eitaa logo
سردارشهیدمهدی باکری
190 دنبال‌کننده
621 عکس
143 ویدیو
1 فایل
#کانال_اختصاصی_شهید_مهدی_باکرے #پیام‌شهید: اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست🇮🇷 #خدایامراپاکیزه‌بپذیر #کپی‌مطالب‌آزاد‌هست باذکرصلوات برای #شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
حضور باکری چندماه قبل از شهادتشان در مزار شهدای خوی . @shahidbakeri31
💠سردار مرتضی قربانی: روزی شهید باکری به تعمیرگاه لشکر ۳۱ که خودش فرمانده آن بود رفت تا ماشینش را تعمیر کند. باکری دید که مشغول شستن لباس‌هایش است. از او خواست که ماشینش را تعمیر کند. تعمیرکار گفت: «مگر نمی‌بینی لباس می‌شویم؟» شهید باکری هم پاسخ داد «من لباس شما را می‌شویم شما هم ماشین من را تعمیر کن». شهید باکری می‌توانست بگوید «من مهدی باکری فرمانده لشکر هستم، بلند شو ماشین را تعمیر کن»، اما این را نگفت... : سایت شهید کاظمی ۳۱عاشورا :۲۵اسفند۶۳ @shahidbakeri31
: " : از خدا خواستم " بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه " آب دجله او را برای همیشه با خودش برد... 4ساعت قبل از شهادت در سوريه خاطره ای از گفت: «زمانیکه گلوله‌ای به پیشانی باکری خورد و روی زمین افتاد، قایقی می‌آید که او را به عقب بیاورد اما آن قایق را دشمن می‌زند و به رود دجله می‌افتد، از آنجا به اروند می‌رود و در خلیج فارس به ابدیت می‌پیوندد.... 💠سرلشکر محسن رضایی: تنها است که پیکرش 400 کیلومتر در آب حرکت کرد و به خلیج فارس افتاد است. ۳۱عاشورا :۲۵اسفند۶۳ @shahidbakeri31
: عصر یکی از روزهای بود و ما در ؛پل را تصرف کرده بودیم. من مجروح شده بودم. را دیدم که داشت نیروها را هدایت می‌کرد. یادش افتاد را نخوانده. سریع وضو گرفت، آمد قامت بست و جایی نماز خواند که در تیررس بود و امکان داشت فاجعه اتفاق بیافتد، اما چنان با و آرامش نماز می‌خواند که من دردم را فراموش کردم و به او خیره شده بودم. حتی وقتی هم که روی برانکارد گذاشتنم تا ببرنم، برگشته بودم و به نماز خواندن حمید نگاه می‌کردم. (به روایت دوستان) @shahidbakeri31
(به یادشهیدان) 🍃در سال‌های دفاع مقدس ... مرهمِ جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند. 🍃روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ) بودیم که در آن صحبت از مناطق عملیاتی بود... 🍃حاج همت به آقا مهدی گفت : نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند راحت عبور و مرور کنند مگر بلد باشند 🍃آقای مهدی در پاسخ گفت: شما دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می‌شناسم حتی حدّ خط را هم می‌شناسم! با تعجب پرسید چطور چگونه می‌شناسید؟ حاج همت در جواب گفت : شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد، اصلاً نیست! هر خطی ڪه از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه شما روی آتش می‌جوشد ... همگی خندیدیم ☺️ 🌷 🌷 @shahidbakeri31
سردارجعفری وفرزندش در کنار آقامهدی باکری 🌹ﺍﻱ ﻧﺎﻡ ﺯﻳﺒﺎﻳﺖ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻡ، ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﻝ، ﻫﺴﺖ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﻡ.... به شهید ❤️ ⚘⚘⚘ 🌹 @shahidbakeri31
تصویری از اتاق کربلای شهید حجت اله رحیمی... در اتاق خادم الشهدا : ۱۸اسفند۹۰ 🌹شهیدمهدی باکری از شهدای مورد علاقه شهیدرحیمی بود🌹 @shahidbakeri31
