eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
336 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
13.5هزار ویدیو
193 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه با چه عباراتی را به تصویر می کشد؟ 🔷 (ع) در بخشی از خطبه ۱۸۶ به شرح يكى از يعنى او مى پردازد و در اين زمينه نخست مسئله و را مطرح كرده و مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلَائِقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ، وَ لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ؛ را كه از ديگرى گرفته باشد و در آفرينش آنها از كسى يارى نجست». هنگامى كه به نظر مى افكنيم انواع بى شمارى از را در عالم جانداران و گياهان و جمادات مى بينيم كه هر يك شكل و ساختمان و و جالبى دارد. موجوداتى كه هرگز نداشته و خداوند آنها را از به عرصه وجود آورد و در مسير تكامل پيش فرستاد؛ در حالى كه اگر صنايعى دارند از ديگرى است؛ مثلا روز نخست كسى با دقّت در بال و پر پرندگان و كيفيّت پرواز آنها به فكر ساختن نوعى هواپيماى بسيار ابتدايى افتاد. سپس دانشمندان در زمان هاى بعد يكى پس از ديگرى اختراع پيشين را گرفته و به تكميل آن پرداختند تا در عصر و زمان ما به اوج تكامل خود رسيد. 🔷بر اين اساس، ما يا در اختراعات خود از طبيعت الهام مى گيرند و يا از ديگرى؛ نه كارى بدون سابقه انجام مى دهند و نه كارى بدون كمك گرفتن از ديگران؛ در حالى كه كارهاى آنها محدود است؛ ولى در و در اين همه متنوع و بى شمار، نه نياز به سابقه دارد و نه نياز به كمك. آنگاه به سراغ چهره ديگرى از او رفته و مى فرمايد: «وَ أَنْشَأَ الْاَرْضَ فَأَمْسَكَهَا مِنْ غَيْرِ اِشْتِغَالٍ، وَ أَرْسَاهَا عَلَى غَيْرِ قَرَارٍ، وَ أَقَامَهَا بِغَيْرِ قَوَائِمَ، وَ رَفَعَهَا بِغَيْرِ دَعَائِمَ، وَ حَصَّنَهَا مِنَ الْاَوَدِ [۱] وَ الْاِعْوِجَاجِ، وَ مَنَعَهَا مِنَ التَّهَافُتِ [۲] وَ الْاِنْفِرَاجِ [۳]؛ را آفريد و آن را در جاى خود ثابت نگه داشت، بى آنكه اين كار او را به خود مشغول سازد و در عين حركت و بى قرارى به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را بر پا كرد و بى هيچ ستونى آن را برافراشت و از كژى و اعوجاج نگاه داشت و از سقوط و در هم شكافتن آن جلوگيرى كرد». 🔷امروز اين مطلب براى همه ما مسلم است كه ميليون ها سال است به دور خود و به دور خورشيد در مدار معينى در حركت است و اين حركت سريع به قدرى و آرام است كه ساكنان زمين هرگز آن را احساس نمى كنند و به همين دليل دانشمندان پيشين كره زمين را مركز عالَم و ثابت مى دانستند. امروز ما مى دانيم كه قرار گرفتن در فاصله معينى از خورشيد و در وضعى كاملا يكنواخت و آرام، نتيجه و است. بر اين اساس نيروى جاذبه هر دو جسم، يكديگر را به نسبت مستقيم جرم ها و به نسبت معكوس مجذور فاصله ها جذب مى كنند. اين نيرو سبب مى شود كره خاكى ما به سرعت به سوى خورشيد پيش رود و مجذوب آن شود و تبديل به دود و بخار گردد، از سوى ديگر حركت دورانى بر گِرد يك مركز سبب فرار آن جسم از مركز مى شود كه آن را نيروى گريز از مركز مى نامند و هر قدر حركت سريع تر باشد نيروى گريز از مركز بيشتر است، لذا هنگامى كه قلاب سنگ را به دور دست به طور سريع به گردش در مى آورند ناگهان آن را رها مى كنند به شدت به نقطه دور پرتاب مى شود. 