#شهید #تفحص و #جستجوگر نور،
#سردار #شهید محمود توکلی
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۴۵# در شهر فلاورجان ،استان اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
#فرمانده #گروه تفحص لشکر 14 #امام حسین علیه السلام بود.🌷ایشان #جانباز #جنگ تحمیلی و
#دفاع مقدس هم بود.
🍃🌷🍃
بعد از #جنگ در مناطق #عملیاتی #جنوب و #غرب ماند تا #پارههای تن این وطن را بیاورد😔 و مرهمی شود بر #زخم دل مادران و پدران #چشم به راه.😔
🍃🌷🍃
#خاکیبودن، #بیادعابودن و #گمنامبودن، از #ویژگیهای بارز ایشان بود، اگر کسی وارد محل کارش میشد، نمیتوانست تشخیص بدهد که #فرمانده آنجا چه کسی است.
🍃🌷🍃
درحسرت #شهادت می سوخت.😔
در یکی از سخنرانی هایش گفت: «آهای مردم! چقدر رفتید با #شهدا آشنا شدید؟ چقدر رفتید با #شهدا رفیق شدید؟»😔
🍃🌷🍃
#شجاعت ایشان #بینظیر بود. بارها در منطقه اتفاقهای عجیبی می افتاد،ولی #هیچگونه #ترسی در وجودش نبود، اتفاقی نبود که بتواند در #مسیر کار ایشان #خلل ایجاد کند، به کاری که انجام میداد، بسیار #معتقد بود.
🍃🌷🍃
چند روز پیش از #شهادت #حاجمحمود بود که برای تکمیل کتابی، که درباره #تفحص #شهدا در حال نگارش بود، با او تماس گرفتم تا از نظرات و خاطراتش در این کتاب استفاده کنم.😭
🍃🌷🍃
با وجود #احترام زیادی که برای من قائل بود به هیچ عنوان زیر بار نرفت و طبق معمول با همان #خندههای قشنگی که همیشه بر لب داشت، گفت: «من یک راننده بیل هستم و بلد نیستم حرف بزنم، در حد یک راننده بیل از من سوال کن.»😭
🍃🌷🍃
#حاج محمود و بیشتر #بچههای #تفحص با #شهدا #رفیق بودند. #علقه خاصی میان #آنها با #شهدا وجود داشت. #خیلیها فکر میکنند که #تفحص کار راحتی است و فقط بیل میزنند؛ در حالی که این طور نیست.
😭
🍃🌷🍃
کمتر پیدا میکنید که از او اسمیبه عنوان #فرمانده #تفحص #شهدای لشکر #امام حسین(ع)🌷برده شود. #شجاعت #حاج محمود #بینظیر بود.😭
🍃🌷🍃
شما ممکن است در زمان #تفحص با #چهل و #پنجاه #انفجار در یک روز روبهرو شوید. #سرمای سوزان غرب، #گرمای جنوب را هم در کنار آن در نظر بگیرید؛ تنها یک #عشق و #باور #درونی است که آنها را در کار #تفحص #ماندگار میکند.😭
🍃🌷🍃