خادم ااشهدا.:
💐💐💐💐صبح را با آیت الکرسی آغاز میکنیم برای سلامتی وتعجیل درظهورآقاامام زمان 💐💐💐💐
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🍃🌸اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ🌸🍃
🍃🌸من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ🌸🍃
🍃🌸منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🌸🍃
🍃🌸لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ🌸🍃
🍃🌸فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🌸🍃
🍃🌸اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ🌸🍃
🍃🌸أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌸🍃 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸دعای سلامتی امام زمان عج
*🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌼🌼🌼🌼
🌸🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🌸🌸
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
🌸🌹زیارت نامه شهدا🌹🌸
🍃بخوانیم با هم
به نیت تمام شهدا🍃
کاربرایِ عزیز صبحتون بخیر😊
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
اگر ترامپ ببازد چه می شود؟
محمدعلی شفیعی
بحث سیاهپوستها در انتخابات آمریکا به دلیل بلوک رأی در ایالتهایی است که بیشتر در آن تجمع داشته و رأی معمولیای که دارند و معمولاً اکثریت آرایشان به نفع دموکراتهاست. طبیعتاً یک بلوک رأی مهم است؛ چرا که جمعیت 13 درصدی آنها در نتیجه نهایی انتخابات تأثیرگذار است. کمترین حضور سیاهپوستها در انتخابات سال 2016 بود؛ زیرا از اوباما به نوعی دلسرد و ناامید شده بودند و امیدی به تغییر شرایط نداشتند، اما ناآرامیهایی که در چند ماه اخیر اتفاق افتاد، سبب شد که اینها دوباره خود را در صحنه حاضر ببینند و تأثیرگذاری خود را احساس کنند. اما از آن طرف از روزی که این شلوغیها شروع شد «ترامپ» از این فرصت برای دامن زدن به اختلاف و شکاف بین سفیدها و سیاهها استفاده کرد و این حرکتهای سیاهپوستها به نوعی کسانی را که به آمریکاییهای سنتی سفیدپوست اعتقاد داشتند، تحریک کرد که آنها هم حضور بیشتری داشته باشند؛ سفیدپوستهایی که معمولاً در حاشیه شهرها هستند و سطح تحصیلات پایینتری دارند، معمولاً به شکل خیلی پررنگ در انتخابات شرکت نمیکنند، اما این جریانی که اتفاق افتاد و اینکه ترامپ به این اختلافها دامن زد، یک ترسی در آنها به وجود آورد که آنها را هم در شرکت در انتخابات خیلی تهییج کرد. به همین دلیل خیلی نمیتوان گفت، حضور بیشتر سیاهها در این دوره که تقریباً قطعی است و بیشتر شرکت خواهند کرد، تأثیر خیلی چشمگیری به نفع دموکراتها داشته باشد؛ چراکه از آن طرف هم سفیدپوستهایی که در واقع به نوعی میتوان گفت نژادپرست هستند یا موقعیت خود را متزلزل میبینند هم بیشتر در انتخابات شرکت خواهند کرد.درباره وضعیت این دوره از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتوان گفت، این دوره روز به روز متغیر است، اما آنچه قطعی است این است که واضح و مشخص است که حتی اگر آقای «ترامپ» پیروز شود، طرفداران به نوعی رادیکالتر «بایدن» و کسانی که مخالف سرسخت «ترامپ» هستند، حداقل اینکه اردوکشی خیابانی داشته باشند و حامیان «بایدن» و حزب دموکرات هم آرام نخواهند نشست و احتمالاً از طریق حقوقی اقداماتی در راستای اینکه مثلاً آرا در بعضی ایالتها ممکن است اشتباه شمرده شده باشد، خواهند کرد.از آن طرف هم اگر «ترامپ» بازنده انتخابات باشد، از همین الآن صریحاً هم اعلام کرده که من نتیجه را خیلی راحت قبول نمیکنم و کم کم شواهدی هم بر وجود تقلب در انتخابات نشان میدهند؛مانند اینکه برخیها میگویند ما دیدیدم که آرا را در زباله ریختهاند یا چند روز پیش یک صندوقی پیدا شد که آرای داخل آن سوخته بود که اینها را نشانههایی بر وجود تقلب خواهد دانست و خیلی راحت نتیجه را قبول نمیکند. بعید است در سوم نوامبر رئیسجمهور بعدی آمریکا را بشناسیم. به حتم دعواهای حقوقی طولانیمدتی به وجود خواهد آمد و حداقل یک ماه تا یک ماه و نیم بعد از انتخابات، درگیری حقوقی خواهند داشت و همزمان به طور قطع در ادامه این اتفاقاتی که افتاده، اردوکشیهای خیابانی از حامیان دوطرف رخ خواهد داد.در واقع رأیگیری زودهنگام در آمریکا به وجود آمده است و مردم میتوانند آرای خود را به صورت پستی ارسال کنند، اما تا روز انتخابات شمارش نمیشود؛ یعنی روز انتخابات در پاکتها باز و شمارش میشود. گفتنی است، در هر ایالت سازوکاری وجود دارد که قدری متفاوت است، اما کلیت این است که آرا در روز انتخابات شمرده و با آرای حضوری هر ایالت جمع زده میشود. الان رأیگیری غیرحضوری زودهنگام هم شروع شده و مردم زودتر از انتخابات سر صندوق رأی میروند و رأی خود را داخل صندوق میاندازند که این دو فرآیند شروع شده است. لذا یک حس تقلبی به وجود آمده که آرایی را که به نفع ترامپ است، از بین میبرند و شمارش نخواهند شد و ترامپ این موضوع را دال بر تقلب خواهد دانست. از طرف دیگر از روزی که «ترامپ» وارد دولت شد، شرکت«آمازون» تا حد زیادی از او حمایت میکرد، البته خیلی آشکار نبود. در حال حاضر که نزدیک به مراسم شکرگذاری و کریسمس هستند، این شرکت حراجهایی را برگزار کرده که فشار زیادی به شرکت پست وارد کرده و شرکت پست در رساندن آرای پستی دچار مشکل شده است. برخیها این را در جورچین «ترامپ» و هماهنگ شده میدانند که این فشار به شرکت پست وارد شود که تا تاریخ اعلام شده، آرا برای شمارش نرسد که اگر این اتفاق بیفتد، آن آرا را باطل میکنند. این اتفاق برای «ترامپ» موفقیتآمیز است؛ چراکه در ابتدا «ترامپ» به شدت با آرای پستی مخالف بود و میگفت نباید رأیگیری به این شکل باشد؛ چون تقلب میشود، اما حالا که مجبور به اجرای آن شدهاند، قطعاً سعی میکنند به بدترین نحو ممکن انجام شود تا بتواند به نفع خود استفاده کند.
گروه جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa
#مهدے_جان ❤️
شوقِ دیدارِ تو سر رفت زِ پیمانه ما
کِی قدم مینهی ای شاه به ویرانه ما؟!
ما هنوز ای نفست گرم، پر از تاب و تبیم
سر و سامان بده بر این دلِ دیوانه ما
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
صبحتون بخیر مولای غریبم
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
عاشق زندگی، در انتظار شهادت
پای دلگویههای مادر بسیجی شهید سیدامیر صدری
در روزگاری که دلمشغولیهای دنیا اسیرمان کرده است، یکی از راهها، نفس کشیدن در خانههایی است که بوی شهدا را به مشاممان میرساند. منزل شهید سیدامیر صدری یکی دیگر از خانههای ستارهدار است که ما را مهمان آسمان میکند. مادر طناز خدابخشی
یادآوری اولینها
اولین بچهام بود. آذر ماه سال 1340 بهدنیا آمد. «امیر» مظلوم، خجالتی و باحیا بود. با برادر شوهرم توی یک خانه مینشستیم. امیر بزرگتر که شد، وقتی میخواست با زنعمویش حرف بزند، از خجالت صورتش سرخ میشد. اگر جایی میرفتیم و حجاب خانمها مناسب نبود، ناراحت میشد. او حتی نماز صبح را هم اول وقت میخواند. برای اقامه نماز جماعت به مسجد میرفت. بچه مسئولیتپذیری بود. کارهایش را به بهترین وجه انجام میداد. احترام ما را نگه میداشت. کاری نمیکرد که از دستش ناراحت شوم. سر کار میرفت؛ از بچگی کنار پدرش خیاطی میکرد. پول که در میآورد پدرش میگفت برای خودت جمع کن.
