eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
325 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه که تمام شد ، غیبش زد . خیلی گشتیم تا متوجه شدیم رفته سراغ شستن سرویس های بهداشتی . نگذاشت کسی کمکش کند . می گفت : افتخارم این است که خادم روضه ی باشم . 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
یک سالی از مشترکمان می گذشت که یکی از دوستانش دعوت کرد، خانه شان گفته بود ( یک مهمانی ساده گرفتیم به مناسبت سالگرد ازدواجمان ) همراه و دختر چهل روزه مان رفتیم از در که وارد شدیم، فهمیدیم آن جا جای ما نیست . خانم ها و آقایان نشسته بودند و خوش و بش می کردند از سر اجبار و به خاطر تعارف های صاحب خانه رفتیم نشستیم ، ولی نتوانستیم آن را تحمل کنیم . خدا حافظی کردیم و آمدیم بیرون پیاده راه سمت خانه ناراحت بود . بین راه حتی یک کلمه هم حرف نزد قدم هایش را بلند بر می داشت که تر برسد به خانه که رسیدیم دیگر طاقت نیاورد زد زیر مدام خودش را سرزنش می کرد که چرا به آن رفته کمی که آرام شد، گرفت سجاده اش را گوشه ای پهن کرد و ایستاد به تا نزدیک صبح صدایش را می شنیدم می خواند و اشک می ریخت آن شب خیلی از دوستانش آنجا ماندند . برای شان مهم نبود که شاید راضی نباشد . ولی همیشه یک بود ، حتی در مبارزه با راوی : با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
که برای آب می نوشت هر روز می دیدم گوشه ای نشسته و می نویسد . با خودم می گفتم که کسی را ندارد ، برای چه کسی می نویسد؟ آن هم هر روز ! یک روز گفتم : نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل برد. را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از شد و آرام گفت : من برای آب می نویسم، را ندارم که … با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
خبرنگار صدا و سیما در سال ۱۳۳۶ به دنیا آمد، در آبادان درس خواند و با آغاز نهضت انقلاب اسلامی، مجاهدت‌های خود را در راه انقلاب آغاز کرد و پس از پیروزی انقلاب نیز با نهادهای مختلف انقلابی همکاری داشت. از سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را در صدا و سیمای مرکز آبادان و رادیو نفت آغاز کرد و در سمت «مدیر خبر» رادیو آبادان و نماینده صدا و سیما در قرارگاه خاتم‌الانبیا(ص) در مناطق عملیاتی جنوب و غرب مشغول به‌خدمت شد. در هنگامه جنگ تحمیلی نیز با حضور در جبهه‌ها و زیر بارش توپ و خمپاره، با پیگیری کار خود، ایثارگری رزمندگان را روایت میکرد. در ۲۱ دی ۱۳۶۵ در دومین روز عملیات کربلای ۵ به ‌ رسید . با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
از زبان در عملیات رمضان که تمام بچه های لشکر هم شاهدش بودند و یاد دارند وی در ۳ساعت فقط ۷۰ نفر از تیربارچی های دشمن که بر روی تانکها بودند را شکار می کرد تا بچه ها که دستور عقب نشینی آمده بود سالم برگردند و کسی بود که به هیچ وجه در عقب نشینی ها بر نمی گشت تا بچه ها سالم برگردند. در عملیات رمضان فقط با کشتن سه نفر از فرماندهان میدان و بیسیم چی های آنها دشمن را از سه نقطه عمل کننده کاملا فلج کرد. در همین عملیات با زدن پریسکوپ تانکهای تی ۷۲ که آرپی جی در آنها اثری نداشت تانکها را عملا از کار می انداخت و هنگامی که