eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
6.4هزار ویدیو
106 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
و نور، محمود توکلی 🍃🌷🍃 در سال   ۱۳۴۵#  در شهر فلاورجان ،استان اصفهان  در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. تفحص لشکر 14 حسین علیه السلام بود.🌷ایشان تحمیلی و مقدس هم بود. 🍃🌷🍃 بعد از در مناطق و ماند تا تن این وطن را بیاورد😔 و مرهمی‌ شود بر دل مادران و پدران به راه.😔 🍃🌷🍃 ، و ، از بارز ایشان بود، اگر کسی وارد محل کارش می‌شد، نمی‌توانست تشخیص بدهد که آنجا چه کسی است. 🍃🌷🍃 درحسرت می سوخت.😔 در یکی از سخنرانی هایش گفت: «آهای مردم! چقدر رفتید با آشنا شدید؟ چقدر رفتید با رفیق شدید؟»😔 🍃🌷🍃 ایشان بود. بارها در منطقه اتفاق‌های عجیبی می افتاد،ولی در وجودش نبود، اتفاقی نبود که بتواند در کار ایشان ایجاد کند، به کاری که انجام می‌داد، بسیار بود. 🍃🌷🍃
هادی عزتی ‌می‌خواست حرم شود، امنیت شد. 🍃⚘🍃 هادی عزتی متولد۱۳۷۱/۵/۵ سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: در روز از فروردین در حال اجرای به دست اشرار به می‌رسد. 🍃⚘🍃 آرزو‌های زیادی داشت. نمونه‌ای که می‌خواست در قامت یک حرم حاضر شود تنها به خاطر جسمی پدر از اعزام جا ماند، اما برایش طوری دیگر رقم زد و او با در از و کشورش شد. 🍃⚘🍃 کبری علی‌مرادی مادر هادی عزتی را پیش رو دارید. من دو فرزند پسر داشتم. متولد ۵ مرداد ۱۳۷۱ بود که در روز از بهار سال گذشته حین انجام به رسید. بود و حدود ۵/ ۱ سال پیش عقد کرده و قرار بود بهار سال گذشته جشن عروسی‌شان را برگزار کنیم که شد. 🍃⚘🍃 ادامه دارد👇👇
یک روز آمد و به من گفت اسمم را برای به و از حرم نوشتم. من هم مخالفت کردم و گفتم: نه اجازه نمی‌دهم که بروی. خندید و گفت: چرا مادر؟ چرا می‌گویی نه؟ گفتم: من که جز تو و برادرت کسی را ندارم، اگر خدای نکرده اتفاقی برایت بیفتد من نمی‌توانم تحمل کنم. با همان مهربانی همیشگی‌اش می‌گفت: مادر شما که فیلم مختارنامه را می‌بینی و میگی خدا لعنت‌شان کند! چرا امام حسین (ع)⚘ را خالی کردند. حالا خودت اجازه نمی‌دهی که پسرت برود و از آل‌الله (ع)⚘ دفاع کند. گفتم: قربان زینب (س)⚘بروم، خیلی دوستش دارم عاشقش هستم، اما یک شرط دارم. گفت: چه شرطی مامان؟ گفتم: باهم برویم. گفت: مادر به خانم‌ها که اجازه نمی‌دهند. گفتم چرا پسرم من لباس می‌پوشم. لباس رزم، سر و صورتم را محکم می‌پوشانم، اصلاً نمی‌فهمند من زنم یا مرد. آن‌قدر خندید. اسمش را نوشت و نامش هم برای اعزام درآمد، اما مشکل و بیماری خونی پدرش باعث شد نرود. به خاطر پدرش اعزام نشد. 🍃⚘🍃 ادامه دارد👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت_۲ در کمال شجاعت در مقابل عوامل ضد انقلاب ایستاد تا جایی که آن‌ها ناجوانمردانه ایشان به بستند و کردند و را در اطراف روستای نرگسله از توابع شهرستان ديواندره به خاک سپردند.😔 🍃🌷🍃 به روایت از همسر: بنده دردها و سختی‌هایی، خودم و و فرزندانم در راه و دینی در جامعه کشیده‌ ایم. 🍃🌷🍃 سال ۱۳۶۰ که ساکن روستای باقرآباد بودم از طرف و که در آن سال‌ها در کنار از به و در می‌پرداختند از من خواستند تا برای آب روستای حسین آباد سنندج چند حلقه چاه کنم در آن سال‌ها چاه با دست و بدون استفاده از امکانات امروزی انجام می‌شد. ظرف چند روز کار را به خوبی انجام دادم و شرب مورد نیاز مردم را تأمین کردم ولی نمی‎دانستم که این و من محسوب می‌شود. 🍃🌷🍃 زمستان همان سال که برف زیادی هم بر روی زمین جا خوش کرده بود سه نفر از اعضای گروهک ضد انقلاب مرا كه در خانه بودم به # همکاری با نظام نوپای دستگیر و چشم بسته از روستا خارج کردند.😔 ادامه دارد👇👇
قسمت دوم مقدس استان مازندران، الله شیعه زاده 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۴۸/۶/۱۰ در روستای محمود آباد، استان مازندران در خانواده ای روستایی متولد شد. در دوران کودکی مادرش را ازدست داد. طعم بی‌مادری را چشید و بر حسب زمانه مورد تازیانه ناملایمات روزگار قرار گرفته و از آغوش گرم خانواده جدا شد.😔💔 🍃🌷🍃 ۵ فرزند بودند،ایشان فرزند خانواده بود، ۳ برادر و ۲ خواهر بودند. سال 1350 بدلیل ازدواج مجدد پدرش و برای نگهداری فرزندان، ابتدا خواهرش که آن موقع چهار ساله بود، و پس از شش ماه ایشان که ساله بود به بهزیستی تحویل داده شد.😔💔 🍃🌷🍃 برادر بزرگش پیش پدرشان ماند، دو برادر و خواهرش هم بدلیل سن پایین‌شان به سرپرستی دو خانواده درآمدند و ایشان و خواهرش تحت حمایت بهزیستی قرار گرفتند.😔💔 بدلیل سن کوچک و بی‌پناهی‌اش به خواهرش روی آورد و تمام تنهایی‌اش را با وابستگی به ایشان تامین می‌کرد. ایشان و خواهرش ، مدت هفت سال در بهزیستی آمل زندگی کردند سپس به بهزیستی مشهد انتقال یافتند و طی این سال‌ها یک بارهم هیچ خانواده‌ و بستگانی به دیدن آنها نیامدند.😔💔 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت اول ترین فرمانده شهید دفاع مقدس، پیش بهار 🍃🌷🍃 در ۱۶ ۱۳۴۱# در شهرستان بهبهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. هنگام شروع تحمیلی ۱۸ بیشتر نداشت که راهی شد، زمان نوجوانی‌اش با زمان انقلاب  گره خورده بود، هیچ‌گاه سنگر و را ترک نکرد. 🍃🌷🍃 ایشان را با معدل ۱۸ هنرستان آیت‌الله سعیدی گرفت که رشته خیلی سختی هم بود و تعداد بسیار کمی می‌توانستند در این رشته درس بخوانند. 🍃🌷🍃 درحالی که بعضی وقت‌ها سر کلاس درس حاضر نمی‌شد و کسی آنگونه که باید، ایشان را در حال درس خواندن نمی‌دید، اما چون آدم بسیار و با بود با نمرات خوبی هم می‌شد. 🍃🌷🍃 با مقدس جزو نفراتی بود که را به رساند.  در ۱۳۵۹# برای گذراندن نظامی به مراجعه کرد. 🍃🌷🍃 یک دوره و را طی کرد و نبرد شد و بعد از چند در به پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت پنجم همیشه میگفت به مادرم چیزی نگویید قصد رفتن به و از   را دارم. رفتار و ذوق و اشتیاقی که داشت به دلم افتاده بود که حتما میشود 😭😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام بهزاد سیفی هم درتاریخ  آبان ماه 94# طی جایی در عراق در منطقه به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید پس از تشییع باشکوهی که انجام شد در روستای پرین در شهرستان نورآباد ممسنی خاکسپاری شد. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠  شهید بهزاد سیفی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد🍃🌷🍃 پایان
قسمت چهارم در زمان فتنه 88 گفته بود هرکس از علی حمایت نکند فردا زمانش را همراهی نخواهد کرد یعنی با آن کم ذوب در  بود. 🍃🌷🍃 همیشه از من بعنوان پدرش می‌خواست  و را بازگو کنم. وقتی از  و برایش صحبت می‌کردم انگار داشت  می‌کرد. 🍃🌷🍃 فتح بود تا جایی که وقتی فتح پخش می‌شد می‌رفت جلوی تلویزیون می‌نشست. همیشه می‌گفت مایی که انقدر درس خوانده‌ایم نمی‌توانیم مثل این  که بعضاً سواد کمی هم دارند باشیم. 🍃🌷🍃 یک‌بار حین تماشای فتح دست‌هایش را بلند کرد و گفت: "خدایا ای کاش ماهم در زمان بودیم و این‌قدر  مقدس را نمی‌خوردیم. اگر من نشوم نامردی ست"😭 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
قسمت ششم همیشه میگفت به مادرم چیزی نگویید قصد رفتن به و از   را دارم. رفتار و ذوق و اشتیاقی که داشت به دلم افتاده بود که حتما میشود 😭😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام بهزاد سیفی هم درتاریخ  آبان ماه 94# طی جایی در عراق در منطقه به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید پس از تشییع باشکوهی که انجام شد در روستای پرین در شهرستان نورآباد ممسنی خاکسپاری شد. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠  شهید بهزاد سیفی💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد🍃🌷🍃 پایان🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
به روایت از یکی از دوستان: در زمان غربت امام(ره) در سال‌های ۴۰ و ۴۱ پا به عرصه زندگی گذاشت و شاید جزو همان‌ها بود كه امام فرمود من در قنداق هستند، قرار گرفت. 🍃🌷🍃 رشد و نمو در خانواده‌ای بسیار اصیل با پدرش حاج عبدالرحمن و شدید به لقمه و دامن پر مهر مادری به سرعت می‌گذشت مثل اینكه او باید سریع رشد می‌كرد و برای خدایی آماده شود. 🍃🌷🍃 سرشار از و و شدیداً و رفته رفته در بحبوحه انقلاب و پیروزی آن گویی به رشید برای آماده می‌شد. 🍃🌷🍃 و# تربیت دینی و برخاسته از خاص باعث شده بود كه در كنار تمام مسجد و در مراحل مختلف پا به پای او را در دیگری نیز به برساند. 🍃🌷🍃 زیادش به كسب و او را به بی‌بدیل در تاریخ اسلام تبدیل كرده بود، كه با به و و پس از آن در مقدس همیشه برای او در و مجادله بود. 🍃🌷🍃 🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🗓امروز ۹ آذر سالروزشهادت 🍃منصور صرفا نه برای شهادت که باز هم برای پا در میدان گذاشت، مثل رفقایش . با این تفاوت که منصور از آنها جا مانده بود. و این به وقت اذان ظهر جمعه ده آذر در به وصال رسید. ♡ حبیب حرم!♡ پ.ن:برادر شهید آیت‌الله عباسی در عملیات آزادسازی شهید شد. 🥀به مناسبت سالروز تاریخ تولد : ۹ فروردین ۱۳۳۶ تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۶ مزار شهید : بهشت دو معصوم شهرکرد محل شهادت : سوریه صبحتون روشن به نگاه شهدا🌞🌺 🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷
🍃حلب، و چه نام آشنای غریبی. نامش را بارها شنیده‌ام، سرزمینی غریب که لاله‌های زیادی در آن آرمیده‌اند، لاله‌هایی که هر کدامشان رنگ و بوی ویژه‌ای از داشتند. ایمان، هم جز این قافله است. متقی‌ای که آخر، آرام جانش را در راه از حریم آل‌الله در میانه‌ی این لاله‌زار پیدا کرد. 🍃آسمان عاشقانه‌ی پاییز ۱۳۹۴، وهب‌گونه برخاست و از نوعروس بیست و چند روزه‌اش دل را پرواز داد، خداحافظی را گرفت و راهی کاروان زمانش شد. 🍃لاله‌ی قصه‌ی ما دنیا را با تمام دلبستگی‌هایش داده بود، سبک‌بال و سبک‌بار رفت تا از نوامیس دفاع کند و اجازه ندهد بار دگر زبانه‌ی آتش پَرِ معجری را بسوزاند و گوشواره‌ای خون‌آلود از دختر بچه‌ای غصب شود. آری ایمان رفت تا بازار شام دیگری رخ ندهد. رفت و را به آموخت... 🍃به وضوح روشن است، ایمان و ایمان‌ها اهل این وادی نبودند. خوشا به حالتان ای لاله‌های ، شهادت مبارکتان باد💜 🌸به مناسبت سالروز 🔷تاریخ تولد : ٣ خرداد ۱٣۶۶ 🔷تاریخ شهادت : ٢٣ آبان ۱٣٩۴ 🔷محل شهادت : سوریه 🔷مزار شهید : جهرم 🦋🦋🦋🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨ 🌤 🍃🌷🍃🌷 @shahidma 🍃🌷🍃🌷