خانواده فعال انقلابی
همسرم از همان سالهای اول، فعالیت انقلابی داشت. من سال 1346 فرزند دیگرم اصغر را به دنیا آورده بودم که یکباره ساواکیها داخل خانه ریختند. گفتم: «لطفاً با چکمه وارد نشوید!» آنها همسرم را بردند. امیر از نوجوانی فعالیتهای انقلابی را همراه خانواده شروع کرد. ما داخل خانه دستگاه چاپ برای اعلامیهها داشتیم. اعلامیهها را گاهی بین نان و گاهی توی جای روغن جابهجا میکردیم. سال 1356 از مسجد حضرت ابوالفضل(ع) در خیابان رباط کریم بیرون آمدیم. من با چشم خودم دیدم به دستان امیر دستبند زده بودند و سوار ماشین کردند. رفتم چندبار زدم روی ماشین. گفتم: آقا! بچه من رو کجا میبرید؟ گفت: چند ماه در زندان بود. با پدرش به ملاقات رفتیم. گفت: امیر را دیدی گریه نکن. امیر آمد. گفتم: مامان چی شده، چرا صورتت قرمزه؟ گفت: اینجا زیاد گرمه. حالا نگو جای ضربات سیلی بود. امیر تا زمانی که شهید شد همیشه از یک چشمش آب میآمد و با دستمال خشک میکرد.
جبهه را ترجیح داد
امیر بچه باهوشی بود. زیاد درس نمیخواند و زود حفظ میشد. سال 1358 دیپلم ریاضی گرفت. دانشگاه هم رشته ریاضی فیزیک قبول شد و رتبه خوبی آورد. سال 1359 میتوانست از معافیت تحصیلی استفاده کند، ولی با شروع جنگ تحمیلی ترجیح داد به سربازی برود.
دوست داشت ازدواج کند
میگفت: همسر آیندهام باید باحجاب و باحیا باشد. یک بار با هم دیدار امام(ره) رفتیم، امیر دست امام را بوسید. گفتم امیرجان اینجا دخترهای خوب هستند، همانطور که خودت دوست داری. دوست داشت ازدواج کند، حتی برای خودش فرش، قالیچه و تلویزیون هم خریده بود. قبل از رفتنش خانهای روبهروی خانهمان در نظر گرفتیم تا طبقه بالا امیر بنشیند و پایین، ما. بنگاهی مرتب میگفت که چه شد؟ چرا نمیآیید؟ هر بار میگفتم: پسرم جبهه است.
حج جبهه
۱۵ روز مانده بود سربازیاش تمام شود که از بازوی چپ مجروح شد. گوشت دستش رفته بود ناچار شدند از پایش بردارند و آنجا را ترمیم کنند. یکسال میشد که در یکی از نهادهای انقلابی مشغول به کار شده بود. پیشنهاد دادند حج برود. قبول نکرد و گفت به جایش مرخصی بدهید تا جبهه بروم. در نیمه دوم مهر 1362 از طریق پایگاه ابوذر تهران به عنوان بسیجی از لشکر۲۷ حضرت رسول(ص) به منطقه غرب رفت. او دفعه آخر، وصیتنامهاش را هم نوشته بود. امیر و اصغر هر دو جبهه بودند؛ اصغر کردستان و امیر در خاک عراق. بعد از عملیات والفجر۴ دیگر کسی از امیر خبری نداشت.آن ایام دلشوره داشتم. کمی خوابم برد. صدای سید امیر را به وضوح شنیدم که میگفت: مامان کجایی؟... بیدار شدم. صدا زدم، امیر کجایی، امیر کجایی؟ تازه متوجه شدم خواب بودم. عصر همان روز در زدند. مرد جوانی گفت: مادر آقا سیدامیر شمایید؟ گفتم: بله. گفت: امیر به اسارت عراقیها درآمده است. باور نکردم. در واقع امیر من ۱۳ آبان 1362 شهید شده بود. بالاخره ۵۲ روز بعد با گزارش یکی از دوستانش پیکر امیر و 9 نفر دیگر بازگشت و در قطعه 24 ردیف 31 شماره 26 به خاک سپرده شد.
حرف آخر
دعا میکنم این وضعیت کرونا زودتر از دنیا برود و ایران سربلند باشد. رهبرمان که از همه چیز بالاتر هست سلامت باشد. همه مسلمانان جهان، گوش به فرمان رهبر باشند. آن موقع که انقلاب بوده و راهپیمایی میرفتم، میگفتم خدا کند پرچم ایران در دنیا بلند بشود که الآن شده. انشاءالله قبله اول مسلمانان آزاد شود، حالا من هم نرفتم شماها بروید و در آنجا نماز بخوانید.
آخرین نامه
آخرین نامه امیر که دو روز قبل از شهادت نوشته بود، در لباسش پیدا شد. جملات زیبایی داشت. در بخشی از آن نوشته بود:خیلی دلم میخواهد آنچه در قلبم هست روی کاغذ بیاورم، ولی نه قلبم آن توانایی را دارد و نه فرصت هست، چون قرار است تا چند ساعت دیگر برای عملیات برویم. همیشه پیش خودم فکر میکنم خداوند چقدر به ملت ما لطف
کرده که امام خمینی(ره) را رهبر و پیشوای جامعه ما و امت ما را وسیله شناساندن اسلام عزیز در همه جهان قرار داده. نعمت دیگر وجود مبارک امام خمینی(ره) است که ما هیچ موقع نمیتوانیم شکرگزار آن باشیم...
از الطاف دیگر خداوند به ملت ما این جنگ است. جنگی که برای ما سراسر رحمت بوده است. جنگی که ملت قهرمان ما را آبدیدهتر کرد. جنگی که توفیق جهاد واقعی را در راه خدا به ما داد. وقتی میگویند جبهه دانشگاه است این یک واقعیتی است که ما تا در آن نباشیم به حق بودن آن پی نمیبریم؛ زیرا جبههها سراسر معنویت است... . در جبهه تمام ارزشهای مادی، به ضد ارزش تبدیل میشود. ملاک برتری نه مقام است، نه موقعیت و نه مال است و نه هیچ چیز دیگر. ملاک تنها تقوی و اخلاص و ایمان به الله و صبر و استقامت در راه او و تمام ارزشهای الهی دیگر است. جبهه را میتوان مدینه فاضلهای نامید که هر کسی نمیتواند داخل این شهر شود مگر اینکه خود را خالص کند. در جبهه، من و ما نداریم، هرچه هست «او» است و این مسئله موقعی متبلور میشود و واقعیت مییابد که این بچهها به هدف و آرزویشان میرسند. هدفی که خیلی خیلی مقدس است و آن فنا شدن در وجود مطلق الله است.
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های دانشجوی انقلابی در محضر رهبری در مورد افاضات برخی سیاسیون در مورد صلح امام حسن (علیه السلام)
#ماشاالله
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اسلاوین کارشناس سیاست خارجی و عضو شورای آتلانتیک:
📍ایران سیاست منطقه ای کم هزینهای دارد و برای فروش سلاح مصمم است...!
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
🍃🏴 نذر شهادت مظلومانۂ حضرت
#امام_حسن_عسکری_علیه_ٱلسلام 🏴🍃
از جهان، خورشید عالمتاب رفت
رفت و عالم در دلِ گرداب رفت
گریه کن! که از رکاب سامرا
آن یگانه گوهرِ نایاب رفت
دست هایش سرد شد از زورِ زهر
سوخت در تب! غرقِ آهی ناب رفت
از نفس افتاد و رنگش زرد شد
حالِ خوش از پیکرِ سرداب رفت
پلک های خیس را بر هم گذاشت
تا ابد از چشم عالم؛ خواب رفت
تشنه بود و تشنه بود و تشنه بود
مثل جدّش با دلی بیتاب رفت
مهدی(عج) آمد در کنارِ پیکرش
ماه آمد! حضرتِ مهتاب رفت
تا که قامت بست فوراً بر نماز
آبروی جعفر کذّاب رفت!
ألسلام_علیک_یا_حسن_العسکری
آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_سی_و_هفتم
💠 آینه چشمان سیدحسن را حریری از اشک پوشانده و دیگر برای نجاتم التماس میکرد :«ما اهل #داریا هستیم!» و باز هم حرفش را باور نکردند که به رویم خنجر کشید.
تپشهای قلب ابوالفضل و مصطفی را در سینهام حس میکردم و این #خنجر قرار بود قاتل من باشد که قلبم از تپش افتاد و جریان خون در رگهایم بند آمد.
💠 مادر مصطفی کمرش به زمین چسبیده و میشنیدم با آخرین نفسش زیر لب ذکری میخواند، سیدحسن سینهاش را به زمین فشار میداد بلکه قدری بدنش را تکان دهد و از شدت درد دوباره در زمین فرو میرفت.
