eitaa logo
از بهشتی برای امروز
910 دنبال‌کننده
112 عکس
60 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
نظر در مورد ، و مهندس -1 آقای از دوستان خیلی قدیم من هستند و آقای همینطور، هرچند چون ایشان مدت زیادی در خارج بوده‌اند ارتباط مستقیم زیاد نبوده، ولی هر دوی این برادرها را همچنان و برخوردار از درجه بالایی از و صمیمیت می‌دانم. ولی شان را در مورد ایران از اول هم خطی که با ما بخواند، نمی‌یافتم و ما از همان اول حس می‌کردیم که نقطه نظرهامان مختلف است. منتها با توجه به اینکه اینها یاران و دوستان انقلاب بوده‌اند و خدماتی داشته‌اند و سهمی داشته‌اند، آقای بازرگان که سهم زیادی در سابقه فعالیت قبلی‌شان مخصوصا داشته‌اند، ما ترجیح می‌دادیم که با وجود این اختلاف‌نظرها همکاری داشته باشیم، تا وقتی که آقایان به این نتیجه رسیدند که نمی‌تواند پابه‌پای این نقطه‌نظرها بیایند و دادند. بنابراین من آقایان را چهره‌هایی دوست‌داشتنی و برخوردار از صداقت و خوب می‌دانم ولی نقطه‌نظرشان را هم، از پیش، نمی‌یافتم. روزبه‌روز این نظر قوی تر می‌شد. چه در و چه در مورد . ما معتقد بودیم انقلاب ایران یک است لااقل در و در دنیای . شاید آقایان چنین دیدی نداشتند، مخصوصا آقای مهندس بازرگان خیلی اینطورها نمی‌اندیشیدند. باز آقای دکتر یزدی هم نقطه‌نظرهاشان با آقای بازرگان یکی نیست. ایشان هم با آقای بازرگان اختلاف‌نظرهایی داشتند. منبع: بهشتی از زبان بهشتی، (1392) جلد دوم، صص 328-329 به نقل از کتاب شهید بهشتی؛ اسطوره‌ای بر جاودانه تاریخ @shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد و مهندس -2 با علم و آگاهى به اینکه آقاى عضو نهضت آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس بازرگان در آمده بودند را قانع كنند كه اگر مثلاً باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همين‌جا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اينطور نمى‌شود. اگر مى‌خواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مى‌توانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميه‌اى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همانجا من با ايشان و آقاى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى ، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان معرفى كنيم. ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست وزير شدند و دولتشان هم شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست، دولت انتقال است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چه‌طور مى‌شود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند ، من يك هستم كه مى‌توانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم و بعد هم معلوم شد كه هم نيست. منبع: ، (1390)، صص 231-232 @shahiddoctorbeheshti
فایل تصویری سخنرانی در آذر ۱۳۵۹ در کانون ابوذر صریحترین موضع در مورد و و برخورد حکومتی با مفاسد اخلاقی و اجتماعی و تفکر لیبرالی زمامداران در لینک زیر yon.ir/lblib @shahiddoctorbeheshti
