eitaa logo
شهید جمهور
173 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
29 فروردین ماه، جمهوری اسلامی ایران و یادمان حماسه سازی و ایمان و دلاوری سربازان این آب و خاک گرامی باد. 🌹 @sardaraneashgh
💡 بسم الله ◀ آن موقع ها همه چیز انقدر امن نبود.... انقدر آرام نبود.... غیرت ها انقدر بی رمق نشده بود.... مرد بود و غیرتش....مرد بود و ناموسش.... ◀ جسد بی جان و عریان دختر ایرانی را از تیر چراغ برق بالا بردند....دشمن را میگویم... جلوی چشم رزمنده های ایرانی گذاشتند!!!! ◀ خواستند غیرت و مردانگی بچه های خمینی را به سخره بگیرند..خواستند بگویند... این ناموس شماست که به تاراج رفته!! ببینیتش!! به قول امروزی ها آن را به اشتراک گذاشتند... جلوی چشم بسیجی ها... ◀ سه نفر از بهترین جوانان این وطن پر پر شدند... تا بالاخره توانستند آن جنازه را پایین بیاورند... مگر شوخی بود.. ناموس بود! یک گردان هم قربانی میگرفت بالاخره ناموسشان را پایین می آوردند.. حتما که نباید زن و بچه خودشان باشد... مرد با غیرت ناموس دیگران را هم ناموس خودش میبیند... ◀ دختر شیعه جلوی چشم دشمن عریان باشد و مردهای شیعه نفس بکشند؟؟؟ مگر سربازان خمینی مرده باشند... ◀ عکس ناموسش را به اشتراک میگذارد... و با بی غیرتی زیرش مینویسد: ⚫ من و عشقم!! ⚫ من و مادر خوشگلم!! ⚫ من و خواهر گلم!! ◀ زن عکس سرلخت و برهنه اش را منتشر میکند و برادرش و شوهرش آن را لایک میکنند!!در حالی که چند هزار نفر دیگر هم ناموسشان را با لایک پسند کرده اند... ◀ همان مرد چند پست آن طرف تر هم عکس یک شهید را به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته ما مدیون شهداییم!!!! ◀ عکس همان بچه شیعه با غیرت... همان سرباز خمینی... همان کسی که دارد از بی غیرتی اش زجر میکشد... همان کسی که نگذاشت جنازه دختر ایرانی جلوی چشم ها باشد....چه رسد به.... همان کسی که توی وصیت نامه اش این همه تاکید کرده بود که ««اگر با ریخته شدن خونم حقی به گردن دیگران داشته باشم به خدا قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حجاب و بی حیا نمیگذرم!!»» ◀ مرد با غیرت این روزها.. تو را به خدا قسم بگو... بگو آن شهید چه کار کند تا حاضر شوی عکس ناموست....زن شیعه را از جلوی چشم های هرزه برداری؟ چه کار کند تا ناموست را به اشتراک نگذاری؟؟؟ ناموست را بیت المال کرده ای؟حاشا به غیرتت!! مگر نمیبینی... نمیبینی دشمن چطور دارد به ناموس شیعه... به ناموس ایرانی میخندد؟؟ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_97661936.mp3
8M
👆👆راوی،حاج حسین یکتا "هرکی اهل بلاست،بسم الله" 🌺گاهی میری یه جا مهمونی،دیدی غذا کم میاد،صاحبخونه بین اون همه جمعیت میاد بهت میگه داداش اگه میشه تو غذا کم تر بخور،بذار به دیگران برسه، آخه تو واسه مایی...👆 ولی اونا غریبه ان... وقتی واسه امام زمان باشی، آقا میگه میشه کمتر بخوری،میشه بیشتر سختی بکشی،بذار دیگران استفاده کنن...آخه تو واسه مایی👆 بچه ها کاری کنید امام زمان برنامه هاشو روی ما پیاده کنه..👆 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز پنجم آمد و روز کريم بن کريم حالا که پسردار شده شاه کریم این پسر زینت بابای کریمش حسن(ع) است روزه ی امروز ما احلی عسل گرديده است 🍃🌺🍃 🌸🍃🌺🍃🌺🍃🌸🍃 @sardaraneashgh
༺‌※☘※༻🌸‌ ༺‌※☘※༻‌ 🌺 روز‌ها خیلی هم عوامانه صحبت می‌کرد. اما شب‌ها معمولا قبل از سحر بیدار بود و مشغول نماز شب می‌شد. تلاش هم می‌کرد این کار مخفیانه صورت بگیرد. ابراهیم هر چه به این اواخر نزدیک می‌شد. بیداری سحرهایش طولانی‌تر بود؛ گویی می‌دانست در احادیث نشانه شیعه‌بودن را سحر و نماز شب معرفی کرده‌اند. ✅ او به خواندن دعا‌های کمیل، ندبه و توسل مقید بود. دعا‌ها و زیارت‌های هر روز را بعد از نماز صبح می‌خواند. هر روز یا زیارت عاشورا یا سلام آخر آن را می‌خواند. @sardaraneashgh