🔷حال براى اينكه ميليون ها سال در مدار خود به صورت يكنواخت گردش كند تنها راه اين است كه نيروى جاذبه كه تناسب با جسم زمين و خورشيد دارد با نيروى دافعه كه بر اثر حركت و گريز از مركز حاصل مى شود كاملا مساوى باشد؛ حتى اگر كمى فاصله زيادتر و يا كمتر گردد و يا كمى حركت كندتر و يا سريع تر شود اين معادله دقيق بر هم مى خورد و زمين در فضا سرگردان مى شود و يا به سوى خورشيد رفته و جذب مى گردد. اين چه است كه ميليون ها سال زمينِ با اين عظمت را در عين حركت هاى متعدّد، ثابت نگه داشته، بى آنكه پايه اى بخواهد و يا ستونى داشته باشد و يا اينكه با گذشت اين همه زمان شكافى بردارد و اجزاى آن در هم بريزد؛ آيا جز مى تواند چنين برنامه اى براى زمين تنظيم كند؟ پی نوشت: [۱] «اَوَد» به معناى فشار و سنگينى است كه گاه موجب كجى و اعوجاج مى شود. [۲] «تهافت» يعنى فرو ريختن و خرد شدن. [۳] «انفراج» به معناى شكاف برداشتن است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۲۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) کانالهای ایتا http://eitaa.com/shahidmostafamousavi @shahidmostafamousavi کانال است
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️ در مقام تعريف چه بيانی دارد؟ (بخش سوم) 🔷در قسمت قبل این نوشتار و با توجه به توضیحات ارائه شده، بیان شد که انسان سزاوار آن شد كه ـ كه همان ودايع ربّانى و بلند و ملكوتى است ـ به وى سپرده شود... سيد قطب مى گويد: «منظور از ، و و جست و جو و بوده، و اين با بسيارى از مخلوقات خداوند است، و همين است بر فرشتگان، كه خدا در ميان اعلام كرده بود و فرشتگان را به مقتضاى آن به سجده بر آدم واداشته بود. چنان كه در قرآن جاويد نيز فرمود: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ»، [اسراء، ۷۰]  🔷اينك انسان بايد دليل اين برترى خود نزد خدا را بشناسد و بار را كه به اختيار خود برداشته بود بر دوش كشد؛ بار امانتى كه بر آسمانها و زمين و كوه ها عرضه شده بود و آنها ترسيدند و سربرتافتند». [۱] اين است كه اين مخلوق با جسمى خُرد، اما و بر دوش كشيد، و چنين بود كه او در حق خويشتن (بسیار ستمکار) بود، چرا كه را آن گونه كه بايد ادا نكرد. همچنين درباره خويشتن (بسیار نادان) بود، چرا كه از در وجود خويش ناآگاه بود و همچنان هست. 🔷اينگونه خداوند را بدو آموخت؛ يعنى ، ويژگيها و آثار طبيعى اشياء را كه در چند و چون زيست او تأثير داشته و در گرو اراده اوست، تا در برآوردن نيازهاى خويش چنان كه مى خواهد به كارشان گيرد؛ و بدين سان علم با همه سپاه و لشكر خود در مسير آبادانى زمين و شكوفايى آن به پيش مى رود؛ چنان كه خداوند از انسان خواسته و فرموده است: «هُوَ أَنشَأَكُمْ مِنَ الْاَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا؛ او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را استقرار داد [و به آبادانى آن گماشت])». [هود، ۶۱] و بدين سان انسان با اين ويژگيها در زمين شد، [۲] چرا كه به و براساس نيروى درونى خويش در زمين تصرف كرده به آبادانى زمين و ساختن زندگى خود مى پردازد. ... پی نوشت ها [۱] برگرفته از سخن سید قطب. ر.ک: في ظلال القرآن، جزء ۲۲ / ۴۷، مجلد ۶، ص ۶۱۸ [۲] ر.ك: سوره بقره، آيه ۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) کانالهای ایتا http://eitaa.com/shahidmostafamousavi @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادشهداکمترازشهادت نیست مقام معظم رهبری
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️ در مقام تعريف چه بيانی دارد؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔷 به بر نيز كنايه از آن است كه بايد همه در برابر او خاضع باشند و بى هيچ سرپيچى به خواسته او تن در دهند؛ در برابر ، يعنى و لشكريان او، كه در جهت عكس مصالح انسان مى كوشند، مگر آنان كه خداوند از شرّ شياطين نگاهشان دارد: «إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَ كَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلا؛ به راستى تو را بر بندگان تسلطى نيست، و حمايت گرى چون پروردگارت تو را بس است»، [اسراء. ۶۵] نيز تسخير همه آنچه در آسمانها و زمين است براى انسان [ر.ک: سوره جاثیه، آيه ۱۳] كنايه از تسليم نيروى نهفته طبيعى در لايه هاى آسمانها و زمين براى اوست، كه بى هيچ كم و كاستى سر بر فرمان وى دارند، البته بدان معنى است كه در ، امكان به تسخير درآوردن اين نيروها هست. پاك و منزّه است كه مخلوقى بدين بزرگى آفريده است، با اين اقتدار بر فراز همه مخلوقات. 🔷اين دريافت ما از است بر اساس صفحات نورانى . اينك همانند چنين بزرگى و بزرگوارى در مخلوقى با اندامى چنين خُرد، و امكان و تسلطى چنين گسترده بر پهناى افق بى كران را كجا مى توان يافت؟! «أتزعم أنّك جسم صغير / و فيك انطوى العالم الأكبر؛ مپندار خود را يكى جسم خُرد / جهان مهين در وجودت سپرد». ؛ اين ؛ با . همه را براى تو آفريد و تو را براى خويش؛ در معروف خطاب به بنى آدم، او را دانسته است [۱]. همانگونه كه خداوند همه موجودات عُلوى و سُفلى را مُسخّر ايشان كرده و زمام ايشان را به دست وى سپرده تا او را سازد، همچنين را آفريده تا تامّ و تمام نماى او در و صُنع بديعش باشد. آرى هيچ مخلوق ريز و درشتى نيست، جز آن كه مظهر تجلّى گوشه اى از نشانه هاى صانع حكيم است. «و فی كلّ شىء له آية /تدلّ على أنّه واحد؛ جمله ذرات جهان گواه صادق بر اين حقيقت اند / كه يكى هست و هيچ نيست جز او / وحده لا إله إلّا هو». 🔷اما ، آينه تمام نمايى بوده كه همه صفات جمال و جلال در او جلوه گر است. اگر بپرسند آنچه در آسمانها و زمين است چيست؟ پاسخ از زبان قرآن چنين است: ؛ امانت‌دار امانت خدا و جانشين او در زمين. اگر بپرسند هدف از خود چيست؟ پاسخ خواهيم داد: ؛ زيرا آن سان كه بر آفرينش و نوآورى قدرت يافته، آينه تمام نماى اسماء و صفات او گرديده، پس همو وجه الله اكمل و عين الله اتمّ خواهد بود. پس ماسواست، و هدف از آفرينش او نيز خداست، بنابراين و است. و اين روايت معروف نيز بدين حقيقت اشاره دارد: «كُنتُ كنزاً مَخفيّاً فأَحْبَبْتُ أن اُعرف، فَخَلَقْتُ الْخَلقَ لِكَى اُعرف؛ گنجى نهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، پس را آفريدم تا شناخته شوم». [۲] آرى در سراپرده غيب بود و چون در صبح ازل اراده كرد تا جلوه اى كند، مجلاى اتمّ او گرديد و بس. و چنين بود كه افاضه حضرت بارى تعالى كه همان تجلّى ذات اقدس اوست، در آفرينش صُنع بديع او نمود يافت كه مظهر اتمّ آن همان انسان بود. پی نوشت ها [۱] علم اليقين، فيض كاشانى، ج ۱، ص ۳۸۱ [۲] اين جمله حديث قدسى معروف است. ر.ك: بحارالأنوار، ج ۸۴، ص ۱۹۹، و حاشيه عوالى اللئالى، ج ۱، ص ۵۵؛ و كشف الخفاء عجلونى، ج ۲، ص ۱۳۲ 📕نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، معرفت، محمدهادی، مترجمان: حكيم باشی، حسن، رستمی، علی اكبر، عليزاده، ميرزا، خرقانی، حسن، مؤسسه فرهنگي تمهيد، ۱۳۸۸، چ دوم، ص ۳۸ الی ۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel