#کتاب چشمان تاریکی رمانی آمریکایی در ژانر وحشت است که درسال1981 به چاپ رسید . علت اینکه این اثر موفق دوباره بعد از سال ها مورد بحث قرار گرفته شباهت داستان آن با گرفتاری امروز دنیا ، یعنی ویروس کروناست در این کتاب به ویروسی کشنده و همه گیر اشاره شده که از شهر ووهان در چین آغاز می شود
موضوع کتاب درباره ی مادری است که یک سال قبل در حادثه ای عجیب پسرش دنی را از دست داده . یک راهنما ، بچه ها را با خود به یک گردش تفریحی می برد . اما در این سفر ، راهنما ، تمام بچه ها و همراهانشان بدون هیچ دلیل خاصی می میرند
وقتی که مادر سعی می کند کم کم این داغ را بپذیرد و با آن کنار بیاید ، ناگهان شروع به دریافت نشانه هایی می کند که به او می گویند پسرش هنوز زنده است مثلا نوشته هایی روی تخته سیاه یا کلماتی که از توسط دستگاه پرینتر چاپ می شود و او تصمیم می گیرد این نشانه ها را دنبال کند .مادر دنی تقاضای نبش قبر و کالبد شکافی دارد
ترجمه قوی از کتاب موجود نیست. فایل ترجمه ای که ارائه می شود صرفا بنا به درخواست های مکرر دوستان تهیه شده
📚چشمان تاریکی
✍️دین کونتز👇
در کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
@shahidmostafamousavi
1_5118780132617617522.pdf
2.9M
📚#چشمان تاریکی
#ووهان ۱۴۰۰
✍️دین کونتز
ترجمه فارسی بسیار ناخوب
کپی بدون لینک حرم میباشد
#کانال جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
@shahidmostafamousavi
🕊خداحافظ سالار
💟خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار شهید مدافع حرم #حسین_همدانی
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
خداحافظ سالار 13.mp3
9.21M
3⃣1⃣قسمت سیزدهم
🕊خداحافظ سالار
💟خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار شهید مدافع حرم #حسین_همدان
لینک کانال سید مصطفی موسوی
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی
#قسمت چهل و پنجم:✍ کارنامه ات را بیاور
❤️تا شب، فقط گریه کرد…
کارنامه هاشون رو داده بودن، با یه نامه برای پدرها!! بچه یه مارکسیست، زینب رو مسخره کرده بود که پدرش شهید شده و پدر نداره…
🦋– مگه شما مدام شعر نمی خونید، شهیدان زنده اند الله اکبر …
خوب ببر کارنامه ات رو بده پدر زنده ات امضا کنه!
اون شب، زینب نهارنخورده، شام هم نخورد و خوابید… تا صبح خوابم نبرد، همه اش به اون فکر می کردم …
خدایا… حالا با دل کوچیک و شکسته این بچه چی کار کنم؟
❤️هر چند توی این یه سال، مثل علی فقط خندید و به روی خودش نیاورد اما می دونم توی دلش غوغاست…
کنار اتاق، تکیه داده بودم به دیوار و به چهره زینب نگاه می کردم که صدای اذان بلند شد… با اولین الله_اکبر از جاش پرید و رفت وضو گرفت…
نماز صبح رو که خوند، دوباره ایستاد به نماز…
🦋خیلی خوشحال بود…
مات و مبهوت شده بودم…
نه به حال دیشبش، نه به حال صبحش…
دیگه دلم طاقت نیاورد … سر سفره آخر به روش آوردم…
اول حاضر نبود چیزی بگه اما بالاخره مهر دهنش شکست…
❤️– دیشب بابا اومد توی خوابم…
کارنامه ام رو برداشت و کلی تشویقم کرد…
بعد هم بهم گفت…
زینب بابا!
کارنامه ات رو امضا کنم؟
یا برای کارنامه عملت از حضرت_زهرا (س) امضا بگیرم؟
منم با خودم فکر کردم دیدم،
این یکی رو که خودم بیست شده بودم …
🦋منم اون رو انتخاب کردم…
بابا هم سرم رو بوسید و رفت…
مثل ماست وا رفته بودم … لقمه غذا توی دهنم…
اشک توی چشمم…
حتی نمی تونستم پلک بزنم… .
بلند شد، رفت کارنامه اش رو آورد براش امضا کنم …
❤️قلم توی دستم می لرزید…
توان نگهداشتنش رو هم نداشتم …
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی
#قسمت چهل و ششم: ✍گمانی فوق هر گمان
.
❤️اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد…
علی کار خودش رو کرد، اونقدر با وقار و خانم شده بود که جز تحسین و تمجید از دهن دیگران، چیزی در نمی اومد…
🦋با شخصیتش، همه رو مدیریت می کرد، حتی برادرهاش اگر کاری داشتن یا موضوعی پیش می اومد قبل از من با زینب حرف می زدن…
بالاخره من بزرگش نکرده بودم…
وقتی هفده سالش شد ،خیلی ترسیدم …
یاد خودم افتادم که توی سن کمتر از اون، پدرم چطور از درس محرومم کرد…
❤️می ترسیدم بیاد سراغ زینب اما ازش خبری نشد…
دیپلمش رو با معدل بیست گرفت و توی اولین کنکور، با رتبه تک رقمی، پزشکی تهران قبول شد… .
توی دانشگاه هم مورد تحسین و کانون احترام بود…
پایین ترین معدلش، بالای هجده و نیم بود… .
🦋هر جا پا می گذاشت از زمین و زمان براش خواستگار میومد…
خواستگارهایی که حتی یکیش، حسرت تمام دخترهای اطراف بود…
مادرهاشون بهم سپرده بودن اگر زینب خانم نپسندید و جواب رد داد، دخترهای ما رو بهشون معرفی کنید… اما باز هم پدرم چیزی نمی گفت…
❤️اصلا باورم نمی شد… گاهی چنان پدرم رو نمی شناختم که حس می کردم مریخی ها عوضش کردن…
زینب، مدیریت پدرم رو هم با رفتار و زبانش توی دست گرفته بود…
سال هفتادو پنج، هفتاد و شش تب خروج دانشجوها و فرار مغزها شایع شده بود…
همون سال ها بود که توی آزمون تخصص شرکت کرد
🦋و نتیجه اش، زنیب رو در کانون توجه سفارت کشورهای مختلف قرار داد… .
مدام برای بورسیه کردنش و خروج از ایران، پیشنهادهای رنگارنگ به دستش می رسید…
هر سفارت خونه برای سبقت از دیگری،پیشنهاد بزرگ تر و وسوسه انگیزتری می داد…
❤️ولی زینب، محکم ایستاد…
به هیچ عنوان قصد خروج از ایران رو نداشت…
اما خواست خدا در مسیر دیگه ای رقم خورده بود…
چیزی که هرگز گمان نمی کردیم…
#ادامه_دارد ..
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
قسمت 17.mp3
6.1M
#بشنوید
🔊نمایشنامه #یادت_باشد 7️⃣1️⃣
💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر
⏰مدت زمان: 06:14 دقیقه
🌹اینجا 👇
@shahidmostafamousavi
🔰 سخننگاشت | آمریکا متهم به تولید ویروس کروناست
👈 هیچ اعتمادی به کمک آمریکا نداریم
🔻 رهبر انقلاب: سران آمریکا چند بار تا حالا گفتهاند که ما حاضریم از لحاظ درمان و دارو به شما کمک کنیم؛ چند بار تکرار کردهاند که فقط شما از ما بخواهید تا به شما از لحاظ دارو و درمان کمک کنیم. این جزو آن حرفهای بسیار عجیب است که به ما میگویند که از آنها درمان بخواهیم و دارو بخواهیم. اوّلاً خودتان دچار کمبودید؛ الان خبرهایی که از آمریکا میرسد، یعنی حرفهایی که خود آمریکاییها میزنند، شهردار فلان شهر، رئیس بهداری فلان نقطه، رئیس بیمارستان فلان ایالت، خودشان دارند صریحاً میگویند که دچار کمبودهای وحشتآوری هستند؛ هم از لحاظ وسایل پیشگیری در بُروز بیماری، از ابتلای به بیماری، هم در دارو و مانند اینها. اگر چیزی دارید و دستتان باز است صرف خودتان بکنید. ثانیاً شما آمریکاییها متّهمید به اینکه این ویروس را شما تولید کردهاید؛ من نمیدانم چقدر این اتّهام حقیقی است، امّا وقتی این اتّهام وجود دارد کدام عاقلی به شما اعتماد میکند که شما بیایید برای او دارو بیاورید؛ ممکن است داروی شما یک وسیلهای باشد برای اینکه این بیماری را بیشتر گسترش بدهد. هیچ اعتباری ندارید؛ به شما اعتمادی نیست.