✨ما تا ظهور آقا امام زمان(عج) به مبارزه ادامه می‌دهیم. حالا می‌خواهد سوریه و عراق باشد و یا جنگ با خود اسرائیل در فلسطین اشغالی باشد. هر جا ندای مظلومی بلند شود ما آنجاییم. هر جا که برای زمینه‌سازی ظهور آقا احتیاجی به ما باشد ما آنجاییم. ✨پس از همین حالا یاد بگیرید فقط نگویید مدافعان حرم. چون شکر خدا امروز حرم‌ها در امنیت است. ما زمینه ساز ظهوریم. این را به همه بگو ... ✍راوی : خواهر شهید @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کشف پیکر مطهر یک در پنجوین عراق در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر همه شهدا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
سالروزشهادت مدافع حرم افشین ذورقی همرزم شهید ذورقی خاطرات کمتر شنیده ای را برایمان بازگو می کند؛ او ادامه می دهد: در منطقه ای که از شهری که تحت تصرف نیروهای داعش بود، حاج افشین و تعدادی از نیروهای سوری در آنجا مستقر بودیم که قرار بود در هنگام شب عملیات برای آزادسازی شهر شروع شود، هنگام نماز مغرب شد که ناگهان صدای اذان از خانه ها وساختمانهایی که داعش تحت تصرف خود داشت بلند شد . همه تعجب کرده بودیم، در همین حین نیروهای سوری که با ما بودند شبهه ای در دلشان افتاد و با خود زمزمه می کردند که چرا اذان می گویند و می خواهند نماز بخوانند، انها مسلمان هستند و ما چرا باید با مسلمانان وارد جنگ شویم و من متوجه این موضوع شدم و این موضوع را با حاج افشین در میان گذاشتم که داعش این نیرنگ را چیده است تا نیروهای ما گمراه کند. نیروهای سوری تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته اند، در همین حین حاج افشین با تدبیر و بصیرتی که داشتند با صحبت کردن و با بازگو کردن مسئله ای که از زمان امام علی (ع) پیش امده بود و قرآنها را سر نیزه گذاشته بودند آنها را متوجه حیله و نیرنگ عناصر تکفیری داعش کردند و شبهه ای که در دل نیروهای سوری افتاده بود با درایتی که حاج افشین داشت برداشته شد و نیروها با قدرت مضاعف آن عملیات را به خوبی انجام دادند. یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کمتر دیده شده از دیدار شهید سلیمانی با خانواده شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران شهید حسین همتی 🇮🇷 @sardaraneashgh
یکم طولانی ولی جذاب ☺️🙈👇 ♦️تاریخ دقیق تولد آیت الله خامنه ای؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی:👇 صحبت های آقا که تمام می شود، رئیس مرکز آمار اجازه می گیرد تا فرم سرشماری مربوط به حضرت آیت الله خامنه ای را پر کند. رهبر هم از او می پرسند: "کارت شناسایی هم که آوردید؟" و با خنده حضار و پاسخ مثبت عادل آذر (رئیس مرکز آمار ایران) سرشماری آغاز می شود...☺️ 🔹اولین سؤال: نام و نام خانوادگی؟ سید علی حسینی خامنه ای جمعیت صلوات می فرستد. سؤال دوم، تاریخ تولد است. تیرماه 1318 البته این در شناسنامه است... ظاهراً تاریخ صحیح باید فروردین ماه باشد. جمعیت مجدد صلوات می فرستد. ☺️ قبل از این که عادل آذر به سؤال بعدی برسد، آقا می گویند: «نمی شود که با هر سؤال یک صلوات بفرستید» ☺️ عادل آذر از نحوه تصرف منزل می پرسد: ملکی؟ استیجاری؟ در برابر خدمت؟ - منزل ما سازمانی است. 