eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.3هزار عکس
32.4هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کدومشون باید دم از "مردم"، "کنار مردم" و "وطن" بزنند؟ خانواده شهدا یا سلبریتی های مفتخور؟! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 گـرونترین بــــغل تاریــــخ رو همسران و مادران شهدایی داشتن که موقع وداع، عزیزانشون رو اینطور بغل گرفتن...! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 معلوم‌نیست... نمی دونم چرا با دیدن این کلیپ یاد همسران شهدا افتادم وقتی عشق بالاتری افتاد به قلب مَردشون🥀 دفاع از حریم عمه جان سادات.... فداییان عمه جان انسیه‌السادات‌هاشمی 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
4.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 وقتی که پدر شهید مدافع حرم ابوالفضل سرلک خبر شهادت پسرش رو شنید! ایام شهادت فدایی عمه جان 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
2.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 اگه هنوز شک داری که عاقبت بخیری ات در دعا و رضایت پدر و مادرت است این فیلم را ببین👌🏻 صحبت های شنیدنی مادر مرزبان شهید "محمد مهدی احمدی" 💞 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 گفت: "شما رو به خدا رضایت بدین!" ساکت بودم گفت: "خانم! شمارو به فاطمه‌ی زهرا قسم! بگید که راضی هستین"... باز هم ساکت بودم.... قبل از شهادتش، خیلی به من می‌گفت که برای شهیدشدنش دعا کنم ولی روزهای آخر، خیلی جدی‌تر این حرف‌ها را می‌زد. گفت: "من می‌دونم همین روزا شهید میشم، خواب دیدم یکی از دوستان شهیدم اومده، دست منو گرفته که با خودش ببره، من همه‌اش به تو نگاه میکردم، به بچه‌ها، شما هم گریه می‌کردین و من نمی‌تونستم برم... خانم! شما باید راضی باشی تا من شهید بشم". اشک، چشمانم را تر کرده بود گفت: "عفت"... یک دفعه قلبم آرام شد، گفتم: "باشه! من راضی‌ام"....🥀 یک هفته بعد به شهادت رسید راوی: همسر سردار کشور انتشار به مناسبت درگذشت همسر معزز ایشان خانم عفت شجاع؛ شادی روحشون صلوات 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 سالروز شهادت پسرش بود نشستیم پای صحبت هایش... باصلابت صحبت میکرد زمانی که خواستیم خداحافظی کنیم گفت راستی... من فرزند شهید و خواهر شهید هم هستم... چقدر غبطه خوردم بر احوالش چقدر شبیه عمه سادات بود فرزند شهید خواهر شهید مادر شهید🥀 در عین داغ‌های متعددی که بر قلبش نشسته بود اما باصلابت پای انقلاب مانده بود... مادر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 مادری که فرزند شهیدش را غسل داد و بر لبانش بوسه زد. آنچه که در تصاویر می‌بینید، خانم آفاق بصیری؛ مادر دانشجوی شهید «سیدمحمد محمد‌نژاد» از لشگر ۲۵ کربلا در استان مازندران است شهید محمدنژاد در ادامه عملیات بیت‌المقدس در وسط معرکه جنگ شهر خرمشهر بر اثر اصابت گلوله کاتیوشا به پشت سرش به شهادت رسید. وقتی به مادرش گفتند که پسر شما غسل نمی‌خواهد گفت: درست است که فرزند من نیاز به غسل و کفن ندارد، ولی من او را غسل می‌دهم و کفن می‌پوشم، تا به دشمنان بگویم ما از مرگ و شهادت، هیچ ترس و واهمه‌ای نداریم و به مردم بگویم که افتخارم این است که پسرم فدای اسلام، انقلاب و حضرت امام شده است. این مادرشهید خودش وارد قبر شد و از احساس او پرسیدند گفت: "خیلی نوازشش دادم و با او درددل کردم و بعد از آن نیز خودم وارد قبر شدم و تلقینش را خواندم. لبانم را جلوی گوشش گرفتم و به او گفتم: پسرم! سلام مرا به مادرت حضرت زهرا (س) برسان و به او بگو: من یک مادر پیری دارم و از او بخواه که در روز قیامت از من شفاعت کند." 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 شهیدی که پول ساخت حسینیه را داد... بعد از شهادتش یک شب اومد به خوابم و گفت: مادر! دلم میخواد تو حیاط خونه یه حسینیه بسازید گفتم: مادر ما که پول نداریم. گفت: غصه نخور پولش با من! یه جلسه قرض الحسنه ای داشتیم که هر ماه تشکیل می شد. تصمیم گرفتم تو جلسه بعدی با اسم سید جعفر شرکت کنم، تو اون جلسه وقتی قرعه کشی شد اسم سیدجعفر برای وام یک میلیونی دراومد، خیلی خوشحال شدم، یاد اون جمله سید جعفر افتادم که توی خواب بهم گفت: غصه نخور پولش با من! با کمک پدرش، با اون پول تونستیم تو حیاط منزل یه حسینیه بسازیم. اسم حسینیه رو هم گذاشتیم حسینیه باب الحوائج. از زمانی که این حسینیه تو منزل ما ساخته شد مناسبت مذهبی نبود که ما مراسم نداشته باشیم. الان هم به برکت اهل بیت و خود شهید مردم شهر تو مناسبت های مختلف تو حسینیه مراسم برگزار می کنند که خیلی از اونها حاجت دارند و شهید و واسطه قرار میدن و تو حسینیه یه مراسم روضه میگیرن و حاجت روا میشن. راوی: مادر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 عجیب اما واقعی... آقا مسعود جبهه بود. شب خوابش را دیدم. گفت: آقا کاظم یه زحمت برای من می کشی؟ گفتم: بفرما. گفت: پدرم ناخوش احواله، اگه زحمت نیست ببرش دکتر! گفتم: آقا مسعود! من که خونه شما را بلد نیستم! گفت: به این شماره زنگ بزن! شماره ای را گفت و از خواب پریدم. هنوز شماره تلفن در ذهنم بود. آن را جایی یاد داشت کردم. صبح گفتم زنگ می زنم به این شماره، ببینم کیه. زنگ زدم. حاج آقا گل‌ارایش بود، پدر مسعود. حال و احوالی کردم. گفتم: شرمنده حاجی، اقا مسعود گفتند ناخوشید! گفت: اره چند روزه مریض شدم، کسی نیست ببرتم دکتر. گفتم: آقا مسعود از جبهه سفارش کرد بیام شما را ببرم دکتر. گفت: خدا خیرش بده، باز این پسر گاهی یاد ما می کند و حواسش به ما هست. ادرس خانه را گرفتم و رفتم دنبالش. محمدتقی(مسعود) و حسنعلی گل آرایش 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 این مادر شهید رو یادتونه؟ فیلم مادر شهیدان دانشی حاجیه خانم خورشید یونگانی که در ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام به‌صورت گسترده در بین کاربران فضای مجازی منتشر شد... هیچی دیگه! خواستم بگم دلتنگی این مادر هم تموم شد و چشمشون به جمال پسراش روشن شد🥀 کاش دلتنگی ما هم یه روزی با روشن شدن چشممون، تموم بشه شادی روحشون صلوات... دانشی 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi