#پیامبر_اکرم_ص
کسی که بر من یکبار صلوات بفرستد، خداوند ده بار بر او صلوات می فرستد و کسی که بر من ده صلوات بفرستد، خداوند بر او صد صلوات می فرستد. کسی که بر من صد صلوات بفرستد، خداوند بر او هزار صلوات می فرستد و کسی که خداوند بر او هزار صلوات بفرستد، ابداً او را در آتش عذاب نمی کند.
📚 بحار الأنوار جلد۹۱ ، صفحه ۶۳
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#کتاب
#رؤیای_بیداری
#خاطرات_همسر_شهید_مدافع_حرم
#مصطفی_عارفی
#فصل_اول
#قسمت ۶
گفتم: «من اومدم بهتون بگم که هیچ علاقهای به شما ندارم و مطمئنم که ما با هم هیچ وجه مشترکی نداریم. لطفاً هوای منو از سرتون بیرون کنین. ما به درد هم نمیخوریم. اگه این وصلت سر بگیره، زندگی به کام هردومون تلخ میشه. به مامانتون بگین پشیمون شدین. بگین نیان خواستگاری.»
به دهان باز و چهرۀ منقلب او توجهی نکردم. بلند شدم و راه افتادم به طرف در خروجی. خواهرم کلی عذرخواهی کرد و گفت: «اِنشاءالله همسر شایستهای نصیبتون بشه.»
خدا خدا میکردم برادرهایم از قضیه بو نبرند. سرشب، خانم حاجمحمود زنگ زد و بعد از کمی مقدمهچینی به مادرم گفت: «استخاره کردیم، بد اومده!» نفس راحتی کشیدم. چند روز بعد، خواهر آقامصطفی به مناسبت عید نیمۀ شعبان
ما را دعوت کرد. اول که وارد شدیم پسرعمویم گفت: «زینبخانم خبر خوشی برای شما دارم!» شاد شدم. دخترهای جوان هم که خبر خوش را در خواستگاری میبینند. منتظر بودم که یکی سر حرف را باز کند، اما آنها از آب و هوا، از تورم، از افزایش بیرویۀ قیمتها، از اتفاقات روزمره و پیشپاافتاده میگفتند. لحظات کُند و کُشنده میگذشت. رفتم داخل آشپزخانه و پرسیدم: «لیلاخانم کمک لازم ندارین؟»
لیلاخانم گفت:« نه عزیزم، شما راحت باش. داداشم هست. پذیرایی میکنه.»
آقامصطفی سینی چای، سبد چوبی میوه و دیس شیرینی را گرداند. هر بار که جلو من خم میشد، تشکر میکردم و چیزی برنمیداشتم. آنقدر میماند
تا بردارم متوجه می شد و می گفت «چرا اذیت میکنی؟ زود بردار دیگه!»
بعد از شام پسرعمویم گفت: «قبلاً هر چی به آقامصطفی میگفتیم بیا زابل، نمیاومد. حالا که اومده دیگه دلش نمیخواد برگرده.»
لیلاخانم گفت: «آره، من چند بار بهش گفتم داداشجان بیا زابل. یه دختری هست، ببین. به قول حالاییها با آیتمهای تو جوره. نجیبه، باحجابه، بااصالته، همونیه که تو میخوای.
میگفت کی بیاد این همه راه رو.
میگفتم من تو رو میشناسم، میدونم چی میخوای، پاشو بیا. تا بالاخره اومد، توی نگاه اول یک دل نه صد دل عاشق زینبخانم شد!»
خیلی لحظۀ قشنگی بود. خیلی قشنگ بود. در زندگیام هیچ وقت اندازۀ این لحظه خوشحال نشده بودم.
خواهرم، کبری پرسید: «تحصیلاتشون چقدره؟»
لیلاخانم گفت: «ایشون بلافاصله بعد از دیپلم، رفتن سربازی. الانم چیزی نمونده سربازیشون تموم بشه. انشاءالله قصد دارن ادامۀ تحصیل بدن. البته عمو در جریان هستن ...
⬅️ ادامه دارد....
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🔰 اذڪار #ماه_رجب المرجب
💟در طول ماه رجب 100 مرتبه بگوید:
💠 «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»
💟در طول ماه رجب هزار مرتبه:
💠 "لا إِلٰهَ إِلا اللهُ"
💟در طول ماه رجب روزانه هفتاد مرتبه بگوید:
💠"أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ"
💟در طول ماه رجب صد مرتبه ذڪر بگوید:
💠«أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذُوالْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ»
💟در طول ماه رجب:
💠«هزار یا صد مرتبه سوره «قل هو الله أحد» را بخواند»
💟روزانه 10 مرتبه بگوید:
💠«أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ»
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_پنجاه_و_ششم
💠 دو جوان ساده و بی آلایش که دنیا را به لرزه درآوردند .