قاتلم قدمی به سمتم آمد، خنجرش را روبروی دهانم گرفت و عربده کشید :«زبونت رو در بیار ببینم لالی یا نه؟»
💠 تمام استخوانهای تنم میلرزید، بدنم به کلی سُست شده بود و خنجرش به نزدیکی لبهایم رسیده بود که زیر پایم خالی شد و با پهلو زمین خوردم.
دیگر حسی به بدنم نمانده بود، انگار سختی جان کندن را تجربه میکردم و میشنیدم سیدحسن برای نجاتم #مردانه گریه میکند :«کاریش نداشته باشید، اون لاله! ترسیده!» و هنوز التماسش به آخر نرسیده، به سمتش حمله کرد.
💠 پاهای نحسش را دو طرف شانه سیدحسن کوبید و خنجری که برای من کشیده بود، از پشتِ سر، روی گردنش فشار داد و تنها چند لحظه کشید تا سرش را از تنش جدا کرد و بیآنکه نالهای بزند، #مظلومانه جان داد.
دیگر صدای مادر مصطفی هم نمیآمد و به گمانم او هم از وحشت آنچه دیده بود، از هوش رفته بود. #خون پاک سیدحسن کنار پیکرش میرفت، سرش در چنگ آن حرامی مانده و همچنان رو به من نعره میزد :«حرف میزنی یا سر تو هم ببرم؟»
💠 دیگر سیدحسن نبود تا خودش را فدای من کند و من روی زمین در آغوش #مرگ خوابیده بودم که آن یکی کنارش آمد و نهیب زد :«جمع کن بریم، الان ارتش میرسه!» سپس با تحقیر سراپای لرزانم را برانداز کرد و طعنه زد :«این اگه زبون داشت تا حالا صد بار به حرف اومده بود!»
با همان دست خونی و خنجر به دست، دوباره موبایل را به سمتش گرفت و فریاد کشید :«خود #کافرشه!» و او میخواست زودتر از این خیابان بروند که با صدایی عصبی پاسخ داد :«این عکس خیلی تاره، از کجا مطمئنی خودشه؟»
💠 و دیگری هم موافق رفتن بود که موبایل را از دست او کشید و همانطور که به سمت ماشینشان میرفت، صدا بلند کرد :«ابوجعده خودش کدوم گوری قایم شده که ما براش #جاسوس بگیریم! بیاید بریم تا نرسیدن!» و به #خدا حس کردم اعجاز کسی آنها را از کشتن من منصرف کرد که یک گام مانده به مرگ، رهایم کردند و رفتند.
ماشینشان از دیدم ناپدید شد و تازه دیدم سر سیدحسن را هم با خود بردهاند که قلبم پاره شد و از اعماق جانم ضجه زدم.
💠 کاسه چشمانم از گریه پُر شده و به سختی میدیدم مادر مصطفی دوباره خودش را روی زمین به سمتم میکشد. هنوز نفسی برایش مانده و میخواست دست من را بگیرد که پیکر بیجانم را از زمین کندم و خودم را بالای سرش رساندم.
سرش را در آغوشم گرفتم و تازه دیدم تمام شال سبزش از گریه خیس شده و هنوز بدنش میلرزید. یک چشمش به پیکر بیسر سیدحسن مانده و یک چشمش به امانتی که به بهای سالم ماندنش سیدحسن #قربانی شد که دستانم را میبوسید و زیر لب برایم نوحه میخواند.
💠 هنوز قلبم از تپش نیفتاده و نه تنها قلبم که تمام رگهای بدنم از وحشت میلرزید. مصیبت #مظلومیت سیدحسن آتشم زده و از نفسم به جای ناله خاکستر بلند میشد که صدای توقف اتومبیلی تنم را لرزاند.
اگر دوباره به سراغم آمده بودند دیگر زنده رهایم نمیکردند که دست مادر مصطفی را کشیدم و با گریه التماسش کردم :«بلند شید، باید بریم!» که قامتی مقابل پایمان زانو زد.
💠 مصطفی بود با صورتی که دیگر رنگی برایش نمانده و چشمانی که از وحشت رنگ خون شده بود. صورتش رو به ما و چشمانش به تن غرق #خون سیدحسن مانده بود و برای نخستین بار اشکش را دیدم.
