eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
8.7هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
7.2هزار ویدیو
121 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ به نام او که در جای دارد❤️ . پیش بیا. بیا و از دریچه ی سرخ ، سالکان را بنگر. از انبیا‌‌‌‌ء و اولیاء الهی گذر کن. زمان را قدم بزن و برس به مردان پارس و دل آشفتگی هایشان برای 🌿 . گویی این بار، مردی رهنمون توست که ردای (ص) بر تن آویخته و (ع) در دست، به کارزار گام نهاده بود😊 . او که همچون ، فاصله ی میان نخستین و واپسین نگاه گرمش در چشمان همره و و هم نفسش، تنها به قدر چند باری کامل و دگرباره هلالی شدن قمر به طول انجامید😔 . همو که سجادِ به درگاه یار، همان پیام آور ، بدو مژده ی حیاتی عزیز و ابدی داده بود😍 . حال، پیش برو. تبسمش را بنگر، رخش را بستای، را از او بستان و به خاطر بسپار که این عشق نزد تو به ودیعت نهاده شده. او را ارج نه و بدان که در ثانیه ها، هماره جاری بوده است و زین پس نیز جاری خواهد بود. . این ، است💜آن را در سینه جای ده و بدان، آن دم که سر به دامان سردمدار می نهی،خونت، عاشقی عقلت را فریاد خواهد کشیدو این است که می گوید: "عقل که عاشق شود، عشق عاقل می شود و تو می شوی." . ✍نویسنده: . به مناسبت . 📅تاریخ تولد: ۱۳۶۶/۱/۱ . 📆تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱۶ . . ❣محل شهادت: حلب سوریه . 🥀محل دفن: بهشت زهرا کازرون .
یک روز آمد و به من گفت اسمم را برای به و از حرم نوشتم. من هم مخالفت کردم و گفتم: نه اجازه نمی‌دهم که بروی. خندید و گفت: چرا مادر؟ چرا می‌گویی نه؟ گفتم: من که جز تو و برادرت کسی را ندارم، اگر خدای نکرده اتفاقی برایت بیفتد من نمی‌توانم تحمل کنم. با همان مهربانی همیشگی‌اش می‌گفت: مادر شما که فیلم مختارنامه را می‌بینی و میگی خدا لعنت‌شان کند! چرا امام حسین (ع)⚘ را خالی کردند. حالا خودت اجازه نمی‌دهی که پسرت برود و از آل‌الله (ع)⚘ دفاع کند. گفتم: قربان زینب (س)⚘بروم، خیلی دوستش دارم عاشقش هستم، اما یک شرط دارم. گفت: چه شرطی مامان؟ گفتم: باهم برویم. گفت: مادر به خانم‌ها که اجازه نمی‌دهند. گفتم چرا پسرم من لباس می‌پوشم. لباس رزم، سر و صورتم را محکم می‌پوشانم، اصلاً نمی‌فهمند من زنم یا مرد. آن‌قدر خندید. اسمش را نوشت و نامش هم برای اعزام درآمد، اما مشکل و بیماری خونی پدرش باعث شد نرود. به خاطر پدرش اعزام نشد. 🍃⚘🍃 ادامه دارد👇👇
قسمت ششم براے پسرم🥀خیلے آرزوها داشتم ؛ او را با تمام این آرزوها در قطعه ۴۰ گلزار شهداے بهشت‌ زهرا (س)🥀 به خاک سپردم هیچ‌ وقت فڪر نمی‌ڪردم ڪه غلام‌ عباس شهید🥀بشه چون جنگ تمام شده بود و این بود ڪه هر ڪسے ڪه به میدان جنگ بره شهید🥀 میشه ، اما میدان جنگ پسرم در دفاع از زنان در همین شهرمان بود.😭 ادامه دارد👇👇