🔸وقتی به خانه پدرم🏡 میآمدیم، در عین سادگی و بیآلایشی بسیار #شوخطبع بود. لحظاتی که #صالح میآمد، فضای ساکت خانه کاملاً شکسته😅 میشد. همه دوستش💖 داشتند.
🔹برای مادرم مثل #پسر بود نه داماد. یک حس علاقه توأم با #احترام. کمککار همه بود، مثلاً به طور ویژه به پدربزرگ و مادربزرگش کمک میکرد👌 و آنها حتی بیشتر از فرزندان خودشان او را #دوست داشتند.
🔸یادم هست وقتی از محل کار برمیگشت، در اوج خستگی😪 به خانه آنها میرفت تا اگر #کاری دارند انجام دهد. خانه آنها باغ🌴 کوچکی بود که در حیاط آن درختان پرتقال🍊، سیب و… داشت.چیدن میوهها از عهده آنها خارج بود و #صالح تنها کسی بود که تمام کار باغ را انجام میداد.
🔹حتی اگر آنها میخواستند به #قم بیایند برایشان اتومبیل🚘 میگرفت و به #راننده سفارش میکرد دقیقاً آنها را به دَرِ خانه🏘 پدرش برساند.
🔸پدربزرگ و مادربزرگ با اینکه پسرشان (دایی آقا صالح) هم #شهید شده است، هنوز هم شهادت🌷 صالح را باور نکردهاند…
#شهید_عبدالصالح_زارع
@shahidhojatrahimi
🔸سر بستن ساک💼 وسایلش کلی بحث کردیم،خواستم وسایلش را داخل #چمدان تک نفره👤 چرخ دار بچینم، کلی لباس و وسیله شخصی ردیف کردم، همین که داخل چمدان چیدم #حمید آمد و دانه دانه برداشت قایم کرد و یا پشت مبل ها🛋 می انداخت
🔹برایش #بیسکوییت خریده بودم، بیسکوییت🍪 آن مدلی #دوست نداشت شوخی و جدی گفت: «چه خبره این همه لباس و وسایل و خوراکی⁉️ به خدا فردا همکارای من یدونه لباس انداختن داخل یه نایلون🛍 اومدن،اون وقت من باید با #چمدان و عینک دودی😎 برم بهم بخندن، من با چمدان نمیرم! وسایلمو داخل #ساک بچین»
🔸فقط یک ساک داشت، آن هم برای باشگاه کاراته اش بود، گفتم: ساک به این کوچکی، چطور این همه وسایلو جا کنم⁉️ بالاخره من را مجاب کرد که #بیخیال چمدان شوم، با این که ساک خیلی جمع و جور بود #همه_وسایل را چیدم👌 الا همان #بیسکوییت ها، بین همه وسایلی که گذاشته بودم فقط از قرآن جیبی📖 خوشش آمد، قرآن کوچکی که همراه با معنی بود، گفت: این #قرآن به همه وسایلی که چیدی می ارزه😍
🔹شماره تماس📞 #خودم، پدر و مادرش و پدرم را داخل یک کاغذ نوشتم📝 بین وسایل گذاشتم که اگر نیاز شد خودش یا #همکارانش با ما در ارتباط باشند. برایش #مسواک جدید قرمز رنگ گذاشتم، می خواست مسواک سبز رنگ قبلی را داخل سطل آشغال🗑 بیندازد، از دستش گرفتم و گفتم: بذار #یادگاری بمونه، من را نگاه کرد و لبخند زد☺️ انگار یک چیزهایی هم به #دل_حمید و هم به دل من💗 برات شده بود.
#یادت_باشد
#به_روایت_همسر_شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
@shahidhojatrahimi
••|🦋|••
#حاجحسیـنیڪتا
بچہها!سعۍڪنیدیہ #دوستـــ وهمراه
پیداڪنید،دوستخوبڪسیہڪهـ #نتونے جلوشگنـاهڪنیپـاتوبہبهشتـــ
بـازڪنہ؛پـاتوبہبهشتزهـرا،ڪنارشهــدا
بـازکنہ؛پـاتوبہیہجاهایےواڪنہڪہتــا
حالانـرفتۍ!مثلابڪشوندتــــ بہ،محله
فقــیرنشینهـاتاڪمڪڪنےبہمردمغم
مردمخوردنروبهتنشونبده
#مخاطبخاص
@shahidhojatrahimi
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🔹گلایه ام ز دلی♥️ هست
🔸که #بی_تو مضطر نیست
🔹و #چشم بی هنری که
🔸بدون تو تــر نیست😔
🔹گلایه ام ز محبین #مدعی چون من
🔸که بازیادی ما، غربت تو👤کم نیست
🔹هزار داد زدیم #ادعای حب تو💖 را
🔸به پیش تیغ ولی
🔹یک خبر ز #حنجر نیست✘
🔹عجیب نیست چرا #پشت پرده ای آقا
🔸ز دشمنان چه بنالی
🔹چو #دوست یاور نیست❌
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🖤
@shahidhojatrahimi
کاش می شد
حال خوب را ،
لبخند زیبا را،
بعضی #دوست داشتن ها را ،
خشک کرد..
لای کتاب گذاشت
و نگهشان داشت...
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#سلام_صبحتون_شهدایی
@shahidhojatrahimi
#صبح نگاه #مهربان توست
وقتی که #آفتاب چشمانت
برمن #طلوع می کند
این من نیستم که با تابش نگاهت #بیدار می شوم
#دوست داشتنت است
که بر می خیزد
برای از نو سرودن #تو
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#سلام_صبحتون_معطر_به_عطر_شهدا
@shahidhojatrahimi
⚠️ #تـــݪنگـــر
#دوست واقعى فقط خــداست!
خــ♡ــــدا تــــنها دوســتيه ڪه
هيچــوقت #پشـــــتت رو خالى
نميڪنه و تنــــها دوســتيه ڪه
هميشه محبتش يك طرفه است
با خدا دوستى ڪن ڪه محتاج
خلق نشى!!
@shahidhojatrahimi
••| #حاجحسیـنیڪتا|••
🌴بچهها!
سعی کنید یه #دوست خوب و همراه پیدا کنید؛ دوست خوب کسیه که نتونی جلوش گناه کنی🔞
⇜پاتو به #بهشت باز کنه
⇜پاتو به بهشت زهرا، کنار #شهدا🌷 باز کنه
🌴پاتو به یه جاهایی وا کنه که تا حالا نمیرفتی!
👈مثلاً بکشوندت به محله #فقیر نشینها تا کمک کنی به مردم🛍 #غم مردم خوردن💔 رو بهت نشون بده
#از_این_رفاقتا
#رفیق_شهیدم♥️
@shahidhojatrahimi
📚 #رمان_شهدایی
🌷 #خاطرات_شهید_یوسف_کلاهدوز
↶° به روایت: همسرشهید
4⃣ #قسمت_چهارم
#مادر و پدر هم سخت میگرفتند.
میگفتند «#دختر به راه دور نمی دیم. #نظامی هم که هر روزِ خدا🕋 به یک شهره.» با#ازدواج فامیلی هم موافق نبودند.❌
📝یکی از دوستان #حسن که وقتی به #شیراز منتقل شده بود تا دوره ی عالی افسری را بگذراند، باهم هم #خانه شده بودند،
📝یوسف بود. #خانواده یوسف #مشهدی بودند توی رفت و آمدهایی که برای دیدن پسرشان به شیراز داشتند، حسن با حوری #خانوم، خواهر یوسف آشنا شد و باهم ازدواج کردند.😍
📝حسن چند #ماهی بود که حوری را عقد کرده بود، ولی نیاورده بودش شیراز.
از وقتی حسن شیراز بود، چندبار خاسته بودیم با #دخترخاله هایم برویم #خانه شان. با تعریف هایی که از شیراز شنیده بودیم، خیلی #دلمان 💞میخواست آن جارا ببینیم ولی نشده بود.
📝تازه سال دوم #دانشگاه را تمام کرده بودم. #تابستان بود. من و صدیقه دختر خاله ام، همراه یکی از زن داداش هایش، قرار شد برویم #خانه ی حسن و او مارا ببرد گردش.👌
📝درست همان#🌙 شبی که رسیدیم شیراز، ده روز اول به حسن #مأموریت دادند.
📝خیلی نگران و ناراحت شد. خب بعد از این همه مدت که ما را دعوت کرده بود، ما درست موقعی رفتیم که خودش نمی توانست همراه ما باشد.
📝ما هم که جایی را بلد نبودیم. حسن مانده بود چه کار کند. خیلی عذرخواهی کرد،
بعد گفت «#دوست من از خودم بهتره. میسپرمتون دست #یوسف کلاهدوز. هر جا بخواید میبرتتون،
تو که زحمتت نیست، یوسف جان،»
یوسف هم گفت « نه. اصلاً. من و حسن نداره. خودم در #خدمتتون هستم.»
ماندیم. #روزها صبح🌤 تا عصر که آقا یوسفنبود، خودمان خرید و پخت و پز می کردیم.
📝خودش ماشین نداشت. پیکان دوستش را یک هفته قرض گرفته بود.
#عصرها که از سرکار بر میگشت، دوش می گرفت و چاییش را که میخورد، مارا می برد بیرون. همه جا رفتیم؛
حافظیه، #آرامگاه سعدی، شاه چراغ، بازار وکیل.
#آقا یوسف خیلی نجیب بود.
جلوی ما سرش را هم بلند نمی کرد.
#ادامه_دارد
@Shahidhojatrahimi
.
.
🗣| مے گفت: ☘✨
🍃من #دوست دارم هرکارے
مےتوانم براے مردم انجام دهم
حتے بعد از #شهادت☝🏻
🍂چون #حضرت امام گفت:
مردم ولے نعمت ما هستند.🌸🍃
.
.
#شهید_تورجےزاده🌷
@Shahidhojatrahimi
🌸🍃
کاش می شد
حال خوب را ،
لبخند زیبا را،
بعضی #دوست داشتن ها را ،
خشک کرد...
لای کتاب گذاشت
و نگهشان داشت...
#رفیق_شهیدم ♥️✨
ⓙⓞⓘⓝ⇩
♡∫•⇨ @shahidhojatrahimi
محسن همیشه به ما میگفت كه زندگی شهدا را مطالعه كنید.
میگفت با یك شهید #دوست شویم و او را الگوی زندگی خود قرار دهیم و سعی كنیم زندگی خود را شبیه آن شهید کنیم.
#شهید_محسن_حججی🌹
#به_روایت_خواهر_شهید
@shahidhojatrahimi
ای نفسِ #صبحدم
گر نهی آنجا قدمـ☀️
خسته دلمـ💔 را بجو
در شِکنِ موی #دوست
جان بِفِشانم زشوق😍
در ره باد #صبا
گربرساند💞 به ما
#صبح دمی بوی دوست
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
@shahidhojatrahimi
ای نفسِ #صبحدم
گر نهی آنجا قدمـ
خسته دلمـ را بجو
در شِکنِ موی #دوست
جان بِفِشانم زشوق
در ره باد #صبا
گربرساند به ما
#صبح دمی بوی دوست
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#سلام_صبحتون_شهدایی
@shahidhojatrahimi
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💫#صبح
نگاه مهربان توست
وقتی که #آفتاب چشمانت
بر من #طلوع مےکند
این من نیستم که با تابش نگاهت #بیدار می شوم
#دوست داشتنت است
که بر می خیزد
برای از نو سرودن #تو☀️
#برادر_شهیدم
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#سلام_صبحتو_شهدایی
@shahidhojatrahimi
همه#دوست دارند که به بهشت بروند😍
اما کسی دوست ندارد بمیرد !! بهشت رفتن ...😊
جرأت مُردن میخواهد ! 👌
و #شهـدا چه زیبـا
تفسیر کردند جرأت را ...
@shahidhojatrahimi
به توان خدا-آقای هدایت-س دوستی.mp3
4.4M
🍃 سلام.دختری ۱۵ ساله هستم و مدتی هست که با پسری #دوست شدم.خودم از این دوستی اذیت میشم.چندین بار خواستم کات کنم ولی آن پسر اجازه نمیده؟!
#حاج_آقا_هدایت
#ارتباط_باجنس_مخالف
#کاااااات
@shahidhojatrahimi