مسئولیت نظام اسلامی در مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی سخنرانی 23 بهمن 1359 ؛ گرامیداشت شهدای هویزه درست است که اگر افراد رشدیافته رسیده به مراحل بالای کمال را در میان انگیزه های رنگارنگ رها کنی، اختیار خودشان را می توانند داشته باشند. خوب باید بگوییم که اینها چند درصدند؟ چند در هزارند؟ برای اینکه بقیه انسانها حاکم بر هوایشان بمانند، باید بکوشیم محیط هم طبیعی باشد که از در و دیوارش فساد نبارد و به محض اینکه ما خواستیم محیط را از این ها پاک کنیم، خودبخود مقداری از ها گرفته می شود. اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید، درست؛ اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که می آیی لباس و شما ساده باشد، اندامهای بدن و موی سر شما پوشیده باشد، آنچه با پوشش ساده نه دلفریب و سخن گفتن و نحوه برخورد با این و آن و طرز راه رفتن همه آنها باوقار و سنگین و متین باشد، درخور بانوی والاقدر مسلمان پیوسته به خدا باشد، خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید باز هم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده. اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما می گویید خوب است ولی من نیمه از خانه بیرون بیایم، با تمام عیار در خیابان ظاهر بشوم در اینجا با او چه کند؟ آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زده ایم، شما می خواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی؟ گوش کردی خوشا به سعادتت، گوش نکردی عذابش دامن خودت را می گیرد؟ نخیر در آنجا ما می کنیم. در این صورت خودبخود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش می گیریم. و نه به خاطر اینکه دشمن آزادی او و آزادی باشیم، به خاطر اینکه دوست و خواستار آزادی او و آزادی بشریت هستیم. تو ای ! بنشین با خودت بیندیش در درونت چه انگیزه ای هست که تو را وامیدارد به جای پوشش باکرامتی که اسلام برای تو در نظر گرفته است، می خواهی بدون این پوشش به خیابانها و کوچه ها بیایی؟ آیا خودآگاه یا ناخودآگاه در اعماق روحت و میل به خودنمایی و نماش دادن خویشتن در برابر دیگران تو را به این گناه وانمیدارد؟ و اگر تو نتوانستی این تمایل و یا جهل و یا هرچیز دیگر را در خودت مهار کنی و دوباره خواستی اینگونه بیرون بیایی، باید به شما بگوییم که جامعه ما چنین وضعی را در محیط اجتماعی اش نمی کند. منبع: ؛ گفتارها 2؛ (1390) صص197-198 اصل سوم @shahiddoctorbeheshti
فرازهایی از نامه خصوصی به تهران جمعه 22 اسفند 1359 بسم الله الرحمن الرحیم استاد و رهبر بزرگوار السلام علیکم و رحمت الله و برکاته سنگینی وظیفه فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرضتان برساند. موجود میان کشور بیش از آن که جنبهی شخصی داشته باشد، به اختلاف مربوط میشود . یک بینش معتقد و ملتزم به و ، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنتباشد، بینش دیگر در پی اندیشهها و ، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پایبند و گفتهها و نوشتهها و کردهها براین موضوع بینابین گواه. در برابر و به نظام سخت به توکل برخدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوریها یا معتقد و ملتزم. ، هرچند دلش همین را میخواهد و زبانش همین را میگوید و قلمش همین را مینویسد، اما چون همهی مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، . بینش اول به نظام و شیوهای برای زندگی ما معتقد است که در عین گشودن راه به سوی ، مانع حل شدن مسلمانها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش و استوار دارد. بینش دیگر با و بخشی از ارزشهای آن، جامعه را به راهی میکشاند که خود به خود درها را به روی ارزشهای بیگانه از اسلام و بلکه ضد اسلام میگشاید. بینش اول روی شرایطی در تکیه میکند که جامعه را به سوی و بر همهی سطوح راه میبرد. بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه میکند که خود به خود راه را برای بی مبالاتها یا کم مبالاتها در همهی سطوح و حاکم شدن آنها برسرنوشت انقلاب هموار میسازد. ... @shahiddoctorbeheshti