نفرات و راننده آنها از ترس از تانک خارج می شدند انها را مورد هدف قرار می داد. عملیات والفجر ۴ عملا تنهایی نشست و چهل نفر از نیروهای دشمن که می خواستند مثل جنگ احد بچه ها را از پشت ارتفاعات کانیمانگاه قیچی کنند به درک واصل کرد و آنها که تاب رویارویی با این نابغه جنگی که سرعت عمل بسیار بالا و هدف گیری بی خطا و هوش و ذکاوت نقطه عطف سنجی را نداشتند پا به فرار گذاشتند و عملا به گفته مرحله سوم عملیات والفجر ۴ را با این کار بسیار مهمش پیروز کرد . با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
رسول ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت به همین خاطر پهلو، دست و صورت سمت راستش در آن انفجار هدیه شد. به طوری که من در شناسایی رسول مشکل داشتم. رسول خودش خواسته بود یک عمری خدا گفته این‌ها گوش کردند؛ یک بار هم این‌ها در خلوت به خدا گفته اند و خدا استجابت کرده است. پدر خاطره‌ای دیگر را برایم بازگو می‌کند که بی شک ذهن هر کسی را معطوف هدف شهید می‌کند. در ۱۷ سالگی رسول با ما به راهیان نور آمد. با هم به سمت گردان تخریب رفته بودیم به رسول گفتم ببین اینجا حسینیه ما بود دراین سمت قبرهایی می‌بینی که شهدا برای خود کنده بودند حالا شهدا رفته اند و اینجا غریب مانده است. هم زمان با صحبت‌های من اذان ظهر شد رفتیم نماز جماعت و بعد آن متوجه شدیم رسول نیست. وقتی پی او گشتیم دیدیم داخل یکی از قبر‌ها رفته، چفیه را روی سرش کشیده و‌های های گریه می‌کند در حالی که سجده کرده است. این صحنه برای ما تبدیل به روضه شد. من همان موقع تنها کاری که توانستم انجام دهم ثبت آن لحظه توسط دوربین عکاسی بود. عکسی که الان به دیوار اتاقش که به موزه تبدیل شده نصب است. راوی : با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
خداوندا! روزی می خواهم که از همه چیز خبری هست، الا قائم مقام امور مساجد خراسان رضوی گفت : حجت الاسلام اصلانی از روحانیون فعال و جهادی حاشیه شهر و مدیر منطقه ای امور مساجد ، امروز در حادثه سوء قصد در حرم مطهر رضوی به رسید. وی از رزمندگان دفاع مقدس و یکی از مسئولین ستاد حاشیه شهر مشهد بود . این طلبه بسیجی را به پیشگاه حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، خانواده معظم و معزز ایشان و امت پرور تبریک و تسلیت عرض می نمائیم . 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
از نگهباني و دژباني گذشتيم. اكنون به جايي كه مقصد بود، يعني «قتلگاه» نزديك مي‌شديم. جايي كه 40 الي 50 نفر از بچه‌هاي بسيج كنار هم شهيد شده بودند و از قرائن پيدا بود كه برخي از آنها در زمان شهادت دست در گردن يكديگر كرده بودند و تو امروز قصد داشتي روايت مظلوميت آنان را براي مردم بخواني و به تصوير بكشي. به طرف قتلگاه پيش مي‌رفتيم و تو، سيد! اصرار داشتي كه حتما مصاحبه با بچه‌ها حتما بايد در قتلگاه انجام بپذيرد و - شايد - مي‌دانستي كه آنجا حقيقتا قتلگاه است. من مثل هميشه با كمي چاشني شوخي و خنده گفتم: سيد! قتلگاه هم شبيه به همين تپه‌ها و گودالهاست ديگه! همين جاها مصاحبه را بگير!» و تو با صبوري و طنازي مخصوص خودت گفتي: «نه اصغر جان، مي‌گرديم تا قتلگاه را پيدا كنيم.» چند لحظه بعد از اين حرف بود كه قتلگاه را يافتي و پركشيدي و رفتي ... و چه زيبا يافتني و رفتني. راوی : 🌹 🕊 با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
اگر خـواستی کنی، باید منتظر باشی! ولی اگر شدی ‌، دوان ‌دوان سمت شدن در راه می‌روی ! این خاصیت کسانی است که در فکر شدن هستند ... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
می‌گفت بعد از نماز وقتی سرتون رو به سجده می‌گذارید و بدنتون آروم مےشه. اونجا با خودتون خلوت کنید چون بهترین وقت همون موقع‌ست که چیزی حواستون رو پرت نمی‌کنه ، یه مرور داشته باشید روی همه کارهایی که از صبح تا شب کردید و ببینید کارهاتون برای رضای خدا بوده یا نه. خیلی‌ها این توصیه را شنیده بودند ، عمل کرده و نتیجه‌اش را هم دیده بودند. با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
وقتے خداوند می خواهد یه نفر باشه تولد : عید غدیر ازدواج : عید غدیر شهادت : عید غدیر تخصص : استاد نهج البلاغه با ذکر
به گوشم رساندن که لب تشنه شده، وقتی تیر خورده بود از همرزمانش طلب میکند اما دوستانش به آب نمیدهند و میگویند الان نمیتونیم بهت بدیم چون برای بدنت ضرر داره و سریع میشی لحظاتی بعد تشنه به میرسد، این موضوع خیلی منو ناراحت کرده بود و با خودم میگفتم کاش به پسرم میدادن، تا اینکه یه شب تو خواب دیدم پایین کوه افتاده و من دارم میرم بهش بدم اما رو دیدم که عصا بدست ( آن بانو بودند ) رفت و به ، داد و برایم تکان میداد، منظورش این بود راحت به ، دادم، الان مطمئنم که به رسیده است. راوی: با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
وقتی که نخست وزیر بود صبح روزی جهت دیدار و رساندن پیامی وارد همان خانه تاریخی (کلنگی ) وی شدم . از مشاهده صحنه ای قلبم به درد آمد. هوا کمی گرم بود. او خیلی ساده با یک زیر پیراهن که چند جای آن سوراخ بود و در گوشه حیاط خانه اش نشسته بود و داشت با دو ـ سه دانه خرما و یک لیوان شیر صبحانه می خورد! بعد از سلام و احوالپرسی و تعارف به صبحانه گفتم : ای عزیز! این چه وضعی است که شما دارید چرا به خود نمی رسید و این قدر زندگی را به خود سخت گرفته اید از شما توقع نداریم مانند نخست وزیران دوره ستم شاهی باشید لااقل یک زیر پیراهن درست و حسابی به تن کنید! مثل این که شما نخست وزیرید! آهی کشید و نکته ای گفت که سوز دل و نفوذ کلام از دل بر آمده اش همواره در خاطرم جاودان مانده است . او گفت : جانم ! از این حالم نگران نباش ! نگران آن روزم باش که میز و مسئولیت مرا بگیرد و من گذشته خویش را فراموش کنم . خدا نکند روزی بر من بیاید که یادم برود چه وظیفه سنگینی در قبال خدا و خلق دارم . از شما می خواهم در حق من دعا کنید. من تحت تاثیر این سخن از دل بر آمده اش بی اختیار از جایم برخاستم و پیشانی اش را بوسه دادم . راوی : 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
تو سرما و گرما همیشه پابرهنه بود بهش می گفتن چرا پا برهنه ای؟ می گفت چون تو جبهه خون پاک ریخته شده ... معروف بود به سید پابرهنه ... بد ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
وقتی که توی سوریه شد به مادرش گفتن تیر به سینه ی پسرت خورد و نتونستیم پیکرش رو برگردونیم اما واقعیت این بود که اسیر شده بود . داعشی ها اون رو توی لاستیک گذاشته بودن بهش گفتن به فحاشی کن تا زنده بمونی وقتی که فحاشی نکرد اونو زنده زنده سوزوندن با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
