هیچوقت او را ندیدم که از🌷#شهادت بچهها ناراحت شود یا ضعف و سستی به خود راه بدهد. همیشه در برابر خبر شهادت بچهها میگفت:
- ما باید دعا کنیم که دوستامون شهید بشن. مگه نمیخواییم اونا به آرزو و سعادتشون برسند؟ پس خوش به حالشون که⚘#شهید شدند.
🍀بعد از مقداری صحبت دربارۀ وضعیت منطقه، دیدم حالش عوض شد، در خودش فرو رفت و با چهرهای گرفته گفت:
- داداش جون (حمید بچههای رزمنده را داداش خطاب میکرد. هنگام خداحافظی هم تکیهکلامش "غلامتم داداش" بود.) یه چیزی توی☀️#شلمچه دیدم که خیلی حالم رو گرفت.
با تعجب قضیه را جویا شدم. آخر هیچوقت حمید را به آن ناراحتی و پکری ندیده بودم. سرش را پایین انداخت و گفت:
🍀- بعد از اون شبی که بچههای گردان حضرت علیاصغر لشکر سیدالشهدا زدند به خط عراق و برگشتند عقب، چند تا از بچههاشون که شهید و مجروح بودن، جا موندن. دو سه روز گذشته بود که یک شب از جلوی خاکریز سر و صدایی اومد. بچهها گفتند: "مثل اینکه کسی اون جلوست."
از خاکریز رد شدم و رفتم جلو. از سر و صداش فهمیدم باید نیروی خودی باشه. دو سه تا از بچهها رو صدا کردم که کمک کنیم بیاریمش.
روایتگری شهدا
⏺#دلم_براش_سوخت! 🔰اولین روزهای بهمن 1365 بود که گردان حمزه را به اردوگاه کارون بردند. وقتی فهمیدم گ
🍀وقتی آوردیمش توی خاکریز، دیدیم نوجوونیه حدود شونزده هفده ساله که بر اثر ترکش خمپاره داغون شده بود. اون رو روی برانکارد گذاشتیم و به بچهها گفتم ببرنش عقب.
چند ساعت بعد وقتی که به خاکریز پشت سرمون رفتم، متوجه شدم یکی درخواست کمک میکنه. روم رو که برگردوندم، دیدم همون مجروحهست. وقتی پرسیدم اینجا چیکار میکنی؟ گفت: "بچهها من رو گذاشتن اینجا و خودشون رفتن جلو."
دست من رو گرفت و گفت: "برادر جون! تو رو خدا یه کمی آب بهم بده، سه روزه که هیچی نخوردم. فقط آب شور و تلخ بیابون رو خوردم."
گفتم: "باشه الان میرم برات یه چیزی میآرم بخوری تا بعد بگم بچهها ببرنت عقب."
🍀دستی به سرش کشیدم؛ نگاهی توی چشمای ملتمسش انداختم و بلند شدم که برم براش غذا و آب بیارم.
هنوز چند متری دور نشده بودم که یهو سوت خمپارهای منو به خیز واداشت. ترکشا، زوزهکشون از بالای سرم رد شدند. بلند که شدم، یاد او افتادم. سریع دویدم طرفش.
🍀سرم گیج رفت. نزدیک بود بخورم زمین. روی پای خودم بند نبودم. چشمام سیاهی رفت. هیچی ازش نمونده بود. هیچی. خمپاره درست خورده بود روی بدنش.
و💧#اشک بود که از چشمان🌷#حمید جاری شد.
💎حمید داودآبادی
18 بهمن 1398
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#راز_این_عکس
🌷گلی برایِ تو🌷
💠در دیدار با خانوادههای
شهدای مدافع حرم در شهر
بابل در دوم اسفند ۹۷،
فرزند شهید بواس درهنگام
نماز جماعت، شاخه گلی به
سرلشکرحاج قاسم سلیمانی
هدیه کرد.
🔷امروز جمعه، ۱۸ بهمن ۹۸
او به همراه خانواده اش باز
هم به دیدار سردار آمده
بودند...اما این بار در گلزار
شهدای کرمان...
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#راز_این_عکس
💠در دیدار با خانوادههای
شهدای مدافع حرم در شهر
بابل در دوم اسفند ۹۷،
فرزند شهید بواس درهنگام
نماز جماعت، شاخه گلی به
سرلشکرحاج قاسم سلیمانی
هدیه کرد.
🔷امروز جمعه، ۱۸ بهمن ۹۸
او به همراه خانواده اش باز
هم به دیدار سردار آمده
بودند...اما این بار در گلزار
شهدای کرمان...
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 قطعهای از بهشت اینجاست..
🌷اینجا یه قطعه از بهشت است؛ یه قطعه از کربلاست؛ یه قطعه از حرم است. آرامشی که اینجا داره را فقط در حرم اهل بیت علیهم السلام میبینید...
🌷#هویزه مشهد شاهدان شهیدی است که با نوشیدن شربت شهدآمیز شهادت به درجه شهودیت رسیدهاند.
🌷اینجا مقتل #محمدحسین_علم_الهدی و یاران شهیدش است که روزی در جفا و خیانت رئیس جمهور وقت - بنی صدر - در نبرد تن با تانک، مقابل ارتش صدام ایستادند و بدنهایشان زیر تانک ارباً ارباً شد.
🌷هویزه را دوست دارم؛ هویزه و مقتل علم الهدی را دوست دارم و با تمام دنیا معاوضهاش نمیکنم. اینجا نزدیک ترین جا به مقتل اباعبدالله الحسین(ع) و عرش خدای متعال است.
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری :
استاد_حسن_عباسی
#خاطره ای از دو شهید
#صیاد_شیرازی و #حسن_تهرانی_مقدم
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_هفتم
💚باطن پاكش براي همه نمايان بود❤️
💕 #جوادين(ع)✨
✔️راوی:پيمان عزيز
👈توي خيابان🌷#شهيد عجب گل پشت#مسجد مغازه ي#فلافل_فروشی داشتم. ما
اصالتاً ايراني هستيم اما پدر و مادرم متولد شهر#كاظمين مي باشند. براي همين
نام مقدس #جوادين(ع)را كه به دو امام شهر#كاظمين گفته ميشود، براي#مغازه انتخاب كردم.
⏺هميشه در زندگي سعي ميكنم با مشتريانم خوب برخورد كنم. با آنها صحبت كرده و حال و احوال ميكنم.
سال 1383 بود كه يك بچه مدرسه اي، مرتب به مغازه ي من مي آمد و#فلافل ميخورد.
⏺اين پسر نامش #هادي و#عاشق سس فرانسوي بود.#نوجوان خنده رو و شاد و پرانرژي نشان ميداد.من هم هر روز با او مثل ديگران سلام و عليك ميكردم.
🌺@pmsh313
⏺يك روز به من گفت: آقا پيمان، من ميتونم بيام پيش شما كار كنم و#فلافل ساختن را ياد بگيرم. گفتم:#مغازه متعلق به شماست، بيا.از فردا هر روز به #مغازه مي آمد. خيلي سريع كار را ياد گرفت و استادكار شد.چون داخل مغازه ي من همه جور آدمي رفت و آمد داشتند، من چند بار او را#امتحان كردم، دست و دلش خيلي#پاك بود.
⏺خيالم راحت بود و حتي دخل و پول هاي#مغازه را در اختيار او ميگذاشتم.در ميان افراد زيادي كه پيش من كار كردند#هادي خيلي متفاوت بود؛
💥انسان کاري، با ادب، خوش برخورد و از طرفي خيلي#شاد و خنده رو بود.كسي از همراهي با او #خسته نميشد.
با اينكه در سنين#بلوغ بود، اما نديدم به دختر و ناموس مردم#نگاه كند. باطن پاك او براي همه نمايان بود.
🌺@pmsh313
⏺من در خانواده اي مذهبي بزرگ شده ام. در مواقع بيکاري از#قرآن و#نهج_البلا_غه با او حرف ميزدم. از #مراجع_تقليد و #علما حرف ميزديم. او هم زمينه ي #مذهبي خوبي داشت. در اين مسائل با يكديگر هم کلام ميشديم.
⏺يادم هست به برخي#مسائل_ديني به خوبي مسلط بود.#ايام_محرم را در#هيئت حاج حسين سازور كار ميكرد.مدتي بعد #مدارس باز شد. من فكر كردم كه#هادي فقط در#تابستان ميخواهد كار كند، اما او كار را ادامه داد! فهميدم كه ترك#تحصيل كرده...
🌺@shahidabad313
⏺كار را در#فلافل_فروشی ادامه داد. هر وقت ميخواستم به او#حقوق بدهم نميگرفت، ميگفت من آمده ام پيش شما كار ياد بگيرم. اما به زور مبلغي را در جيب او ميگذاشتم.مدتي بعد متوجه شدم كه با #سيد_علی_مصطفوي#رفيق شده، گفتم با خوب پسري#رفيق شدي.
⏺#هادي بعد از آن بيشتر مواقع در#مسجد بود. بعد هم از پيش ما رفت و در#بازار مشغول كار شد.اما مرتب با دوستانش به سراغ ما مي آمد و خودش مشغول درست کردن#فلافل ميشد.
🌺@shahidabad313
⏺بعدها توصيه هاي من به درس خواندن كارساز شد و درسش را از طريق مدرسه ي#دكتر_حسابي به صورت غير حضوري ادامه داد.#رفاقت ما با#هادي ادامه داشت. خوب به ياد دارم که يك روز آمده بود اينجا، بعد از خوردن#فلافل در آينه خيره شد ميگفت: نميدانم براي اين جوشهاي صورتم چه كنم؟
💥گفتم: پسر خوب، صورت مهم نيست،#باطن و#سيرت انسانها مهم است كه #الحمدالله#باطن تو بسيار عالي است.
⏺هر بار كه پيش ما مي آمد متوجه ميشدم كه تغييرات روحي و دروني او بيشتر از قبل شده. تا اينكه يك روز آمد و گفت وارد حوزه ي علميه شده ام، بعد هم به#نجف رفت.
اما هر بار كه مي آمد حداقل يك#فلافل را مهمان ما بود.
💎آخرين بار هم از من#حلالیت طلبيد. با اينكه هميشه خداحافظي ميكرد، اما آن روز طور ديگري خداحافظي كرد و رفت ...
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