eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
86 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴صدای چوب خدا رو میشنوید؟ هر که با آل علی درافتاد ورافتاد #شورای_شهر #شورای_شهر_بابل #هیئت #شورای_شهر_تهران #ناهید_خداکرمی #فساد_اخلاقی #فساد #امام_حسین @shahidgomnam
#باید_شکسته_بشی 🌷| وارد #هیئت که می شد، جایگاه و پست و مقام رو میذاشت #کنار☝️ می شد یک #آدم خاکی و مخلص👌 از جابجایی چرخ #مخصوص حمل باند صوت🎤 گرفته تا شستن #ظرف_ها هر کاری از دستش بر #می_اومد انجام می داد✌️ می گفتند : آقا حامد! شما #افسری و همه شما رو می شناسند💯 بهتره این کارهارو #بقیه انجام بدند #می_گفت : اینجا جاییه که اگه سردار هم باشی باید شکسته #بشی تا بزرگ بشی صبر می کرد بعد از #هیئت که مردم می رفتند، مشغول شستن #دیگ_ها می شد😐 میگفت : #شفا تو آخر مجلسه؛ آخر مجلس هم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها #حاجتم رو خواهم گرفت👌 و آخر هم حاجتش رو با #شهادت گرفت🕊 |🌷 #شهید_حامد_جوانی #شهید_مدافع_حرم 🍃🌸 @Shahidgomnam
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
••🦋•• ✍🏻 #قسمت‌دوم °•چرا #ابراهیم‌هادی؟ فراموش نمیڪنم. آخرین شب ماه رمضان سال ۱۳۷۳ در مسجد الشھداء
••🦋•• ✍🏻 °• ابراهیم اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ مصادف با شبھاے قدر ماه مبارڪ ، در محله آیت الله سعیدے، حوالے میدان خراسان دیده به هستے گشود.🍃 او چھارمین فرزند خانواده بود، با این حال پدرش، مشهدے محمد حسین، به او علاقه خاصے داشت. او نیز جایگاه خویش را به درستے شناخته بود. پدرے ڪه با شغل بقالے توانسته بود فرزندانش را به بھترین نحو تربیت ڪند. ابراهیم نوجوان بود ڪه طعم تلخ یتیمے را چشید. از آن روز بود ڪه همچون بزرگ، را پیش برد.🔥 دوران دبستان را به مدرسه طالقانے رفت و دوره دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و ڪریم خان زند گذراند. سال ۱۳۵۵ توانست دیپلم ادبے را دریافت ڪند. از همان سال هاے پایانے دبیرستان، مطالعات غیر درسے را نیز آغاز ڪرد.☔️ حضور در جوانان وحدت اسلامے و همراهے و شاگردے استادے چون علامه محمد تقی جعفرے ، در رشد شخصیت ابراهیم بسیار موثر بود.ابراهیم در دوران پیروزے ، شجاعت هاے بسیارے از خود نشان داد. او همزمان با تحصیل، در بازار تھران ڪار میڪرد. او پس از انقلاب، در سازمان تربیت بدنے فعالیت میڪرد و سپس به آموزش و پرورش منتقل شد.🙃 ابراهیم در آن دوران همچون معلمے به تربیت فرزندان این مرز و بوم مشغول شد.👨‍🏫 او اهل ورزش بود. با ورزش پھلوانان یعنے ورزش باستانے شروع کرد. در والیبال و ڪشتے بے نظیر بود. هرگز در هیچ میدانے پا پس نڪشید و مردانه مے ایستاد.💪 مردانگے او را میتوان در ارتفاعات سر به فلڪ ڪشیده بازے دراز و گیلان غرب تا دشت‌هاے سوزان جنوب مشاهده ڪرد. حماسه های او در این مناطق هنوز در یاد یاران قدیمے باقے مانده است.🥇 در ، پنج روز به همراه بچه‌هاے گردان‌های و در ڪانال‌‌های فڪه مقاومت ڪردند و تسلیم نشدند. سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۱ بعد از فرستادن بچه‌هاے باقے مانده به عقب، تنهاے تنها با همراه شد و دیگر ڪسے او را ندید.🚶‍♂ او همیشه از خدا میخواست بماند؛ چرا ڪه گمنامے صفت یاران محبوب خداست. خدا هم دعایش را مستجاب ڪرد. ابراهیم سال‌هاست ڪه گمنام و غریب در فڪه مانده تا خورشیدے باشد براے .☀️ •┈••✾❄♥❄✾••┈• •.⏳ .. •.📚برگرفته از کتاب •|کپی به شرط دعای خیر😉
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
••🦋•• ✍🏻 #قسمت‌ششم °•#ورزش‌باستانے .•[راوے:جمعے‌ازدوستان‌شھید] اوایل دوران دبیر
••🦋•• ✍🏻 °• •.[راوے:جمعے‌ازدوستان‌شھید] بارها مےدیدم ابراهیم ، با بچه‌هایے ڪه نه ظاهر داشتند و نه به دنبال مسائل بودند مےشد. آن‌ها را جذب ورزش مےڪرد و به مرور به و هیئت مےڪشاند.💡 یڪے از آن‌ها خیلے از بقیھ بدتر بود. همیشھ از خوردن مشروب و ڪارهاے خلافش مےگفت! اصلا چیزے از دین نمےدانست. نه و نه ، به هیچ چیز هم اهمیت نمےداد. حتے مےگفت: تا حالا هیچ جلسه مذهبے یا نرفته‌ام. به ابراهیم گفتم: آقا ابرام این‌ها ڪے هستند دنبال خودت مےیارے؟! با تعجب پرسید: چطور ، چے شده؟!🔗 گفتم: دیشب این پسر دنبال شما وارد هیئت شــد. بعد هم آمد و ڪنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت مےڪرد. از مظلومیت (ع) و ڪارهاے یزید مےگفت.📎 این پسر هم خیره خیره و با عصبانیت گوش مےڪرد. وقتے چراغ‌ها خاموش شد. به جاے اینڪه بریزه ، مرتب فحش هاے ناجور به یزید مےداد!!🎭 ابرهیم داشت با تعجب گوش مےڪرد. یڪدفعه زد زیر خنده. بعد هم گفت: عیبـے نداره ، این پسر تا حالا هیئت نرفته و نڪرده. مطمئن باش با امام حسین (ع) ڪه رفیق بشه تغییر مےڪنه. ماهم اگر این بچه هارو مذهبے ڪنیم هنر ڪردیم.⚡ دوستے ابراهیم با این پسر به جایـے رسید ڪه همه ڪارهاے اشتباهش را ڪنار گذاشت. او یڪے از بچه هاے خوب ورزشڪار شد. چندماه بعد و در یڪے از روزهاے عید ، همان پسر را دیدم. بعد از ورزش یڪ جعبه شیرینے خرید و پخش ڪرد. بعد گفت: رفقا من مدیون همه شما هستم ، من میدون آقا ابرام هستم. از خیلے ممنونم. من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان ڪجا بودم و ... .🌧 ما هــم با تعجب نگاهش مےڪردیم. با بچه‌ها آمدیم بیرون ، توے راه به ڪارهاے ابراهیم دقت مےڪردم. چقدر زیبا یڪے یڪے بچه‌ها را جذب ورزش مےڪرد ، بعد هم آن‌ها را به مسجد و هیئت مےڪشاند و به قول خودش مےانداخت تو دامن امام حسین (ع). یاد حدیث پیامبر به (ع) افتادم ڪه فرمودند:《 ، اگر یڪ نفر به واسطه تو هدایت شود از آنچه آفتاب بر آن مےتابد بالاتر است》.🎀 از دیگر ڪارهایـے ڪه در مجموعھ ورزش باستانے انجام مےشد این بود ڪه بچه‌ها به صورت گروهے به زورخانه‌هاے دیگر مےرفتند و آنجا ورزش مےڪردند. یڪ شب ماه ما به زورخانه‌اے در ڪرج رفتیم.💭 آن شب را فراموش نمےڪنم. ابراهیم شعر مےخواند. دعا مےخواند و ورزش مےڪرد. مدتے طولانے بود ڪه ابراهیم در ڪنار گود مشغول شناے زورخانه‌اے بود. چند سرے بچه‌هاے داخل گود عوض شدند ، اما ابراهیم همچنان مشغول شنا بود. اصلا به ڪسے توجه نمےڪرد.🥀 پیرمردے در بالاے سڪـو نشسته بود و به ورزش بچه‌ها نگاه مےڪرد. پیش من آمد. ابراهیم را نشان داد و ناراحتے گفت: آقا ، این جوان ڪیه؟! با تعجب گفتم: چطور مگھ؟! گفت:《من ڪه وارد شدم ، ایشان داشت شنا مےرفت. من با تسبیح ، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور رفته یعنے هفتصدتا شنا! تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به هم مےخوره.》 🕸 وقتے ورزش تمام شد ابراهیم اصلا احساس خستگے نمے‌ڪرد. انگار نه انگار ڪه چهار ساعت شنا رفته! 🌼 البته ابراهیم ڪارها را براے قوے شدن انجام مےداد. همیشه مےگفت: براے خدمت به خدا و بندگانش ، باید بدنے قوے داشته باشیم. مرتب دعا مےڪرد ڪه: خدایا بدنم را براے خدمت ڪردن به خودت قوے ڪن.💪 ابراهیم در همان ایام یڪ جفت میل و سنگ بسیار سنگین براے خودش تھیه ڪرد. حسابے سرزبان‌ها افتاده و انگشت نما شده بود. اما بعد از مدتے دیگر جلوے بچه‌ها چنین ڪارهایے را انجام نداد! مےگفت: این ڪارها عامل غرور انسان مےشه. مےگفت: مردم به دنبال این هستند ڪه چه ڪســے قوے‌تر از بقیه است. من اگرجلوے دیگران ورزش‌هاے سنگین را انجام دهم باعث ضایع شدن رفقایم مےشوم. در واقع خودم را مطرح ڪرده‌ام و این ڪار اشتباه است.🕊 بعد از آن وقتے میاندار ورزش بود و مےدید ڪه شخصے خسته شده و ڪم آورده ، سریع ورزش را عوض مےڪرد. اما بدن قوے ابراهیم یڪبار قدرتش را نشان دادو آن ، زمانے بود ڪه سید حســین طحامے قھرمان ڪشتے جھــان و یڪے از ارادتمندان حاج حســن به زورخانه آمده بود و با بچه‌ها ورزش مےڪرد.🌙 •┈••✾❄♥❄✾••┈• •.⏳ .. •.📚برگرفته از کتاب |•کپی به شرط دعای خیر☺️