eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
224 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱💕🌱💕🌱💕🌱 دست بیفشانید و عود بسوزانید که یازدهمین مسافر بهار از راه می رسد ... قدم هایش را شکوفه باران کنید !!!! 💕💕💕💕 هوای سامرا عطر غریب دیگری دارد خوشا آنی که دستی بر ضریح عسکری دارد ... 🌸 میلاد امام حسن عسکری (علیه السلام) بر فرزند عزیزشان حضرت مهدی (عج الله) و شیعیان مبارک 🌸 @shahidhojajjy
💔 🔴 بیانیه جدید میر حسین موسوی و کروبی را چه کسی نوشته است؟! طبق خبرهای رسیده، میرحسین موسوی به علت کهولت سن، دچار اختلال، خواب‌پریدگی، لرزش فک پایین صورت و دست‌ها شده است به طوری که امکان نوشتن و صحبت به راحتی برای او ممکن نیست. یک تیم پزشکی متخصص پس از انجام معاینات لازم این عوارض را ناشی از کهولت سن او عنوان کردند. کروبی نیز به علت سن بالای خود، چند سالی است دچار لرزش بدن و آلزایمر خفیف شده است. حال این سوال مطرح است مواضع و بیانیه این دونفر که شباهت فراوانی به بیانیه عجوزه پهلوی دارد، توسط چه کسی یا کسانی نوشته و منتشر شده است؟! ... 💕 @shahidhojajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5c95ed145a64a33f196d9e75_744033651808694787.mp3
6.09M
گدای سامرا منم لباس خادمی تنم حرمتو جارو میزنم میگیرند عیدی 😍😍 همه با شادی💐💐💐 از تو دستای امام هادی👏👏👏 🎤 🍃🌹 @shahidhojajjy
امام حسن عسکری علیه السلام میفرمایند؛ 💠 شیعیان ما در اندوهی دائم به سر می‌برند تا فرزندم که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نوید ظهورش را داده است، ظاهر شود. بحار الانوار۳۱۷/۵۰ دلِ ما منتظرِ آمدنِ مَهدے توست؛ شما براےِ ظهورش دعاکنید، کہ دعاے پدر مُستجاب است... يا أباالمَهدے! 🍃 @shahidhojajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 پسر حضرت هادے به فدایت پدرم پدر حضرت مهدے به فدایت پسرم 🎈 ... 💕 @shahidhojajjy💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️روایتی زیبا از (ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. ♨️ @shahidhojajjy
میلاد امام حسن عسگری بابا ی امام زمان و تبریک میگم. بیاید امام زمان و خوشحال تر بکنیم. فقط فردا فرصت هست .هر چقدر شاخه صلوات تقدیم امام زمان کردی و تعداد را بفرست به آیدی: @yazinab1 یک کار برای ظهور به دلخواه شاخه صلوات بفرست. امشب آسمون چراغونیه . ریسه میبندن . بیا باهم شاخه صلوات تقدیم کنیم . میان این همه ریسه و چراغ رنگ رنگی شاخه صلوات ماهم باشه. @yazinab1 منتظریم فقط تعداد و میخوایم👆👆🌺🌺🌺🌺🌺
#نسئل_الله_منازل_الشھداء #صلوات #التماس_دعا @shahidhojajjy
رمان بچه مثبت . ریحان: مادر متین همه را به شام دعوت کرد و همه مشغول غذا شدن . تقریبا آخرای غذام بود که تلفن متین زنگ خورد. متین: سلام _…………… متین: آره داداش همین کوچه است _…………… متین: الان میام دم در. ریحان: متین بلند شد که عموش گفت: چیشده عمو جان؟ متین: یکی از دوستام و دعوت کرده بودم . الان رسیده و بعد سریع رفت. ریحان: صدای یالله گفتن متین و ورود او.... وچشمای اندازه نعلبکی من . الهی پاهات بشکنه کوروش. کوروش سلام بلند بالایی به جمع کرد و وارد شد. ریحان: مائده که کنارم نشسته بود برگشت و با تعجب پرسشی نگاهم میکرد و من هم به نشانه ی ندانستن شانه ای بالا انداختم. با چشم های ریز شده به کوروش که حالا کنار سفره نشسته بود نگاه میکردم. کوروشم همزمان سرش را بالا آورد . احتمالا داشت دنبال مائده میگشت که چشمش به من افتاد. با تعجب نگاهم میکرد که به احتمال صد درصد به خاطر چادرم بود. متین چیزی زیر گوش کوروش گفت و کوروش هم تشکری کرد و مشغول غذاش شد. افکار ریحان: خدا منو آخر میکشه این پسر. ________ ✍ادامه دارد.....✍ نویسنده: الف ستاری تایپ: گمنام -------- @shahidhojajjy
رمان بچه مثبت . ریحان: سفره دوباره با همکاری همه جمع شد. آشپزخانه مثل لانه مورچه شده بود . هنه دخترا و خانم ها مشغول انجام کاری بودن. مادر متین داخل شد و به سمت من آمد و دستش را پشت کمرم گذاشت و گفت عمرا بزاره کاری بکنم و من چقدر ممنونش بودم اخه من که بلد نبودم ظرف بشورم یا چایی گلاب درست بکنم. مائده هم برای اینکه احساس تنهایی نکنم از زیر کار فرار کرد و همراه من اومد. افکار ریحان: کاش میشد میرفتیم اتاق متین. اخه خیلی دلم میخواست اتاق یه بچه بسیجی را ببینم . حتما اتاقشون که مثل ما نیست‌ . اگرم باشه قطعا عکس بازیگر و خواننده ها به در و دیوار اتاقشون نیست. به اتاق مادر متین رفتیم و با مائده روی تخت نشستیم. مائده: این پسره اینجا چیکار داره؟ ریحان: کدوم پسره؟ ریحان: آهان کوروش . خب اصلا مگه جای تورا تنگ کرده. چرا انقدر حساسی؟ مائده: منو با سوالات نپیچون . ریحان: وا؟ اول جوابم و بده ببینم. مائده: خب… خب.... اون... یعنی………… ریحان: خب یه کلمه بگو ازش خوشت اومده. یهو مائده اخماش را درهم کشید و گفت: ریحانه هیچ معلومه چی میگی؟ بعد پاشدم. ریحان: مائده چرا ناراحت شدی؟ ببخشید شوخی کردم. مائده: دیگه از این شوخیا با من نکن. ریحان: چشم حالابگو چرا حساسی؟؟ مائده: حس بدی دارم بهش. ریحان: اومدم چیزی بگم که صدای گوشیم بلند شد. کوروش بود. ________ ✍ادامه دارد......✍ نویسنده: الف ستاری تایپ: گمنام +++++++++ @shahidhojajjy
شبتون شهدایی . یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 سلام مهدی جان هـــزار قصــہ نوشتيـــم بـر صحیـــفہ یِ دِل هنوز عشــــقِ ٺــو عنوانِ سَـر مقـــالہ ی ماسٺ اللهُّم عَجِّل لِولیڪَ الفَرجْـ @shahidhojajjy
Panahian-AkharinAmadegiBarayeZohoor.pdf
871.5K
📌 فایل PDF | جزوه "آخرین آمادگی برای ظهور؛ اصلاح مدیریت در خانواده و جامعه" @shahidhojajjy
🍃🌸〰️🍃🌸〰️🍃🌸〰️🍃🌸              ﷽ بریده کتاب✂️📖 قطار با صدای تلق و تلوق بلندی در حال حرکت به سمت استامبول بود. مدرس خسته شد. عبا و قبایش را درآورد و سراغ اثاثیه اش در واگن رفت. منقل را برداشت و مقداری زغال در آن ریخت. در گوشه ی واگن منقل را روشن کرد. نگهبان ها با تعجب کارهای او را نگاه می کردند و حرفی نمیزدند. رییس نگهبان ها به ترکی به یکی از سربازهایش گفت:”این ها قهوه چی هم همراه خودشان آورده اند.” مدرس زغال ها را روشن کرد و قوری را روی آن گذاشت تا آبش جوش بیاید. با لبخند به مترجمش امیر خیزی گفت:”الان چای آماده می شود”. مدرس چند پیاله چای ریخت و به امیر خیزی و همراهانش داد. چند پیاله چای هم به نگهبان ها داد. نگهبان ها با تعجب چای را می گرفتند و تشکر می کردند برای خودش هم چای ریخت و شروع به خوردن کرد. خوردن چای که تمام شد رییس آنها به ترکی به یکی از نگهبان ها گفت:”این قهوه چی چه چای خوش عطری دم کرده! تا به حال چنین چایی نخورده بودم! “وقتی به استامبول رسیدند رییس نگهبان ها جلو آمد دست در جیبش کرد و به ترکی به امیر خیزی گفت:”این پول را بگیرید و به قهوه چی بدهید، ما مایل نیستیم که به او ضرری برسد. “امیر خیزی تعجب کرد با خودش فکر کرد: “کدام قهوه چی؟ ما که این جا قهوه چی نداریم.”کمی که فکر کرد، فهمید منظور این نگهبان مدرس است.خنده ای کرد و گفت این آقا که قهوه چی نیست! @shahidhojajjy
♡ بیاییدباخــدا ڪنیم نہ‌اینڪہ‌گاهے‌بہ‌اوسـربزنیم♥️🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•[ببخش آقا که وصله ناجورم...]• :) ✨🖤 ^|♡ @shahidhojajjy ♡|^
انقدر عیب هامو پوشـوندی که باوَرَم شده نَقصی ندارم..(:🌱 ♥️✨ 🍃✨ ^|♡ @shahidhojajjy ♡|^
فرصت تا آخر این هفته است. برای ظهور امام زمان 🌺شاخه صلوات🌺 نذر کردیم. تعداد به دلخواه . امشب هم که 💐شب میلاد💐 هست . منتظر هستیم💫💥🔥🌈🌪 @yazinab1