چه کسی برای کرسی های حکومتی شایسته است؟ متعهد یا متخصص؟ در انتخاب و به كار گماردن مختلف بايد شرايطي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از و - مي آيد يك می دهد و آن اين است؛ مي‌گويد: مسئوليت‌هاي اداري جامعه را به‌خصوص آنجا كه با سپردن قدرت، به‌خصوص قدرت توأم با يك سنگر ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهم‌تر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به اهميت مي‌دهيم، به اهميت نمي‌دهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا اين است كه يك در اسلام وجود دارد و آن دگم «» است. در همه كساني كه به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت ، ، و كه متمم اينها باشد. منبع: ، اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134 @shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
ما خواهیم ماند ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ سخنرانی در مسجد ابوالفضل (خیابان ) با چهره ها و دلهای شدنی نیست. انقلاب با دلهای پرشور و چهره های تضمین می شود (تکبیر حضار) ... هیچکس مرا در این دوره نشیب و فراز انقلاب در سخت ترین مواقع، نتوانسته است با قیافه افسرده ببیند. چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم (یا یا پیروزی) دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهره ها شاداب باشد داشته باشید آن وقت شعارتان همین است که و مزدورانش هیچ نمی توانند بکنند. (تکبیر حضار) ما در زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمی کنیم. ما قامتان تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ نمی تواند پشت ما را خم بکند (تکبیر حضار) جاودانه تاریخ؛ گفتارها 3؛ (1390) صص32-33 @shahiddoctorbeheshti
امام از روز اول قائل به بود ما برای قائل به ولایت مطلقه هستیم یعنی معتقدیم امامت در جهت هر تصرفی را لازم بداند می کند و منافات با حقوق شخصی افراد ندارد. در حقیقت این قوانینی که در رابطه با شخصی و خصوصی و اینها هست اینها حریم اشخاص را نسبت به یکدیگر معلوم می کند؛ نه حریم اشخاص را نسبت به کل جامعه و امامت که در خط کل جامعه می خواهد حرکت کند. او برایش این مرزها و این حریمها دیگر وجود ندارد. این اساس ولایت مطلقه امامت هست در بینش اجتماعی و اقتصادی و حقوقی که الان هست. عده ای از آقایان این را قبول ندارند از آقایان فقهای ما عده ای این را قبول ندارند. آنها این ولایت را برای امام معصوم قائل هستند ولی برای امام غیرمعصوم و برای امامت غیرمعصوم قائل نیستند. عموماً برای امام معصوم قائل هستند. ... در میان فقهای معاصر ما فقیهی که از اول به این مسئله خیلی قاطع معتقد بود، تا آخرش هم ایستاد و در این راه موفقیت تاریخی جهانی را برای به وجود آورد امام [خمینی] بودند.ایشان در بحثهایشان خیلی قاطع از آن اول به معتقد بودند؛ می خواهد امام معصوم، می خواهد امام غیرمعصوم؛ امامت به طور کلی. و همین اواخر شاید چند ماه قبل که با ایشان باز مطرح کردیم دیدیم بله ایشان همچنان این امامت مطلق را رویش تکیه می کنند. منبع: جاودانه تاریخ؛ گفتارها 2؛ (1390) صص62 تا 64 @shahiddoctorbeheshti