یک ارتشی و دو پاسدار بسیجی در کنار هم و آقایی که لباس ارتش جمهوری اسلامی ایران را به تن کرده روی چشم ما جا داره اما برای چند لحظه توجهتان را به دو جوانی که کنار ایشان ایستاده اند معطوف کنید .
لباس هایی که کاملا مشخص است حتی یک پیراهن مناسب سایز بدنشان هم نداشتند که بپوشند .
در نگاهشان نه تنها غروری پیدا نمی شود بلکه حتی روی مستقیم نگاه کردن به یک دوربین راهم ندارند .
حالت ظاهری صورت و لبخندهای ریزشان انسان را یاد هر شخصیتی می اندازد جز مرد جنگ .
هر کسی این عکس را ببیند با توجه به ظواهر این دو نفر پیش خودش می گوید : این دو نفر را چه کسی به جبهه راه داده است ؟
اینها که نه تنها تحصیلات آکادمیک نظامی ندارند حتی بلد نیستند آستین هایشان را به شیوه ی نظامی بالا بدهند . اما از این حرف ها گذشته این دو بسیجی ساده و بی آلایش چه نقشی را برای آینده ی کشورشان بازی کردند ؟.
یکی شان فرمانده ی توپخانه و موشکی سپاه پاسداران شد ، اما یگانی بدون حتی یک قبضه توپ ! یعنی فرمانده ی یگانی شد که اصلا وجود خارجی نداشت !
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#طنز_جبهه 😊
#خاطرات_زیبا
شب توی سنگر نشسته بودیم و چرت می زدیم
شب مهتابی زیبایی بود
فرمانده اومدتوی سنگر و گفت:
اینقدر چرت نزنین ، تنبل میشن
به جای این کار برید اول خط ، یک سری به بچه های بسیجی بزنین
بلند شدیم و رفتیم به طرف خاکریز های بلندی که توی خط مقدم بود
بچه های بسیجی ابتکار خوبی به خرج داده بودن
مقدار زیادی سنگ و کلوخ به اندازه ی کله ی آدمیزاد روی خاکریز گذاشته بودند
که وقتی کسی سرش را از خاکریز بالا می آورد
بعثی ها آن را با سنگ و کلوخ اشتباه بگیرند و اون رو نزنن
اما بر عکس ما خیال می کردیم که این سنگ ها همه کله ی رزمنده هاست
رزمنده هایی که پشت خاک ریز کمین کرده اند و کله هایشان پیداست
یک ساعت تمام با سنگ ها و کلوخ ها سلام و علیک و احوالپرسی کردیم
و به آنها حسابی خسته نباشید گفتیم و بر گشتیم !
صبح وقتی بچه ها متوجه ماجرا شدن تا چند روز ، بهمون می خندیدند. 😂
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#افزایش_ظرفیت_روحی 36
🔶 تا اینجا نکاتی رو به طور اجمالی در مورد راه های افزایش ظرفیت روحی تقدیم حضور شما سروران عزیز کردیم.
🔹 گفتیم که "پذیرش رنج" میتونه روح آدم رو قوی و بزرگ کنه تا تحمل سختی های طبیعی دنیا براش آسون بشه.
✅ همچنین گفتیم که انسان اگه میخواد روحش بزرگ بشه باید برخی علاقه های سطحی خودش رو کنار بذاره و علاقه های عمیق تر خودش رو انتخاب کنه
که به این کار میگیم مبارزه با هوای نفس.
✔️ همچنین در مورد "مبارزه با راحت طلبی" به عنوان شروع برنامه مبارزه با نفس صحبت کردیم. واقعا مبارزه با راحت طلبی میتونه آدم رو خیییلی در زندگی جلو بندازه و روحش رو بزرگ کنه.
❇️ در ادامه میخوایم به یکی از موارد بسیار مهم برای افزایش ظرفیت روحی بپردازیم.
موضوعی که ما آدم ها همیشه باهاش سر و کار داریم. همیشه داخلش هستیم ولی بهش توجه نمیکنیم.
در مورد این موضوع مهم صحبت خواهیم کرد...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
80.Abasa.24-32.mp3
3.09M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌺 #درسهایی_از_قرآن 🌺
🌸 تفسیر قطره ای🌸
💐 #قرآن_کریم 💐
استاد گرانقدر
حجت الاسلام و المسلمین
#حاج_محسن_قرائتی
🌸#سوره- عبس🌸
💐#آیات-24-32💐
💐 #التماس_دعای_فرج 💐
🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه شهداء بویژه سردار حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش - امام شهداء و اموات🌿
هر روز با تفسیر یکی از سوره های جزء ۳۰قرآن کریم
توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در
👇👇👇👇👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab🇮🇷〰〰〰〰🌷
و شهید
چہ زیباست این نام!