در مڪتب ما مرگی نیست ڪه دشمن بر ما تحمیل ڪند ، مرگ دلخواهی است ڪه مبارز مجاهد و مومن ، با تمام آگاهی و بینش و منطق و شعورش انتخاب می‌ڪند . با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
پیروی کرده و حامی چون کوه استوار و صبور این انقلاب و اسلام و قرآن باشید که هستید. اما یک مسئله مهم که جنگ را فراموش نکنید در صدر کارهایتان قرار دهید امام عزیز فرموده امروز مسئله جنگ اهمیتش از فروع دین بالاتر است در جبهه ها شرکت جویید و از جان و مال مایه گذارید تا انشاء الله تعالی به زودی زود شاهد پیروزی نهایی حق بر باطل باشیم. و مسئله دیگر در مسجد حضور داشته باشید و مسجد سنگر است و سنگر ها را ترک نکنید مسجد خانه خداست و بیشتر توفیقات در مسجد هست و همچنین یادتان نرود که حدیثی است که می فرماید دعا سلاح مومن است خصوصا" دعای توسل و دعای کمیل و دعا برای پیروزی نهایی رزمندگان درپایان همه شما را به خدا می سپارم و از همه حلالیت می طلبم و التماس دعا خدایا تا ظهور دولت یار خمینی را برای ما نگهدار . والسلام و من الله التوفیق                               سعیدا الله عابدینی به تاریخ 29/10/65  🥀نثار ارواح طیبه شهداء امام شهداء و اموات # صلوات🥀 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
✍ توصیه شهیدبه قشرهای مختلف خصوصا نوجوانان و جوانان تحصیل علم و تهذیب اخلاق را به همه سفارش می کرد و خود نیز با وجود سن کمی که داشت توانسته بود در این راه قدم بردار . ⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات⚘ 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
غم ديدار يار در دلش خانه كرده بود و هر دم به آه نيازي اين چنين مي‌سرود: اي كه يك گوشة چشمت غم عالم بخرد حيف باشد كه تو باشي و مرا غم ببرد آري؛ سيد عزيز، روز و شب خويش را به درس و بحث و تهذيب و تهجد مي‌پرداخت و مدارج ترقي را طي مي‌كرد. سيدقاسم، در روزهاي تحصيل با وجود سن كم، همواره آمادگي خود را براي حضور در ميادين آتش و خون اعلام مي داشت. او قاسم بود و هم‌نام قاسم‌بن‌الحسن – عليه‌السلام- مرگ را نيز همچون او «احلي من العسل» مي‌دانست. مي‌ديد كه همسالان و همكلاسي‌هايش لباس رزم مي‌پوشند و در جبهه، زيباترين غزل حضور را مي‌سرايند. در حسرت اعزام مي‌سوخت و لحظه‌شماري مي‌كرد. سرانجام موافقت پدر و مادر و اساتيد خود را كسب كرد و پاي در ميدان عمل نهاد. دلش به پاكي شبنم صبحگاهي بود و چند صباحي بيش، ميهمان ما زمينيان نبود. در دومين اعزام و آن گاه كه سه ماه بيشتر از حضورش در جبهه نمي‌گذشت، در هشتم بهمن 1365، در خاك شلمچه آرام گرفت و به شهادت رسيد. پيكر پاكش ساليان سال در خاك نيلگون آن ديار به رسم امانت باقي ماند و همانند يوسف -علیه السلام- چشمان پدر را در باران اشك حسرت ديدار نگاه داشت و سپس در 1377/4//14 پس از دوازده سال، پيكري سبك همچون بيرقي استوار به زادگاه بازگشت و روستاي «رمنت» را بار ديگر در شكوه روزهاي جنگ نهاد. پس از عمري غريبي بي‌نشاني از آن سرو سرافراز تو هر چند خدا مي‌خواست در غربت نماني پلاكي بازگشت و استخواني -شاد -با-ذکر  🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