درسی که از انقلاب آموختیم؛ انقلاب به ما نشان داد كه مسألۀ و مسألۀ چقدر مهم است. نشان داد وقتي جامعه يك پيدا مي‌كند، يك پيدا مي‌كند و در پي آن مي‌كند، چه سعادتي دارد. نعمت امام چه نعمت بزرگي است و جامعه بايد هميشه در راهي برود كه _ها_در_آن_ساخته_شوند. همۀ شما ياد گرفتيد كه يك نقطۀ مركزي براي سعادت جامعه وجود دارد و آن امامت و امام است. و اين نقطۀ مركزي، هميشه بايد پرتوان‌ترين و پاك‌ترين و صادق‌ترين و اصيل‌ترين و خداپرست‌ترين و باتقواترين نقطه باشد. اين ها را همه در طي انقلاب ياد گرفتيم. منبع: (سخنرانی تشکل، پاسدار مکتب) (1390)، ص219 @shahiddoctorbeheshti
از عصبانیتت سخنرانی در جمع آذربایجان شرقی؛ مرداد 1359 ما می دانستیم از روز اول که انقلاب ما به یک چنین پشتوانه باایمان نیاز دارد. به همین دلیل در اسناد به دست آمده از آنقدر که آمریکا از دست این عصبانی است کمتر از دست نهاد دیگری عصبانی است. وقتی چشمان ما وقتی چشم و گوش ملت ما مراقب کشف ها است وقتی نیروی پرتوان و فداکار سپاه آماده در هم کوبیدن توطئه ها است ... البته آمریکا عصبانی است البته ناراحت است امریکا از دست این نهادها عصبانی است از دست آن چهره ها و شخصیتهایی که خط ضد را خط اصلی این انقلاب در بعد خارجی اش ترسیم کرده اند عصبانی است. از آنها که می گویند در این مقطع از زمان ما امریکا است عصبانی است. از روزنامه ها و روزنامه هایی که در این خط مردم را آگاه می کنند عصبانی است از تشکیلات سیاسی که ملت را در این خط بسیج و متشکل می کند عصبانی است ولی به آمریکا بگویید و از عصبانیت خودت بمیر. ملت ما همین است که می بینی و می شناسی و به آنها باید گفت که این ملت ابعاد فراوان ناشناخته دارد که خبر نداری ( حضار) نظام منبع: ؛ گفتارها 3؛ (1390) ص196 @shahiddoctorbeheshti
آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۹ سخنرانی در مسجد ابوالفضل (خیابان ) چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم (یا یا پیروزی) دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهره ها شاداب باشد داشته باشید آن وقت شعارتان همین است که و مزدورانش هیچ نمی توانند بکنند. (تکبیر حضار) جاودانه تاریخ؛ گفتارها 3؛ (1390) صص32-33 @shahiddoctorbeheshti
آیا رهبر مجاز است برخلاف اکثریت مردم عمل کند؟ در جامعه مسلكى بايد بگوييم كسانى بايد به برسند و باشند كه قبل از هر چيز همه ابتكارها و استعدادها و لياقتهايشان در خدمت مسلكى قرار بگيرد كه جامعه آن مسلك را به عنوان پذيرفته است. دقت كنيد كه در اينجا هم حكومت برخلاف خواسته اكثريت بر سر كار نيست؛ اما اكثريت وقتى مى‌خواهد حكومت را انتخاب كند . انتخاب حكومت است؛ با خواست اكثريت است؛ اما ممكن است با خواست و تمايلات اكثريت متناسب نباشد. عمل رهبر در اينجا با متناسب است نه با تمايلات اكثريت. اين است كه حكومت و رهبر در يك جامعه مسلكى در درجه اول است، در درجه دوم است. اداره آن جامعه دارد. لذا امام و رهبر در چنين حكومتى و راهنما نيز هست . مرشد به اصطلاح معروف؛ يعنى افراد را در راهى مى‌برد و مى‌كشاند . اين مسأله اول در مسأله رهبرى، در يك جامعه مسلكى است. منبع: ، ولایت رهبری روحانیت(۱۳۹۰) صص 190-191 (اصل 3 بند 1) @shahiddoctorbeheshti
رمز مصونیت انقلاب خواهش می کنم این جمله را به و اسلامی تان بفرستید. چون باور کنید اگر مفاد این جمله در اعماق ضمیر اسلامی و اجتماعی ما زنده نماند مانند هر انقلابی که در معرض خطر است انقلاب ما نیز چنین خواهد بود. به شرط یک یک افراد در اداره جامعه. و در جامعه اسلامی وجود ندارد. منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی ص۲۲ @shahiddoctorbeheshti
چرا این همه دشمن دارد؟ در دفاع از اصل 11 قانون اساسی از نظر تعاليم مقدس اسلام، نظام اسلامى در هر گوشه از جهان تحقق پيدا كند حكومتى به وجود مى آورد كه مسؤوليتش در داخل محدودى قرار نمى گيرد و نسبت به همه و به‌خصوص همه داراى تعهد و مسؤوليت مى شود و بر طبق تعاليم اسلام اين طبع و اسلامى است. در عصر ما كه بحمدالله شماره و عدد مسلمين جهان صدها ميليون است، بر حسب آمارهاى نسبتاً مستند در حدود هشتصد ميليون مسلمان در روى كره زمين زندگى مى كنند وقتى در قسمتى از حكومتى با به وجود مى آيد از همان آغاز تشكيل بايد خود را نگران وضع سياسى و اجتماعى و اقتصادى و اخلاقى و معنوى و روحى همه اين هشتصد ميليون بداند، ولى نه بدان معنا كه اين حكومت مى خواهد خودش را گسترش دهد و سرزمينهاى ديگر را با شود و به خود ملحق كند، هرگز نه، بلكه بدان معنا كه بايد به كمك اين مسلمانان بشتابد و با كمك يكديگر وضعى براى خود به وجود بياورند كه آنها نيز خود را داراى _اسلامى بيابند و وقتى اين نظامها همه اسلامى شد، آن وقت تشكيل يك در لواى اسلام امرى است طبيعى و درست به همين دليل است كه ما امروز اين همه دشمن دارد، به خصوص دو قدرت بزرگ جهان و دو اردوگاه بزرگ جو در جهان برایشان تحمل اين انقلاب مشكل است. پس به همين دليل بايد از همين مرحله آغاز و مرحله نخستين مسلمان ايران پيوستگى و يگانگى خودش را با همه اين هشتصد ميليون مدنظر قرار دهد. به اين دليل بود كه ما گفتيم اين اصل جزء اصول كلى است. منبع: صورت قانون اساسى، ج1: ص451 اصل یازدهم : به حكم آيه كريمه «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» همه مسلمانان يك امت اند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش ‌‌‌‌‌پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد. مسئولیتهای @shahiddoctorbeheshti
22 خرداد 1359 تهران مسجد خندق آبادی ما مى خواهيم، زندگى مى خواهيم، شهر پاكيزه و آباد و آرام و بى‌دود مى‌خواهيم، و فراوان مى‌خواهيم، نان ارزان و فراوان مى‌خواهيم، ميوه‌اى كه به همه برسد مى‌خواهيم، و خانه‌هایی برای همگان مى‌خواهيم، سالم روان مى‌خواهيم. همۀ اينها را مى‌خواهيم؛ ولى بالاتر از همه، سالم مى‌خواهيم. سير معنوى انسان‌ها مى‌خواهيم، شور عبادت مى‌خواهيم، مسجد نورانى مى‌خواهيم، عالِم و اهل عمل و تقوا مى‌خواهيم، انسان فداكارِ مبارزِ از جان گذشته مى‌خواهيم، تجلى خدا در همۀ شئون زندگى انسانها را مى‌خواهيم و اينكه كل جامعه در يك به چشم بخورد را هم مى‌خواهيم. و مى‌دانيم كه براى آنكه جامعۀ ما صرفاً به سوى نشود و در خط الهى بماند تا هم خدا را بيابد و هم خرما را (ما جمع ميان خدا و خرما را در شرايط خاصْ ناممکن نمى‌دانيم). براى اينكه چنين خطى را پيدا كنيم و گم نكنيم، قبل از هر چيز بايد ، خطى باشد كه هر چه رو به بالا مى‌روى، تجلى عملى اسلام را بيشتر بيابى. اين خط است. منبع: ؛ حزب جمهوری اسلامی، ص50 @shahiddoctorbeheshti
تابستان ۱۳۵۸؛ مشهد مقدس رو آوردن به مصرف، رو آوردن به ، دچار روزمرگى شدن، بزرگترين خطر است براى انقلاب. برادران و خواهران! ما تا سالها انقلابمان با تمام خصلتهاى آن، زمان لازم دارد. ما مى خواهند از اين طريق كه به ما الهام كنند كه برويد آرام گيريد، كنيد، سعادت و لذت و و شادى يكجا نصيبتان شد، ديگر چه مى خواهيد ؛ مى خواهند را در جوانهاى ما و زن و مرد ما، در پير و جوان ما افسرده كنند. مى خواهند ما را بخوابانند. بيدار باشيم، هوشيار باشيم. كدام انقلاب است در دنيا كه در صبح پيروزيش كار خودش را تمام شده يافته باشد. ، شور انقلابى بايد همچنان ادامه يابد. تا كِى؟ من گفتم تا سالهاى سال؛ بگذاريد بگويم تا ، بگذاريد بگويم ، جامعه اى است كه تداوم انقلاب در آن پايانِ زمانى ندارد. منبع: مبانی نظری (1390) ص72 @shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد تا آنجا که به من اطلاع دادند علت تشکیل دادگاه ویژه معممین این بود که خواستند رسیدگی به تخلفات و اتهامات معممین طوری انجام شود که دستاویزی برای کسانی که بدینوسیله می خواهند را مخدوش کنند، قرار نگیرد که خود هم همین نقطه نظر را داشتند. چون به ایشان گفته بودند که این روزها برای هر معممی اتهامی جعل می کنند و آن را به دادگاه انقلاب می برند. اگر این اوج بگیرد ممکن است به مخدوش کردن نقش موثر روحانیت در انقلاب منتهی شود بنابراین تصمیم گرفتند دادگاهی تشکیل شود که اطمینان حاصل شود که جلوی این را بگیرد. ولی من معتقد بودم که این ضرورت ندارد و به دادگاههای انقلاب تاکید می کردم که مراقب چنین توطئه های احتمالی باشند. حقیقت این است که ما چندان توطئه ای هم ندیدیم و شاید جز دو سه مورد، مورد خاصی پیش نیامد. اینها را هم به دادگاه نبرده بودند بلکه فقط در روزنامه ها و نشریات اتهاماتی وارد شده بود. منبع: بهشتی از زبان بهشتی، ج۲، صص۱۸۲-۱۸۳ @shahiddoctorbeheshti
در راه خدا به مناسبت روز بزرگداشت غلام آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه پذیرد آزاد است سخنرانی 23 بهمن 1359 ؛ گرامیداشت شهدای شهادت برای یک ، وسیله است اما برای یک انسان چیزی است شبیه هدف، اگر نگویم هدف است. شهادت که تا با انسان نسبت به و خدا قرین نباشد شهادت نامیده نمی شود مرحله والایی است از حضور تام قلب انسان در پیشگاه خدا، و کشته شدگان راه خدا؛ آنها که حرکت می کنند، تلاش می کنند، می دهند، جان می دهند اینها قبلا شان را به خدا آنقدر قاطع و محکم و روشن کرده اند که از همه های دیگر در ره آن دوست می گذرند. شهیدها آزادگانند. اگر ما خطاب به علیه السلام می گوییم ای برای این است که -حق آزادگانند. شهید تا خودش را از ها و ها آزاد نکند، قدم به میدان شهادت نمی گذارد. او خودش را از همه علائق آزاد کرده، زِ هرچه پذیرد آزاد شده، آن وقت می رود به خیل پویندگان بپیوندد و اصولا آن آزادی که به صورت یک شعار اصلی در ما درآمد این آزادی بود. منبع: ؛ گفتارها 2؛ (1390) ص۱۹۴ @shahiddoctorbeheshti
یا ؟! هركس، در هر مقامى، در ، اسير القاب و آداب و باشد، دور از اسلام است.اگر ما با صراحت لااقل از خودمان انتقاد مى كرديم... می گوییم آقا لااقل براى خودمان القاب درست نكنيم تا شروع بشود. مقامات یک جور، مقامات غیرروحانی یک جور. اقلا من ديگر اسير القاب نباشم. واى به اينكه يك در مجلسى كه يك حضور دارد بالاى منبر برود و اولا دعا نكند، يا اگر هم دعا كرد نگوید! اگر کلمه عظمی افتاد ديگر هيچ! اين چيست؟ كجاى اين به اسلام مى خورد؟ خوب وقتی من عالم دینی اسیر آیت الله و آیت الله العظمی باشم دیگر می توانم رهبر در قشرها و گروههای دیگر بشوم؟ منبع: ؛ باید ها و نباید ها (امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن)؛ ۱۳۸۰ ؛ صص۳۲-۳۳ @shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
در آستانه روز جمهوری اسلامی؛ حکومت و نظام جديد اجتماعى ايران نظامى است اسلامى، ولى نظامى است كه مردم با و اختيار و گزينش خودشان آن را انتخاب كردند ، نظامى است در راه خدمت به مردم؛ يا به تعبير ديگر . بنابراين نظام اجتماعى آينده ما نظامى است ، نه نظامى فاقد ايدئولوژى؛ در برابر اسلام؛ و نظامى است مردمى و اومانيستى؛ نه ملّى و ناسيوناليست، آن هم كه است نه انسانپرست. و همه اين مفاهيم در نامى كه براى اين نظام انتخاب شد نهفته است. چه نامى انتخاب شد؟ جمهورى اسلامى منبع: ، مبانی نظری قانون اساسی(۱۳۹۰)، ص64 https://t.me/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti
نام راستین و کامل نظام چیست؟ به مناسبت نام در چيست؟ اسم آن را چه نوع نظامى بگذاريم؟ در اين نوع‌بندي‌ها و رده‌بندى‌ها، مقولات سياسى دنيا كدامند؟ حقيقت اين است كه برداشت از اسلام، مناسب‌ترين نام را براى اين نظام پيش‌بينى كرده است. مى‌توانيد با اين اشاره‌اى كه كردم خودتان بگوييد تشيع راستين براى چه عنوان گويايى را انتخاب كرده است؟ «». ، نظام امت و امامت است و حق اين است كه با هيچ يك از اين عناوينى كه در كتاب هاى حقوق سياسى يا آمده قابل تطبيق نيست. اتفاقاً يك بار ايران اين تجربه را كردند و پاى چشمشان خورد. براى رهايى از انقلاب كردند. بعد گفتند حالا مى‌دانيد چه جايش بگذاريد؟ . چون اين عنوانى كه براى نظام جديد انتخاب شده بود بود و مربوط به نبود، حتى آن تأثيرى را كه در صاحبان اصلى اين فكر عاريتى مى‌توانست داشته باشد براى ما نداشت. خاصيت چيز همين است. به همين دليل، ما فكر مى‌كنيم عنوان نظام ما بايد نظام امت و امامت باشد. منتها، در اثناى ، چون اين عنوان هنوز براى توده مردم روشن نبود، به عنوان انتخاب شد كه بسيار هم خوب و گويا بود و سپس وقتى معلوم شد اين نظام حكومتى هم دارد، آن‌وقت گفته شد جمهورى اسلامى. ولى نام_راستين و كامل اين نظام، «نظام امت و امامت» است. در اين نظام، بر اساس كتاب و سنّت است. همه چيز بايد از اين قلّه سرازير شود. منبع: مبانی نظری قانون اساسی(1390) صص38-39 https://t.me/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti
کدام حکومت، جمهوری اسلامی است؟ ! برادران و خواهران عزيز! بيدار باشيد. اي زنان و مردان پرخروش كشور ما! هشيار باشيد! از هم‌اكنون بايد حكومتي را انتخاب كنيد كه در آن حكومت و به‌هيچ‌عنوان براي رسيدن به از سِمتهاي اجتماعي مورد بهره‌برداري احدي قرار نگيرد. اين پاية اساسي است. به نظر ما همة مسائل ديگر، بايد از اينجا مايه بگيرد و از اين طريق تأمين شود ؛ از طريق زن و مرد در خويش و در تعيين فرد يا گروهي به عنوان . اين يك پاية اساسي است. خوب هر حكومتي كه بر اساس رأي آزاد مردم سر كار بيايد، مي‌تواند باشد؟ نه. اين است ولي نيست. يك شرط دوم هم دارد و آن اين است كه وقتي اكثريت مردم يك كشور مسلمان‌اند، اگر فردي يا گروهي را با رأي آزاد براي زمامداري انتخاب كردند، از اين زمامدار مي‌خواهند كه اين حكومت، اين نظام، اين رژيم خودش را در نسبت به مقررات و تعاليم اسلامي ملتزم و متعهد بداند. متعهد باشد كه جامعه و كشور را اداره كند. بدين ترتيب، ملاحظه مي كنيد كه يك اصل دوم نيز در هست: . منبع: ؛ مبانی نظری قانون اساسی؛صص ۱۹-۲۰ @shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
پیامبری از نگاهی دیگر.pdf
2.28M
به مناسبت سالروز رسول خاتم کتابی برای خواندن از پاسخ های روان و فطرت پذیر به سوالات و شبهات در مورد پیامبر خاتم https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti