eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.4هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
6هزار ویدیو
96 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 📖: ❤️در دل سنگـر . . . با خدا سخن می گویم اَللّهمَّ اِنَّک یا أَنیسَ‌الآنِیسین لِأَولِیائِک ای نزدیڪترین مونس بہ دوستانت يا مَنْ هـُوَ اَقْرَبُ اِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ يا مَنْ يَحوُلُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِه خدایا : اگر من در سنگرم ، تو در قلب من و در دل سنگر ، هـر دو حضور داری🍃 🥀 🕊 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید اردلان فرمانبر (۱۳۵۰ ساری _ ۱۳۷۰ میان دو آب) متولد شهرستان شهید پرور ساری در استان مازندران است. ایشان در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام متولد شد، مادرش ؟ و پدرش قاسم نام داشت.اردلان فرمانبر در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت، تحصیلات را در مقطع متوسطه به پایان رساند .شهید بزرگوار مجرد و فرزند ؟ خانواده بود.اردلان فرمانبر سرباز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و در یگان؟ به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۷۰/۵/۲۷ هجری شمسی در منطقه میان دو آب / قره گل بر اثر اصابت گلوله ترور شد و شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید فرمانبر در مورخه ۱۳۷۰/۶/۱۴ تشییع در گلزار شهدای روستای ورکی به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. 🌿🌾اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ اَللّـهُمَّ عَجِّـل لِوَلیِّکَ الفَـرَج بِحق‌ّ الزّینب‌ سَلام‌ُالله‌عَلَیها🌾🌿 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ سالروز عروج ملکوتی شهید والامقام سید محمدحسین علم الهدی و یارانش یاد شهدای عملیات نصر و مدافعین شهر مظلوم هویزه هدیه کنیم نثار روح بلندشان با ذکر صلوات🌺 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ *شهیدی که با تانک از رویش رد شدند*🖤 *نمونه ای از شکنجه های زمان شاه*👆 *شهید محمد حسین علم الهدی*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۳۷ تاریخ شهادت: ۱۶ / ۱۰ / ۱۳۵۹ محل تولد: اهواز محل شهادت: هویزه 🌹او زیر ذره‌بین ساواک بود. در سنین ۱۴ تا ۲۱ بارها او را زندانی و شکنجه دادند ؛ پس از مدتی خانواده موفق به دیدنش می‌شوند، وی در پاسخ به این‌که چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، گفت: *«فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.»*🌹 صدای قرآن و نماز جماعت توی بند بلند بود حسین رو گرفتند و شکنجه اش دادند🖤 *اما یکبار هم اطلاعات رو لو نداد*🌷 همرزمش میگوید← شب قبل از شهادتش میخواست بره حمام گفتیم تو این سرما فردا عملیات هست خاکی میشی!! زد زیر خنده و بعد آروم گفت فردا جای مهمتری میخوام برم. گفتیم کجا؟؟؟؟ *گفت ملاقات خدا*....🕊️ فردای آن روز عملیات نصر، عملیات سختی بود *مرا به تانکی بستند که از روی پیکر مبارک حسین گذشت*🖤 *در صورتی که او هنوز جان داشت*🖤 هر چند چفیه اش روی صورتش بود و نمیتوانست عذاب کشیدن مرا ببیند *اما من صدای خرد شدن استخوان های حسین را شنیدم*🖤 🕊🕊🌹 🦋🦋🦋
2 بحث سر گم شدن وسایل بود که حسین شوهر رضوان به تعریف از رضوان گفت_ رضوان همیشه وسایل منو جدا می‌ذاره و خیلی مراقبه که چیزی گم نشه. احسان با صدای بلند شروع کرد به خنده و گفت_ برعکس مرضیه که از روی عمد وسایل منو گم و گور می‌کنه! این حرفو که شنیدم شاکی نگام رو بهش دادم اما سعی کردم که خونسردی خودم رو حفظ کنم. با آرامشی گفتم _ وا احسان جان من کی وسایل تو رو گم کردم؟ احسان با پوزخندی گفت_ وسایل من که از دست تو در امان نیستن! همشون رو گم و گور میکنی! داشت بهم تهمت می‌زد من هرگز وسیله‌ای را ازش گم نکرده بودم خودش بود که با سهل انگاری وسایلش رو گم می‌کرد و الانم گردن من انداخته بود. ادامه‌دارد. کپی حرام.
🔴درآمد سریع و فوووری با گوشی💯💰 ✅درآمد روزانه بین ۵۰۰ تا ۱ میلیون تومان ✅ ⚠️مناسب کارمندان به عنوان شغل دوم⚠️ درآمدی که میخوای رو انتخاب کن👇🏻 10 الی 20 میلیون💵 20 الی 30 میلیون💵 30 الی 50 میلیون💵 ✅بیا اینجا تا راهنماییت کنم👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3302162797Caa778d4939
هدایت شده از شهید گمنام🇵🇸
🔴کار در منزل فقط با یک گوشی🔴 استانت رو انتخاب کن ‌ ‌ و از امروز و کارت رو شروع کن💯 👇 تهران | خراسان‌رضوی | آذربایجان‌شرقی| اصفهان | خوزستان | هرمزگان | اراک همدان | لرستان | گیلان |مازندران قم | کرمان | کرمانشاه اگر شهر دیگه ای هستی بزن رو لینک👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3302162797Caa778d4939
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت الحج🦋 :23الی24 :الاستاد:حامدشاکرنژاد ایرانی سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌹🕊 🕊🌹 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💚سلام امام زمانم 💚خورشید من تویی وبی حضورتو 💫صبحم بخیر نمیشود 💚ای آفتاب من 💫گر چهره را برون نڪنی 💚از نقاب خود 💚صبحی دمیده نگردد 💫به خواب من 💚اللهم عجل لولیک الفرج 🦋🦋🦋
3 حرصم گرفت و عصبی گفتم _ به خدا من همچین کاری نکردم . بعدش رو به رضوان ادامه دادم _ همیشه خودش وسایلش رو گم می‌کنه الان می اندازه گردن من. احسان که با این حرفم عصبی شد یهو داد کشید_ چی برا خودت بلغور می‌کنی دست و پا چلفتی! بدجوری جا خوردم از اینکه جلوی دامادش فریاد می‌کشید اما اینکه همیشه جمع تحقیرم می‌کرد و حرف‌های زشتی رو بارم می‌کرد برام عادت شده بود . مخصوصاً جلوی مادرش که همیشه سنگ روی یخم می‌کرد الان که جلوی حسین دامادشون اونطوری فریاد مکشید برام غیر قابل باور بود رضوان هم که بدجوری جا خورده بود رو به احسان گفت_ داداش چه خبرته؟ احسان همونطور عصبی گفت_ مگه نمی‌شنوی داری چی میگه ؟ خودش گیجه داره منو متهم می‌کنه! ادامه دارد. کپی حرام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌹زیارتی امام حسین(ع) 🌷هر روز دلتنگ زیارت میشوم 🌷میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم 🌷یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم 🌷چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم 🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌺 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ خواهرم بے حجابے فرهنگ ڪسانے است ڪہ در پس ڪورہ هاے هوس غروب ڪردہ اند!! وچہ غروب غم انگیزے پس تو؛ پوشش دین را برگزین تا در حجابهاے تاریڪ نفس غروب نڪنے... ✌️❤️ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه ای از زندگی احمد آقایی فرزند محمود شماره پرونده: 1/67/295/ش پاسدار شهید احمد آقایی در سال 1342 در خانواده ای مومن و مذهبی دیده به جهان گشود واقع در روستای قرشیگیتان از توابع شهرستان گیلانغرب است وی در سن شش سالگی به مدرسه می رفت و تا پایان دوران ابتدایی به تحصیل ادامه داد چونکه مدرسه از محل سکونت نامبرده فاصله داشت تحصیل برایش میسر نبود از این رو به کمک کارهای خانواده شتافت و در تلاش زندگی همواره یار و مددکار دیگر اعضای خانواده بود تا اینکه با حداقل سن کمی که داشت در دوران رژیم منحوس بر علیه آن رژیم دوشادوش دیگر انقلابیون به مبارزه برخاست تا اینکه در سال 1357 انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به فرمان امام خمینی (ره) به پیروزی رسید ایشان همانند دیگر انقلابیون و جوانان متدین از کیان انقلاب اسلامی دفاع می نمود و تمامی مراسمات مذهبی و راهپیمایی ها ایام شرکت می کرد تا اینکه در سال 1359 جنگ تحمیلی بر علیه ایران اسلامی از ناحیه دشمن بعثی آغاز گردید ایشان یکی از جوانان با اخلاص و با تقدس بود ┈فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ نماز سفر آسمان است و سفر آسمان را باید با دل بروی... شهید آوینی 🌱 التماس دعا 🦋 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ❣ ❣ تا عفیف و پاکی، همچو گل زیبایی هم زلالی چون رود، هم خودِ دریایی روی دوشَت باشد، کوله باری از عشق غرق در شور و شوق، راهیِ فردایی... ↫وقتے حجاب از منظر ⇠مادر مے افتد. ↫حجب و حیا هم از سر ⇠دختر مے افتد! ↫شرمندہ ایم از ⇠چادر خاڪے زهرا (س) ↫امروز اگر، ⇠چادر زیاد از سر مے افتد! 😔 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔶 ‌ 💢توصیه قرآن برای خانوم ها⬇️ ⇦اول:👈🏻رعایت حجاب (نور) ⇦دوم:👈🏻عدم اختلاط با مردان نامحرم (احزاب) ⇦سوم:👈🏻رعایت وقار ومتانت در گفتگو بانامحرم (احزاب) ✳️منتظران ظهور یعنی: 🕋همرنگ خداشدن یعنی: 🕋احترام به حرمتهای الهی یعنی: 🎊بوی خوش عفاف وپاکدامنی یعنی: 🖼آینه ی بی غبار خوبیها یعنی: 🌐نماد آزادگی وروشنفکری یعنی: 🦋بالی برای پرواز بسوی خداوند یعنی: 🗝کلید نزدیکی به حضرت زهرا س یعنی: 🌟دری بسوی بهشت یعنی: 🚫امنیت یعنی: 🌷حیای جوان باعفت یعنی: 👑تاج بندگی یعنی: 🌹روییدن گل عفاف در بوستان حجاب 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ❣ 🍃آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمی‎دانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمی‎گشت، در کارهای خانه کمکم می‎کرد. همیشه طوری برنامه‎ریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ این‌جور مواقع وقتی می‎دید کاری نیست، جاروبرقی را می‎آورد و منزل را جارو می‎کرد. 🍃برای مثال اگر از مأموریتِ یک‌ماهه برمی‎گشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش می‎شست؛ وقتی می‎گفتم شما خسته هستی، می‎گفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام داده‎ای؛ از طرفی برای بچه‎ها هم پدر بودی و هم مادر! ✍راوی:همسر شهید ....🌸🌸🎉🎉🌸🌸 🦋🦋🦋
4 باورم نمی‌شد که داره این حرفا رو می‌زنه! اشک تو چشام جمع شده بود . صدای رضوان تو گوشم پیچید_ داداش داریم شوخی می‌کنیم دیگه چرا عصبی میشی؟ احسان با عصبانیت گفت_ من که به شما کاری ندارم! طرف حسابم این زنه که جز بدبختی هیچی ازش نصیبم نشده. این حرفارو که شنیدم با بغضی که تو گلوم بود ایستادم و به آشپزخانه رفتم . یه مدت بعد خواهر شوهرم رضوان اومد خداحافظی گرفت و رفتن . هنوز ذهنم درگیر بود دلیل این رفتارهای احسان را نمی‌فهمیدم احسان با هیچکی بدرفتاری نمی‌کرد جز من! حتی دخترمون رو هم خیلی دوست داشت اما رفتاراش با من کاملا فرق داشت. احسان عصبی به داخل آشپزخونه اومد سریع از جام پاشدم. ادامه دارد. کپی حرام.
عکسی رو که مشاهده می‌کنید مربوط به چند روز قبل  از علیرضا محمودی پارسا هست که در کنار تانک خوابیده است عکسی که  از  برای هم‌نسل ها و نوجوانان میهن عزیزمان به یادگار مانده است. و توبه‌نامه‌ای دارد که آن را با صدای خودش در نوار کاستی ضبط کرد. 🍃⚘🍃 مزار گلزار شهر کرج 🍃⚘🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز     💠شهید علیرضا محمودی پارسا💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
با حضور در نامه‌ای خطاب👆 به همکلاسی‌هایش  نوشت  و سپس از معلمش  خواست   تا آن را برای همکلاسی‌هایش بخوانند. متن و تصویر این نامه با دست خط خود به این شرح است: 🍃⚘🍃 وصیت به خانواده اش : پدر و مادر عزیزم می دانم که برای من سختی های زیادی دیده اید و بی خوابی ها کشیده اید. من شما را خیلی دوست داشته و دارم ولی بدانید که من و را از شما بیشتر دوست دارم. خواهش می‌کنم که در مصیبت من گریه نکنید و اجر خودتان را ضایع نکنید و فقط طول عمر امام عزیز را از خدا بخواهید و در عزای من جشن وصال خدا را برپا کنید. و جشن شادی برپا کنید. 🍃⚘🍃
به روایت ازمادر: « زمانی که به بیمارستان رسیدیم. دیدیم یکی صدا می‌زند مامان، مامان. برگشتم به طرف صدا . از شدت جراحت ابتدا صورتش را نشناختم ولی از صدایش فهمیدم است. با اینکه اوضاع و احوالش مناسب نبود و پزشک هم وسیله‌ای شبیه سوتک به گلویش وصل کرده بود تا بتواند راحت نفس بکشد، گفت: تو را به خدا بگذارید من برگردم به . من باید برگردم. بابا را راضی کنید اجازه بدهد من به برگردم.» 🍃⚘🍃 درروز ۲۶ دی ماه سال. ۱۳۶۱ عازم جبهه اندیمشک شد وازآنجا به منطقه عملیاتی فکه رفت،حضورش درجبهه فقط   روزدوام داشت چراکه درروز ۲۷ بهمن ماه همون سال براثر اصابت ترکش گلوله خمپاره ازناحیه شکم وسینه به شدت مجروح شد. 🍃⚘🍃 با اصابت تركش و تیر به دست و پا بخصوص بر روده و شكم به  شدت زخمی شده و در اصفهان بستری شد و طی 2 روز جراحت درد سختی را بر جان پذیرفت.... 🍃⚘🍃 و در ساعت 2:30  نیمه‌شب جمعه 29 بهمن ماه  با جمله علیك یا اباعبدالله⚘به سوی لقاء یار شتافت و خود را به هدفش که همان بود رسان و دیداری تازه را با دوستانش  بخصوص دوست عزیزش جهازی انجام داد. 🍃⚘🍃
پس از پیروزی انقلاب، واردبسیج شد،درهمان موقع با آشناشد،دوست و همسایه  بودند،وبا هم، هم پیمان شدند که تاآخرباهم باشند،شروع تحمیلی شوروهیجانی عجیب دردل هر دوی آنها به وجودآورد. 🍃⚘🍃 اماچون سن شان بود اجازه نمی دادند به   بروند درنوروزسال ۱۳۶۱ بود که برای بازدید به همراه دوستان ومسجدیها به مهابادرفتند،بعدازبازگشت دیگه طاقت ماندن نداشت. 🍃⚘🍃 در فروردین همون سال همراه دوستش به کامیاران رفت،بعدازسه ماه برگشت و مشغول امتحانات شد،وباموفقیت امتحاناتش را به پایان رساند وبه کلاس سوم راهنمایی رفت. 🍃⚘🍃 در اول تیرماه بار دیگه عازم جبهه  سومارشد،ودرحمله مسلم بن عقیل بارمز⚘از ناحیه سروگردن و صورت مجروح شد، خبر دوست عزیزش،، همسنگروهم پیمانش ایشان را به شدت متاثر کرد دیگر روحش تو این دنیا نبود 🍃⚘🍃 یک بار هم در# عملیات «مسلم‌ابن عقیل» مجروح شد و در بیمارستان به علت جراحت شدید از ناحیه صورت و گلو بستری بود و به محض بهبودی مجددا به رفت. 🍃⚘🍃
، علیرضا محمودی پارسا ، دفاع مقدس🍃⚘🍃 در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت. 🍃⚘🍃 نور درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با ، و اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد. 🍃⚘🍃 درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸  درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش باردر کردستان حضورپیداکرد. 🍃⚘🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ❣ 🍃آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمی‎دانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمی‎گشت، در کارهای خانه کمکم می‎کرد. همیشه طوری برنامه‎ریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ این‌جور مواقع وقتی می‎دید کاری نیست، جاروبرقی را می‎آورد و منزل را جارو می‎کرد. 🍃برای مثال اگر از مأموریتِ یک‌ماهه برمی‎گشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش می‎شست؛ وقتی می‎گفتم شما خسته هستی، می‎گفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام داده‎ای؛ از طرفی برای بچه‎ها هم پدر بودی و هم مادر! ✍راوی:همسر شهید ....🌸🌸🎉🎉🌸🌸 🦋🦋🦋