eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.4هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
6هزار ویدیو
96 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
او ایستاد پای امام زمان خویش ... 🕊به مناسبت سالروز زیباست، اما از آن زیبا تر است، تن زیباست اما پرنده ، تن را میبیند که در نهاده باشند🕊 🍃«و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو _ زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست.» به گمانم این را روزی چند بار دیکته میکنند...✍️ که از عشق و و فرزندشان می‌گذرند و با دل و راهی می‌شوند. جواد هم این دنیا را پیشکش ما کرد و دنیای آخرت را برای خود خرید... را هدیه کرد ولی را خریدار شد...از ۵ساله اش گذشت اما رضایت را خرید... 🍃 از خود گذشتن را خوب بلد بود، را هم همینطور مثل نامش. 🍃عاشقی هنر است، و عاشق . من هنرمند نیستم که اگر بودم اکنون همره بودم😔 🍃کاش روزی برسد گذشتن را از خوبان بیاموزیم و زندگی ابدی را برای خود بخریم، کاش...😓 🕊به مناسبت سالروز تاریخ تولد : ۲۹ مرداد ۱۳۶۲ تاریخ شهادت : ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امام زاده شهر درچه 🦋🦋🦋
🌹 شهیده زینب(میترا)کمایی 🍁 : به دلیل حجاب و فعالیت های مذهبی هنگام بازگشت از مسجد ربوده شدن/دشمنان انقدر گره چادرش را کشیدن تا بشهادت رسید (به علت خفگی)،بعد از ۳روز پیکر غرق به خونش پیدا شدو با چادرش در گلزار شهدای اصفهان بخاک سپرده شد 👌 : حضرت امام خمینی(ره) 📜 : از شما عاشقان شهادت می خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید . هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید . همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت. همیشه به یاد مرگ باشید تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد .نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی عج باشید. 🦋🦋🦋
، علیرضا محمودی پارسا ، دفاع مقدس🍃⚘🍃 در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت. 🍃⚘🍃 نور درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با ، و اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد. 🍃⚘🍃 درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸  درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش باردر کردستان حضورپیداکرد. 🍃⚘🍃
، علیرضا محمودی پارسا ، دفاع مقدس🍃⚘🍃 در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت. 🍃⚘🍃 نور درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با ، و اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد. 🍃⚘🍃 درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸  درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش باردر کردستان حضورپیداکرد. 🍃⚘🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت اول دفاع مقدس، حسن نظرنژاد ،معروف به نظر 🍃🌷🍃 پدربزرگ مادری و پدر بزرگ  پدری اش از مبارز علیه طاغوت زمان خودشان بودند. 🍃🌷🍃 دوران کودکی را درهمان روستا سپری کرد و زمانی که به سن نوجوانی و جوانی رسید در منطقه خودشان در با نداشت و روستا را برای خود دید. بنابراین به شهر مقدس رفت. در مشهد اول نانوایی شد و بعد از آن وارد کار شد و کم کم با پشت کاری که داشت یک مغازه   روبراه کرد. 🍃🌷🍃 روزهای جمعه با چند تا از دوستانش به دلیل اینکه آن زمان جوان ها تفریح سالمی نداشتند در گل شور طلاب کشتی برپا کردند، جوان ها را جمع و مشغول می شدند. 🍃🌷🍃 ایشان به دلیل بالایی که داشت و زیادش به تو این ورزشی بود تا حدی که به تیم کشتی دعوت شد. 🍃🌷🍃 با زمزمه های ،که آن زمان ایشان  به شده بود، به جمع کنندگان و پیوست و کم کم به الله شیرازی راه پیدا کرد و مبارزاتش شکل به خود گرفت . 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم و یکی دیگر از این : پسرم با وجودی که بود و کمی داشت اما هر وقت به می آمد مقداری پول به مادرش میداد تا بین سرپرست روستا کند. 🍃🌷🍃 دوران کودکی شلوغی داشت خصوصأ از مدرسه که می آمد معلوم بود در مدرسه کلی اذیت کرده و همه خانه پر می شد از صدای 😭😭 🍃🌷🍃 خیلی کم در روستا بود اما وقتی برای دید و بازدید می آمد همه جوانان روستا را جمع می کرد و به انجام دادن کارهای در روستا می کرد و با بچه های روستا در زمین خاکی والیبال بازی می کرد. ورزش مورد اش بود.😭 🍃🌷🍃 یکی از میگفت، محدوده ای که می رفت چون خیلی بود کمتر کسی از به آن می رفتند . اون روز که با ماشین را جهت پست دیده بانی جابه جا کرد بعد از پیاده کردن نیرو،  نیروهای داعشی ماشین را به می بندد . می گوید: هنگامی که شد صدای داعشی ها را میشنیدیم. که از بی سیم می گفتند: یکی از آنان را زدیم و زود برویم را برداریم و را کنیم .😭 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت پنجم و یکی دیگر از این : پسرم با وجودی که بود و کمی داشت اما هر وقت به می آمد مقداری پول به مادرش میداد تا بین سرپرست روستا کند. 🍃🌷🍃 دوران کودکی شلوغی داشت خصوصأ از مدرسه که می آمد معلوم بود در مدرسه کلی اذیت کرده و همه خانه پر می شد از صدای 😭😭 🍃🌷🍃 خیلی کم در روستا بود اما وقتی برای دید و بازدید می آمد همه جوانان روستا را جمع می کرد و به انجام دادن کارهای در روستا می کرد و با بچه های روستا در زمین خاکی والیبال بازی می کرد. ورزش مورد اش بود.😭 🍃🌷🍃 یکی از میگفت، محدوده ای که می رفت چون خیلی بود کمتر کسی از به آن می رفتند . اون روز که با ماشین را جهت پست دیده بانی جابه جا کرد بعد از پیاده کردن نیرو،  نیروهای داعشی ماشین را به می بندد . می گوید: هنگامی که شد صدای داعشی ها را میشنیدیم. که از بی سیم می گفتند: یکی از آنان را زدیم و زود برویم را برداریم و را کنیم .😭 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
به روایت از یکی از دوستان: در زمان غربت امام(ره) در سال‌های ۴۰ و ۴۱ پا به عرصه زندگی گذاشت و شاید جزو همان‌ها بود كه امام فرمود من در قنداق هستند، قرار گرفت. 🍃🌷🍃 رشد و نمو در خانواده‌ای بسیار اصیل با پدرش حاج عبدالرحمن و شدید به لقمه و دامن پر مهر مادری به سرعت می‌گذشت مثل اینكه او باید سریع رشد می‌كرد و برای خدایی آماده شود. 🍃🌷🍃 سرشار از و و شدیداً و رفته رفته در بحبوحه انقلاب و پیروزی آن گویی به رشید برای آماده می‌شد. 🍃🌷🍃 و# تربیت دینی و برخاسته از خاص باعث شده بود كه در كنار تمام مسجد و در مراحل مختلف پا به پای او را در دیگری نیز به برساند. 🍃🌷🍃 زیادش به كسب و او را به بی‌بدیل در تاریخ اسلام تبدیل كرده بود، كه با به و و پس از آن در مقدس همیشه برای او در و مجادله بود. 🍃🌷🍃 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