eitaa logo
شهیدعارف کایدخورده💕
563 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
کانال اصلی ایتا💜 دانشجوی روانشناسی🎓 جوان خوشتیپ دهه هفتادی فعال در عرصه هنر ❤️ فعال و قهرمان در زمینه های ورزشی🥇 با حضورمادربزرگوارشهید💫 خادم کانال : @Partizan313s #شهیدِ_رضوی❤️ تاریخ تولد: ١٣٧١/۵/٢۴ تاریخ شهادت: ١٣٩۶/٨/٢٧ محل شهادت : سوریه _البوکمال
مشاهده در ایتا
دانلود
خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند . حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه، یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد و گفت: هر جور شده با بی سیم تورجی زاده را پیدا کن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا) مداح با اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. خلاصه تورجی را پیدا کردند. حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت: تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون. تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت، صدا را روی تمام بیسیم ها انداخته بودند، خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند؛ خط را گرفته بودند و عراقی ها را تارو مار کردند... شهید تورجی خونده بود: در بین آن دیوار و در..... زهرا صدا میزد پدر..... دنبال حیدر می دوید..... از پهلویش خون می چکید...... زهرای من... .😔😔 #محمد_تورجی_زاده @aztarikibesamatnor
پدر ایشان رزمنده و برادر شهید و خودشان هم ایثارگر و شیمیایی بودند و دقیقا هشت ماه و هشت روز بعد شهادت عارف، پدرشان شهید شدند. 👈وظیفه خودم می‌دانستم که ایشان را با اهل بیت آشنا کنم پدرش هم که نمونه بارز از پیروان علی علیه السلام بودند. یادم است از زمانی که ازدواج کردم تا به امروز از همه لحاظ ایشان حلال و حرام را رعایت می‌کردند این همه موقعیت وام گرفتن داشتیم، اما هیچوقت وامی بالاتر از ۴ درصد نمی‌گرفتند و همه چیز را رعایت می‌کردند. عارف با رزق و نان حلال بزرگ شد و زمانی که باردار بودم با این که سِنی نداشتم همیشه سعی می‌کردم باشم و حتی موقع شیر دادن پسرم هم سعی می‌کردم داشته باشم و حلال و حرام را رعایت کنم و عارف را با تا جایی که می‌توانستم آشنا کنم و برای همین همواره در حال مطالعه بودم تا بتوانم عارف و خواهرش را در حد توان با خصوصیات اهل بیت آشنا سازم و برای همین سعی داشتم داستان زندگی اهل بیت را به شیواترین نحو برای آنان تعریف کنم و داستان مورد علاقه فرزندانم همیشه مربوط به زندگی و و سلام الله علیهم بود. یادم است حتی وقتی بزرگ شدند خیلی راحت تحت تاثیر روضه‌ها بودند و می‌دانستند واقعا رزق می‌دهد. فرزندانم را اینگونه بزرگ کردم. شادی روحشون صلوات🌸🌸🌸 @shahiydarefkayedkhordeh
❤️ من می‌دانستم آدم بزرگی می‌شود. چون خیلی اهل تحقیق و مطالعه📚 بود. بهترین‌ها 👌را انتخاب می‌کرد و می‌پسندید. 🔰همیشه در هر موقعیتی بود. خیلی فعال بود. خیلی جاها فعالیت داشت💪 ولی جایی را قبول می‌کرد که می‌دانست به بهترین شکل کارش را انجام دهد. 🔰من یادم نیست آقاعارف زمان مدرسه در بوده باشد. فکر می‌کنم بعد از سربازی و برای شدن به بسیج رفت. همیشه می‌خواست بهترین تیپ و پوشش👕 را داشته باشد. 🔰به فکر نمی‌کردم🗯 ولی قطعاً می‌دانستم انسان می‌شود. آقاعارف عموی شهیدش🌷 را خیلی دوست داشت. کتاب‌های زیادی از و تاریخ ایران و جهان را مطالعه کرده بود. 🔰چند سال پیش وقتی از برگشت فهمیده بود بهترین سرنوشت برای آدم‌هاست. فهمیده بود عاقبت به‌خیری💫 آدم‌ها در این راه است اما می‌گفت هر کسی که نمی‌شود❌ و همین جوری انتخاب نمی‌شود 🔰و «باید که جمله جان شوی تا جانان شوی». در حقیقت باید چیزی که می‌خواهد، باشی و مردمی و اهل بیت باشی تا پذیرفته بشوی✅ 🔰اواخر عمرش شوق زیادی برای داشت😍 خیلی جالب است که بدانید بهترین برنامه‌ریزی‌ها را برای زندگی از می‌دیدم و با وجود این شوق شهادت🌷 طوری زندگی می‌کرد که انگار 150 سال عمر خواهد کرد.... •═• •• 🌺••◈☘◈••🌺 •• •═ @shahid_arefkayedkhordeh °°°°°°‌○🌸○🌸○🌸○°°°°°°
در جنگ قشر پزشکی و پرستاری و امدادی که به صورت اعزامی به جبهه می رفتند، محجبه بودند. مشخصه ما حجاب مان بود و ما را به عنوان "خواهـران زینـب" می‌شناختند. در اوج بی حجابی ما حجاب داشتیم. من آن وقت‌ها با همین ترکیب چادر جلو دوخته، مقنعه‌ی بلند و چانه دار که تازه هم باب شده بود و مانتو شلوار کار می‌کردم. اوایل جنگ در ادارات و بیمارستان‌ها هنوز پرسنل بی حجاب بودند. پرستاران آن زمان کلاه داشتند و روپوش سفید آستین کوتاه با جوراب و کفش سفید می پوشیدند. پوشش شان مربوط به قبل از انقلاب بود. لباس آنها چسبان بود و درست به هیکل شان می نشست. ما را که حجاب داشتیم، مسخره می‌کردند. در سال های ۵۸ و ۵۹ چادر و مقنعه برای برخی لباس غریبی بود. اوایل انقلاب کمتر کسی مقنعه دوختن بلد بود. در مسجدها و مدرسه ها همه جور کلاس فرهنگی و آموزشی برگزار می شد، دوختن مقنعه و چادر را هم یاد می دادند. ما زیر نگاه سنگین اطرافیان بودیم. نگاه سنگین دیگران را حس می کردم، ولی ما تحمل می‌کردیم و از اسلام و حجاب‌مان دفاع هم می‌کردیم و حرف و حدیث ها هیچ تأثیری روی ما نداشت. این موضوع را برای خودمان حل کرده بودیم. اصلا احساس کسر شأن نمی‌کردیم. حجاب بر روحیه ی رزمندگان بسیار مؤثر بود و در تقویت روحیه‌ی آنها تأثیر زیادی داشت. حضور ما در جبهه موجب دلگرمی رزمندگان می‌شد. در هنگام تحویل دارو و یا تزریق آمپول، بعضی از رزمندگان می گفتند: ما نمی خواهیم پرستاران بدحجاب به ما دارو بدهند یا آمپول تزریق کنند و زخم هایمان را درمان کنند... سخت شان بود. بیشتر پرستاران حجاب درستی نداشتند. آنها همچنین می گفتند: حرف زدن با این پرستارهــا برای‌شان گناه محسوب خواهد شد و از این که آنها کارهای پرستاری‌‌ شان را انجـام می‌دهند، ناراحت بودند. اما چاره ای نداشتند و می گفتند: به خواهران رزمنده و محجبه بگویید باید آنها کارهای پرستاری ما را انجام دهند. مجروحان وقتی ما را در کنار خود می دیدند، بیشتر روحیه می‌گرفتند. با ما راحت بودند و هر پیغامی داشتند به ما می‌گفتند. وقتی می‌دیدم که رزمندگان با حجاب من خوشحال می‌شوند، حجابم را کامل‌تر می‌کردم. 