ممکن است یک دارویی را شماها تجویز کنید، یا وارد کشور بکنید که این ویروس را ماندگار کند و مانع تمام شدنش بشود؛ یعنی اگر چنانچه این تهمت درست باشد و شما این ویروس را به وجود آورده باشید، این کارها از شماها بر میآید. یا اگر کسی را به عنوان درمانکننده و پزشک بخواهید بفرستید، ممکن است او بخواهد بیاید اینجا، اثر عملی سمّی را که تولید کردهاند را از نزدیک ببیند؛ چون گفته میشود که با استفادهی از آشناییهای ژنتیک ایرانی که از وسایل مختلفی به دست آوردهاند، یک بخشی را بالخصوص برای ایران درست کردهاند؛ خب این ممکن است بخواهد بیاید ببیند که اثرش چگونه شد؛ اطّلاعات خودشان را تکمیل کنند و دشمنی خودشان را بیشتر کنند؛ بنابراین این حرفی نیست که کسی از ملّت ایران این را قبول کند. ۹۹/۱/۳
#کانال
@shahidmostafamousavi
⭕ رهبر ۷۸ ساله ایران
مجله تایمز در سرمقاله خود می نویسد: رهبر ۷۸ساله ایران، ۲۸ سال کشوری را در پر تلاطم ترین طوفان ها جوری رهبری کرد که امن ترین کشور خاورمیانه باشد.
🔸رهبر ۷۸ساله ايران، سه ساعت برای مردمانش صحبت میکند بدون ذره ای تکرار، آن هم بدون خوردن قطره ای آب!!(در علم سیاست به آن تَکلُّم سه وجهی گویند)
🔸رهبر ایران با۸۰دقیقه تکلم سه وجهي، رکورد تکلم سه وجهی که مربوط به هیتلر و چرچیل، با ۹دقیقه بود را شکسته است.
🔸رهبرِ۷۸ساله ایران درحالي که دروس تخصصی اقتصاد را نخوانده، طرحی چند صَد صفحه ای از مباحث اقتصادی نوین را برای کشورش می نويسد که مورد تحصین اقتصاد دانان بین المللی قرار میگیرد!!!
🔸رهبر۷۸ساله ايران دریک سخنرانی یک ساعته جامعه خویش را آسیب شناسی کرده و نقاط ضعف و قوت جامعه را با ساده ترین کلمات به مردم ميفهماند.
🔸رهبر ۷۸ ساله ایران به مانند یک عضو کم درآمد جامعه زندگی می کند. و از همه جالب تر اينکه فرزندان خود را از مسئولیت های کشور منع کرده است.
🔸رهبر ۷۸ ساله ايران با یک هشدار واولتيماتومش شاه کشوری دیگر را به شدت مرعوب سازد(حادثه منا) تا جایی که فردای سخنرانی اش، تمام وعده های بر زمین مانده عملی میشود!!
🔸رهبر ایران رکورد بیشترین ساعات حضور در مناطق جنگي(هشت سال جنگ) را دارد.
رهبر ۷۸ ساله ايران مسایل بین المللی و آینده سیاسی جهان را بدرستی محاسبه و پیش بینی میکند!(برجام، جنگ يمن، رئیس جمهوری ترامپ و...)
🔸رهبر ۷۸ ساله ايران چنان سیاست مدار قدرتمندی می باشد که بزرگترین جنگ نرم جهانی که توسط تمامی سازمان های جاسوسی دنیا از سالها قبل طراحی شده بود را تنها با یک سخنرانی چند دقیقه ای خنثی میکند.
کجای دنیا دیده اید رهبری که در سن ۷۸ سالگی به تنهایی کوه پیمایی میکند ؟؟؟
🌐 مجله تايمز دسامبر 2016
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
« پوتین » و « امام خامنه ای »
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
—---در پی دستور جناب پوتین برای جذب مترجم ، اعضای دفتر کاخ کرملین پرسیدند که مترجم را برای چه می خواهید
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
پوتین می گوید که می خواهم صحبت های رهبر کبیر ایران را در لحظه اول و با ترجمه درست و با لهجه ایرانی برایم تنظیم کند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
اعضای دفتر می گویند که می شود این سخنان را از طریق سایت های خبری و خبرگزاری های معتبر و رسانه های بین المللی دریافت کرد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
پوتین می گوید من این سخنان را بلادرنگ و لحظه ای و دقیق می خواهم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
اعضا دفتر می گویند دلیل تاکید شما بر این تنظیم سخنرانی ها برای چیست؟!
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
پوتین می گوید که رهبر ایران 4 شاخصه خیلی منحصر به فرد دارد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1/ دروغ نمی گوید
2/حرف تکراری نمی زند
3/صحبت های ایشان کاملا علمی و آینده نگرانه است و قطعا به وقوع می پیوندد
4/سخنان ایشان برای سیاستمداران دنیا مهم و روی معادلات جهانی تاثیر سریع و مستقیم دارد.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سلامتی مقام معظم رهبری صلوات
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی
#قسمت چهل و هفتم: ✍سومین پیشنهاد .
.
❤️علی اومد به خوابم…
بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین… .
– ازت درخواستی دارم…
می دونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته…
به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه…
تو تنها کسی هستی که می تونی راضیش کنی… .
🦋با صدای زنگ ساعت از خواب پریدم…
خیلی جا خورده بودم و فراموشش کردم…
فکر کردم یه خواب همین طوریه…
پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود…
❤️چند شب گذشت…
علی دوباره اومد، اما این بار خیلی ناراحت… .
– هانیه جان … چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟
به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه… .
🦋خیلی دلم سوخت… .
– اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو…
من نمی تونم…
زینب بوی تو رو میده…
نمی تونم ازش دل بکنم و جدا بشم، برام سخته…
با حالت عجیبی بهم نگاه کرد…
❤️– هانیه جان … باور کن مسیر زینب، هزاران بار سخت تره…
اگر اون دنیا شفاعت من رو می خوای راضی به رضای خدا باش … .
گریه ام گرفت…
ازش قول محکم گرفتم، هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم…
دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود…
🦋همه این سال ها دلتنگی و سختی رو بودن با زینب برام آسون کرده بود…
حدود ساعت یازده از بیمارستان برگشت…
رفتم دم در استقبالش…
.– سلام دختر گلم … خسته نباشی …
با خنده، خودش رو انداخت توی بغلم
❤️– دیگه از خستگی گذشته …
چنان جنازه ام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمی خورم…
یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم… .
رفتم براش شربت بیارم … یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد…
🦋– مامان گلم چرا اینقدر گرفته است؟
ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم…
یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم …
همه چیزش عین علی بود…
❤️– از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس می کنن؟
خندید …
– تا نگی چی شده ولت نمی کنم …
بغض گلوم رو گرفت…
– زینب، سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟
دست هاش شل شد و من رو ول کرد …
#ادامه_دارد
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی
#قسمت چهل و هشتم: کیش و مات
.
❤️دست هاش شل و من رو ول کرد…
چرخیدم سمتش،صورتش بهم ریخته بود…
– چرا اینطوری شدی؟
سریع به خودش اومد…
خندید و با همون شیطنت، پارچ و لیوان رو از دستم گرفت…
🦋– ای بابا …
از کی تا حالا بزرگ تر واسه کوچیک تر شربت میاره…
شما بشین بانوی من، که من برات شربت بیارم خستگیت در بره،
از صبح تا حالا زحمت کشیدی… .
رفت سمت گاز…
– راستی اگه کاری مونده بگو انجام بدم…
برنامه نهار چیه؟ بقیه اش با من…
❤️دیگه صد در صد مطمئن شدم یه خبری هست …
هنوز نمی تونست مثل پدرش با زیرکی، موضوع حرف رو عوض کنه…
شایدم من خیلی پیر و دنیا دیده شده بودم…
– خیلی جای بدیه؟
– کجا؟
– سومین کشوری که بهت پیشنهاد بورسیه داده…
– نه … شایدم … نمی دونم …
🦋دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم… .
– توی چشم های من نگاه کن و درست جوابم رو بده…
این جواب های بریده بریده جواب من نیست…
چشم هاش دو دو زد…
انگار منتظر یه تکان کوچیک بود که اشکش سرازیر بشه…
اصلا نمی فهمیدم چه خبره… .
– زینب؟ چرا اینطوری شدی؟ من که …
❤️پرید وسط حرفم…
دونه های درشت اشک از چشمش سرازیر شد… .
– به اون آقای محترمی که اومده سراغت بگو، همون حرفی که بار اول گفتم…
تا برنگردی من هیچ جا نمیرم…
نه سومیش، نه چهارمیش، نه اولیش…
تا برنگردی من هیچ جا نمیرم … .
🦋اینو گفت و دستش رو از توی دستم کشید بیرون…
اون رفت توی اتاق…
من، کیش و مات، وسط آشپزخونه…
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💫🐠💫🐠
#سوره مبارکه ی انشقاق آیه ۶
🥀بسم الله الرحمن الرحیم🥀
👈يَآ أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ
كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ .
👈ای انسان! مسلما تو با تلاش و رنجی
فراوان به سوی پروردگارت میروی،
پس دیدارش خواهی كرد.
👌یاران امام زمان ارواحناله الفداء در
حالی پروردگار رادیدار میکنن که از آنهاراضی است.
@shahidmostafamousavi
🐠💫🐠💫
📌 #طرح_مهدوی ؛ #از_زبان_پدر
🔆 ذکری که امام مهدی به ملا قاسمعلی رشتی آموزش دادند...
🔖 #روزشمار_نیمه_شعبان
✅ کانال 👇
@shahidmostafamousavi
💥 نزدیکدانستن ظهور، موجب نورانیت دلها میشود
✅ این تمرینهای دستهجمعی در بلایا، نوعی آمادگی برای ظهور است
🔹 این اوضاعی که در عالم پدید آمده است، روز به روز دارد ما را به وقایع قبل از ظهور نزدیکتر میکند. البته نمیدانیم که ظهور، چقدر به ما نزدیک شده است اما طبیعتاً وقتی وضعیت عالم را نگاه میکنیم، خودمان را هر لحظه به آن واقعیت بزرگ تاریخ بشریت، نزدیکتر احساس میکنیم.
🌺 ما وقتی در این بلایا (مثل بیماری کرونا و...) این "تمرینهای دستهجمعی" و فعالیتهای جهادی را در کنار همدیگر انجام میدهیم، بهنوعی داریم آماده میشویم که امامت آن حضرت را بپذیریم و إنشاءالله که این کارها و این آمادگیها ما را لایق ظهور حضرت کند.
🔹 جدا از دعا برای تعجیل فرج و اینکه فرمودهاند همۀ مؤمنین، آمادهشدن برای فرج را مدنظر قرار بدهند، همین توجه به امر فرج و احساس نزدیکبودن ظهور، خیلی موضوع مهمی است. اساساً اگر ما ظهور را نزدیک ببینیم، دلهای ما نورانی میشود و عبادتهای ما بهتر خواهد شد و حتی از بلایا هم بیشتر در امان خواهیم بود. این احساس نزدیکی برای ظهور واقعاً در تقویت ایمان مردم و در نزدیکشدن دلها به خداوند، تأثیر شگرفی دارد.
👤علیرضا پناهیان
🚩 گفتگو با رادیو اعتکاف - ۹۸.۱۲.۱۸
@shahidmostafamousavi
💕دعای سلامتی امام زمان (عج)💕
🌹 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹
ِ
<< اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا >>
🌺🌺🌺🌺
💕دعای فرج امام زمان (عج)💕
🌹 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹
ِ
<< اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ
الطّاهِرینَ >>
🌺🌺🌺🌺
التماس دعا
@shahidmostafamousavi
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
╮━═━━⊰🌻﷽🌻⊱━═━━╭
🕐امام مهدی منتظر ماست🕐
#علائم حتمی ظهور
#سفیانی قسمت اول
✍خروج سفیانی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
خروج و قیام امام عصر(عج) در پی درگیری شدید بین حکمرانان عرب و عجم تحقق می یابد.
این اختلاف پایان نمی پذیرد تا وقتی که مردی از فرزندان ابوسفیان، قدرت را در دست گیرد.(۱)
⭕سفیانی کیست؟
👈مردی از تبار بنی امیه و نوادگان ابوسفیان است.
👈جنایت کاری بی رحم است؛ که انسان ها را چون حشرات می کشد
👈بر بانوان مسلمان هتک حرمت می کند و حرام های خدا را حلال می سازد.
👈انسانی مفسد، قدرت طلب و ستمگر است و یارانی پست و خونخوار دارد.
*سفیانی نماد پلیدی و فساد است.*
⭕خروج سفیانی
سفیانی از منطقه ای خشک و بی آب در شرق فلسطین، یعنی غرب اردن و جندب غربی دمشق، به پا می خیزد،(۲)
⭕زمان خروج سفیانی را یکی از جمعه های ماه رجب نگاشته اند.
بر فراز منبر دمشق قرار می گیرد، و مردم را به بیعت با خود فرا می خواند و فرمان جهاد می دهد.
👈شورش وی پانزده ما طول می کشد.
شش ماه می جنگد و بر منطقه ای گسترده از خاورمیانه شامل ( اردن ، فلسطین، دمشق و ...) مسلط می شود و نه ماه حکومت می کند.
📚۱)الامام المهدی(عج)، ص۲۳۰
۲)یوم الخلاص،ج۲، ص۱۰۸۳
@shahidmostafamousavi
هدایت شده از کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
🕊خداحافظ سالار
💟خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار شهید مدافع حرم #حسین_همدانی
http://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
0e51521137-5b33a812c2fbb888008b462a.mp3
10.92M
4⃣1⃣قسمت چهاردهم
🕊خداحافظ سالار
💟خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار شهید مدافع حرم #حسین_همدانی
@shahidmostafamousavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴استغاثه و انابه مردم طنجه مراکش و دعا در پشت بامها برای نجات از کرونا
@shahidmostafamousavi
🔴مرخصی در دوران ویروس کرونا برای کارمندان دولت استحقاقی محسوب نمیشود
▪️سازمان اداری و استخدامی کشور در خصوص نحوه حضور یک سوم از کارکنان دولت در دستگاههای اجرایی تا ۱۵ فروردین اعلام کرد:
▪️بر اساس مصوبه ستاد ملی مدیریت کرونا که به تایید رییس جمهور رسیده است، کاهش حضور دو سوم کارکنان از طریق نوبتبندی و اعطای مرخصی صورت گرفته و این مرخصی جزء مرخصی استحقاقی کارکنان محسوب نخواهد شد./ ایرنا
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🔸 در محضـــــر شهیــــــد....
📔 #خاطره
💖#مــادر_آن_دنیـا_را_برایت_آبـاد
مـےکنـم
✍روزهاے قبل از رفتنتش گوشه اے از اتاق نشسته بود، از من پرسید: «مامان از #دنیا چه چیزی میخواهی؟»
🍁گفتم: «خواسته خاصی ندارم و و دنیا را با تـو مےخواهم و دنیاے بدون تو برایم معنایی ندارد»،
🍂گفت: «زمانی ڪه من #نبودم چه ڪسی را داشتی؟» گفتم: «خدا را داشتم» ڪه در جوابم گفت:👌«خدا همان خداست، هیچ فرقـے ندارد، من هم ڪه نباشم #خدا را دارے.» ناراحت شدم و گفتم: «از این حرفها نزن.»
🍁بعد از این حرفم، مصطفی گفت: «مامان سعی ڪن #دل_بڪنی و #ببخشی تا دل نڪنی به معرفت نمیرسی، از دنیا و #تعلقاتش بگذر.
🍂 #برای_هرڪسی یڪ روز، روز عاشورا است، یعنی روزی ڪه امام حسین نداے "هل من ناصر" را داد و ڪسانی ڪه رفتند و با امام ماندند، #شهید و رستگار شدند، ولی ڪسانی ڪه نرفتند چه چیزی از آنها ماند، تا دنیا باقیست، #لعنت میشوند.»
🍁در جواب حرفهایش با خنده گفتم: « #مگر_توصداے "هل من ناصر" شنیدے» ڪه جوابم داد: «دوست دارے چه چیزی از من بشنوی؟»
🍂گفت: «مامان مے خواهم یڪ مژده بدهم، اگر از تـه قلـب #راضـی شوے ڪه به سوریه بروم، #آن_دنیـا_را_برایت_آباد_میڪنم و دنیاے زیبایی برایـت مےسازم ڪه در خواب هم نمیتوانی ببینی»
🥀#جوانترین_شهید_مدافع_حرم
#شهید_سیدمصطفی_موسوی
#سالروز_شهـادت🕊
@shahidmostafamousavi
✨ #یــادش_بــا_صــلــوات ✨