1.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صدای ماندگار شهید شاهرخ ضرغام🥀
عراقی ها که به خرمشهر ابادن حمله کردند شهید🥀 رهبری لوتی مرام ها به عهده گرفت راهی جبهه شد.
تا اینکه سرانجام درسال۱۷ آذر ماه درسال ۵۹ درگیری آبادن گلوله تيربارتانك دقيقاًبه سينه اش اصابت كرد به ارزویش یعنی شهادت🥀 رسید.
شهیدشاهرخ ضرغام🥀وصیت نامه اش پیدا نشد وهم چون پیکرش مفقود الاثر شد اما صدایش ماندگار شد.
#روایت از دوست شهید🥀
بعضی ها ادعای لوتی ها در میارن ولی لوتی نیستن ولی شاهرخ🥀واقعا لوتی بود...
شهید گمنــــــ🥀ــام
یعنی شهیدی که می توانست
عقب بیاید...
اما ماند.
# یاد شهدای گمنام🥀باذکرصلوات
#روایت از دوست شهید🥀
سال بعد وقتی محاصره آبادان ازبين رفت،دوباره اين مادربه منطقه ذوالفقاري
آمد. قرار شد محل شهادت شاهرخ🥀 را به اونشــان دهيم. من به همراه چند نفر
ديگربه محل حمله شانزده آذررفتيم. داخل جاده خاكي به دنبال نفربر سوخته
گفت: قبل ازاينکه من چيزي بگويم مادرش سنگري را نشان دادو
درپشت سنگرنفربر گفت پسرم
اينجا شــهيد🥀 شده درسته؟! با تعجب جلو رفتم گفتم: بله، شما از کجا ميدونستيد!
همينطور كه به سنگر خيره شده بود گفت: من همينجارادر خواب ديدم. آن
دو جوان نوراني همينجا به استقبالش آمدند!!
اصلا احســاس نميکنم که شهيد🥀 شده
بعد گفت : باور کنيد بارها اوراديده ام مرتب به من سرميزند. هيچوقت من را تنها نمي گذارد!
#شهید گمنـــــ🥀ـــام
کسی است که انتخاب کرد گمنام بودن را.
#یادشهید🥀 با ذکر صلوات.
#روایت از دوست شهید🥀
مجروح شــده بودم اسيررا تحويــل يكي ازفرمانــده هادادم. به هيچیکی ازبچه ها از شاهرخ🥀 حرفي نزدم😔 بغض گلويم را گرفته بود شب بود که به هتل رسيديم. آقاسيد راديدم. درد شديدي داشت. اما تا منو ديد با لبخند گفت: خســته نباشي دلاور بعد مکثي کردوبا تعجب گفت:
شاهرخ🥀 کو!؟
بچه هاهم در كنارما جمع شــده بودند. نفس عميقي کشيدمو چيزي نگفتم
قطرات اشک از چشمانم سرازير شد😭سيدمنتظر جواب بود. اين را از چهره
نگرانش مي فهميدم.
كسي باورنمي كرد كه شاهرخ🥀 ديگردربين ما نباشد😔خيلي ازبچه ها بلندبلند
گريه ميکردند.
#شهیدشاهرخ ضرغام معروف به حر انقلابی🥀
درسال ۱۳۲۸ تهران متولدشد.
دوران کودکي جثه درشت و قوي داشت بیشتر از سنش نشان میدادهيچ وقت زيربار حرف زوروناحق نميرفت دشمن ظالم ويارمظلوم
بود.
در سن دوازده سالگي طعم تلخ يتيمي را کشیداز آن پس با سختي روزگار را
سپري کرد.
سال دوم دبيرستان بود. قد و هيکلش از همه بچه ها درشت تر بود.
خيلي ها در مدرسه ازش حساب ميبردند، اما ایشان کسي را اذيت نمي کرديک
روز وارد خانه شد و بي مقدمه گفت: ديگه مدرسه نميرم!
مادرش با تعجب پرسيد: چرا؟!
گفت: با آقا معلم دعوا کردم. اونها هم من رو اخراج کردند.
مادرش کمی نگاهش کرد و گفت: پسرم، ُخب چرا دعوا کردي؟! جواب درستي
نداد.
#روایت از مادر شهید🥀
اما وقتي از دوستانش پرسيدم گفتند:
معلم ما از بچه ها امتحان سختي گرفت. همه کلاس تجديد شدند. اما فقط به
يکي ازبچه ها که به #اصطلاح آقازاده بودوپدرش آدم مهمي بودنمره قبولي داد
شاهرخ🥀 به اين عمل معلم اعتراض کرد. معلم هم جلوي همه،زدتوگوش پسرشما
شاهرخ🥀هم درسی به آن معلم داد که ديگه از اين کارها نکنه!
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
3.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔈 #روایت
شهیدی که آرزوی
زیارت #امام_رضا رو داشت❣
#پیشنهاد_دانلود 👌
اللهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم
شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 🥀🥀
🦋🦋🦋
2.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#روایت بسیار شنیدنی از #شهید_محسن_خزایی در بین رزمندگان
Ghasedake par par shodeh 🖤
🦋🦋🦋
#قسمت_۱
#شهید هادی عزتی
میخواست #مدافع حرم شود،
#شهید #مدافع امنیت شد.
🍃⚘🍃
#شهید هادی عزتی متولد۱۳۷۱/۵/۵
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین:
در #اولین روز از فروردین #۱۳۹۸ در حال اجرای #مأموریت به دست اشرار به #شهادت میرسد.
🍃⚘🍃
#هادی آرزوهای زیادی داشت. #بسیجی نمونهای که میخواست در قامت یک #مدافع حرم حاضر شود تنها به خاطر #وضعیت جسمی پدر از اعزام جا ماند، اما #خدا برایش طوری دیگر رقم زد و او با #شهادتش در #دفاع از #مردم و #امنیت کشورش #شهید شد.
🍃⚘🍃
#روایت کبری علیمرادی مادر #شهید هادی عزتی را پیش رو دارید.
من دو فرزند پسر داشتم.#هادی متولد ۵ مرداد ۱۳۷۱ بود که در #اولین روز از بهار سال گذشته حین انجام #مأموریت به #شهادت رسید. #پسرم #متأهل بود و حدود ۵/ ۱ سال پیش عقد کرده و قرار بود بهار سال گذشته جشن عروسیشان را برگزار کنیم که #هادی #شهید شد.
🍃⚘🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم
در زمان فتنه 88 گفته بود هرکس از #سید علی حمایت نکند فردا #امام زمانش را همراهی نخواهد کرد یعنی با آن #سن کم ذوب در #ولایت بود.
🍃🌷🍃
همیشه از من بعنوان پدرش میخواست #خاطرات #جبهه و #جنگ را بازگو کنم. وقتی از #عملیاتها و #خاطرات #رزمندگان برایش صحبت میکردم انگار داشت #پرواز میکرد.
🍃🌷🍃
#عاشق #روایت فتح بود تا جایی که وقتی #روایت فتح پخش میشد میرفت جلوی تلویزیون مینشست. همیشه میگفت مایی که انقدر درس خواندهایم نمیتوانیم مثل این #رزمندههایی که بعضاً سواد کمی هم دارند باشیم.
🍃🌷🍃
یکبار حین تماشای#روایت فتح دستهایش را بلند کرد و گفت: "خدایا ای کاش ماهم در زمان #جنگ بودیم و اینقدر #حسرت #دفاع مقدس را نمیخوردیم. اگر من #شهید نشوم نامردی ست"😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