فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کمتر دیده شده از دیدار شهید سلیمانی با خانواده شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران شهید حسین همتی
🇮🇷 #روز_ارتش
@sardaraneashgh
یکم طولانی ولی جذاب ☺️🙈👇
♦️تاریخ دقیق تولد آیت الله خامنه ای؛
رهبر معظم انقلاب اسلامی:👇
صحبت های آقا که تمام می شود،
رئیس مرکز آمار اجازه می گیرد تا فرم سرشماری مربوط به حضرت آیت الله خامنه ای را پر کند.
رهبر هم از او می پرسند:
"کارت شناسایی هم که آوردید؟"
و با خنده حضار و پاسخ مثبت عادل آذر (رئیس مرکز آمار ایران)
سرشماری آغاز می شود...☺️
🔹اولین سؤال: نام و نام خانوادگی؟
سید علی حسینی خامنه ای
جمعیت صلوات می فرستد.
سؤال دوم، تاریخ تولد است.
تیرماه 1318 البته این در شناسنامه است... ظاهراً تاریخ صحیح باید فروردین ماه باشد.
جمعیت مجدد صلوات می فرستد. ☺️
قبل از این که عادل آذر به سؤال بعدی برسد،
آقا می گویند:
«نمی شود که با هر سؤال یک صلوات بفرستید» ☺️
عادل آذر از نحوه تصرف منزل می پرسد: ملکی؟ استیجاری؟ در برابر خدمت؟
- منزل ما سازمانی است.
🔹سید علی حسینی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه ای، در 29 فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود
🔹گوش همه تیز شده که از سایر اطلاعات رهبر هم با خبر شوند که مأمور سرشماری
می گوید بقیه سؤال ها باشد برای بعد،
چون باید اعضای خانوار فهرست شوند.
اما انگار آقا خیالشان از همه اطلاعاتی که
می خواهند بدهند،
راحت است: «ما اعضایی نداریم.
فقط 2 نفریم.
کارت ملی خودم را هم آورده ام.»
لبخند روی لب میهمانان می نشیند و همه مجدد آماده ضبط اطلاعات نفوس و مسکن رهبر می شوند.
اما مأمور سرشماری می گوید این کار حدود 20 دقیقه وقت می گیرد و کار را به بعد موکول می کند؛
گویا مأمور آمار در حفظ اسرار مردم
عزمی جدی دارد.
🔹جلسه تمام می شود و قرار می شود خود رئیس مرکز آمار ایران برای تکمیل فرم اطلاعات آیت الله
«سید علی حسینی خامنه ای» اقدام کند. کاری که برای سران قوا و چند نفر دیگر از مسئولین درجه اول هم انجام خواهد داد.
🔹روایت فوق،
گوشه ای از شرکت رهبر انقلاب در سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390 بود، رهبر انقلاب در این دیدار به ماه دقیق تولد خود اشاره کرده و از فرودین ماه نام می برد.
🔸بنا بر اطلاعات دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، سید علی حسینی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه ای،
در 29 فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر
با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود.🎊
#_عزیزبهترازجان
@sardaraneashgh
سردار حجازی به لقاءالله پیوست
🔹روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیهای از عروج سردار حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه بر اثر عارضه قلبی خبر داد.
@sardaraneashgh
برشی کتاب سربلند📕
راوی:مادرشهید #محسن_حججی
از همان سالهای کودکی نماز میخواند☺️ و روزه میگرفت👌.صبحها که خواهرهایش را برای نماز صدا میکردم،میدیدم محسن زودتر بلند میشود.پدرش هم بعد از نماز صبح،با صدای بلند قران میخواند🙂.میگفت:بذار صدای قران تو گوش👂 بچهها بپیچه.
ماه رمضان سحری صدایش نمیزدم که روزه نگیرد؛اما وقتی میدیدم بیسحری تا افطار گرسنه و تشنه میماند مجبور میشدم صدایش کنم☹️.نه که نخواهم روزه بگیرد،میدیدم از خواهر برادرهایش ضعیفتر است، دلم میسوخت.میگفتم:بذار به تکلیف برسی،بعد☺️. بزرگ که شد،زیاد روزه میگرفت.نذر میکرد.صبحها صبحانه میگذاشتم،میآمدم میدیدم نخورده و رفته😕.بعد که میآمد،میگفت روزهام.نمازش را همیشه اول وقت میخواند.💚
@sardaraneashgh
🤚 #سلام_امام_زمانم🌸
بیا که با تو بگویم غم ملالت دل
چرا که بی تو ندارم
مجال گفت و شنید
بهای وصل تو
گر جان بود خریدارم
که جنس خوب
مُبصّر به هر چه دید خرید
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم؛ خط مقدم کربلای ۵، در شلمچه را به تصویر کشیده است.
این عزیز ارپی جی زن که لباس سبز پوشیده، شهید سعید شاه حسینی، برادر شهیدان محمدحسن وحسین شاه حسینی است. این سه برادر شهید اصالتا نیاورانی بودند.
پدر شهید ۲ سال پیش و مادر شهید مدتی قبل آسمانی شد. وقتی سعید شهید شد بچه ها رفتند تا خبر را به خانواده اش بدهند. حاج عبدالوهاب پدر شهید آمد و گفت شلوغ نکنید، مادر سعید قبلا دو فرزند دیگرش را هم تقدیم کرده، بگذارید من خودم این خبر رامی دهم.
وقتی به منزل می روند می بینند مادر پای تلویزیون نشسته و همین فیلم در حال پخش شدن است. مادر با یک ذوق عجیبی می گوید سعید، سعید خودمونه. سعید آرپی جی می زند و یا حسین می گوید و به پشت تیربار می رود تا بعثی ها را نابود کند.
پدر به مادر می گوید؛ دیدی شیر بچه ات را؟
مادر با خوشحالی می گوید؛ بله
پدر می گوید: اگر لیاقت داشته باشد، باید مانند برادرانش شهید شود و بعد می گوید: این پسرمان هم لایق بود و این تکبیر آخرش است و به شهادت رسیده و قطرات اشک مادر جلوی تلویزیون جاری می شود.
خانه این خانواده در نزدیکی بيمارستان فرهنگیان و اردوگاه منظریه اکنون تبدیل به حسینیه شده است.
نثار ارواح مطهر همه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
#نماز اول وقت
سفارش #شهدا
از یکی از دوستان سرلشگر شهید خلبان محمود خضرایی نقل شده است که یک بار در پایگاه به صورت آماده بودیم که در ساعت ۴ صبح صدای آژیر اضطراری شنیده شد. بلافاصله به اتفاق خضرایی به پرواز در آمدیم. بعد از ماموریت تازه هوا درحال روشن شدن بود که او گفت: موافقی نماز را همین جا بخوانیم؟
گفتم: خیلی خوبه، از این بهتر نمی شه.
گفت: پس اجازه بده با رادار صحبت کنیم و به سمت قبله پرواز کنیم."
پس از هماهنگی با رادار، سمت قبله را برگزیدیم. ابتدا او نمازش را خواند و آن گاه من هم نمازم را بجا آوردم. پس از ادای نماز، او با صدای گیرایش با خدای خود مشغول مناجات شد و آن گونه ملتمسانه سخن می گفت که من را هم تحت تاثیر قرار داد.
این نماز یکی از نمازهای منحصر به فردی بود که هرگز آن را فراموش نمی کنم.
چقدر دل انگیز و زیباست خلوت با خدا در دل آسمان، گویی روحمان نیز همچون جسم پرواز می کرد و خدایی شده بود. انگار به زمین تعلق نداشتیم و دوست داشتیم همیشه در آسمان پرواز کنیم.
یاد همه شهیدان گرامی وراهشان پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
الگو گرفتن از سیره عملی آنهاست.
عبدالمهدی کاظمی / حوزه فعالیت: مستشار نظامی / محل شهادت: دمشق
«مرضیه بدیهی»، همسر شهید مدافع حرم «عبدالمهدی کاظمی»، دبیرستانی بود که با شهید علمدار آشنا و به این شهید و زندگیاش علاقهمند میشود؛ آنقدر که حتی از خداوند، تقاضای همسری میکند که در تقوا و انقلابیگری همچون او باشد. «خواب دیدم شهید علمدار با جوانی دیگر وارد کوچهی ما شدند. وقتی به من رسیدند دست روی شانهی آن جوان زدند و گفتند: این جوان همان کسی است که شما از ما درخواست کردید و متوسل به امام زمان(عج) شدید.»

یک سرباز سادهام
روزی که عبدالمهدی به خواستگاریاش میآید، مرضیه همان کسی را میبیند که در آن خواب شهیدعلمدار به او نشان داده بود. البته این ارادت تنها منحصر به او نبود. در همان جلسهی اول صحبت با شهید کاظمی متوجه میشود که عبدالمهدی نیز همین چندروز پیش خانهی شهید علمدار بوده و با بچههای بسیجشان به دیدار مادر شهید رفته است.
گفتههایش به آنجا میرسد که عبدالمهدی روز خواستگاری به او میگوید: «من یک سرباز سادهام. دوست دارم همسرم هم ساده باشد و ساده زندگی کند و انتظار و توقع بیجایی از من نداشته باشد.» مرضیه هم در جوابش میگوید: «من ایمان تو و تقوایت را میخواهم. همینها کافی هستند. مال دنیا برای من هیچ است! خیالتان راحت باشد.»
نوید شهادت
یک روز بعد از عقدمان رفته بودیم گلستان شهدا که آنجا به من گفت: «حرف مهمی با شما دارم که در مراسم خواستگاری عنوان نکردم، چون میترسیدم اگر بگویم حتما جوابتان منفی می شود.» گفتم: «چه حرفی؟» گفت: «شما در جوانی مرا از دست میدهید و من شهید میشوم.» نگاهی به عبدالمهدی کردم و گفتم: «با چه سندی این حرف را میزنید؟ مگر کسی از آینده خودش خبر دارد؟» عبدالمهدی گفت: «من قبل از ازدواج، زمانی که درس طلبگی میخواندم، خواب عجیبی دیدم. رفتم خدمت آیتالله ناصری و خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان از من خواستند که در محضر آیتالله بهجت حاضر شوم و خواب را برای وی تعریف کنم. وقتی به حضور آیتالله بهجت رسیدم، نوید شهادتم را از ایشان گرفتم.»
خوابی که هیچوقت تعریف نشد
تغییر نام شهید کاظمی دیگر خواستهی آیتالله بهجت در این دیدار بود که مرضیه بدیهی به آن اشاره میکند؛ «اسم کوچک شهید کاظمی ابتدا فرهاد بود. آیتالله بهجت از او میخواهند که نامشان را به عبدالمهدی یا عبدالصالح تغییر دهند که همسرم، نام عبدالمهدی را انتخاب میکند.» سالها از ازدواجشان میگذرد و عبدالمهدی که دیگر صاحب دو فرزند به نامهای فاطمه و ریحانه شده، کمکم هوای سوریه به سرش میزند؛ هوای دفاع از حرم همسر شهید میگوید: «سه روز قبل از آمدنش از سوریه خواب دیدم رفتهام به حرم حضرت زینب(س). عکس همهی شهدا به دیوارهای حرم بود. همانطور که نگاه میکردم، دیدم عکس عبدالمهدی هم بین آنهاست. از شوکی که به من وارد شد، داد زدم «وای، عبدالمهدی شهید شد.» از خواب پریدم. دستانم خیلی میلرزید. اتفاقا دو، سه ساعت بعدش، زنگ زد. خواستم خوابم را تعریف کنم، ولی گفتم نگرانش نکنم. فقط گفتم: «عبدالمهدی، خوابت را دیدم.» گفت: «چه خوابی؟» گفتم: «وقتی آمدی، تعریف میکنم.»
و حالا مرضیه مانده است و جای خالی عبدالمهدی و خوابی که هیچگاه نتوانست برای او تعریف کند…

اینجا آرامشی دیگر دارد
تفریح ما گلستان شهدا بود، چه قبل از اینکه بچهدار شویم و چه بعدازآن. همیشه وقتی میخواست بچهها را جایی ببرد، گلستان شهدا را انتخاب میکرد. به او میگفتم، یکبار هم این بچهها را به پارک ببر، میگفت: «آرامشی که گلزار شهدا به آدم میدهد، پارک نمیدهد. اینجا پر از یاد خداست.»
منتظرت هستم
یک روز بعد از شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتری که خاطرات مشترکمان را در آن مینوشتیم. بهمحض بازکردن دفتر، دیدم برایم یک نامه نوشته با این مضمون که «همسر عزیزم! من به شما افتخار میکنم که مرا سربلند و عاقبت بهخیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست شهدای کربلا نوشته شود. آن دنیا منتظرت هستم!»