📚 منبع : بخشی از کتاب دادا خاطرات سرکار خانم عزت قیصری 💠 " شهـــــــــ پیام ــــــــید " @Shahid
بی تو ، گاهی برای خنده دلمان تنگ می‌شود ... یاد شهدا با صلوات
یه خیابون بهشتی اسمش بین الحرمینه... @shahiydarefkayedkhordeh
🌸 مَݩَم ۅ هۅاے طُ . . هَۅاے قَشَنگ ٺَرین دَقیقہ ها⏱
ڪاشڪے با اِمام زَمانَم ڔۅزے🌹 . . . ٺۅےِ بِیݩُ‌اݪحَرَمِیݩ آشݩاشَم📿
ڪَنیزبہ‌چےمیگَݩ‌بابا😭 . . . سَرَم‌فَداے‌رُقَیــــــــــــہ❤️
🍂 مۅݪا نمیگم دَستَمۅ بگیڔ 👋 🌾 چۅݩ هَمیشہ دَستَمۅ گِڔِفتۍ👐 🍁حالا که گرفتی ول نکن...😇
🍀 اینـ شَہیـــــــد 🍃 دۅسـٺ داشٺ 💐 لحظـه شهادت... 🍁 🍁 🍁
🖌 امروزه ''تعقیبات مستحبی'' 📿 بعـد از نمــــاز ها فعالیــت 📱 در ''فضای مجـــازی'' اســت. 🎙 ''مقام معظم رهبری''
🍁مثل‌شهداعاشق ❤️خودت❤️ 🍁کن‌مرامهدی‌جان
💭 باید به خود ⌚️ آییم که در چه 🔮 زمونه ای هستیم... 🍁 🍁 🍁
شهیدعارف کایدخورده💕
📿 رفیق با خدا 🚫 نباشی باختی ها 😎 نور خدا رو تو 😍 چهره ی شهدا ببین 🍁#استوری 🍁#اربعین 🍁#پس_زمینه_گوشی
چقدر نورانیه توی این عکس خسته نمیشین از نگاه کردن به این عکس😎 😍😍😍😍 این عکسم حتما دانلود کنین و نگاه کنین چیزی نمیگم فقط نگاه کنین و مجذوب چهره ی ❤️ آسمانی و نورانی❤️ شهید بشین اسمشم شهید امید اکبری
👈وظیفه خودم می‌دانستم که ایشان را با اهل بیت آشنا کنم. پدر ایشان رزمنده و برادر شهید و خودشان هم ایثارگر و شیمیایی بودند و دقیقا هشت ماه و هشت روز بعد شهادت عارف، پدرشان شهید شدند ایشان خود نمونه بارز از پیروان علی علیه السلام بودند. یادم است از زمانی که ازدواج کردم تا به امروز از همه لحاظ ایشان حلال و حرام را رعایت می‌کردند این همه موقعیت وام گرفتن داشتیم، اما هیچوقت وامی بالاتر از ۴ درصد نمی‌گرفتند و همه چیز را رعایت می‌کردند. عارف با رزق و نان حلال بزرگ شد و زمانی که باردار بودم همیشه سعی می‌کردم باشم و حتی موقع شیر دادن پسرم هم سعی می‌کردم داشته باشم و حلال و حرام را رعایت کنم و عارف را با تا جایی که می‌توانستم آشنا کنم و برای همین همواره در حال مطالعه بودم تا بتوانم عارف و خواهرش را در حد توان با خصوصیات اهل بیت آشنا سازم و برای همین سعی داشتم داستان زندگی اهل بیت را به شیواترین نحو برای آنان تعریف کنم و داستان مورد علاقه فرزندانم همیشه مربوط به زندگی و و سلام الله علیهم بود. یادم است حتی وقتی بزرگ شدند خیلی راحت تحت تاثیر روضه‌ها بودند و می‌دانستند واقعا رزق می‌دهد. فرزندانم را اینگونه بزرگ کردم....