و چہ گوشنواز
یعنے کسی که #شهادت مے دهد با خویش
بہ درستے راهے که رفتہ است...
#سلام ✋
#صبحتون_شهدایی
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
📣📣📣📣
سلام علیکم
عرض ادب و احترام؛
🌴 اعزام کاروان راهیان نور کرمان🌴
🌷زیارت مزار مطهر سردارشهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمانشان🌷
(شهیدان یوسف الهی، کازرونی، مغفوری، پورجعفری، زنگی آبادی، میرافضلی و...)
حضور در بیت الزهرا(س) 🥀
بازدید از موزه دفاع مقدس کرمان🇮🇷
دیدار با خانواده های معظم شهدا و ...
⬅️حرکت از قم :چهارشنبه ۶ اسفند ساعت ۱۷
⬅️برگشت از کرمان: جمعه ۸ اسفند ساعت ۱۷
⬅️هزینه سفر: هر نفر ۱۸۰ تومان
⬅️محل اسکان حسینیه
هم بصورت خانوادگی و هم
(مجردی بانوان )
⬅️ با رعایت پروتکل های بهداشتی
⬅️ شام رفت بعهده زائر می باشد.
واریز به شماره کارت 6273811128429419 بنام حمیده ملایی
🔹🔹توجه: ثبت نام افراد پس از ارسال :نام و نام خانوادگی , نام پدر , کد ملی , تاریخ تولد و شماره موبایل , به همراه تصویر فیش واریزی خود به آیدی ommolbanin3941@ قطعی خواهد شد. ✨
شماره تماس خانم ملایی
09127502396
برگزار کنندگان اردو
خادمیاران آستان قدس رضوی با مجوز از ناحیه مقاومت بسیج
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#آسمانی_های_اسفند_ماه_محلمون
شهدای گرانقدر؛
سردار شهید احمد اصغری🌷
شهید محمد جعفر ربانی نژاد🌷
شهید ابوالفضل یزدانیان🌷
شهید داود یزدانیان🌷
شهید محمد سلیمانی🌷
شهید سید مصطفی خوشرو🌷
شهید مجید همتی🌷
شهید نجم الدین آزادی🌷
شهید محمد رضا سوخته سرایی 🌷
شهید نبی اله محمدی 🌷
شهید محمد مهدی نیرنجی 🌷
شهید محمد علی رحیمی 🌷
شهید اکبر عابدینی برزی 🌷
شهید محمد رضا فتح آبادی 🌷
شهید سید فخرالدین حسینی 🌷
شهید حسین یزدی 🌷
شهید محمود یزدی🌷
شهید حسینقلی علایی🌷
شهید محمد جواد فهیمی🌷
شهید قدمعلی مهمان نواز 🌷
شهید ابوالحسن ایرانی🌷
شهید بهرام نارنج جعفری🌷
شهید روح اله شکاری🌷
شهید علی علی آبادی🌷
#روحشان شاد
#یادشان گرامی با ذکر #صلوات
⬅️ از خانواده های معزز شهدای محل درخواست داریم با ارسال کلیپ، خاطره ، زندگی نامه ،عکس های با کیفیت و..ـ جهت آشنایی بیشتر محله با شهیدشان ، خادمان خود را همراهی نمایند .
ضمن اینکه گروه رسانه مسجد آمادگی دارد تا با خانواده های معظم شهدای محل بصورت حضوری مصاحبه داشته باشد، لطفا با اعلام آمادگی خود، گروه رسانه را همراهی نمائید.
🆔 @ya110s
"اجرتان با سرور و سالار شهیدان"
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صدای_سخن_عشق
#شهید_حسین_خرازی
.....
كجا از مرگ ميهراسد آنكس كه به جاودانگی روح در جوار رحمت حق آگاه است؟ و اینچنین، اگر یك دست تو نیز هدیهی راه خدا شود، باز هم با آن دست دیگری كه باقی است به جبههها ميشتابی. وقتی كه اسوهی تو آن تمثیل مطلق وفاداری، عباس بن علی (ع) باشد، چه باك اگر هر دو دست تو نیز هدیهی راه خدا شود؟
رزمندهای كه آستین دست چپش خالی است تفنگ دوربینداری بر دوش دارد.
