🍃🌹
🔴 راز عدد ۲۷ کد تیپِ «محمد رسول الله» چیست؟
━━━━━💠🌸💠━━━━━
💢 به «#حاج_احمد_متوسلیان» گفتند این عدد ۲۷ چیه که تیپ «محمد رسول الله» را بغل کرده و در مجموع «تیپ ۲۷ محمد رسول الله» را تشکیل داده؟!
✅ #حاج_احمد گفت: حکمت داره ✨
1⃣⇦اولاً ۲۷، یادآوره «۲۷ رجب» عید مبعث حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) هست
2⃣⇦ثانیاً ۲ را در ۷ ضرب کنید، میشود ۱۴
و «چهارده عدد معصومین ما» (علیهم السلام) است
3⃣⇦ثالثاً ۲ را از ۷ کم کنید، میشود ۵
و عدد ۵ به «پنج تنِ آل عبا» بر میگردد و خامسِ آلِ عبا هم امام حسین است
4⃣⇦رابعاً ۲ را به ۷ اضافه کنید، میشود ۹
و «تسعه المعصومین من ذریه الحسین»
5⃣⇦خامساً عدد ۲۷ را بالعکس کنید میشود ۷۲
و عدد ۷۲ هم معرفِ «حضورِ کربلائیها و عاشورائیان» هست !!
#حاج_احمد_متوسلیان🌹🍃
#یـادش_بـا_ذڪـر_صـلـوات
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
#مادرانــــه
▫️مأمور آمار : سلام مادر، از سازمان آمار مزاحم میشم، شما چند نفرید؟
▫️مادر سرشو پایین میندازه و سکوت میکنه بعد میگه: میشه خونه ما بمونه برای فردا؟
▫️مأمور: چرا مادر؟
▫️مادر: آخه شاید فردا از پسرم خبری برسه...
💠 به امید آزادی شیر در زنجیر #حاج_احمد_متوسلیان و سه همسفرش.
✨اللَّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ✨
#حاج_احمـــد_متوسلیـــــان🌹
#یـادش_بـا_ذڪـر_صـلـوات
#صبوری_دل_مادران_شهدا_صلوات
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
✨﷽✨
#برگـــے_از_خاطراٺ
⭕️ پرستار به صورت رنگ پریده و لبهای ترک خورده مجروح حاج احمد نگاه کرد و بعد به پاهای زخمیاش، گفت: «برادر اجازه بدهید داروی بیهوشی تزریق کنم، این طوری کمتر درد میکشید.»
♦️حاجی هم نالهای کرد و گفت: «نه! بیهوشم نکن! دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخمهای عمیقتری دارند.»
📚 کتاب: خدمت از ماست، ص۸۲
#حاج_احمـــد_متوسلیـــــان 🌺
#ما_منتظریم
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🌿 ﷽ 🌿
#دݪنوشتـــــہ
…سال جدیـــ💜ــد آمــد
…سال کهنـــــ💛ــه رفت
🔹 و ما در این میان با همه دل مشغولیهای خود سرگرم دل خود بودهایم
🔻تو بیا و با مهر خود و با پاکی و عزت خود
ما را همراهی کن🍃✨
➣تا گم نشویم
➣تا دور نشویم
➣تا ما نیز شبیهتر شویم به تو و مسلک و آرمان تو
🔻احمد! حال دلـــ♥ــمان با تو خوب است
●ما را از آن خود کن
●ما را از خود خالی و از خودت پر کن
#سالنو_با_یا_شهـــــدا
#حاج_احمــــد_متوسلیـــــان 🌺
#چشم_به_راهت_هستیم
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#برگے_از_خاطراٺ
📌خاطرهای ڪوتاه از زندگی #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
🔴 رفتار عجیب یک فرمانده که باعث محبوبیت بیشتر او میشود
🍃 برای تهیهی مهمات عملیات باید حاج احمد متوسلیان رو میدیدم؛ رفتیم اتاق فرماندهی، اما نبود.
🍃 یکی از بچهها گفت: فکر کنم بدونم کجاست... ما رو برد سمت دستشوییها. دیدم حاج احمد اونجا داره در نهایت تواضع دستشوییها رو تمیز میکنه.
🍃 رفتم سطل آب رو ازش بگیرم، اما نداد. گفتم: شما چرا حاجی؟
🍃 همینطور که کار میکرد، گفت: "یادت باشه! فرمانده موقعِ جنگ برادرِ بزرگترِ همه حساب میشه ، و در بقیهی مواقع کوچیکترین و حقیرترین برادر آنها..."
📚منبع: کتاب با راویان نور3 ، صفحه 148
#اخلاص
#تواضع
#تقوا
#حاج_احمد_متوسلیان
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔷🔹🔹
#ڪلام_نـــــاب
🌼ما پیـروان سرسخت #ولایت_فقیه
برخود میبالیــــم ڪه پروانـــــه وار بر
گِرد شمـــــع فروزان ولایــــــت بسوزیم
و بر این سوختـن افتخــــــار میڪنیم
ڪه حیـــــات ما در #شهــــادت ماست...
#حاج_احمد_متوسلیان
🔴➼┅═🍃═┅┅───┄
🌼سالروز آغاز ولایت و زعامت حضرت آیت الله العظمی امام سیدعلی خامنهای (مدظله العالی) را به عاشقان آن حضرت تبریک عرض مینماییم.
#لبیک_یا_خامنهای
#با_ولایت_تاشهادت✌️
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂
•{ #جاویدالاثر
#حاج_احمد_متوسلیان🍃🌹}•
مــــــا بــــــــــــا
#ایــــــمـانــمــــــــان
میــجنــگیــــــــــم...♡
⇦ #مانجنگیدیم
⇦ #دفاعکردیــم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#کتاب
#شهید_گمنام
👈 ۷۲ روایت از شهــداے
💚 #گمنــام و #جاویدالاثــــر💚
🔴✾||➼┅═🕊═┅┅───┄
📃 #روایت_ششم
📌 #عنوان : «خورشید دوکوهه»
🎙 #راوی : دوستان شهید
🔻تمام بدنش آثار #شکنجه بود. آثاری بود به جامانده از زندانهای ساواک.
سال۵۸ و روز اول درگیریهای #کردستان به مریوان آمد فرماندهی سپاه آنجا را به عهده گرفت.
🔻فرماندهی سخت کوش، دقیق، شجاع و پرتلاش بود، با شروع جنگ در همان منطقه در مقابل دشمنان سدی محکم ایجاد نمود.
🔻دی ماه سال ۶۰ به جنوب آمد، تیپ محمد رسولالله(ص) را در دوکوهه پایه گذاری کرد، حماسه آفرینی نیروهای #حاج_احمد مثال زدنی بود. درعملیاتهای بیت المقدس و فتح المبین کاری کرد که کارشناسان جنگی دنیا را به تعجب واداشت. خرمشهر که به یک دژ نظامی نفوذ ناپذیر تبدیل شده بود را آزاد کرد.
🔻نیروها عاشق او بودند، همیشه میگفت من در خط نبرد برادر بزرگتر شما هستم، درپشت جبهه برادر کوچکتر شما لذا کارهای مقر را بین بچهها تقسیم کرده بود. یک روز در هفته کار نظافت مقر وظیفه خود حاجی بود، از شستن ظرفها تا تمیز کردن دستشوییها و...
🌷 @shahidane1 🌷
🔻بچه بسیجی تازه به جبهه آمده بود، اسلحه را اشتباه به دست گرفته بود #حاج احمد در حال عبور از کنار او بود گفت: فرمانده تو کیه!؟ چرا به تو یاد نداده چطور اسلحه دست بگیری؟
آن جوان هم که حاجی رو نمیشناخت گفت: تو چیکار به فرمانده من داری؟
اصلا فرمانده من #حاج_احمد_متوسلیانه.، اگر اینجا بود حال تو رو میگرفت که بی خود حرف نزنی!
#حاج_احمد معذرت خواهی کرد و رفت.
🔻دو روز بعد تو مراسم صبحگاه دوکوهه اعلام شد که فرماندهی لشکر #حاج_احمد_متوسلیان صحبت خواهند کرد و جوان بسیجی سرک میکشید تا فرمانده لشکر را برای اولین بار ببیند.
🔻یکدفعه چشمش از تعجب گرد شد، بعد با خودش گفت: وای! من با کی اینطور صحبت کردم نکنه بعدا بخواد من رو تنبیه کنه!؟
اما حاجی اهل این حرفها نبود، همیشه میگفت: تو آموزش و نظم نیرو سخت بگیریم تا توی عملیات نتیجه بهتری بگیریم.
🌷 @shahidane1 🌷
🔻دوران اوج ترورهای منافقین بود، هر روز خبر از #شهادت عدهای مظلوم در شهرها به گوش میرسید، در تهران با #حاج_احمد به ستاد منطقه ۱۰ سپاه رفتیم. قرار شد از آنجا با یک خودرو غنیمتی عراقی به یکی از مقرهای سپاه برویم،شیشههای اتومبیل خرد شده بود.
🔻حرکت با آن هیچ اعتباری نداشت، به حاجی گفتم: این ماشین امنیت ندارد ممکن است در سر یک چهارراه یا در طی مسیر منافقین نارنجکی داخل آن بیاندازند.
🔻 #حاج_احمد لبخندی زد و گفت: قبل از #انقلاب ساواک نتوانست با ما کاری کند با یاریخدا در مریوان ضد انقلاب نتوانست مارا شکست دهد. بعثیها نتوانستند حریف ما شوند، مطمئن باش #منافقین هم نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
🔻اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد در جبهه نبرد با #اسرائیل خواهد بود!!
🔻این حرف #حاج_احمد زمانی بود که هنوز خبری از اعزام قوای #ایرانی به #سوریه و #لبنان نبود.
🔻 #حاج_احمد اسطوره دوران دفاع مقدس ما و از بهترین فرماندهان نظامی بود، سال۶۱ به سوریه و لبنان رفت.
#یوسف سپاه اسلام سالهاست که در سرزمین #کنعان مانده، به امید روزی که از او خبری بیاید...🙏
#ڪاری_از ⇩↯⇩
✍ "گروه فـرهنگی شهید ابراهیم هادے"
🔴✾||➼┅═🕊═┅┅───┄
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
🔹💠🔹
خرماگرفته بود دستش
به تک تک بچه ها تعارف میکرد.
+گفتم:مرسی
+گفت:چی گفتی؟
+گفتم:مرسی
ایستاد و گفت: دیگه نگو مرسی؛
بگو خدا پدر مادرتو بیامرزه.
#حاج_احمد_متوسلیان
(☜🌹شَهْیدْآنِه •(☞`🌹