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم لحظه شهادت مدافع حرم
شهید عبدالمهدی کاظمی 😭😭😭
لعنت الله علی القوم الظالمین
🍃🌹🍃🌹ایکاش قسمت ماهم میشد
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر در #ماه_مبارک_رمضان🌷
خواب روزه دار #عبادت است
در جبههها نیز اینچنین است...🌷
#ماه_رمضان در جبهه ها
@sardaraneashgh
🔻 راز شهادت #شهید_مالامیری ، از زبان پدر
▪️گفت میخواهم عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم".
آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.
🔹️به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است.
حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است.
شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که #سالهاست منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا دستشون تو دست علماء بود، لذا خون شهدا شد جوهرِ مداد علماء و با قلم علماء، پرچم شهدا عَلَم شد! و این پرچم تونست، ظلِ الممدود بشه و سایهی گستردهی نعمت و برکت الهی...
#حسین_یکتا
@sardaraneashgh
بچه بسیجی! بسیجی واقعی اونه که بعد شهادتش قبرش میشه دارالشفا. بسیجی واقعی اونه که آخرش شهید میشه. بسیجی واقعی همیشه مظلومه. بسیجی واقعی کتک میخوره اما جبهه رو ول نمیکنه. بسیجی وسط میدون دفاع از ارزشهاست. بسیجی اگه ساکت بمونه مُرده!
#حسین_یکتا
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استوری
بچه ها روایت داریم؛
کسی زیاد استغفارکنه
هرحاجتی داشته باشه براورده میشه.
#_۵هزارتا#_ آمرزش
#_استغفرالله ربی واتوب الیه
@sardaraneashgh
عادت داشتم سرهنگ صداش کنم،
یه بار بهم گفت اتیکتمو بخون..
چی نوشته؟
گفتم: #سید جلال
گفت از این به بعد سید صدا کن منو تا یادم بیفته پسر حضرت زهرا(س)هستم.
شهید #سید_جلال_حبیب_الله_پور
@sardaraneashgh
دلاوری
که شبـی
اقتدا بہ مولا کرد
قسم به عشـق ؛
که در زینبیه غوغا کرد ...
تکاور تیپ۶۵نیروهایویژه هوابرد ارتش، نهمین شهید مدافعحرم استان گلستان و هفتمین شهید مدافعحرم ارتش جمهوری اسلامی ایران اواخر اسفند ۱۳۹۴ برای مبارزه با تکفیریها عازم سوریه شد.
شهامت او در منطقه عملیاتی آنقدر بالا بود که تا نزدیکی چند قدمی تانک های دشمن پیش می رفت و با تاکتیک ها و شجاعت خاص خودش آنها را منهدم میکرد. او استادِ انهدام تانکهای داعش بود.
یک نیروی نظامی ورزیده که اکثر دورههای سخت نظامی را با جدیت طی کرده بود و به گفته همرزمانش قبل از شهادتش قریب به ۴۰ تکفیری را در جنگ تن به تن به هلاکت رسانده بود.
@sardaraneashgh
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
اسطوره های مقاومت
✅ سی و یکم اردیبهشت ماه مصادف با ششمین سالروز🌷شهادت مدافع حرم سردار🌷 *شهید حاج حسین بادپا* گرامی باد.
تولد : پانزدهم اردیبهشت سال 1348
شهادت : سی و یکم فروردین سال 1394
محل شهادت : استان درعا سوریه(بصری الحدید)
مزار یادبود : گلزار شهدای کرمان و رفسنجان
✅ فرازی از زندگینامه 🌷شهید بادپا
☘️او پس از گذراندن دوران ابتدایی و متوسطه به خاطر همزمان شدن آن با دفاع مقدس در سن 15 سالگی عازم جبهه شد.وقریب به 4 سال تمام جنگید و بعد از آن در مقام فرمانده گروهان یا معاون گردان کار خود را ادامه داد.
وی علی رغم هفتاد در صد جانبازی پس از بازنشستگی هم با آغاز درگیریهای بین نیروهای مقاومت و تکفیریها در سوریه تصمیم گرفت به صورت داوطلبانه عازم سوریه گردد.که سردار سلیمانی با رفتنش مخالفت کرد و به او گفت اگر میخواهی عازم جنگ شوی باید اول از همسرت اجازه بگیری. بادپا که تمام ذهنش درگیر کمک به سوریه بود همسر خود را واسطه قرار داد و اجازه خود را از سردار دلها گرفت.
✅ پیکر حسین بر نمی گردد.
حاج قاسم گفت: پیکر حسین بادپا بر نمی گردد. با تعجب پرسیدم چرا؟ گفت: چون در کرمان همه🌷شهدا را خودم دفن می کنم. اما حسین دوست صمیمی من بود و می داند من دلش را ندارم او را خاک کنم برای همین پیکرش بر نخواهد گشت.
✅ جهت شادی ارواح پاک و مطهر جمیع🌷 شهداء خصوصا🌷شهید حاج حسبن بادپا و🌷سردار دلها صلوات💐
✅ اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
@sardaraneashgh
🔸حضرت زهرا(س) گفتند: فردا خودم عملیات را فرماندهی میکنم
🔹روز قبل از شهادتش به اتفاق جمعی از دوستانش منطقهای را گرفته بودند و دو شهید هم داده بودند.
دوستان انصار که همراهش بودند
گفتند: بعد از عملیات و گرفتن روستا خوابید
و روز بعد با چهره بشاش گفت :
دیشب مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در خواب دیدم که
گفت: شب گذشته که عملیات کردید، لحظه لحظه آن را دیدم. 💔
اما عملیات فردا را خودم فرماندهی میکنم. عملیات انجام شد و منطقه مهمی را هم در سوریه آزاد کردند.
🔺راوی: سردار علی اصغر گرجیزاده فرمانده حفاظت سپاه درباره شهید مدافع حرم فاطمیون، سید مصطفی موسوی
#فرزندان_فاطمه | #ابناء_الزهراء
#شجره_صالحه_بصر_الحریر
@sardaraneashgh
چه روز مبارکی است امروز ...
امروز فقط روز تولد تو نیست برادر ، روز تولد همه ماست. همه ماهایی که با ندای ملکوتی تو از پس سی سال فاصله زمانی، با یاد تو جان دوباره گرفته ایم.
باور کردنی نیست که امروز تولد 64 سالگی توست زیرا تو تا ابد برای ما همان قهرمان رشید و دلاور 25 ساله ای که خود را برای رساندن قطره آبی به دوستان تشنه کامت به آب و آتش زده ای و ما آن ناتوان عمر از کف داده در انتظار قطره ای آب.
تو زنده ای تا ابد و ما مرده ایم اگر چه زنده ایم .
ما مردگان زنده را دریاب و در تولدت مبارکت جان دوباره ببخش.
امروز را بیاد تو جشن خواهیم گرفت و ثواب مستحبی ناقابل را، به روح بزرگت هدیه می کنیم، به این امید که به رسم رفاقت از ما بپذیری و نام ما را در خیل دلدادگان و عاشقانت ثبت نمایی.
شفاعتت را از ما دریغ نکن تا روزی همنشینت باشیم و لبخند زیبایت را به نظاره بنشینیم.
ان شاءالله
🌸تولدت مبارک داداش ابراهیم🌸
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_در_کلام_شهید
🌷سخنان سردار دلها حاج قاسم
سلیمانی در رابطه باشهید مدافع
حرم #حاج_حسین_بادپا .
@sardaraneashgh
دلنوشته #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی برای #شهید_حسین_بادپا
من هر شب دعایت میکنم و تو دعایم کن اگر رفتی مرا یادت نرود قول دادی سلام مرا به یونس، حسین، حاج احمد، میرحسینی، همه و همه را سلام برسان، بگو: معرفت هم حدی دارد، به آنها بگو: غریبم با روح و جان خسته/غروبه وقت پرواز با بال شکسته/ کبوترها رفته اند من در دام صیاد / خدایا کی شود از دام خود گردم آزاد
دوستت دارم برادرت قاسم سلیمانی ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
@sardaraneashgh
12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اَبْكي اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي
خدایا گریه میکنم برای لحظه ای که میخواهد روح از بدنم خارج شود ....
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#ماه_مبارک_رمضان
#حاج حسین_یکتا
@sardaraneashgh