تفنگ دوربیندارش نشان ميداد كه تكتیرانداز است. آن آستین خالی كه با باد این سوی و آن سوی ميشود، نشانهی مردانگی است و اینكه تو به عهدی كه با ابوالفضل بستهای وفاداری. چیست آن عهد؟ «مبادا امام را تنها بگذاری!»
..
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
نثار ارواح طیبه شهداء - امام شهداء و اموات #صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#کتاب
#رؤیای_بیداری
#خاطرات_همسر_شهید_مدافع_حرم
#مصطفی_عارفی
#فصل_اول
#قسمت ۷
پدرم دارن خونه میسازن. فعلاً اوضاع مالیشون مساعد نیست. باید یه مدتی بگذره، داداشم بره سرکار تا بتونه از پس مخارج زندگی بربیاد.»
آقامصطفی گفت: «درسته در حال حاضر من نه درآمدی دارم و نه پساندازی؛ اما پیامبر اکرم" ص"فرمودند؛
هر کس از ترس فقر ازدواج نکنه، نسبت به لطف خداوند بدگمان شده. »
پدرم گفت: «بر شکاکش لعنت!»
لیلاخانم گفت: «اگه زینبخانم هم تمایل دارن، یک شب خدمت برسیم بیشتر صحبت کنیم.»
مادرم گفت: «اجازه بدین با برادرهاش مشورت کنیم، بهتون خبر میدیم.»
به خواهرم که کنارم نشسته بود گفتم: «کبری بگو زینب قبول داره!»
کبری سری جنباند و گفت: «چه عجولی دختر!»
گفتم: «بگو من بدم میاد از ناز آوردن!»
گفت: «الان ساکت باش. هیچی نگو. دارن نگاهمون میکنن. خودت رو جدی نشون بده.»
من نمیتوانستم چیزی را که در دلم بود، در چهرهام برعکس نشان دهم. گفتم: «شاید از دستمون بره!»
کبری با طعنه گفت: «کجا رو داره بره؟! نگران نباش.
برمیگرده.»
شب خیلی خوبی بود. خیلی منتظر این لحظه بودم. دست به دامن مامانم شدم.
گفتم: «مامان بگو زینب قبول داره.»
مادرم چشمغرهای رفت: «من نمیفهمم تو به کی رفتی!»
هنگام خداحافظی، پسرعمویم گفت:
«تا یکی دو هفتۀ دیگه زینبخانم فکراشون رو بکنن، بعد جواب بدن.»
میخواستم بگویم من فکرهایم را کردهام، تشریف بیاورید، که آبجیام گفت: «اگه حرف بزنی وای به حالت!»
مادرم گفت: «باشه، خبر با ما.»
بیرون که آمدیم، به مادرم گفتم: «شما که میدونستین من همچین شرایطی رو، همچین شخصیتهایی رو میپسندم. من که بهتون گفته بودم با هر کسی حاضر نیستم ازدواج کنم، چرا جواب ندادین؟»
مادرم گفت: «رسم اینه که باید یکی دو هفته بعد جواب بدیم.»
گفتم: «ول کنین این حرفها رو. بدم میاد از رسم و رسومات. شاید شما ناز آوردین،، اونا پشیمون شدند. بعد چهکار کنیم؟»
مادرم با دلسوزی گفت: «تو الان بچهای. نمیفهمی. یک سری چیزها بعداً تو زندگیات تأثیر میذاره.»
ده روز طول کشید تا ما جواب دادیم. برای من روزهای خیلی سختی بود. هر روز از مادرم می پرسیدم: «زنگ نمیزنین؟»
مادرم میگفت: «نه. اونا باید زنگ بزنن.»
پدرم هر سال محرم مراسم تعزیه برگزار میکرد و تاسوعا حلیم میداد. هر روز برای نماز صبح بیدارمان میکرد، ولی زیاد سخت نمیگرفت که مثلاً حتماً چادر بپوشیم یا آهنگ گوش نکنیم. از داماد خیلی حزباللهی هم خوشش نمیآمد؛ اما دربارۀ آقامصطفی چون من گفته بودم فامیلش با ما یکی است و از خون هم هستیم، نرم شده بود.
گمانم روز دهم بود که لیلاخانم زنگ زد. مادرم در این ده روز بارها با من صحبت کرده بود. میخواست مرا منصرف کند، اما وقتی اشتیاقم را دید که به جای کاهش، افزایش مییابد، سرانجام تسلیم شد و بااکراه اجازه داد که بیایند. بعد از اینکه گوشی را گذاشت. گفت: «زینب! برای بار آخر میگم.
به زندگی خواهرات نگاه کن. هر کدومشون یه خونه به نام خودشون دارن. تو رفاه زندگی میکنن. پدرت خانزاده است. این همه ملک و املاک داره. عجله نکن. برای تو خواستگارهای بهتری میاد.»
⬅️ ادامه دارد ....
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
تابلوی استعمار نمی شوم!
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
تشییع پیکر مطھر شھیــــــــــــــــــــــد
علیرضــــــــــــا گلمــــــــــــــــــــــحمدی
زمان: یکشنبه۹۹/۱۲/۰۳ ساعت۱۰:۰۰صبح
از مسجد امام حســــن عسڪـــــری (ع)
به سمـــــــــــــــــت حــــرم مطھــــــــــر
نثار روح مطهر شھدای تفحص صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍﷺوَآلِمُحَمَّدٍﷺوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_پنجاه_و_هفتم
💠اون یکی هم معروف شد به " قاسم لودر دزد "!؟
چون بچه های جهاد برای خاکریز زدن لودر نداشتند ایشان شبها زحمت می کشید و می رفت از عراقی ها قرض می گرفت !!!
بله دوستان ، یکروز جوان هایی مثل این دو عزیز داخل عکس بدون امکانات آنچنانی ، بدون حقوق های سرسام آور و بدون هیچ انتظاری وارد میدان جنگ شدند و صادقانه برای ایران و اسلام جنگیدند .
آنها بزرگ و بزرگ تر شدند اما از نظر فکری و معنوی و نه از منظر مادی و حس ریاستی و خدم و حشم .
زمان گذشت و گذشت و گذشت .
مدتها بعد از گرفته شدن این عکس خاطره انگیز ، ما ایرانی ها این دو جوان را جور دیگری شناختیم .
یکی از این دو با پیشبرد دانش باز دارنده ی موشکی ، ایران را از دست حمله ی ابرقدرت ها حفظ کرد و نفر بعدی علاوه بر هدایت جنگ نیابتی علیه آمریکا در عراق ، افغانستان ، سوریه ، لبنان ، عراق ، یمن و ... ایران را از تهدیدات
تروریستی و امنیتی منطقه ای مصون نگه داشت .
جوانهای بسیجی که روزی به چشم نمی آمدند و از طرف خیلی ها دست کم گرفته می شدند ، شدند باعث و بانی امنیت و اقتدار و آبروی امروز ایران ما .
فرد سمت چپ : سردار شهید حسن تهرانی مقدم ، پدر صنعت موشکی ایران و فرد سمت راست : سردار قاسم سلیمانی ، فرمانده ی محور مقاومت و فرمانده ی لشکر قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران .
روح شان شاد و راهشان پر رهرو باد ...
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مالكوم ايكس، شهيدی كه رهبرانقلاب برای او فاتحه خواندند
🏴 انتشار به مناسبت سالگرد شهادت مالکوم ایکس
#روحش_شاد
#یادش_گرامی با ذکر #صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
#افزایش_ظرفیت_روحی 37
❇️ ما آدم ها در دنیایی زندگی میکنیم که پر از قوانین مختلف هست.
🔹 اگه کسی بخواد بدون توجه به این قوانین زندگی کنه واقعا زندگی سخت و تلخی خواهد داشت.
⭕️ قوانینی مثل زمان، بیماری، مرگ، رنج، رزق و روزی معین و ... همگی نشون دهنده منظم و با حساب و کتاب بودن دنیاست.
☢️ اما بین همه این قوانین، یه قانونی هست که کمتر بهش توجه میشه. با اینکه از همه قوانین مهم تر هست.
👈🏼 اون قانون مهم، امتحانات الهی هست...
🌺 دنیا جایی هست که ما انسان ها در هر لحظه #امتحان خواهیم شد. در دنیا تک تک اتفاقات و حوادث کوچک و بزرگ همگی امتحان هستند.
✔️ همون طور که در زمان مدرسه، دانش آموزان از معلمشون در مورد روش امتحان آخر سال سوال میکنند، ما آدم ها هم باید از روش های امتحانات الهی از خداوند متعال سوال کنیم.
راستی! خدا چجوری ما آدما رو امتحان میکنه؟!
😌☺️
در موردش فکر کنیم...
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷〰
💠 قرار شبانه
روایت است که :
هر زمان جوانی دعای فرج مهدی (عج) را زمزمه کند، همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را به سوی آسمان بلند می کنند و برای آن جوان دعا می فرمایند .
پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام #شهدا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸
🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ
🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ
🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ
🌸وضاقَتِ الاْرْضُ
🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ
🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ
🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى
🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا
🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ
🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ
🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ
🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين
#التماس دعا
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