🔹سید علی حسینی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه ای، در 29 فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود 🔹گوش همه تیز شده که از سایر اطلاعات رهبر هم با خبر شوند که مأمور سرشماری می گوید بقیه سؤال ها باشد برای بعد، چون باید اعضای خانوار فهرست شوند. اما انگار آقا خیالشان از همه اطلاعاتی که می خواهند بدهند، راحت است: «ما اعضایی نداریم. فقط 2 نفریم. کارت ملی خودم را هم آورده ام.» لبخند روی لب میهمانان می نشیند و همه مجدد آماده ضبط اطلاعات نفوس و مسکن رهبر می شوند. اما مأمور سرشماری می گوید این کار حدود 20 دقیقه وقت می گیرد و کار را به بعد موکول می کند؛ گویا مأمور آمار در حفظ اسرار مردم عزمی جدی دارد. 🔹جلسه تمام می شود و قرار می شود خود رئیس مرکز آمار ایران برای تکمیل فرم اطلاعات آیت الله «سید علی حسینی خامنه ای» اقدام کند. کاری که برای سران قوا و چند نفر دیگر از مسئولین درجه اول هم انجام خواهد داد. 🔹روایت فوق، گوشه ای از شرکت رهبر انقلاب در سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390 بود، رهبر انقلاب در این دیدار به ماه دقیق تولد خود اشاره کرده و از فرودین ماه نام می برد. 🔸بنا بر اطلاعات دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، سید علی حسینی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه ای، در 29 فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود.🎊 @sardaraneashgh
سردار حجازی به لقاءالله پیوست 🔹روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیه‌ای از عروج سردار حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه بر اثر عارضه قلبی خبر داد. @sardaraneashgh
برشی کتاب سربلند📕 راوی:مادرشهید از همان سالهای کودکی نماز میخواند☺️ و روزه می‌گرفت👌.صبح‌ها که خواهرهایش را برای نماز صدا می‌کردم،می‌دیدم محسن زودتر بلند می‌شود.پدرش هم بعد از نماز صبح،با صدای بلند قران می‌خواند🙂.می‌گفت:بذار صدای قران تو گوش👂 بچه‌ها بپیچه. ماه رمضان سحری صدایش نمی‌زدم که روزه نگیرد؛اما وقتی می‌دیدم بی‌سحری تا افطار گرسنه و تشنه می‌ماند مجبور می‌شدم صدایش کنم☹️.نه که نخواهم روزه بگیرد،می‌دیدم از خواهر برادرهایش ضعیف‌تر است، دلم می‌سوخت.می‌گفتم:بذار به تکلیف برسی،بعد☺️. بزرگ که شد،زیاد روزه می‌گرفت.نذر می‌کرد.صبح‌ها صبحانه می‌گذاشتم،می‌آمدم می‌دیدم نخورده و رفته😕.بعد که میآمد،میگفت روزه‌ام.نمازش را همیشه اول وقت میخواند.💚 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚 🌸 بیا که با تو بگویم غم ملالت دل چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید بهای وصل تو گر جان بود خریدارم که جنس خوب مُبصّر به هر چه دید خرید @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم؛ خط مقدم کربلای ۵، در شلمچه را به تصویر کشیده است. این عزیز ارپی جی زن که لباس سبز پوشیده، شهید سعید شاه حسینی، برادر شهیدان محمدحسن وحسین شاه حسینی است. این سه برادر شهید اصالتا نیاورانی بودند. پدر شهید ۲ سال پیش و مادر شهید مدتی قبل آسمانی شد. وقتی سعید شهید شد بچه ها رفتند تا خبر را به خانواده اش بدهند. حاج عبدالوهاب پدر شهید آمد و گفت شلوغ نکنید، مادر سعید قبلا دو فرزند دیگرش را هم تقدیم کرده، بگذارید من خودم این خبر رامی دهم. وقتی به منزل می روند می بینند مادر پای تلویزیون نشسته و همین فیلم در حال پخش شدن است. مادر با یک ذوق عجیبی می گوید سعید، سعید خودمونه. سعید آرپی جی می زند و یا حسین می گوید و به پشت تیربار می رود تا بعثی ها را نابود کند. پدر به مادر می گوید؛ دیدی شیر بچه ات را؟ مادر با خوشحالی می گوید؛ بله پدر می گوید: اگر لیاقت داشته باشد، باید مانند برادرانش شهید شود و بعد می گوید: این پسرمان هم لایق بود و این تکبیر آخرش است و به شهادت رسیده و قطرات اشک مادر جلوی تلویزیون جاری می شود. خانه این خانواده در نزدیکی بيمارستان فرهنگیان و اردوگاه منظریه اکنون تبدیل به حسینیه شده است. نثار ارواح مطهر همه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول وقت سفارش از یکی از دوستان سرلشگر شهید خلبان محمود خضرایی نقل شده است که یک بار در پایگاه به صورت آماده بودیم که در ساعت ۴ صبح صدای آژیر اضطراری شنیده شد. بلافاصله به اتفاق خضرایی به پرواز در آمدیم. بعد از ماموریت تازه هوا درحال روشن شدن بود که او گفت: موافقی نماز را همین جا بخوانیم؟ گفتم: خیلی خوبه، از این بهتر نمی شه. گفت: پس اجازه بده با رادار صحبت کنیم و به سمت قبله پرواز کنیم." پس از هماهنگی با رادار، سمت قبله را برگزیدیم. ابتدا او نمازش را خواند و آن گاه من هم نمازم را بجا آوردم. پس از ادای نماز، او با صدای گیرایش با خدای خود مشغول مناجات شد و آن گونه ملتمسانه سخن می گفت که من را هم تحت تاثیر قرار داد. این نماز یکی از نمازهای منحصر به فردی بود که هرگز آن را فراموش نمی کنم. چقدر دل انگیز و زیباست خلوت با خدا در دل آسمان، گویی روحمان نیز همچون جسم پرواز می کرد و خدایی شده بود. انگار به زمین تعلق نداشتیم و دوست داشتیم همیشه در آسمان پرواز کنیم. یاد همه شهیدان گرامی وراهشان پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
الگو گرفتن از سیره عملی آن‌هاست. عبدالمهدی کاظمی / حوزه فعالیت: مستشار نظامی / محل شهادت: دمشق «مرضیه بدیهی»، همسر شهید مدافع حرم «عبدالمهدی کاظمی»، دبیرستانی بود که با شهید علمدار آشنا و به این شهید و زندگی‌اش علاقه‌مند می‌شود؛ آن‌قدر که حتی از خداوند، تقاضای همسری می‌کند که در تقوا و انقلابی‌گری همچون او باشد. «خواب دیدم شهید علمدار با جوانی دیگر وارد کوچه‌ی ما شدند. وقتی به من رسیدند دست روی شانه‌ی آن جوان زدند و گفتند: این جوان همان کسی است که شما از ما درخواست کردید و متوسل به امام زمان(عج) شدید.»  یک سرباز ساده‌ام روزی که عبدالمهدی به خواستگاری‌اش می‌آید، مرضیه همان کسی را می‌بیند که در آن خواب شهیدعلمدار به او نشان داده بود. البته این ارادت تنها منحصر به او نبود. در همان جلسه‌ی اول صحبت با شهید کاظمی متوجه می‌شود که عبدالمهدی نیز همین چندروز پیش خانه‌ی شهید علمدار بوده و با بچه‌های بسیج‌شان به دیدار مادر شهید رفته است. گفته‌هایش به آن‌جا می‌رسد که عبدالمهدی روز خواستگاری به او می‌گوید: «من یک سرباز ساده‌ام. دوست دارم همسرم هم ساده باشد و ساده زندگی کند و انتظار و توقع بیجایی از من نداشته باشد.» مرضیه هم در جوابش می‌گوید: «من ایمان تو و تقوایت را می‌خواهم. همین‌ها کافی هستند. مال دنیا برای من هیچ است! خیالتان راحت باشد.» نوید شهادت یک روز بعد از عقدمان رفته بودیم گلستان شهدا که آن‌جا به من گفت: «حرف مهمی با شما دارم که در مراسم خواستگاری عنوان نکردم، چون می‌ترسیدم اگر بگویم حتما جوابتان منفی می شود.» گفتم: «چه حرفی؟» گفت: «شما در جوانی مرا از دست می‌دهید و من شهید می‌شوم.» نگاهی به عبدالمهدی کردم و گفتم: «با چه سندی این حرف را می‌زنید؟ مگر کسی از آینده خودش خبر دارد؟» عبدالمهدی گفت: «من قبل از ازدواج، زمانی که درس طلبگی می‌خواندم، خواب عجیبی دیدم. رفتم خدمت آیت‌الله ناصری و خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان از من خواستند که در محضر آیت‌الله بهجت حاضر شوم و خواب را برای وی تعریف کنم. وقتی به حضور آیت‌الله بهجت رسیدم، نوید شهادتم را از ایشان گرفتم.» خوابی که هیچ‌وقت تعریف نشد تغییر نام شهید کاظمی دیگر خواسته‌ی آیت‌الله بهجت در این دیدار بود که مرضیه بدیهی به آن اشاره می‌کند؛ «اسم کوچک شهید کاظمی ابتدا فرهاد بود. آیت‌الله بهجت از او می‌خواهند که نامشان را به عبدالمهدی یا عبدالصالح تغییر دهند که همسرم، نام عبدالمهدی را انتخاب می‌کند.» سال‌ها از ازدواج‌شان می‌گذرد و عبدالمهدی که دیگر صاحب دو فرزند به نام‌های فاطمه و ریحانه شده، کم‌کم هوای سوریه به سرش می‌زند؛ هوای دفاع از حرم همسر شهید می‌گوید: «سه روز قبل از آمدنش از سوریه خواب دیدم رفته‌ام به حرم حضرت زینب(س). عکس همه‌ی شهدا به دیوارهای حرم بود. همان‌طور که نگاه می‌کردم، دیدم عکس عبدالمهدی هم بین آن‌هاست. از شوکی که به من وارد شد، داد زدم «وای، عبدالمهدی شهید شد.» از خواب پریدم. دستانم خیلی می‌لرزید. اتفاقا دو، سه ساعت بعدش، زنگ زد. خواستم خوابم را تعریف کنم، ولی گفتم نگرانش نکنم. فقط گفتم: «عبدالمهدی، خوابت را دیدم.» گفت: «چه خوابی؟» گفتم: «وقتی آمدی، تعریف می‌کنم.» و حالا مرضیه مانده است و جای خالی عبدالمهدی و خوابی که هیچ‌گاه نتوانست برای او تعریف کند…  این‌جا آرامشی دیگر دارد تفریح ما گلستان شهدا بود، چه قبل از این‌که بچه‌دار شویم و چه بعدازآن. همیشه‌ وقتی می‌خواست بچه‌ها را جایی ببرد، گلستان شهدا را انتخاب می‌کرد. به او می‌گفتم، یک‌بار هم این بچه‌ها را به پارک ببر، می‌گفت: «آرامشی که گلزار شهدا به آدم می‌دهد، پارک نمی‌دهد. این‌جا پر از یاد خداست.» منتظرت هستم یک روز بعد از شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتری که خاطرات مشترک‌مان را در آن می‌نوشتیم. به‌محض بازکردن دفتر، دیدم برایم یک نامه نوشته با این مضمون که «همسر عزیزم! من به شما افتخار می‌کنم که مرا سربلند و عاقبت به‌خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست شهدای کربلا نوشته شود. آن دنیا منتظرت هستم!» @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم لحظه شهادت مدافع حرم شهید عبدالمهدی کاظمی 😭😭😭 لعنت الله علی القوم الظالمین 🍃🌹🍃🌹ایکاش قسمت ماهم میشد @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 راز شهادت ، از زبان پدر ▪️گفت میخواهم عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند. محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم". آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد. در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست. 🔹️به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. درست مثل ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است. حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است. شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال کمیل. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا دستشون تو دست علماء بود، لذا خون شهدا شد جوهرِ مداد علماء و با قلم علماء، پرچم شهدا عَلَم شد! و این پرچم تونست، ظلِ الممدود بشه و سایه‌ی گسترده‌ی نعمت و برکت الهی... @sardaraneashgh
بچه بسیجی! بسیجی واقعی اونه که بعد شهادتش قبرش میشه دارالشفا. بسیجی واقعی اونه که آخرش شهید میشه. بسیجی واقعی همیشه مظلومه. بسیجی واقعی کتک می‌خوره اما جبهه رو ول نمی‌کنه. بسیجی وسط میدون دفاع از ارزش‌هاست. بسیجی اگه ساکت بمونه مُرده! @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استوری بچه ها روایت داریم؛ کسی زیاد استغفارکنه هرحاجتی داشته باشه براورده میشه. #_۵هزارتا#_ آمرزش ربی واتوب الیه @sardaraneashgh
‍ عادت داشتم سرهنگ صداش کنم، یه بار بهم گفت اتیکتمو بخون.. چی نوشته؟ گفتم: جلال گفت از این به بعد سید صدا کن منو تا یادم بیفته پسر حضرت زهرا(س)هستم. شهید @sardaraneashgh