(فرمانده مخلص) ..... : روز ششم تیرماه، مصادف با هفتم شهادت مهدی امینی بود. از طرف سپاه مراسمی در محل اعزام نیرو که آن زمان در خیابان بهشتی(دانشکده سابق)قرار داشت،برگزار شده بود من نیز در آن مراسم حضور داشتم؛ برادر پاسدار مصطفی ایزدی در سخنرانی خود به که یکی از رزمندگان در مورد دیده بود، اشاره کردند و گفتند:قبل از عملیات بدر، بچه های سپاه را برای دیدار با امام، به بیت ایشان بردند در بیت امام، مهدی را تنها گیر آوردم و گفتم:آقامهدی گویا برایت خواب های خوشی دیده اند! با تعجب گفت:مگر خبری شده؟! گفتم: یوسف ولی نژاد قبل از شهادتش نقل کرده که یکی از فرماندهان گردان به ایشان گفته بود در خواب دیدم در بهشت کاخی رفیع و سفیدرنگ می سازند پرسیدم این کاخ را برای چه کسی دارید آماده می کنید؟ گفتند به تازگی قرار است یکی بیاید بهشت،این کاخ را برای او می سازیم پرسیدم آن شخص کیست؟ و در آنجا رو به آقامهدی کردم و گفتم: خب فکر می کنی در جواب او چه گفتند؟ مهدی سری تکان داد و گفت:خب بقیه اش؟! گفتم:به او می گویند قرار است به این زودی بیاید اینجا ؛ما این کاخ را برای ایشان آماده می کنیم آقا مهدی وقتی این را شنید،سرش را پایین انداخت و رنگش سرخ شد. ۳۱عاشورا :۲۵اسفند۶۳ @shahidbakeri31
سردارشهیدمهدی باکری
#ایام_شهادت_آقا_مهدی_باکری #پستی_ویژه🌹 @shahidbakeri31
دوستانی که تصویر بدون نوشته میخواهند اعلام کنند خدمتشون میفرستم. تشکر از بزرگوارانی که تصویر روهدیه کردند به آقامهدی واز دوستی که مطلب رو فرستادند🌹اجرشون باآقامهدی . هم تصویر وهم مطلب خیلی اتفاقی باهم جفت وجور شدندخیلی برام جالب بودواقعاشهدا زنده هستند....
20 اسفند 1363 - آغاز با رمز « (س)» با هدف تصرف کامل هورالهویزه و کنترل جاده العماره به بصره در منطقه ای به وسعت800 کیلومتر مربع آغاز شد. یاد وخاطره ودرود وسلام میفرستیم برروح پرفتوح امام ره وشهدای این عملیات و.... «عبدالرزاق میراب: قبل از عملیات «بدر»، رزمندگان لشکر عاشورا پس از شنیدن سخن «مهدی باکری» عهد بستند تا جان در بدن دارند بجنگند و شهید شوند. عبدالرزاق میراب رزمنده دوران دفاع مقدس : قبل از شروع عملیات، » در سخنانی به رزمندگان لشکر عاشورا گفت که هرکس توانایی حضور در عملیات را ندارد به یگان‌های دیگر ملحق شود، اما رزمندگان لشکر عاشورا پس از شنیدن این سخن با عهد بستند تا جان در بدن دارند بجنگند و شهید شوند. وی افزود: به همین جهت شاهد بودیم که در عملیات «بدر»، رزمندگان لشکر عاشورا مردانه پای عهدشان ایستادند و لحظه‌ای «مهدی باکری» را . شهید «مهدی باکری» با اشاره به لحظه شماری این شهید والامقام برای ملحق شدن به رزمندگان در خط مقدم، تصریح کرد: «باکری» لحظه به لحظه پیگیر شکستن خط و پیشروی رزمندگان بود. زمانی که خبر شکسته شدن خط به وی رسید، بلافاصله به خط آمد. میراب ادامه داد: با آمدن «باکری» به خط مقدم، بسیاری از رزمندگان به شدت نگران شدند که مبادا اتفاقی برای وی بیافتد و او را قسم می‌دادند که به عقب برگردد، اما وی همراه با رزمندگان به پرداخت... رزمنده دوران دفاع مقدس با اشاره به عشق و علاقه رزمندگان به شهید باکری در طول عملیات، تصریح کرد: زمانی‌که در عملیات «بدر» به «دجله» رسیده بودیم، وی به همراه چندی دیگر از فرماندهان در حال بررسی عبور غواصان از آب بودند که چند رزمنده پس از شنیدن این سخنان، خود به آب زدند، اما به دلیل شدت بالای جریان آب این کار مقدور نشد. وی افزود: زمانی که « » آن‌ها را دید که به آب زده اند، گفت: «مگر من به شما دستور عبور از دجله را داده بودم که این کار را کردید» و آن‌ها در پاسخ گفتند «همان‌طوری که قبل از شروع عملیات با شما عهد بسته بودیم که تا پای جان در عملیات شرکت کنیم و به فرامین شما گوش دهیم، این اقدام ما نیز در راستای همان عهد و پیمان بود».... @shahidbakeri31
عمل کرد؟ نظام‌ باشد؟؟؟(واقعامسیولین بایداز امثال شهیدمهدی باکری یادبگیرند! همیشه درصحنه، ؛ دلسوز مردم؛ ساده بی آلایش @shahidbakeri31
؟؟؟👇👇 : باشد؟؟؟(واقعامسیولین بایداز امثال شهیدمهدی باکری یادبگیرند! همیشه درصحنه، ؛ دلسوز مردم؛ ساده بی آلایش قبل از شروع : تا موقعی که دستور حمله داده نشده کسی تیراندازی نکند. حتی اگر شد را رعایت کند، دندان ها را به هم بفشارد و . با هر بگویید. در عملیات . بعد از هر درگیری و عملیات، و را تخلیه کرده و با سازماندهی مجدد کار را ادامه دهید. حداکثر استفاده از وسایل را بکنید. اگر این بشکند، به جای آن پاروی دیگری وجود ندارد. با همین باید عملیات بکنیم. را خوب نگهداری کنید. یک سال است دنبال این امکانات هستیم.... در می‌گیرد و همه گردان‌ها را یک به یک از عبور می‌دهد. مداوم توصیه می‌کند: برادران! خدا را از یاد نبرید نام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را زمزمه کنید. دعا کنید که کار ما برای_خدا باشد. از پشت بی‌سیم نیز همه را به «لاحول و لاقوه الا بالله» تحریض و تشویق می‌کند.... ، @shahidbakeri31
از دیدگاه شهیدمهدی باکری: 🔹روحیه شاد وبشاش؛ ایثار؛ ؛ میل به کار؛ امیدواری ؛صبر و مقاومت @shahidbakeri31
۲۲ اسفند روز بزرگداشت گرامی باد🌹 . . را به نوری ناب شویم (قیصر امین پور) @shahidbakeri31
۲۲ اسفند روز بزرگداشت گرامی باد🌹 ای شهید (شهیدجاویدالاثرآقامهدی باکری) @shahidbakeri31
30.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 سکانسی از لحظه شهادت شهید «حمید باکری» در سریال 🔸 ۲۲ اسفند مصادف با فتح جزیره مجنون و پایان عملیات خیبر است. عملیات خیبر در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۲ آغاز شد و پس از ۲۰ روز در ۲۲ اسفند به پایان رسید. شهید محمدابراهیم همت فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله و شهید حمید باکری جانشین فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا در این عملیات به شهادت رسیدند. پیکر شهید حمید باکری در میدان نبرد نیزارها باقی ماند و به وطن بازنگشت. @shahidbakeri31
درس هاي « » از خالص و فروتن؛ _ هست حتما بخونید😊 پاي سخن همراهان سردار سپاه اسلام شهيد مهدي باكري:  ____ او را بيشتر دوست مي داشت  مهرماه سال 1352 اولين ملاقات من با در ساختمان شماره 7 دانشكده فني تبريز رخ داد . جواني آرام و با چهره اي دوست داشتني كه در عمق نگاهش يك غم كهنه نهفته بود. راز و رمز اين غم و دنياي عجيبي است كه تاكنون هيچكس در ترسيم واقعي آن موفق نبوده است همچنين به خاطر عظمت مهدي و بزرگي همراه با او ساواك نيز هرگز به درون پرغوغاي او دست نيافت و نااميد از ظاهر خاموش او به حيله هاي ديگر دست زد. « او بنده اي از بندگان خدا بود كه در عمل سلامت در نفس شجاعت و فداكاري تواضع و فروتني بي ادعايي و كم حرفي و پركاري و سختكوشي را در حد كمالش در وجودش پر كرده بود. » هرچه به روزهاي پيروزي انقلاب نزديك مي شديم فعاليت آقا مهدي رنگ معنوي تري به خود مي گرفت . با اينكه آقا مهدي مسلح بود اما هرگز بدون اجازه امام يا نمايندگان امام اعتقاد به استفاده از آن را نداشت در دوران دانشجويي (بين سالهاي 52 تا 56 ) معتقد بود كه ; دقت در عبادت و انس با قرآن و آشنايي با مباني بعنوان يك موتور محرك و چراغي راهنما براي او يك امر جدي بود. در تقسيم كار آنچه را ارزش مي شمرد اين بود كه كارهاي پائين تر و سخت تر را بيشتر بعهده بگيرد و اين را يك مسابقه براي و فرار از تنبلي تلقي مي كرد. : آقای صمدقدرتی @shahidbakeri31
در عملیات بدر در جواب کسانی که به ایشان می گویند برگرد!؟؟ چی هست؟؟؟؟ @shahidbakeri31