مادرش مثل اینکه جانی دوباره گرفته باشد، رو به پسرش ضجه میزد و من باور نمیکردم دوباره چشمان روشنش را ببینم که تیغ گریه گلویم را برید و از چشمانم به جای اشک، خون پاشید.
💠 نگاهش بین صورت رنگ پریده من و مادرش سرگردان شده و ندیده تصور میکرد چه دیدهایم که تمام وجودش در هم شکست.
صدای تیراندازی شنیده میشد و هرلحظه ممکن بود #تروریست دیگری برسد که با همان حال شکسته سوارمان کرد، نمیدانم پیکر سیدحسن را چطور به تنهایی در صندوق ماشین قرار داد و میدیدم روح از تنش رفته که جگرم برای اینهمه تنهاییاش آتش گرفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَهَ الْحِلْمِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الإِْمَامِ الْمُنْتَظَرِ الظَّاهِرَهِ لِلْعَاقِلِ حُجَّتُهُ
سلام بر تو اي كشتي بردباري، سلام بر تو اي پدر امام مورد انتظار، آن امامي كه برهانش براي خردمند آشكار،
وَ الثَّابِتَهِ فِي الْيَقِينِ مَعْرِفَتُهُ الْمُحْتَجَبِ عَنْ أَعْيُنِ الظَّالِمِينَ وَ الْمُغَيَّبِ عَنْ دَوْلَهِ الْفَاسِقِينَ
و شناختش در عرصه يقين ثابت است، آنكه از ديد ستمكاران پوشيده، و از دسترس دولت بدكاران پنهان است،
وَ الْمُعِيدِ رَبُّنَا بِهِ الإِْسْلاَمَ جَدِيداً بَعْدَ الاِنْطِمَاسِ وَ الْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الاِنْدِرَاسِ
بزرگواري كه پروردگارمان دين اسلام را به وسيله او پس از نابودي دوباره تازه گرداند، و قرآن را پس از كهنگي بازآورد،
بخشی از زیارت امام حسن عسکری علیه السلام
1_121587000.mp3
3.03M
🕙 💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه | #مناسبتی
🕯️ #امام_عسکری (ع) تحت فشار شدید
🕋 امام حسن عسکری(ع) هرگز به حج مشرف نشدند چون...
🎙️حجت الاسلام #عالی
#تسليت_امام_زمانم
امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مقام معظم رهبری
ادمین تبادلات.ایتا
@mousavi515
کانال
@shahidmostafamousavi
کانال استیگر.عکس نوشته ها
@shahidaghseyedmostafamousavi
گروه
https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
*⚫️عاقبت طمع و گدایی،در عین بی نیاز بودن!*
🔶اسماعيل بن احمد مي گويد: سر راه امام حسن عسكري (علیه السلام) نشستم، وقتي كه از نزديك عبور مي كرد،از فقر خود شكايت كردم و در خواست كمك نمودم!
🔹 گفتم: به خدا يك درهم بيشتر ندارم، صبحانه و شام نيز ندارم!
🌷آن حضرت فرمود: به اسم خدا،سوگند دروغ مي خوري... چون تو 200 درهم زير خاك پنهان كرده اي.
🌿سپس به غلامش فرمود: هر چه همراه داري به اسماعيل بده.
🍀غلامش صد دينار به من داد.
⚘سپس امام حسن عسکری به من فرمود: اين را بدان كه هرگاه احتياج بسياري به آن دينارهائي كه در زير خاك نهاده اي پيدا كردي، از آنها محروم خواهي شد.
🔮اسماعيل مي گويد: همان گونه كه امام حسن فرموده بود، همانطور شد...
✍ زيرا 200 دينار در زير خاك پنهان نموده بودم، تا براي آينده ام پس انداز باشد.
☇اما مدتي گذشت نياز شديد به آن پيدا نمودم، رفتم تا آن را از زير خاك بيرون آورم، خاك را رد كردم ديدم پولها نيست.
❄معلوم شد پسرم اطلاع پيدا كرده و آن پولها را از آنجا برداشته و فرار كرده است..
🔰چيزي از آن پولها به دستم نرسيد و طبق فرموده امام حسن علیه السلام در حالت شديد نياز از آن پولها محروم شدم
📙اصول کافی،باب مايفصل به دعوي المحق و المبطل حدیث 14، ص 509 -