در دوران طلبگي در تنکابن هر چندگاه در بيمارستان رامسر حضور پيدا مي کرد و به اهداء خون مبادرت مي‌نمود؛ اما وقتي که جنگ آغاز ‌شد، مگر مي ‌توان صلاح جامعه را از سلاح جبهه جدا دانست؟ هرگز؛ زيرا مي خواست هم فضيلت ومداد العلما وهم دماء الشهدا را يکجا داشته باشد، از اين رو به سوي جبهه‌هاي حق عليه باطل شتافت و برگي زرين بر صفحات زندگي سراسر حماسه خود ثبت نمود. او رفت تا خون خود را بر جويبار هستي روان کند تا به درياي جوشان و مواج ذرات خورشيد بپيوندد. او سري پر شور داشت و سر بلندي را جستجو مي‌کرد، سر را به سوي بلندي آسمان بالا مي‌گرفت و او را طلب مي‌کرد. او با شوقي درخشان، عشقي عميق و نمايان، سوار بر مو‌ج هاي مهيب حادثه، مي‌رفت تا حادثه بيافريند. او نمي‌توانست بماند چون ماندن در قاموس سازمان ديار بيداري، پوچترين واژه و بي‌رنگترين کلمه است. او به حق يادآور حماسه آفريني‌هاي نسل سلحشور شد که فرمان امام خويش را جانانه لبيک گفتند. او بر يزيديان خروشيد و حماسة عشق آفريد و سرانجام در تاريخ ۱۳۶۴/۵/۱۵ در تابستان سرخ عطش، در ميان آب‌هاي هورالعظيم در حین آموزش جام شهادت را همچون تشنه‌اي عطشناک نوشيد تا پيروزي را به مستضعفين خاک نويد دهد و با خون خويش، بر کارنامة حيات ننگ‌بار خيانت‌پيشگان تاريخ مهر ابطال بکوبد و چه زيبا شهادت را همچون چراغي تابان، در سينه فروزان خود ثبت کرد و در جوار مولاي خوبان مأوا گرفت. ✅ خصوصیات اخلاقی شهید؛ اهل نماز اول وقت بخصوص نماز شب بود . قاری قرآن بود و دارای صوت و لحنی زیبا . اهل مطالعه بود و هر جا که لازم بود بحث اعتقادی می کرد . به پدر و مادر و بزرگترها احترام می گذاشت. پشتیبان ولایت مطلقه فقیه بود . 📜 فرازهایی از وصیت نامه شهيد ؛ گرگ اجل يکايک از اين گله مي‌برد اين گله را نگر که چه آسوده مي‌چرد از اين که امکان دارد هر لحظه مرگ، ما را درک کند، بر آن شدم که وصيتي به آيندگان و شکايتي از دنيا و افراد آن، بخصوص از نفس خود بکنم و حالا امکان دارد که اين درک کردن مرگ، براي من يا شهادت باشد و يا مرگ طبيعي. اميدوارم که خداوند شهادت را نصيب همه ما بگرداند و راضيم به رضاي خدا. هر مرگي را به من بدهد، چه مرگ طبيعي و چه شهادت در راه خودش. تحکم يا الهي کيف شئتا فاني رضيت بما رضيت. حکم بفرما اي پروردگار من! هر طوري که مي‌خواهي! چه مرگ طبيعي و چه شهادت در راه خودت. به تحقيق راضيم به آنچه که رضايت تو در آن است. اولين شکايتم از نفس خودم است. اين نفس مرا هلاک کرده است واين شيطان نفس مرا راحت نمي‌گذارد. در نفسم از حقائق و معارف خبري نيست؛ چيزي که درآن است، حبّ دنيا و حبّ مقام است. گرايش دلم به دنيا و به پيشرفت مادي است. خدايا! نجاتم بده. خدايا! به تو از دست نفس زشتم، شکايت مي‌کنم که مرا بسيار به بديها وا مي‌دارد و براي هر گناهي و خطايي سبقت مي‌گيرد و براي گناه کردن بسيار حريص است و مرا مورد خشم و غضب قرارمي‌دهد و مرا دائم به راه هلاکت مي‌کشاند و جزء خوارشدگان مي‌خواهد. نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷  
منطقه چنگوله رشادت و جانفشانی های زیادی از ایشان و دیگر رزمندگان را بخاطر دارد . با اینکه در سال ۱۳۶۴ عضو رسمی سپاه شده بود اما همیشه خود را یک بسیجی میدید ، در اسفندماه سال ۱۳۶۴ پسر عمو و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ برادر و دامادشان به درجه رفیع شهادت نائل گشتند. شهادت برادر گامهای او را در جنگ با دشمن استوارتر کرد و با این باور که نباید سلاح برادرش بر زمین بماند لحظه ای از میدان نبرد فاصله نگرفت تا اینکه در مردادماه سال ۱۳۶۵ در حالیکه مسئولیت دسته گردان انصارالحسین علیه السلام را بر عهده داشت در درگیری تن به تن با غواصان عراقی شهد شیرین شهادت را نوشید و به فیض شهادت نائل گشت . ✅ از خصوصیات اخلاقی شهید میتوان به دائم الوضو بودن و اقامه نماز اول وقت ، اطاعت از فرامین ولی امر ، احترام به والدین و خانواده و اقوام و اهتمام به وجوهات شرعی و تقوای مالی و اینکه گفته ها با عملش یکی بود اشاره نمود . خاطره ای از شهید که الگوی خوبی برای همگان میتواند باشد و توسط داماد بزرگ شهید بیان شد این بود که شهید در دوره ی خدمتش هر بار که حقوق می گرفت مقداری از آن را بعنوان وجوهات شرعی کنار می گذاشت و معتقد بود که این امر سبب برکت در مال و زندگی می شود و بعد به حساب و کتاب و دخل و خرج خانه می رسید به پرداخت خمس بسیار مقید بود حتی زمانیکه در جبهه بود لحظه ای از این امر غافل نبود و امروز فرزندان نیز همین سیره شهید را الگوی خود قرار داده اند. 📜 فرازی از وصیت نامه ؛ وصیت شهید به ملت قهرمان ایران این بود که همیشه گوش به فرمان امام امت باشند و اینکه وحدت قلبی در بین همه مسلمین جهان بخصوص مسلمانان ایران برقرار باشد . همچنین به همسر گرامیشان وصیت می کند که خود را برای پذیرفتن مسئولیت بزرگ و سخت و رنج آور و تربیت فرزندان خردسال و مقابله با سایر مشکلات آماده و حضرت زینب علیها سلام را سرمشق و الگو قراردهد و و صبر پیشه کند . نثار ارواح شهداء و امام شهداء و اموات⚘ 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
چه زیبا و عاشقانه گفته مجری تلوزیون عراق در وصف سردار دلها این که .... نمی دانم در کدام روز از تو را یاد کنم 🏴 روز مسلم بن عقیل چون تو فرستاده (رهبرت)، و میهمان ما بودی !؟ 🏴 روزحبیب بن مظاهر، چون تو بهترین دوست قدیمی مابودی !؟ 🏴 روزقاسم چون اسمت قاسم بود !؟ 🏴 روز علی اکبر چون قطعه قطعه شدی !؟ 🏴 روز عباس چون حامل عَلَم و پرچم بودی و دو دستت قطع شد !؟ چیزی که واضح است اینست که گریه بر تو تمامی ندارد و از غیبت تو حیران و دلتنگیم سردار دلها ، بعد از ، هر وقت به عبارت می‌رسیم تو را یاد می کنیم... با ذکر
چه زیبا و عاشقانه گفته مجری تلوزیون عراق در وصف سردار دلها این که .... نمی دانم در کدام روز از تو را یاد کنم 🏴 روز مسلم بن عقیل چون تو فرستاده (رهبرت)، و میهمان ما بودی !؟ 🏴 روزحبیب بن مظاهر، چون تو بهترین دوست قدیمی مابودی !؟ 🏴 روزقاسم چون اسمت قاسم بود !؟ 🏴 روز علی اکبر چون قطعه قطعه شدی !؟ 🏴 روز عباس چون حامل عَلَم و پرچم بودی و دو دستت قطع شد !؟ چیزی که واضح است اینست که گریه بر تو تمامی ندارد و از غیبت تو حیران و دلتنگیم سردار دلها ، بعد از ، هر وقت به عبارت می‌رسیم تو را یاد می کنیم... با ذکر 🔻... 👇 🌷〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰🌷