eitaa logo
کرامات شهید گمنام
590 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
17 فایل
کراماتی که از زبان حاجت گرفته‌ها شنیده شده است دلا چون صبح دم صادق نبودی برای پر زدن لایق نبودی بیا تا فاش گویم جُرمت این بود که در آن روزها عاشق نبودی. @telarche آیدی مدیر کانال جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 | 🌷یکی از بچه‌های روستا در جبهه مسؤول تدارکات بود. باید سهمیه‌ی غذایمان را از او می‌گرفتیم. علی به شوخی گفت: «موقع غذا به خاطر هم ولایتی بودن دو تا کمپوت اضافی بده.» غلام رضا با ناراحتی گفت: «آن وقت تمام اجر و زحماتمون با یک اشتباه از بین می رود ما هم دیگر مورد موهبت خدا قرار نمی‌گیریم.» 🌷از جبهه آمد. لباس هایش را که پاره شده بود، با دست می دوخت. گفتم: «این همه می‌جنگی نباید یک لباس درست و حسابی بهت بدهند؟» خیلی جدی گرفت: «این لباس بیت الماله.» بعد از دوختن لباس گفت: «پدرجان ما برای دفاع از کشورمان می‌جنگیم و به تکلیف عمل می‌کنیم. لباس نو هم که بپوشیم توی جبهه خاکی و پاره می‌شود. هدف ما یک چیز دیگر است. @shahidgomnampardisan
🌴 🌴 🌷صدای گرمی داشت با یه عده طلبه از تهران آمده بودند همه‌شان شهیدشدند الا محسن! 🌷این اواخر حال عجیبی داشت شبها تا صبح گریه می‌کرد و روزها شاد و خندان بود می‌گفت همه کارهایم رو کردم آماده و هیچ نگرانی ندارم . 🌷به یکی از بچه‌ها گفته بود وقتی شهید شدم این سربند رو ببند رو سینه‌ام!! 🌷جنازه‌اش که آمد سر نداشت سربند رو بستند به سینه‌اش روی سربند نوشته بود، انا زائر الحسین...... 🌴شهیدمحسن درودی 🌴خط عاشقی، ج۱ ╭━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╮ @shahidgomnampardisan ╰━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╯
روایتگری حجت‌الاسلام مهدوی ارفعmahdavai-bayat-zabet.mp3
زمان: حجم: 3.49M
🎙 | 🔻صحبت های حجت الاسلام مهدوی ارفع ازمقام علمدار روایتگری حجت الاسلام والمسلمین شهید حاج شیخ عبدالله ضابط ◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ ╭━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╮ @shahidgomnampardisan ╰━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╯
18.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽| 🌷کلیپ دیده نشده از علمدار روایتگری شهید حاج شیخ عبدالله ضابط که در یادواره شهید پخش شد. 🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا ╭━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╮ @shahidgomnampardisan ╰━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╯
🌴همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا. قدم به قدم که می‌رفت جلو، دلتنگ تر از قبل میشد، دلتنگ شهادت، دلتنگ رفقای شهیدش.... 🌷کنار قبور می‌ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش می‌گفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی، جاماندگی و دلواپسی.حاجی بین قبرها راه می‌رفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو می‌کرد به ما و می‌گفت: قرآن همراهتون هست؟ 🌷اگر بود که سوره حشر را می‌خواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می‌آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما می‌خواند.. ╭━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╮ @shahidgomnampardisan ╰━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╯
🌴گردانِ نماز شب‌خوان‌ها... 🌷صدام، پس از آنکه فاو را از دست داد، بار دیگر شهر مهران را اشغال کرد تا اثر روانی شکست در عملیات فاو را کم کند.فرماندهان، با طراحی عملیات کربلای یک تصمیم گرفتند مناطق اشغال شده را پس بگیرند. در این عملیات، ارتفاع قلاویزان، اهمیت ویژه‌ای داشت.ارتش بعث از روی قلاویزان بر روی شهر مهران تسلط کامل داشت و آن را به دژی مستحکم و نفوذناپذیر تبدیل کرده بود.فرمانده قرارگاه کربلا، توی جمع فرماندهان می‌گوید «چه کسی برای گرفتن ارتفاع قلاویزان نیرو می‌گذارد؟». 🌷قاسم سلیمانی بلند می‌شود و می‌گوید: «ما دو گردان داریم که نیروهایش خوب اشک می‌ریزند؛ همه نماز شب می‌خوانند و رابطه‌شان با خدا قوی است؛ آنها می‌توانند قلاویزان را آزاد کنند.»! آن دو گردان از لشگر ثارالله، همراه نیروهای دیگر لشگرها، در نبردی سنگین که ده روز طول کشید، با تصرف ارتفاعات قلاویزان، و در نهایت، با پیروزی کامل، شهر مهران را برای همیشه آزاد کردند. 🌷شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی - نماینده حضرت امام(ره) در قرارگاه خاتم‌الانبیاء - وقتی شنید حاج قاسم چنین حرفی زده، به لشگر آمد ببیند رمز روحیه‌ی این گردان‌ها چیست. دید توی هر گردانی، ده طلبه‌ی رزمنده هست! حاج قاسم سلیمانی توجه داشت که برتری، با ایمان، اخلاص، نماز شب و اشک و ارتباط با خدا اتفاق می‌افتد. 📚خبرگزاری حوزه به نقل از کتاب "حاج قاسمی که من می‌شناسم"، علی شیرازی، صفحه 95. ╭━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╮ @shahidgomnampardisan ╰━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╯
🌷فرمان ولی فقیه... 🌴آقای داورزنی می‌گفت: بعد از عملیات بازی دراز به همراه تعدادی از رزمندگان و فرماندهان غرب به خدمت حضرت امام رسیدیم. در جریان همین دیدار تصاویر معروف دست‌بوسی شهید پیچک، شهیدحاجی بابا و شهید جنگروی و... خدمت حضرت امام به ثبت رسیده است. این آقای داورزنی می‌گفت: در آن دیدار شهید حاجی‌بابا از ناهماهنگی‌ها و کارشکنی‌های بنی‌صدر خیلی ناراحت بود و می‌خواست این موارد را به خدمت حضرت امام برساند، اما وقتی که با آقا دیدار کردیم و شهید حاج‌بابا به‌عنوان یکی از فرماندهان غرب، گلایه‌های خود را مطرح کرد. حضرت امام یک کلمه گفتند که «برو ان‌شاءالله درست می‌شود» با همین یک جمله، روحیه حاجی‌بابا به کلی تغییر کرد و انگار که همه غصه‌هایش برطرف شده باشد، با روحیه بالایی به جبهه‌ها برگشت و کمی بعد هم بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا خلع شد و از کشور فرار کرد. 🌷شهید محسن حاجی بابا🌷 📚منبع: روزنامه جوان ╭━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╮ @shahidgomnampardisan ╰━⊰•❀🌷🍃🌹🍃🌷❀•⊱━╯